آیا ایران دچار خشکسالی است و چرا؟
ایران در سالهای اخیر با بحرانی فراگیر در حوزه آب روبهرو شده است. آنچه امروز در بسیاری از مناطق کشور دیده میشود، فراتر از یک خشکی موقت یا تغییرات فصلی است.
کد خبر: 747245 | ۱۴۰۴/۰۸/۲۳ ۲۱:۱۱:۳۲
زهرا تجویدی- ایران در سالهای اخیر با بحرانی فراگیر در حوزه آب روبهرو شده است.
آنچه امروز در بسیاری از مناطق کشور دیده میشود، فراتر از یک خشکی موقت یا تغییرات فصلی است؛ بلکه نشانهای از یک بحران ساختاری و بلندمدت در منابع آبی کشور است.
کاهش بارشها، افت بیسابقه سطح آبهای زیرزمینی، خشک شدن دریاچهها و تالابها و افزایش فرونشست زمین، همگی گواه این واقعیتاند که ایران در میانهی یکی از سختترین دورانهای خشکسالی خود قرار دارد.
اینجا سعی کردهایم وضعیت فعلی ایران از نظر خشکسالی و دلایل شکلگیری آن را بررسی کنیم.
وضعیت کنونی خشکسالی در ایران
بر اساس دادههای رسمی و مشاهدات میدانی، ایران هماکنون یکی از خشکترین سالهای خود در چند دهه گذشته را تجربه میکند.
میزان بارشها در سال آبی جاری حدود ۸۰ درصد کمتر از میانگین بلندمدت گزارش شده است.
این کاهش بارش تقریباً در سراسر کشور مشاهده میشود و بیش از بیست استان ایران با کمبود شدید بارندگی روبهرو هستند.
در بسیاری از مناطق، مخازن سدها به کمترین میزان خود در سالهای اخیر رسیدهاند.
در برخی شهرهای بزرگ از جمله مشهد و اصفهان، میزان ذخیره آب در سدها کمتر از چند درصد ظرفیت کل اعلام شده است.
در شهر تهران نیز وضعیت چندان بهتر نیست؛ برخی از مخازن تأمین آب پایتخت تا سطح هشدار کاهش یافتهاند.
کاهش منابع آب تنها به بارشها محدود نیست؛ سطح آبهای زیرزمینی نیز بهصورت چشمگیری کاهش یافته است.
طبق آمار وزارت نیرو، در دهه گذشته بیش از نیمی از دشتهای کشور دچار افت شدید سطح آب زیرزمینی شدهاند.
این افت، علاوه بر تهدید منابع آبی، موجب بروز پدیده فرونشست زمین در مناطق مختلف ایران شده است.
به این ترتیب، میتوان گفت ایران نه تنها دچار خشکسالی است، بلکه در حال تجربه یک «ابرخشکسالی» طولانیمدت است که ریشه در ترکیبی از تغییرات اقلیمی جهانی و تصمیمات داخلی دارد.
دلایل بروز خشکسالی در ایران
خشکسالی در ایران پدیدهای چندعاملی است و نمیتوان آن را تنها به کمبود بارش نسبت داد.
در حقیقت، مجموعهای از عوامل طبیعی، اقلیمی، مدیریتی و انسانی در کنار هم این بحران را به وجود آوردهاند.
یکی از دلایل اصلی خشکسالی در ایران، تغییرات اقلیمی جهانی است.
افزایش دمای زمین باعث شده الگوهای بارش در بسیاری از مناطق جهان تغییر کند.
ایران که در کمربند خشک و نیمهخشک کره زمین قرار دارد، از این تغییرات بیشترین آسیب را دیده است.
در سالهای اخیر، الگوهای جوی منطقهای تغییر کرده و سامانههای بارشی که پیشتر به ایران میرسیدند، یا مسیرشان عوض شده یا تضعیف شدهاند.
افزایش میانگین دمای کشور نیز باعث افزایش تبخیر آب از سطح خاک و منابع آبی شده است.
