از تکرار جوسازی‌های ترامپ تا بازی غرب در آژانس
به گزارش مشرق، قاسم غفوری فعال رسانه در تلگرام نوشت:
تحرکات ضد ایرانی اروپا و آمریکا در روزهای اخیر شدت گرفته است، چنانکه اخیرا وزیران خارجه کشورهای گروه ۷ (کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلیس، آمریکا) و هماهنگ‌کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پایان نشست کانادا در بیانیه مشترکی مدعی شدند: «ما از ایران خواسته‌ایم که تعهدات خود در قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و معاهده عدم اشاعه تسلیحات هسته‌ای را به طور کامل اجرا کند.
ایران باید همکاری کامل خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، از جمله فراهم کردن امکان بازرسی‌ها از همه مواد و تأسیسات هسته‌ای را از سربگیرد.» همزمان نیز در یک جوسازی ادعایی مدیر سرویس اطلاعات امنیتی کانادا می‌گوید در سال جاری میلادی، چندین نقشه «بالقوه مرگبار» برنامه‌ریزی‌شده از سوی جمهوری اسلامی ایران را خنثی کرده است.
همچنین تامی پیگوت، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، اعلام کرد واشنگتن ۳۲ فرد و نهاد در ایران، چین، امارات، ترکیه، هند و چند کشور دیگر را به اتهام حمایت از تولید موشک‌های بالستیک و پهپادهای ایران تحریم کرده است.
همچنین رسانه‌های غربی نیز مدعی شدند که ایران با کمک چین در حال بازسازی زرادخانه موشکی خود است.
در ادامه همین روند گروسی مدیر کل آژانس نیز در مصاحبه‌های متعدد بار دیگر سیاست اتهام زنی هسته‌ای علیه ایران را تکرار کرده است.
نکته مهم در این جوسازی‌ها آنکه نشست شورای حکام در حالی چهارشنبه ۲۸ آبان برگزار می‌شود که همزمان سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه در کنار آمریکا در آستانه نشست شورای حکام از پیش نویس قطعنامه ضد ایرانی خبر داده‌اند.
پیش از آنها نیز ترامپ در چندین نطق خود از یک سو ادعای درخواست ایران برای مذاکره را مطرح کرده است و از سوی دیگر تجاوز نظامی به مراکز هسته‌ای و نیز کشتار مردم ایران در جنگ ۱۲ روزه را افتخاری بزرگ برای خود و ارتش آمریکا عنوان کرده است.
این تحرکات زنجیره‌ای از سوی غرب در حالی صورت می‌گیرد که در باب آن چند نکته قابل توجه است:
تغییر وضعیتی که کتمان می‌شود
این تحرکات ضد ایرانی در شورای حکام در حالی صورت می‌گیرد که با انقضای قصعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که رسما از سوی روسیه و چین و ایران اعلام گردید که به معنای پایان محدودیت‌های ۱۰ ساله برجام است، عملا پرونده ایران از وضعیت حساس خارج شده و از این دوره باید در چارچوب پادمان و ان پی تی به صورت عادی مورد ارزیابی قرار گیرد.
لذا عملا اقدام اروپا و آمریکا یک اقدام خلاف قانون است که نوعی دور زدن و بی تعهدی به قوانین جهانی است.
غرب امروز نه با استناد به برجام، نه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نمی‌تواند مطالبات فراتر از پادمان و ان پی تی از ایران داشته باشد و لذا وضعیت ایران مانند سایر اعضای آژانس در حالت عادی قرار دارد و صدور قطعنامه علیه آن امری خلاف قانون است و بیشتر به یک نمایش تبلیغاتی سیاسی برای کتمان حقایق شباهت دارد تا یک رویکرد حقوقی و فنی.
