«جامی» گوهری برخاسته از جام، خفته در هرات
جامی به افتادگی و گشادهرویی معروف بود و با اینکه زندگی بسیار سادهای داشت و هیچگاه مدح زورمندان را نمیگفت، امروز روز درگذشت اوست.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: استادش قاضیزاده رومی چنان شیفته این شاگرد بود که میگفت: «تا بنای سمرقند است هرگز به جودتِ طبع و قدرتِ تصوُّفِ این جوانِ جامی، کسی از آبِ آمویه گذر نکرد.»
نورالدین عبدالرحمان جامی یکی از برجستهترین شاعران، نویسندگان و دانشمندان ایرانی در قرن نهم هجری قمری است که آثار و اندیشههای وی همچنان در تاریخ ادب فارسی و اسلامی جایگاه ویژهای دارد.
او در ۲۴ آبان ماه سال ۷۹۳ شمسی در خرگرد جام، یکی از شهرهای خراسان، به دنیا آمد.
نسب جامی از طرف پدر به محمد بن حسن شیبانی، یکی از فقهای برجسته حنفی قرن دوم هجری، میرسد.
هرچند که جامی زاده تربت جام است، اما ریشه و اصالت خانواده او به شهر اصفهان بازمیگردد.
پدربزرگ جامی، شمسالدین محمد دشتی، اهل محله دشت اصفهان بود و به دلیل شرایط نابسامان اجتماعی و سیاسی آن زمان، در قرن هشتم هجری به خراسان مهاجرت کرد.
او در ولایت جام به عنوان قاضی مشغول به فعالیت شد و در همانجا با دختری از خانوادهای مرتبط با امام محمد شیبانی ازدواج کرد.
این ازدواج زمینهساز پیوند خانوادگی جامی با علمای برجسته آن دوران شد.
پدر جامی نیز در محله دشت اصفهان متولد شد و همین باعث شد که عبدالرحمان ابتدا تخلص «دشتی» را انتخاب کند، اما بعدها به دلیل ارتباط عمیق با شهر جام، لقب «جامی» را برای خود برگزید.
سفر به هرات
نورالدین عبدالرحمان تحصیلات ابتدایی خود را در دهستان خرگرد نزد پدر آغاز کرد و سپس در نوجوانی همراه خانواده به هرات، یکی از مراکز مهم فرهنگی و علمی خراسان بزرگ، نقل مکان کرد.
در هرات، جامی مقدمات ادبیات فارسی و عربی را نزد پدر فرا گرفت و پس از آن وارد مدرسه نظامیه هرات شد.
این مدرسه یکی از برجستهترین مراکز علمی آن زمان بود و جامی در آنجا علوم مختلفی مانند فقه، اصول، صرف و نحو، حدیث، قرائت، تفسیر، منطق، حکمت مشایی و اشراق، طبیعیات و ریاضیات را نزد اساتید بزرگی همچون خواجه علی سمرقندی و محمد جاجرمی آموخت.
جامی در این دوران به تصوف علاقهمند شد و به حلقه مریدان سعدالدین محمد کاشغری نقشبندی پیوست.
او با تلاش و تعمق در مسیر عرفان، به جایگاه معنوی والایی دست یافت و پس از درگذشت مرشدش در سال ۸۶۰ هجری قمری، به عنوان خلیفه طریقت نقشبندیه انتخاب شد.
پس از مدتی، جامی به سمرقند سفر کرد که در آن زمان مرکز تجمع دانشمندان و دانشجویان تحت حمایت الغ بیگ بود.
در این شهر، او با ذکاوت و دانش خود استادان را تحت تأثیر قرار داد.
جامی که از جوانی به سرودن شعر پرداخته بود، با ترکیب اشعار خود با تعالیم عرفانی، محبوبیتی بزرگ میان اهل علم و معرفت کسب کرد.
