خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 05 آذر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

غزه را نمی‌توان بر اساس دیدگاه قدرت‌های بزرگ یا شرکت‌های املاک بازسازی کرد؛ صحبت از «خاورمیانه جدید» واقعیت پیچیده منطقه‌ را نادیده می‌گیرد و هر تلاشی برای تحمیل طرحی آماده که این واقعیت‌ها را نادیده

اعتماد | همه | چهارشنبه، 05 آذر 1404 - 17:06
صفحه سفیدی وجود ندارد که از آن شروع کنیم؛ به همان دلایلی که غزه فقط یک زمین خالی برای ساخت‌وساز نیست که بتوان آن را طبق دیدگاه قدرت‌های بزرگ یا شرکت‌های املاک دوباره شکل داد. صحبت از «خاورمیانه جدید» واقعیت منطقه‌ای را که بر میراث سیاسی و اجتماعی بسیار پیچیده استوار است نادیده می‌گیرد و هر تلاشی برای تحمیل طرحی آماده که این واقعیت‌ها را نادیده بگیرد، محکوم به شکست است.
منطقه،خاورميانه،عربي،اسرائيل،سياسي،صلح،قدرت،كشورهاي،اقتصادي، ...

صفحه سفیدی وجود ندارد که از آن شروع کنیم؛ به همان دلایلی که غزه فقط یک زمین خالی برای ساخت‌وساز نیست که بتوان آن را طبق دیدگاه قدرت‌های بزرگ یا شرکت‌های املاک دوباره شکل داد.
صحبت از «خاورمیانه جدید» واقعیت منطقه‌ای را که بر میراث سیاسی و اجتماعی بسیار پیچیده استوار است نادیده می‌گیرد و هر تلاشی برای تحمیل طرحی آماده که این واقعیت‌ها را نادیده بگیرد، محکوم به شکست است.
کد خبر: 748664 | ۱۴۰۴/۰۹/۰۵ ۱۷:۰۰:۰۰
در جهانی که پر از تحولات سیاسی و اقتصادی است، تنش‌های رو به گسترش، منطقه خاورمیانه را هر لحظه به لرزه درمی‌آورد؛ چنان‌که با گذشت بیش از یک سال از نسل‌کشی در نوار غزه، مردمان این سرزمین بدون چشم‌انداز روشنی از پایان جنگ، در آن منطقه به زندگی خویش ادامه می‌دهند؛ درگیری به جنوب لبنان کشیده شده و امواجش به یمن، عراق و چند نقطه دیگر منطقه ایران نیز رسیده است.
«ژان ماری گنو»، دیپلمات فرانسوی، در سمت‌های متعددی فعالیت کرده و پیشینه حضور در سازمان‌های بین‌المللی از جمله معاونت دبیرکل سازمان ملل در امور عملیات حفظ صلح و ریاست هیات‌مدیره مرکز بین‌المللی گفت‌وگوی انسانی «هنری دونانت» را در کارنامه خود دارد.
متن کامل گفت‌وگو در پی می‌آید:
*مفهوم «خاورمیانه» اصطلاحی جغرافیایی با ریشه استعماری است، اما اکنون به صورت اصطلاحی غالب برای اشاره به منطقه‌ای درآمده که شامل کشورهای عربی، ایران، ترکیه و دیگران می‌شود.
این منطقه در طول تاریخ از درگیری‌های متعددی رنج برده که ریشه در طرح‌های استعماری دارد و همیشه نقطه‌ای ملتهب روی نقشه جهان بوده است.
به نظر شما وضعیت کنونی منطقه و تاثیر تاریخ بر این اتفاق چیست؟
اصطلاح خاورمیانه شاید ریشه استعماری داشته باشد، اما اکنون رایج‌ترین چارچوب برای توصیف منطقه‌ای به‌‌شدت پیچیده است که شامل جهان عرب، ایران، ترکیه و دیگران می‌شود؛ همه با میراث تاریخی سنگینی از درگیری‌های درهم‌تنیده.
