سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

سوگند به قلم‌های پاک و کتاب‌های استوار

مهر | فرهنگی و هنری، سیاسی | شنبه، 01 آذر 1404 - 13:23
معاون راهبردی و امور مجلس رئیس‌جمهور، یادداشتی با عنوان «سوگند به قلم‌های پاک و کتاب‌های استوار» منتشر کرد.
كتاب،قلم،سوگند،سوره،آيات،پروردگارت،تمجيد،رسول،پيامبر،اثبات،د ...

به گزارش خبرگزاری مهر، محسن اسماعیلی معاون راهبردی و امور مجلس رئیس‌جمهور، یادداشتی با عنوان «سوگند به قلم‌های پاک و کتاب‌های استوار» منتشر کرد.
متن یاداشت محسن اسماعیلی به این شرح است:
هفته‌ای که گذشت به نام «کتاب و کتابخوانی» زینت یافته بود.
«کتاب» در منظومه معارف دینی از نقش اساسی و محوری برخوردار است.
البته از دینی که با امر به خواندن آغاز می‌کند و رسالتی که با قلم و تعلیم شروع می‌شود، انتظاری جز این نیست.
نامیدن سوره‌ای به نام قلم و آغاز وحی به نام علم و قلم، بهترین نشانه از مقام رفیع کتاب و کتابت در شریعت ماست: «بخوان به نام پروردگارت!
که [جهان و موجوداتش را] آفرید.
انسان را از خون بسته به وجود آورد.
بخوان!
درحالی‌که پروردگارت کریم‌ترینِ [کریمان] است؛ همان‌که به‌وسیله قلم، نوشتن آموخت .»(۱)
در مسیر تداوم رسالت و ایفای وظایف ناشی از بعثت، یکی از سخیف‌ترین تهمت‌هایی که بر پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) وارد می‌آوردند، جنون و بی‌عقلی بود.
(۲) خدای متعال برای ردّ این تهمت و دفاع از رسول خویش چاره‌ای جز سوگند نداشت.
اما سوگند به چه چیز می‌تواند چنین تهمت زشتی را بزداید؟
پروردگار حکیم فرمود: «نون.
سوگند به قلم، و آنچه [با آن] می‌نویسند!
که تو به سبب نعمت پروردگارت مجنون نیستی.
بی‌تردید برای تو پاداشی بزرگ و همیشگی است.
به‌راستی تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.
بنابراین، به‌زودی می‌بینی و [دشمنان هم] می‌بینند که کدامتان دچار جنون است !»(۳)
چقدر مهم و درس‌آموز است که در آن دوران، یعنی زمانی که هنوز عصر جاهلیت و آثار آن تداوم داشت، برای اثبات فرزانگی و حقانیت رسول به قلم و آنچه [با آن] می‌نویسند، سوگند یاد می‌شود!
آنان ملاک و نشانه مشروعیت نبوت و حاکمیت را اموری مثل زور و زر و قبیله می‌دانستند و اعتراض‌شان این بود که چگونه ممکن است یتیمی ضعیف و فقیر و تنها، به چنین منصبی برگزیده شود!؟
و خدا، بی‌اعتنا به فهم نادرست و نافهمی آنان گفت: «سوگند به قلم و کتاب که تو دیوانه نیستی!» «نعمت پروردگار تو»، اگر اشاره به قلم و کتاب نباشد و مطلق در نظر گرفته شود، باز هم مصداق نعمتی است که به سبب آن پیامبر، عاقل و فرزانه معرفی شده است.
قسم به آنچه نوشته شده و می‌شود، در دو جای قرآن آمده است؛ یکی در اینجا که برای اثبات نبوت است و دیگری در سوره طور که برای اثبات قیامت است: «سوگند به [کوهِ] طور و به کتابی که نوشته شده، در صفحه‌ای باز و گسترده و به آن خانه آباد و به آن سقف برافراشته و به آن دریای مملو و برافروخته که بی‌تردید عذاب پروردگارت واقع شدنی است .»(۴)
به این ترتیب، جایگاه کتاب و نقش آن در ساخت تمدن دینی بی‌نیاز از تأکید است.
دینی که پایانِ سلسله نبوت را با قلم می‌آغازد و در حین ایفای این نقش، برای اثبات حقانیت آن به قلم و کتاب سوگند یاد می‌کند و اعتقاد به معاد را نیز با همان سوگند در عمق جان مؤمنان می‌نشاند، دین فرزانگی و رشد و عقلانیت است.
همان گونه که از سیاق این گونه آیات برمی آید، مراد، مطلق قلم و کتاب خوب و آموزنده است و البته از قلم‌های مزدور و کتاب‌های دروغ منصرف است.
