بخشش مردی که در دعوا بر سر ضایعات مرتکب قتل شد
مرد ضایعات جمعکن که به قصاص محکوم شده بود، با پیگیری جلسات صلح و سازش در دادسرای امور جنایی تهران، از چوبه دار نجات یافت.
مرد ضایعات جمعکن که به جرم قتل به قصاص محکوم شده بود، با پیگیری جلسات صلح و سازش در دادسرای امور جنایی تهران، از چوبه دار نجات یافت.
کد خبر: 747601 | ۱۴۰۴/۰۸/۲۵ ۲۱:۴۷:۰۳
مرد ضایعات جمعکن که به جرم قتل به قصاص محکوم شده بود، با پیگیری جلسات صلح و سازش در دادسرای امور جنایی تهران، از چوبه دار نجات یافت.
به گزارش سایت جنایی، این ماجرا مرداد ۱۳۹۹ بازمیگردد، روزی که دو مرد میانسال ضایعاتجمعکن سعید ۵۷ ساله و محمود که آن روزها ۵۰ ساله بود با چرخدستی فرسوده روبروی پاساژی در ۴۵ متری زرند، سر ضایعات با هم درگیر شدند.
پس از دقایقی ماجرا پیچیدهتر شد و در اوج درگیری، محمود با چاقوی میوهخوری که همیشه برای بریدن طنابها همراه داشت ضربهای به گردن سعید زد.
سعید دست بر زخمش گذاشت و روی آسفالت افتاد و در نهایت جان باخت.
محمود هم رنگپریده از ترس، چاقو را انداخت و دوید.
یکی از رهگذران با پلیس تماس گرفت و دیگری میخواست جلوی محمود را بگیرد.
اما او در کوچه پشتی ناپدید شد تا اینکه در خیابان بعدی، با پژویی تصادف کرد، پایش شکست و خونآلود به زمین خورد راننده که ترسیده بود پیاده شد تا کمک کند، اما محمود لنگانلنگان فرار کرد.
این خبر به بازپرس کشیک قتل رسید و تیم اداره دهم پلیس آگاهی به محل رفتند و تحقیقاتی را آغاز کردند.
دوربینهای پاساژ، محمود را در حال فرار نشان میداد و یکی از شاهدان آدرس خانهاش را داد.
بنابراین ماموران به خانه او رفتند اما همسر محمود گفت او خانه نیست.
ماموران پلیس با حکمی که داشتند خانه را گشتند و متهم را خیس و زخمی پشت در حمام پیدا کردند.
محمود که به خاطر تصادف دچار شکستگی و خونریزی داخلی شده بود به بیمارستان برده شد تا از مرگ نجات پیدا کند.
او چند روز بعد، اعتراف کرد: «کارمند بودم، اعتیادم لو رفت اما قبل از اخراج بازنشسته شدم.
حقوقم کم بود، به همین دلیل ضایعات جمع میکردم تا خرج خانواده و مواد جور شود.
زمان حادثه با سعید دعوایمان شد.
چاقو برای دفاع درآوردم و ضربه ناخواسته به گردنش خورد.
ترسیدم، فرار کردم، تصادف کردم و مخفی شدم تا اینکه ماموران آمدند و دستگیرم کردند»
پس از اعتراف متهم، پرونده که با گفتههای شاهدان، نظریه پزشکی قانونی بازسازی صحنه تکمیل شده بود به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک تهران رفت.
اولیای دم درخواست قصاص کردند و قضات حکم با توجه به اسناد موجود حکم قصاص صادر کردند.
پس از آن پرونده برای بررسی به دیوان عالی کشور رفت و حکم صادره در شعبه ۳۲ تایید شد.
به این ترتیب پرونده برای اجرای حکم صادره به شعبه ۴ اجرای احکام رفت و محمود پس از تشریفات قانونی در محوطه زندان پای چوبهدار ایستاد، اما دادیار امین کرمانینژاد مانند دیگر پروندههای اجرای حکم تا آخرین لحظه تلاش برای جلب نظر اولیای دم را انجام داد و از آنها مهلت خواست.
خانواده داغدار با این خواسته موافقت کردند.
محمود که زنده از پای چوبه دار پایین آمده بود به زندگی امیدوار شد.
به این ترتیب جلسات صلح و سازش در دادسرای امور جنایی تهران پیگیری شد و سرانجام دو پسر و دختر داغدار سعید، پس از سالها رضایت دادند و گفتند:«پدرمان برای یک لقمه نان جانش را از دست داد، اما نمیخواهیم بچههای او بیپدر شوند.» به این ترتیب با کمک خیرین سر مبلغی به عنوان دیه توافق و پرداخت شد و مرد محکوم به زندگی بازگشت.