این اقدام در حالی است که شواهد در آژانس از حضور چین و روسیه گرفته تا برخی کشورهای همپیمان ایران در جمع اعضای شورای حکام عملا این قطعنامه راه به جایی نمی‌رسد و ادعای ارجاع به شورای امنیت نیز صرفا یک بازی تبلیغاتی است که اساس آن را نیز وادار سازی ایران برای دست کشیدن از مقاومت و تن دادن به مذاکره با آژانس برای برملا شدن سرنوشت اورانیوم‌های غنی سازی شده و نیز گرفتار سازی دوباره تهران به مذاکره با آمریکاست تا در نهایت سناریوی تسلیم سازی اجرا گردد.
دروغ پردازی علیه یک حقیقت
نکته دیگر تقلای غرب برای نمایش عدم همکاری ایران با آژانس است.
این ادعا در حالی است که از یک سو آژانس تاکنون از محکوم سازی تجاوز نظامی آمریکا و رژیم صهیونی به تاسیسات هسته‌ای ایران خودداری کرده است و رسما در حال مشروعیت بخشیدن به این جنایت بزرگ است.
از سوی دیگر نیز پیش از فعال سازی اسنپ بک توسط اروپا، ایران با آژانس در مصر بر سر ادامه همکاری‌ها توافق نمود، حال آنکه غرب با اجرای اسنپ بک رسما این توافق را آتش زد و دیگر دلیلی برای استمرار آن روند وجود ندارد.
در همین حال پرونده ایران با انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ عملا یک رویه عادی دارد و آژانس حق ندارد زیاده خواهی فرا پادمانی داشته باشد.
در عین اینکه ایران همچنان در وضعیت جنگی قرار دارد و با توجه به سابقه جاسوسی آژانس برای دشمنان ایران، محدودسازی ارتباط با آژانس از حقوق غیر قابل انکار ایران است.
غرب به دنبال ابطال یک حق قانونی
در مقطع کنونی که ایران با نامه به دبیر کل سازمان ملل و نیز برگزاری اجلاس تهران مبنی بر ارزیابی ابعاد حقوقی مجازات متجاوزان به ایران در جنگ ۱۲ روزه، به دنبال پیگیری مجازات آمریکا و رژیم صهیونیستی و دریافت غرامت است، اقدام اروپایی‌ها در شورای حکام و ادعاهای ترامپ نوعی باچ‌خواهی تلقی می‌شود که از مطالبات آنها را پیگیر نشدن این حق ایران تشکیل می‌دهد.
غرب که تاکنون به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نکرده برآن است تا با داستان سرایی و تکیه بر اصل " بپرس که پاسخگو نباشی" از زیر بار مسئولیت جنایت علیه ملت ایران شانه خالی می کند.
البته این طراحی دارای ابعاد دیگری نیز می‌باشد و آن جوسازی علیه ایران برای دور سازی افکار عمومی از نسل کشی غزه و جنایات رژیم صهیونی در منطقه است تا از بازخواست جهانی آن جلوگیری نمایند.
پرونده ایران با انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ عملا یک رویه عادی دارد و آژانس حق ندارد زیاده خواهی فرا پادمانی داشته باشد، در عین اینکه ایران همچنان در وضعیت جنگی قرار دارد و با توجه به سابقه جاسوسی آژانس برای دشمنان ایران، محدودسازی ارتباط با آژانس از حقوق غیر قابل انکار ایران است.
غرب و فروپاشی منع اشاعه
رفتارهای دوگانه غرب همچنان چالشی بزرگ برای نظم و قوانین جهانی است، چنانکه نشست اخیر آژانس دارای یک ابهام بسیار بزرگ است و آن رفتار دارندگان تسلیحات هسته‌ای است.
چنانکه منابع آمریکایی اعلام کردند که این کشور یک بمب هسته‌ای تاکتیکی۱۲-B۶۱ را بدون کلاهک در پایگاه نوادا با موفقیت آزمایش کرده است.
در همین حال ناتو نیز اخیرا رزمایش هسته‌ای برگزار کرده و روسیه نیز از آمادگی برای پاسخ هسته‌ای به تهدیدات غرب خبر داده است.