برگی از نسخه خطی هفت اورنگ (بخش سبحه الابرار) جامی
حکایت مکاشفه شیخاجل سعدی
جامی به اخلاق نیکو، تواضع و گشادهرویی شهرت داشت.
او زندگی سادهای داشت و هیچگاه به مدح حاکمان نمیپرداخت.
با این حال، شاهان و امیران بزرگی چون سلطان حسین بایقرا، علیشیر نوایی، اوزون حسن آق قویونلو و سلطان محمد فاتح عثمانی از ارادتمندان او بودند و احترام زیادی برای او قائل بودند.
مزار او در شمال غربی شهر هرات همچنان یادآور جایگاه والای او در تاریخ ادبیات و عرفان ایران است.
آثار جامی
جامی علاوه بر دانش گستردهاش در علوم دینی و فلسفی، در شعر و ادب نیز مهارت فوقالعادهای داشت.
آثار او شامل دیوانهای شعر، رسالههای عرفانی و فلسفی است که هر یک نشاندهنده عمق دانش و تفکر او هستند.
جامی به دلیل سبک خاص شعر خود و نگاه عرفانیاش به جهان، جایگاه ویژهای در ادبیات فارسی دارد و بسیاری از نورالدین عبدالرحمان جامی یکی از برجستهترین شاعران و عارفان ایرانی است که آثار متعددی در زمینههای مختلف از خود به یادگار گذاشته است.
آثار او که به زبانهای فارسی و عربی نوشته شدهاند، شامل موضوعاتی همچون شعر، عرفان، فلسفه، کلام و ادبیات است.
برخی از مهمترین آثار او عبارتند از:
بهارستان: این کتاب منثور و مسجع شامل حکایات اخلاقی و نصایح تربیتی است که به تقلید از گلستان سعدی نوشته شده و از شاهکارهای نثر فارسی به شمار میرود.
مثنوی هفت اورنگ: مجموعهای از هفت مثنوی که داستانهای متنوع حماسی، عاشقانه، تاریخی و تمثیلی را در بر میگیرد.
این مثنویها شامل: سلسله الذهب، سلامان و ابسال، تحفة الاحرار، سبحة الابرار، یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون و خردنامه اسکندری است.
دیوان اشعار: شامل قصاید، غزلیات و رباعیات که از نظر ادبی بسیار ارزشمند هستند.
لوایح: رسالهای عرفانی که اصول تصوف و معارف عرفانی را شرح میدهد.
نفحات الانس: اثری عرفانی که به معرفی احوال عارفان و اصطلاحات صوفیه میپردازد.
آثار کلامی: شامل رسالههایی مانند رساله تهلیلیه، اعتقادنامه یا عقاید، چهل حدیث (اربعین) و رساله مناسک حج و عمره.
نسخه خطی یوسف و زلیخای جامی، موزه متروپولیتن
نمونه ای از اشعار
این حکایت کلاغی که به شاگردی رفتار کبک رفت از تحفه الاحرار، داستان همان کاغی است که میخواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد و راه رفتن خودش را فراموش کرد:
زاغی از آنجا که فراغی گزید
رخت خود از باغ به راغی کشید
زنگ زدود آینه باغ را
خال سیه گشت رخ راغ را
دید یکی عرصه به دامان کوه
عرضهده مخزن پنهان کوه
سبزه و لاله چو لب مهوشان
داده ز فیروزه و لعلش نشان
نادره کبکی به جمال تمام
شاهد آن روضه فیروزهفام
فاختهگون جامه به بر کرده تنگ
دوخته بر سدره سجاف دورنگ
تیهو و دراج بدو عشقباز
بر همه از گردن و سر سرفراز
پایچهها برزده تا ساق پای
کرده ز چستی به سر کوه جای
بر سر هر سنگ زده قهقهه
پی سپرش هم ره و هم بیرهه
تیزرو و تیزدو و تیزگام
خوشروش و خوشپرش و خوشخرام
هم حرکاتش متناسب به هم
هم خطواتش متقارب به هم
زاغ چو دید آن ره و رفتار را
و آن روش و جنبش هموار را
با دلی از دور گرفتار او
رفت به شاگردی رفتار او
باز کشید از روش خویش پای
در پی او کرد به تقلید جای
بر قدم او قدمی میکشید
وز قلم او رقمی میکشید
در پیاش القصه، در آن مرغزار
رفت براین قاعده روزی سه چار
عاقبت از خامی خود سوخته
رهروی کبک نیاموخته
کرد فرامش ره و رفتار خویش
ماند غرامتزده از کار خویش
علاوه بر این آثار، جامی در موضوعات دیگری مانند موسیقی، نجوم، زندگینامهنویسی، شعرشناسی و نقد نیز تألیفات مهمی دارد.