برای درک وضعیت امروز این منطقه، نمی‌توان آن را از تاثیر تاریخ جدا کرد، به‌ویژه اینکه خود مفهوم دولت–ملت به شکلی که امروز می‌شناسیم در اروپا زاده شد و پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی به خاورمیانه آمد.
این وارد کردن، اثری به‌شدت خشن بر جا گذاشت و شاید دردناک‌ترین نمونه آن مناقشه فلسطینی-اسرائیلی باشد: نزاع دو ملیت و قومیت بر سر یک زمین که نشان‌دهنده ناسازگاری مدل دولت-ملت با بافت اجتماعی و فرهنگی منطقه است و آن را به صحنه‌ای برای درگیری‌های مکرر تبدیل کرده است.
در عین حال، امروز خاورمیانه در موقعیت فرسایش سریع هنجارهای بین‌المللی که قبلاً تعادل قدرت را تنظیم می‌کردند به سر می‌برد؛ این باعث شده قدرت سخت بدون توجه به چارچوب‌های سیاسی یا حقوقی خود را تحمیل کند.
اکنون اسرائیل از نظر نظامی برتری مطلق دارد بدون اینکه نیروی متعادل‌کننده یا تضمین امنیتی‌ای وجود داشته باشد که این برتری را مهار کند.
اصطلاح «خاورمیانه جدید» ابتدا سال ۱۹۰۲ از زبان آلفرد ماهان آمریکایی به کار رفت و سپس کاندولیزا رایس از آن سخن گفت؛ اکنون در سایه جنگ اسرائیل علیه غزه و لبنان و رویارویی با ایران دوباره این اصطلاح بر سر زبان‌ها افتاده است.
*شما این طرح را به‌ویژه در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ چگونه می‌بینید؟
به نظر من «خاورمیانه جدید» مفهوم مفیدی نیست.
منطقه تاریخی طولانی‌ دارد که نباید اسیر آن باشد، اما نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد یا طوری رفتار کند که انگار وجود ندارد.
صفحه سفیدی وجود ندارد که از آن شروع کنیم؛ به همان دلایلی که غزه فقط یک زمین خالی برای ساخت‌وساز نیست که بتوان آن را طبق دیدگاه قدرت‌های بزرگ یا شرکت‌های املاک دوباره شکل داد.
صحبت از «خاورمیانه جدید» واقعیت منطقه‌ای را که بر میراث سیاسی و اجتماعی بسیار پیچیده استوار است نادیده می‌گیرد و هر تلاشی برای تحمیل طرحی آماده که این واقعیت‌ها را نادیده بگیرد، محکوم به شکست است.
روند تاریخی به‌شدت در این مساله تاثیرگذار است، و از این رو واقعیت‌های روی زمین اجازه مهندسی جامع منطقه به دور از ریشه‌ها، صف‌بندی‌ها و توازن قدرت رسوخ‌یافته در آن را نمی‌دهد.
*به نظر شما قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای در برابر این طرح‌ها چه می‌کنند، به‌ویژه مصر و عربستان در مقام دو کشور بزرگ منطقه چه خواهند کرد؟
به نظر من تنها مصر، عربستان و ترکیه- اگر سیاست‌هایشان را هماهنگ کنند- توانایی بازگرداندن تعادل نسبی با اسرائیل در داخل منطقه را دارند.
اما به دلایل متعدد، این هماهنگی در حال حاضر بعید به نظر می‌رسد؛ این کشورها دچار جهت‌گیری‌های متضادی با یکدیگر هستند.
با وجود تمایل‌شان به تنوع‌بخشی به شراکت‌های بین‌المللی، آمریکا همچنان شریک جایگزین‌ناپذیر در این مرحله برای آنهاست؛ نقش روسیه در این روند بیشتر برهم‌زننده تعادل است؛ چین نیز با احتیاط شدید و اغلب با نگاه اقتصادی وارد می‌شود.
