گزارش مورد عجیب در پرسپولیس؛ عادیسازی صحبت علیه هاشمیان
پرسپولیس این روزها با پدیده ای روبروست که نشان می دهد بعضی از بازیکن ها دایره وظایف خود را فراموش کرده اند و به جای تلاش در مستطیل سبز به فکر تخریب نیمکت نشینان سابق کادرفنی هستند.
به گزارش خبرنگار مهر، تیم فوتبال پرسپولیس این روزها تمرینات خود را با هدایت اوسمار ویهرا دنبال میکند؛ سرمربیای که گرچه تنها یک پیروزی را در کارنامه کوتاهمدت خود روی نیمکت سرخها ثبت کرده، اما فضای تیم پس از ورود او دستخوش تغییراتی محسوس شده است.
نشانههای این تغییر نه فقط در زمین تمرین، بلکه در لحن و محتوای مصاحبههای برخی بازیکنان نیز دیده میشود؛ مصاحبههایی که از نگاه بسیاری از هواداران و کارشناسان، بیش از حد آزادانه و گاهی حتی بیمحابا شدهاند.
مصاحبههایی که از حد گذشتهاند
پس از جدایی وحید هاشمیان، برخی بازیکنان از جمله امین کاظمیان و تیوی بیفوما در گفتوگو با رسانهها به شکل غیرمعمولی درباره شرایط تیم در دوره قبلی صحبت کردهاند.
پاسخ به پرسشهای خبرنگاران درباره گذشته، اتفاق عجیبی نیست؛ اما نکته حساس اینجاست که بعضی بازیکنان بهجای تحلیل فنی یا ارائه تجربه شخصی، وارد سطحی از نقد شدهاند که با جایگاه و مسئولیت آنها همخوانی ندارد.
در این میان، نقش مصاحبهکننده نیز قابل توجه است.
انتظار میرود در چنین فضاهای ملتهبی طوری پرسشها را مطرح کنند که احترام سرمربی پیشین و اعتبار بازیکنی با سابقه ملی مثل هاشمیان حفظ شود.
اما مهمتر از همه، مدیریت خود بازیکنان در چنین موقعیتهایی است.
بازیکنی که تنها یک پیروزی با سرمربی جدید کسب کرده، نمیتواند و نباید تمام دستاوردهای کوتاهمدت دوره قبل نظیر حفظ نظم و ساختار تیم را زیر سوال ببرد.
این مدل از صحبتها، اگر چه شاید در ظاهر ساده به نظر برسد، اما در عمل باعث برهمخوردن مرزهای مربی و بازیکن میشود؛ مرزهایی که بیتوجهی به آن میتواند پیامدهای جدی برای تیم داشته باشد.
آسیبی که میتواند گریبان ویهرا را هم بگیرد
چنین رویهای اگر کنترل نشود، میتواند فضای رختکن را بهسمتی ببرد که اوسمار ویهرا که هنوز در آغاز راه خود در پرسپولیس قرار دارد با چالشی بزرگ مواجه شود.
تیمی که بازیکنانش به خود اجازه میدهند آزادانه در مورد سرمربی پیشین اظهارنظر کنند، ممکن است در ادامه نیز در روزهای سخت یا نتایج نامطلوب، همین رفتار را با مربی فعلی تکرار کند.
در فوتبال حرفهای، رختکن مهمتر از هر زمین تمرینی است.
وقتی ساختار سلسلهمراتبی آن سست شود، پیامدهایش مستقیم به نتایج تیمی و مدیریت سرمربی ضربه میزند.
تجربههای متعدد در فوتبال ایران و حتی جهان نشان میدهد که اجازه دادن به بازیکنان برای ورود به حیطه مدیریت فنی، در نهایت به شکستن اعتبار سرمربی و بیانضباطی مجموعه ختم میشود.
آنچه این روزها در پرسپولیس همچون اکثر تیمهای لیگ برتری دیده میشود، زنگ خطری است که باشگاه باید جدی بگیرد.
بازیکن، هرقدر تأثیرگذار باشد، باید بداند نقشش در زمین تعریف میشود.
نقد فنی، قضاوت درباره دوره مربیان گذشته و ایجاد فضای مقایسهای عمومی، هیچکدام در حیطه وظایف یک بازیکن حرفهای محسوب میشود.
در نهایت، حفظ حرمت سرمربیان قبلی، حمایت از سرمربی فعلی و پایبندی بازیکنان به اصول حرفهای، تنها راه دور ماندن پرسپولیس از تنشهای غیرضروری و تمرکز بر مسیر موفقیت است.