آن‌ها مطرودند و ممنوع.
(۵)
ناگفته پیداست که ارزش و تأثیر همه قلم‌های خوب و کتاب‌های مفید هرگز یکسان نیست.
برخی خوبند، برخی خوب‌تر و برخی خوب‌ترین؛ تا جایی که یک کتاب می‌تواند محور قوام و پایایی یک جامعه و تمدن باشد.
در رأس چنین کتاب‌هایی «صحیفه‌هایی پاک» است که رسول خدا برای ما آورد و «در آنها نوشته‌هایی استوار و باارزش است؛ رَسُولٌ مِّنَ‌الله یتْلُو صُحُفًا مُّطَهَّرَةً، فِیهَا کتُبٌ قَیمَةٌ»، (۶) اما منحصر در آنها نیست.
«کتاب قیم»، افزون بر نوشته‌ای که استوار، متین و خالی از نقص و خلل است، ممکن است به معنای کتابی هم باشد که مُقوِّمِ جامعه بشری است.
«قیم»؛ یعنی کسی یا چیزی که نسبت به تأمین خیر و مصلحت کسی دیگر و دفاع از حریم و حقوق او قیام می‌کند، او را سرِ پا نگه می‌دارد و نمی‌گذارد آسیب ببیند.
پس، اگر جامعه‌ای درصدد سلامت و رشد خویش است، نباید از این گونه کتاب‌ها روی بگرداند.
رفاقت و دوستی باید با «کتُبٌ قَیمَةٌ» باشد، وگرنه به خود و سرنوشت خود ستم کرده و پشیمان می‌شویم؛ در عین آنکه قهر با «کتُبٌ قَیمَةٌ» و مهجور نهادن آنها موجب شکایت و گلایه رسول خدا (ص) است: «[به یاد آور] روزی را که ستمکار، دو دست خود را [از شدت اندوه و حسرت به دندان] می‌گزد [و] می‌گوید: «ای کاش همراه این پیامبر راهی به سوی حق بر می‌گرفتم.
ای وای، کاش من فلانی را [که سبب بدبختی من شد] به دوستی نمی‌گرفتم.
بی‌تردید مرا از قرآن پس از آنکه برایم آمد گمراه کرد.
و شیطان همواره انسان را [پس از گمراه کردنش تنها و غریب در وادی هلاکت] وا می‌گذارد؛ و پیامبر [درقیامت] می‌گوید: «پروردگارا!
همانا قوم من این قرآن را متروک گذاشتند»!
(۷)
بی شک یکی از «کتُبٌ قَیمَةٌ» همان کتابی است که علامه نایینی در باب حکومت و فلسفه و کارکرد آن نوشت و اینک مورد بحث ماست: «تنبیه ُالاُمَّة و تَنْزیه ُالمِلَّة».
این کتاب را نباید ساده انگاشت.
کسی چون آخوند ملأ محمدکاظم خراسانی، استاد وی، نوشت که این کتاب برتر از آن است که تمجید شود و شایسته است محور تعلیم و تعلّم و تفهیم و تفهّم قرار گیرد!
(۸)
اگر کسی با جایگاه علمی آخوند خراسانی و احتیاط او در گفتار و دقت وی در نوشتار آشنا باشد، این عبارات را ساده نمی‌انگارد؛ آن هم درباره موضوعی که محل اختلاف بزرگان فقه و دیانت بوده است.
همچنین است سخن ملاعبدالله مازندرانی که در تقریظخود بر این کتاب نوشته است: «شأن کتاب مذکور اجلّ از تمجید است و برای تصحیح و تکمیل اعتقادات مسلمانان و اطمینان از رعایت همه اصول و مبانی فقه سیاسی کافی و بلکه بالاتر از تصور است .»(۹)
______________________________________________
(۱) سوره قلم، آیات ۱- ۴
(۲) سوره دخان، آیه ۱۴
(۳) سوره قلم، آیات ۱-۶
(۴) سوره طور، آیات ۱- ۷
(۵) سوره بقره، آیه ۷۹
(۶) سوره بینه، آیات ۲- ۳
(۷) سوره فرقان، آیات ۲۷- ۳۰
(۸) مقدمه کتاب «تنبیه ُالاُمَّة و تَنْزیه ُالمِلَّة»، ص ۳۳: «اجلّ از تمجید و سزاوار است که ان شاء‌الله تعالی به تعلیم و تعلّم و تفهیم و تفهّم آن، مأخوذ بودن.
اصول مشروطیت را از شریعت مُحقّه استفاده و حقیقت کلمه مبارکه «بِمُوالاتِکم عَلَّمَنَاالله مَعالِمَ دینِنا واَصلحَ ما کانَ قَد فَسَدَ ِمن دُنیانا» را به عین‌الیقین ادراک نمایند.»
(۹) همان، ص ۳۴: «اجلّ از تمجید و برای تکمیل عقاید و تصدیق وجدانی مسلمین به مأخوذ بودن تمام اصول و مبانی سیاسیه از دین قدیم اسلام، کافی و فوق مأمول است.»»