تحلیل یک حقوقدان از نامه عراقچی به دبیرکل سازمان ملل: باید صدای حقانیت ایران را به جهان مخابره کرد
صالح نقرهکار نوشت: نامه اخير وزير امور خارجه ايران به دبيركل سازمان ملل متحد، پس از اعتراف دونالد ترامپ درباره نقشآفريني و هدايت حملات اسراييل عليه ايران، از حيث حقوق بينالملل واجد اهميت ويژه و مصداق يك دادخواهي مظلوم از ظالم متجاوز و سبب اقوي از مباشر است، زيرا اظهارات يك رييسجمهور درباره سياستها و اقدامات امنيتي دوره مسووليت ميتواند طبق اصول انتساب بينالمللي، به دولت ذيربط نسبت داده شود و نه به شخص حقيقي او.
صالح نقرهکار نوشت: نامه اخیر وزیر امور خارجه ایران به دبیرکل سازمان ملل متحد، پس از اعتراف دونالد ترامپ درباره نقشآفرینی و هدایت حملات اسراییل علیه ایران، از حیث حقوق بینالملل واجد اهمیت ویژه و مصداق یک دادخواهی مظلوم از ظالم متجاوز و سبب اقوی از مباشر است، زیرا اظهارات یک رییسجمهور درباره سیاستها و اقدامات امنیتی دوره مسوولیت میتواند طبق اصول انتساب بینالمللی، به دولت ذیربط نسبت داده شود و نه به شخص حقیقی او.
کد خبر: 747633 | ۱۴۰۴/۰۸/۲۶ ۱۴:۵۳:۰۴
«جنگ حقوقی دادخواهی دولت زیاندیده» عنوان یادداشت صالح نقرهکار برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ ۱.
در جهان نابرابر کنونی، نهادهای بینالمللی عمدتا به سمت قدرتهای زورگو غش کردهاند.
لکن این به معنای دادخواهی نکردن و انفعال داشتن نیست.
ما باید صدای حقانیت ایران و مردم مظلوم وطن را به جهان مخابره کنیم.
این یک جنگ اقناعی و حقوقی است.
جنگ روایتها و شبهههای ادراکی نباید ما را مقهور کند.
نامه اخیر وزیر امور خارجه ایران به دبیرکل سازمان ملل متحد، پس از اعتراف دونالد ترامپ درباره نقشآفرینی و هدایت حملات اسراییل علیه ایران، از حیث حقوق بینالملل واجد اهمیت ویژه و مصداق یک دادخواهی مظلوم از ظالم متجاوز و سبب اقوی از مباشر است، زیرا اظهارات یک رییسجمهور درباره سیاستها و اقدامات امنیتی دوره مسوولیت میتواند طبق اصول انتساب بینالمللی، به دولت ذیربط نسبت داده شود و نه به شخص حقیقی او.مسلک امریکا ترور و جنگ خشونت پایه اما شکلاتپیچ است.
به نام صلح، جنگ به پا میکند و اردوگاه نظامی میزند تا امنیت جیب و منافع و سوداگری خود را تضمین کند.
۲.
این جمله وزیر خارجه آلمان جان کلام بود که اسراییل پیمانکار کارهای کثیف غرب است.
حرفهایی که این جماعت غربی مدعی صلح و نوبل و حقوق بشر میزنند، دروغهای شاخداری است که دم خروس را نمایان میسازد.
مطابق مواد ۴، ۷ و ۸ «پیشنویس کمیسیون حقوق بینالملل درباره مسوولیت دولتها»، گفتار و کردار مقامات عالیرتبه میتواند در مقام «اظهار دولتی» مورد استفاده قرار گیرد، مادامی که به وقایع دوران تصدی آنان مربوط باشد.
بنابراین اعتراف ترامپ از منظر حقوقی میتواند به عنوان قرینهای معتبر در انتساب اعمال اسراییل به حمایت، تحریک یا هدایت ایالات متحده به شمار رود.سالهاست این جماعت سوداگر جهان آشوب، از خون مردمان بیگناه، قبایی برای کدخدایی خود در جهان میدوزند.
۳.
در صورت پذیرش محتوای این اعتراف، عمل امریکا میتواند ذیل چند عنوان حقوقی قرار گیرد؛ از جمله نقض ماده ۲ (۴) منشور ملل متحد، معاونت در ارتکاب عمل متخلفانه بینالمللی طبق ماده ۱۶ پیشنویس مسوولیت دولتها، مشارکت در تجاوز طبق قطعنامه ۳۳۱۴ مجمع عمومی و نقض اصل عدم مداخله که همگی تعهدات آمره و غیرقابل تخطی در حقوق بینالملل تلقی میشوند.