در این صحنه پیچیده، گزینه موجود برای قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای، کاهش تنش‌ها به هر میزان ممکن است.
اما اگر اسرائیل همچنان باور داشته باشد که استراتژی تشدید به نفعش است و برتری نظامی‌اش را تقویت می‌کند، رسیدن به این هدف برای کشورهای عربی دشوار خواهد بود.
هیچ پروژه عربی یکپارچه‌ای در برابر آنچه برای منطقه طراحی شده- به‌ویژه اهداف توسعه‌طلبی اسرائیل که در غزه، لبنان و سوریه آشکار شد و صحبت از الحاق سرزمین‌های دیگر- وجود ندارد.
ترامپ هم وقتی از «اسرائیل کوچک که باید گسترش یابد» سخن گفت، همین مسیر و خواست را ترجمه کرد.
*عرب‌ها چگونه می‌توانند پروژه مقابله‌ای خود را شکل دهند؟
شکاف‌های درون جهان عرب تدوین رویکرد مشترک را دشوار کرده است؛ رویکردی که باید شامل گشایش به سوی ترکیه و شاید در آینده به سوی ایران نیز باشد.
در این میان، کشورهای عربی می‌توانند بر ساخت یکپارچگی اقتصادی خود تمرکز کنند، از طریق ساختارهایی که دولت-ملت را (که اغلب زیان‌بار بوده) جایگزین نکنند بلکه آن را تکمیل کنند.
*مصر در طول تاریخ همواره نقش‌های اصلی در منطقه ایفا کرده است.
با وجود چالش‌ها و هدف‌گیری دائمی، چگونه می‌تواند دوباره این نقش‌ها را ایفا کند؟
مصر وزن سیاسی درخور توجهی دارد، اما توانایی ایفای نقش منطقه‌ای‌اش چند برابر می‌شود اگر بتواند قدرت اقتصادی خود را تقویت کند و وابستگی به کمک‌های خارجی را کاهش دهد.
هرچه اقتصاد استوارتر باشد، کشور توانایی تاثیرگذاری مستقل و طراحی سیاست‌های منطقه‌ای بدون قیدوبند بیشتری خواهد داشت.
*منطقه عربی چگونه می‌تواند از کشمکش قدرت‌های بزرگ و بحث چندقطبی شدن جهان بهره ببرد و نقش ایفا کند تا سرنوشتش در دست یک قدرت واحد که دهه‌ها به آن آسیب زده و ثروتش را مصرف کرده باقی نماند؟
کشورهای عربی می‌توانند با تقویت نقش منطقه‌ای و سیاسی مستقل خود و اتکانکردن به یک قدرت، از رقابت قدرت‌های بزرگ و چندقطبی شدن بهره ببرند.
تنوع‌بخشی به شراکت‌های بین‌المللی، توانایی حفاظت از منافع و سرمایه‌گذاری موثر منابع را افزایش می‌دهد و فضای بیشتری برای تاثیرگذاری در تصمیم‌گیری منطقه‌ای و جهانی فراهم می‌کند.
تحقق چنین چیزی مستلزم هماهنگی قوی عربی در سیاست‌های اقتصادی و سیاسی است تا منطقه بازیگری فعال در مدیریت توازن‌های جهانی باشد نه صرفاً دریافت‌کننده نوسانات قدرت‌های بزرگ.
*اگر قرار باشد تصویری از آینده این منطقه در سایه درگیری‌ها و خطرهای کنونی ترسیم کنید، آن تصویر و سناریوها را چگونه می‌بینید؟
در شرایط فعلی، سناریوها بین ثبات شکننده و ادامه بحران‌های تکراری در نوسان است.
بدون رسیدگی به ریشه‌های مناقشات و ساخت نهادهای قوی، تنش‌ها ادامه خواهد یافت و احتمال تشدیدهای مکرر بین کشورهای منطقه‌ای و قدرت‌های خارجی وجود دارد.