در نتیجه، حتی بارشهای محدود نیز کارایی گذشته را ندارند و رطوبت خاک بهسرعت از بین میرود.
در کنار تغییرات اقلیمی، مدیریت منابع آبی در کشور نیز در تشدید بحران نقش بسیار مهمی دارد.
در دهههای اخیر، تمرکز سیاستهای آبی بر ساخت سد و مهار منابع سطحی بوده است، اما این سیاستها اغلب بدون توجه به ظرفیتهای واقعی اقلیمی هر منطقه اجرا شدهاند.
در نتیجه، بسیاری از سدها اکنون با کمبود شدید ورودی آب مواجهاند و عملاً کارکرد خود را از دست دادهاند.
از سوی دیگر، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی برای مصارف کشاورزی و شهری، سطح سفرههای آب را به شدت پایین آورده است.
در بسیاری از مناطق، چاههای غیرمجاز به طور گسترده حفر شده و کنترل مؤثری بر برداشتها وجود ندارد.
این وضعیت، ضمن کاهش منابع زیرزمینی، موجب نشست زمین و تخریب جبرانناپذیر لایههای خاک شده است.
بخش کشاورزی بیش از ۸۰ درصد از مصرف آب ایران را به خود اختصاص داده است.
بخش عمدهای از این مصرف نیز به روشهای سنتی و غیربهینه انجام میشود.
در بسیاری از مناطق کشور، آبیاری غرقابی هنوز رایج است؛ روشی که منجر به هدررفت مقادیر زیادی آب میشود.
علاوه بر آن، کاشت محصولات پرآببر مانند برنج، هندوانه یا صیفیجات در مناطق خشک و نیمهخشک، تعادل منابع آب را به هم زده است.
به عنوان نمونه، در استانهایی مانند خراسان، فارس و اصفهان که با بحران آب روبهرو هستند، سطح زیرکشت محصولات پرآببر هنوز بالاست.
نبود سیاستهای تشویقی برای تغییر الگوی کشت و حمایت از محصولات مقاوم به خشکی، موجب تداوم مصرف بالای آب در کشاورزی شده است.
افزایش جمعیت شهری، گسترش ساختوساز و توسعه صنعتی در سالهای اخیر، فشار زیادی بر منابع آب وارد کرده است.
شهرهای بزرگ مانند تهران، مشهد و اصفهان روزانه میلیونها مترمکعب آب مصرف میکنند.
این در حالی است که زیرساختهای تأمین و توزیع آب در بسیاری از مناطق فرسوده است و درصد بالایی از آب در شبکه توزیع هدر میرود.
پیامدهای خشکسالی در ایران
خشکسالی، نخستین اثر خود را بر بخش کشاورزی نشان میدهد.
کاهش منابع آبی منجر به افت تولید، کاهش سطح زیرکشت و در برخی مناطق، نابودی کامل محصولات شده است.
این وضعیت، نه تنها معیشت میلیونها کشاورز را تهدید میکند، بلکه امنیت غذایی کشور را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
با کاهش تولید داخلی، وابستگی به واردات محصولات کشاورزی افزایش یافته و قیمت مواد غذایی رشد پیدا کرده است.
در شهرهای بزرگ، خشکسالی به معنای کاهش ذخیره سدها، افت فشار آب و احتمال قطعیهای مکرر است.
در برخی مناطق کشور، تأمین آب شرب به چالشی روزمره تبدیل شده است.
افزایش مصرف در تابستان و کاهش بارشها در زمستان، توازن تأمین و مصرف را بر هم زده است.
خشکی دریاچهها و تالابها، از جمله دریاچه ارومیه، گاوخونی، بختگان و هامون، از مهمترین نشانههای بحران آب در ایران است.
از بین رفتن این منابع طبیعی، به بروز ریزگردها، کاهش تنوع زیستی و تغییر زیستگاهها منجر شده است.
خشک شدن تالابها همچنین باعث شده زمینهای اطراف آنها به کانونهای گردوغبار تبدیل شوند و سلامت ساکنان مناطق وسیعی از کشور را تهدید کنند.
برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی موجب فرونشست زمین در بسیاری از دشتهای ایران شده است.
در برخی مناطق، نرخ فرونشست به بیش از سی سانتیمتر در سال رسیده که از خطرناکترین میزانهای ثبتشده در جهان است.
این پدیده میتواند زیرساختها، ساختمانها و خطوط انتقال را تخریب کرده و خسارتهای سنگین به بار آورد.
خشکسالی، فراتر از یک بحران زیستمحیطی، به یک مسأله اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است.
کاهش تولید کشاورزی، بیکاری، مهاجرت از روستاها به شهرها و افزایش فشار اقتصادی بر خانوادهها، از پیامدهای مستقیم این بحران است.
در برخی مناطق، رقابت و تنش بر سر منابع آب میان استانها یا بخشهای مختلف جامعه افزایش یافته و زمینه اختلافات محلی را فراهم کرده است.
راهکارهای مقابله با خشکسالی
یکی از گامهای اساسی در مدیریت بحران، تغییر فرهنگ مصرف است.
در شرایط فعلی، آب در بسیاری از مناطق کشور بهصورت نادرست مصرف میشود.
آموزش عمومی، تبلیغات هدفمند و ایجاد مشوقهای اقتصادی میتواند به کاهش مصرف در بخش خانگی، صنعتی و کشاورزی کمک کند.
همچنین باید برداشت غیرمجاز از منابع آب زیرزمینی کنترل شود.
ایجاد سیستمهای نظارتی دقیق، نصب کنتورهای هوشمند روی چاهها و بستن چاههای غیرمجاز از جمله اقداماتی است که باید با جدیت دنبال شود.
همچنین باید سیاستهای بازچرخانی آب و استفاده از پساب در مصارف صنعتی گسترش یابد.
کشاورزی نیز باید از نظر مصرف آب بازنگری شود.
استفاده از آبیاری قطرهای، بهرهگیری از گونههای مقاوم به خشکی، اصلاح خاک و کاشت محصولات متناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه از جمله راهکارهای مؤثر است.
دولت میتواند با حمایت مالی از کشاورزان در این مسیر، گذار به کشاورزی پایدار را تسهیل کند.
ایران نیازمند یک برنامه جامع و ملی برای سازگاری با تغییر اقلیم است.
این برنامه باید شامل پیشبینی دقیق منابع آب، سنجش اثرات گرمایش جهانی، تدوین سیاستهای منطقهای و اصلاح قوانین آب باشد.
همچنین همکاری میان وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی، محیط زیست و سایر نهادها باید افزایش یابد.
در برنامهریزیهای توسعه شهری هم باید دسترسی به منابع آب به عنوان یکی از شاخصهای اصلی در نظر گرفته شود.
صنایع آببر باید به مناطق دارای ظرفیت آبی مناسب منتقل شوند.
در شهرها نیز استفاده از فناوریهای بازیافت آب و کاهش هدررفت شبکههای توزیع ضروری است.
ایران دچار خشکسالی است
پاسخ به پرسش «آیا ایران دچار خشکسالی است؟» بیتردید «بله» است.
اما این پاسخ تنها آغاز بحث است، نه پایان آن.
ایران اکنون درگیر یک خشکسالی ساختاری است که نتیجه دههها برداشت بیرویه از منابع، مدیریت نادرست و تغییرات اقلیمی است.
بحران آب در ایران دیگر پدیدهای طبیعی نیست، بلکه حاصل ترکیب عملکرد انسان و طبیعت است.
اگرچه شرایط کنونی نگرانکننده است، اما هنوز میتوان از تشدید بحران جلوگیری کرد.
با اصلاح سیاستهای آبی، تغییر الگوی مصرف، افزایش بهرهوری در کشاورزی و بازنگری در توسعه شهری، میتوان مسیر کشور را به سوی پایداری هدایت کرد.
آینده ایران به مدیریت امروز منابع آب آن بستگی دارد.
اگر امروز اقدام نکنیم، فردا ممکن است دیر باشد.