۴.
پروندههای متعدد دیوان بینالمللی دادگستری از جمله نیکاراگوئه علیه ایالات متحده، بوسنی علیه صربستان و گامبیا علیه میانمار نشان میدهد که اظهارات مقامات عالی میتواند در مقام دلیل و قرینه بهکار گرفته شود؛ بهویژه هنگامی که به سیاستهای امنیتی یک دولت یا اقدامات نظامی قابل انتساب اشاره دارد.
از همین منظر، اظهارات ترامپ واجد ارزش اثباتی بالقوه است.
۵.
نامه عراقچی به دبیرکل از نظر سازوکارهای سازمان ملل، اقدامی صحیح در مسیر «ثبت رسمی اعتراض»، فعالسازی ظرفیتهای نظارتی دبیرکل و فراهمسازی مقدمات ارجاع موضوع به شورای امنیت یا مجمع عمومی است.
ثبت اعتراض به موقع از منظر حقوقی اهمیت ویژه دارد، زیرا مانع از تفسیر «سکوت دولت زیاندیده» میشود.
۶.
ایران میتواند موضوع را به شورای امنیت ارجاع دهد و ادعا کند که نقشآفرینی امریکا در حملات اسراییل نقض صلح و امنیت بینالمللی است، اما محدودیت ساختاری وتوی ایالات متحده مانع اصلی در مسیر صدور اقدام الزامآور خواهد بود.
با این حال، صرف ورود موضوع به دستور کار شورا ارزش سیاسی و حقوقی مهمی دارد.ما باید از همه ظرفیتهای حقوقی بهرهگیریم.
متجاوز به مردم ایران و تاسیسات هستهای و دانشمندان و سربازان وطن درخور انتقام سخت و واکنش سزاوار در جنگ حقوقی است.
۷.
در صورت انسداد شورای امنیت، مسیر جایگزین «اتحاد برای صلح» در مجمع عمومی، بر اساس قطعنامه 377 A، فعال است و ایران میتواند درخواست تشکیل جلسه اضطراری، تشکیل کمیته حقیقتیاب یا صدور قطعنامه توصیهای را ارایه دهد.
این سازوکار در موارد مشابه سابقه دارد و از منظر حقوقی هزینه کمتری نسبت به شورای امنیت دارد.در مسیر دادخواهی مردم جنگزده و تاسیسات و خانههای صدمه دیده، باید همه متحد و اثربخش، عاملیت داشته باشیم.
۸.
امکان پیگیری موضوع در دیوان بینالمللی دادگستری نیز وجود دارد، هر چند منوط به احراز صلاحیت است یا از طریق یک معاهده مشترک میان ایران و امریکا که نقض آن موضوع دعوا باشد (مانند پرونده کنوانسیون مودت) یا از طریق پذیرش صلاحیت اختیاری.
هر چند امریکا صلاحیت خود را محدود کرده، اما این مسیر حقوقی کاملا بسته نیست.شاید روزی به جای شعار گردن کلفتانه ترامپ «صلح از طریق قدرت» شعار «صلح از طریق احترام به حقوق» جانشین شود.
۹.
گرچه امریکا و ایران عضو دیوان کیفری بینالمللی نیستند، اما اگر بخشی از عمل ادعایی در قلمرو یک کشور عضو ICC رخ داده باشد یا در صورت ارجاع از سوی شورای امنیت، امکان بررسی کیفری نیز به صورت محدود وجود دارد؛ هر چند با توجه به حق وتوی امریکا، احتمال عملی این مسیر اندک است.
۱۰.
در مجموع، اعتراف دونالد ترامپ نه یک اظهارنظر شخصی، بلکه یک بیان قابل تحلیل حقوقی است که میتواند در چارچوب مسوولیت بینالمللی دولتها مورد استناد قرار گیرد.
نامه عراقچی نیز گامی در جهت بهرهگیری از ظرفیتهای حقوقی و دیپلماتیک سازمان ملل است و میتواند مبنای اقدامهای بعدی، از جمله تشکیل پروندههای حقوقی و افزایش فشارهای بینالمللی بر رفتارهای ناقض حقوق بینالملل قرار گیرد.دوره بیکیفرمانی متجاوز و بزن دررویی گذشته و اصل مسوولیت و اصل جبران خسارت باید تابلوی جلوی چشم یاغیها باشد تا فکر نکنند اکنون نیز همان زمانهای است که بومیهای امریکا را شکنجه و نسلکشی میکردند و کک کسی نمیگزید.
به فرمایش حافظ: «از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی/ از ازل تا به ابد فرصت درویشان است...» بار ظالم به مقصد نمیرسد.