آثار او نه تنها از نظر ادبی بلکه از نظر عرفانی نیز جایگاه بسیار والایی در فرهنگ فارسی دارند و همچنان مورد توجه پژوهشگران و علاقهمندان قرار دارند.اشعار او همچنان مورد توجه علاقهمندان به ادب فارسی قرار دارد.
خاتم الشعرا
به عبدالرحمن جامی لقب «خاتمالشعرا» دادهاند زیرا او به عنوان آخرین شاعر بزرگ دوره کلاسیک شعر فارسی شناخته میشود که توانست شعر فارسی را به اوج کمال و شکوه برساند.
این عنوان به معنای «مهر پایان شاعرانه» است و نشاندهنده جایگاه ویژه و پایانی جامی در جریان شعر فارسی کلاسیک است.
بعد از او، جریان اصلی شعر کلاسیک فارسی به گونهای دچار تغییر و افول شد و دیگر هیچ شاعری در آن دوره نتوانست به اوج و عظمت او برسد.
سنگ مزار جامی
این لقب همچنین اشاره به توانایی بالای جامی در سرودن شعر، تسلط بر قواعد و ساختارهای ادبی و ماندگاری آثارش دارد.
او در کنار شعر، به تصوف، عرفان و موسیقی نیز تسلط داشت و در جامعه علمی و ادبی زمان خود بسیار مورد احترام بود.
به همین دلیل جامی را به عنوان واسطه و نقطه پایان سنت شاعری کلاسیک فارسی دانستهاند.
خاموشی در هرات
عبدالرحمان جامی آخرین سالهای عمر خود را در هرات گذراند و پس از دوران پیری و ضعف جسمی، در نتیجه بیماری و ناتوانی ناشی از کهولت سن و پس از چهار روز بیماری، در روز پنجشنبه ۱۸ محرم سال ۸۹۸ هجری قمری (برابر با ۲۷ آبان ۸۷۱ شمسی) در هنگام اذان صبح در ۸۱ سالگی چشم از جهان فروبست.
پیکر جامی در کنار مقبره استادش سعدالدین کاشغری، معروف به «تخت مزار»، در شمال غربی شهر هرات به خاک سپرده شد و آرامگاه او تاکنون به عنوان زیارتگاه عام و خاص شناخته میشود.
علت مرگ او، همانند بسیاری از عارفان و شاعران سالخورده، بیماری و فرسودگی ناشی از پیری بود و در برخی منابع آمده است که سلامتی او در سالهای آخر عمرش بسیار ضعیف شده بود.
در سال ۲۰۲۱ با توافق رئیس جمهور ازبکستان و تاجیکستان، اعلام شد فیلم سینمایی عبدالرحمان جامی و علیشیر نوایی ساخته میشود.
این فیلم قرار است ارتباط علیشیر نوایی دولتمرد دوران تیموریان با عبدالرحمان جامی ادیب ایرانی را روایت کند.
در این فیلم قربان صابر (شمشیرخانِ سریال پایتخت ۷) در نقش جامی بازی میکند.