اکنون این سوال مطرح است که چگونه آژانس که موظف به امنیت هسته‌ای جهان و اجرای منع اشاعه است در برابر این تحرکات سکوت کرده است و همزمان به پرونده سازی دروغین علیه ایرانی می‌پردازد که بارها نسبت به صلح آمیز بودن فعالیت هسته‌ای آن اذعان کرده‌اند.
به نظر می‌رسد غرب با دروغ پردازی تکراری علیه ایران در آژانس به دنبال پنهان سازی تحرکات مخرب هسته‌ای خویش است که البته با سکوت و همراهی آژانس و شخص گروسی صورت می‌گیرد.
بازی اروپا در زمین ترامپ
تروئیکای اروپایی در حالی به جوسازی علیه ایران می‌پردازد که تقارن آن با ادعاهای ترامپ نشانگر استمرار عدم استقلال و بازی اروپا در زمین ترامپ است.
چنانکه اخیرا او بار دیگر ادعاهای قدیمی منبی بر افتخار کردن به بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران را مطرح کرده است.
اروپا در حالی در زمین ترامپ بازی می‌کند که او با بزرگنمایی رفتار ارتش آمریکا و تغییر نام وزارت دفاع به جنگ به دنبال همراه ساختن نظامیان با خویش است تا طرح سلطه کامل بر آمریکا را که با وارد سازی گارد ملی به ایالت‌ها و برکنار کردن نظامیان مخالف خود پیگیری می‌کند محقق سازد.
به نظر می‌رسد ترامپ در توهم پادشاهی به دنبال کودتا در داخل آمریکاست که با تقویت ارتش و ایجاد ملی گرایی کاذب به دنبال آن است.
ترامپ همچنین با همراهی اروپا ماموریتی بزرگ را برای خود تعریف کرده است که محور آن را روایت سازی یک جانبه از جنگ ۱۲ روزه همراه با تحقیر سازی ایرانیان و پنهان سازی دستاوردهای ایران در این جنگ تشکیل می‌دهد.
در حالی که جهانیان تاکید دارند، پاسخ موشکی و پهپادی و اتحاد ایرانیان شکستی سنگین برای رژیم صهیونیستی و آمریکا بوده است.
ترامپ با روایت‌سازی یک جانبه و پوشش گسترده رسانه‌های غربی از این ادعا، به دنبال تاریخ سازی جعلی است که بر اساس آن شکست و تسلیم شدن آمریکا و صهیونیست‌ها حاشیه و در نهایت پاکسازی می شود.
ترامپ بر آن است تا مانع از الگو شدن دوباره ایران برای جهان در برابر نظام سلطه شود تا به زعم خویش اصل صلح از دریچه جنگ را همچنان حفظ کرده باشد تا توجیهی برای ادامه جنگ افروزی‌هایش در جهان باشد.
اروپا نیز که رویه‌ای مشابه آمریکا دارد با جوسازی در شورای حکام و نشست گروه ۷ به دنبال بازی در همین زمین است.
گزینه پیش روی ایران
رفتارهای آمریکا و اروپا نشان می‌دهد که آنها همچنان در توهمات فشار و مذاکره برای تسلیم سازی ایران به سر می‌برند، لذا امروز گزینه مطلوب استمرار قطع همکاری‌ها با آژانس و مذاکره با غرب است که پیام اقتدار ایران و تسلیم نشدن در برابر زیاده خواهی های غرب را به جهان مخابره می‌سازد.
اصرارهای غرب برای مذاکره نیز صرفا برای شرطی سازی اقتصاد ایران و نمایش تسلیم سازی ایران است.
حال آنکه مذاکره ای که از ابتدا نتیجه آن یعنی نابودی توان هسته‌ای، موشکی و موقعیت منطقه‌ای ایران تعیین شده باشد نه یک مذاکره بلکه زیاده‌خواهی بدون منطق است که ایران هرگز زیربار آن نخواهد رفت.
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.