از سوی دیگر، اگر همکاری داخلی عربی تقویت، توسعه اقتصادی حمایت و مکانیسم‌های موثر برای مدیریت توازن‌های منطقه‌ای ساخته شود، منطقه می‌تواند به درجه‌ای از ثبات برسد که شدت درگیری‌ها کاهش یابد و منافع ملت‌هایش حفظ شود.
*چگونه می‌توان از وقوع جنگ جدید جلوگیری کرد؟
باید فرایندی به سوی تشکیل یک قدرت فلسطینی مشروع وجود داشته باشد که در مرحله‌ای به انتخابات نیاز دارد.
همچنین باید مسیر مذاکرات جدی با حضور اسرائیل و نمایندگان فلسطینی هموار باشد.
مشکل کنونی ضعف تشکیلات خودگردان فلسطین است؛ بنابراین فوری‌ترین کار برای آغاز مسیر سیاسی جدی، بازسازی نهادهای معتبر فلسطینی است.
*چگونه می‌توان از تاثیر «نسل زد» (جوانان) در ساخت صلح استفاده کرد؛ نسلی که خشونت را رد می‌کند و خواهان رهبری است؟
باید صدای این نسل را شنید، اینجا نقش سازماندهی سیاسی مهم است.
ابتکاراتی مردمی مثل «زمین برای همه» وجود دارد که می‌گوید فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها باید با هم حرف بزنند و از حمایت منطقه‌ای برخوردار شوند.
در اسرائیل هم این کار نیازمند انتخابات جدید برای ایجاد فضای گفت‌وگوست.
*آیا به نظام حقوقی بین‌المللی جدیدی نیاز داریم؟
شاید نظام نیاز به اصلاح داشته باشد، اما با شکاف‌های عمیق جهانی، ساختن نظام حقوقی کاملاً جدید دشوار است.
دولت-ملت‌های کنونی همیشه پیچیدگی‌های واقعیت را منعکس نمی‌کنند.
*رهبری کنونی افراطی در اسرائیل را چگونه می‌بینید؟
فکر می‌کنم این رهبری قادر به تحقق دستاورد بزرگی نیست.
* تصویری که از صلح در خاورمیانه در ذهن دارید چیست؟
هیچ نسلی از ما صلح را ندیده.
شما که به صلح اعتقاد دارید، آن را چگونه تصور می‌کنید؟
خاورمیانه را وقتی در صلح می‌بینم که دیگر بر اساس طایفه، مذهب یا قومیت تقسیم نشده باشد و ملت‌هایش برای بهره‌برداری از منابع عظیم خود متحد شوند.
علاوه بر نفت و گاز، مغزهای خلاق، ملت‌های سخت‌کوش و بخش فناوری پیشرفته دارد.
اگر سیاست و ناسیونالیسم قومی آن را تقسیم نکرده بود، منطقه‌ای زنده، رو به رشد و در صلح می‌بود.
آنچه لازم است، نهادهای همکاری به‌جای رقابت‌های ملی متخاصم است.
*سازمان‌های جدیدی برای جنوب جهانی و خاورمیانه مثل بریکس شکل گرفته؛ آیا می‌توانند مفید باشند؟
این نهادها باید گام‌به‌گام ساخته شوند.
برای کشورهای عربی مفید است که همکاری‌شان را فراتر از سیاست تقویت کنند.
کشورهای ثروتمند خلیج فارس و کشورهایی مثل مصر جمعیت زیاد و ظرفیت بالایی دارند.
ترکیب این مزیت‌ها انرژی عظیمی ایجاد می‌کند.
اما اتحادیه عرب فاقد ساختارها و شاخص‌هایی است که همین اروپایی‌ها را قادر ساخت از جنگ‌هایشان عبور کنند؛ این نقص بزرگی است.