وزیر فرهنگ و ارشاد:اوز فارس؛ الگویی ملی برای مشارکت مردمی در فرهنگ است
اوز- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سی و سومین دوره هفته کتاب کشور گفت: شهر اوز فارس؛ الگویی ملی برای مشارکت مردمی در فرهنگ است.
به گزارش خبرنگار مهر، سید عباس صالحی شامگاه جمعه در پیامی به مناسبت آغاز سی و سومین دوره هفته کتاب کشور در شهر اوز فارس تاکید کرد: شهر اوز فارس؛ الگویی ملی برای مشارکت مردمی در فرهنگ است.
متن پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این شرح است:
بهنام خدا
عدالت فرهنگی بیش از آنکه سرخطی در کلانبرنامه وزارت فرهنگ باشد، ضرورتی برای آینده فرهنگی ایران است.
عدالت فرهنگی زمانی معنا پیدا میکند که هر ایرانی، در هر نقطه از این سرزمین، فرصت برابر برای دسترسی به دانایی و مشارکت در زیست فرهنگی داشته باشد.
در همه سالهایی که مسئولیت بر عهده داشتم، این دغدغه راهنمای بسیاری از تصمیمها و سیاستگذاریها بود.
باور راسخ بر اینکه عدالت فرهنگی، صرفاً توزیع امکانات نیست؛ توزیع فرصتهاست، راهنمای عمل ما بوده است.
امروز که سی و سومین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، در اوز به عنوان پایتخت کتاب آغاز میشود، ایده عدالت فرهنگی تحقق عینی پیدا کرده است.
اوز، شهری در جنوب ایران، جایی که کتاب نه در سایهی حمایت دولتی، بلکه در روشنای ارادهی مردمی بالیده است.
این شهر، که از نخستین سالهای برگزاری برنامهی «پایتخت کتاب ایران» در آن حضور فعال داشته، با تلاش پیوستهی مردمان فرهنگدوست خود، توانسته است الگویی از توسعه فرهنگی بر پایه مشارکت اجتماعی ارائه کند.
اوز تنها پایتخت کتاب ایران نیست؛ شهری است که نشان داده چگونه فرهنگ میتواند از دل مردم زاده شود.
در این شهر، نهادهای مردمی، خیرین فرهنگی، معلمان، داوطلبان و خانوادهها دوشادوش یکدیگر، زیست فرهنگی را به جریان روزمره بدل کردهاند.
کتابخانهها در اوز تنها محدود به ساختمانهای رسمی نیستند؛ همه فضاهای شهری از جمله مطبها، فروشگاهها و حتی طلافروشیها قفسههایی برای کتاب دارند و مردم به سادگی کتاب میخوانند و کتاب قرض میدهند.
در اینجا، کتاب نه در قفسه، بلکه در گردش است؛ همانگونه که دانایی باید باشد.
از سال ۱۳۹۵، با تأسیس دبیرخانهی پایتخت کتاب در اوز، حرکت منسجمی برای ترویج کتابخوانی در این شهر آغاز شد.
از آن زمان تا امروز، اوز پنج بار در جمع نامزدهای نهایی پایتخت کتاب ایران قرار گرفته، دو بار عنوان شهر دوستدار کتاب را از آن خود کرده و با استمرار فعالیتهای فرهنگیاش، به یکی از قطبهای مردمی ترویج کتاب در کشور بدل شده است.
در این شهر، بیش از دهها باشگاه کتابخوانی فعال است و بسیاری از کودکان، نوجوانان و خانوادهها بهصورت گروهی کتاب میخوانند، نقد میکنند و تجربههای خواندن خود را با دیگران به اشتراک میگذارند.
آنچه تجربهی اوز را متمایز میکند، پیوند میان نهادهای مدنی و سنتهای اجتماعی است.
در اوز، مفهوم «نذر دانایی» رواج یافته است؛ خیرینی که بهجای ساخت سازههای فیزیکی، هزینهی خرید کتاب، تجهیز کتابخانهها یا برگزاری برنامههای فرهنگی را بر عهده میگیرند.
زنان و مردانی که شاید در نگاه نخست، شغل و موقعیتشان ارتباطی با فرهنگ نداشته باشد، در این مسیر همراه شدهاند تا کتاب و آموزش، به سرمایهای مشترک برای همه تبدیل شود.
کودکان و نوجوانان این شهر در طرحهای خلاقانهای مانند حافظخوانی، شاهنامهخوانی و قصهخوانی شرکت میکنند و همین نسل تازه است که حلقهی ارتباطی میان سنت و آینده را زنده نگه میدارد.
این استمرار فرهنگی، نتیجهی سیاستگذاری از بالا نیست، بلکه محصول خودباوری مردم است؛ همان معنای واقعی عدالت فرهنگی.
عدالت فرهنگی یعنی اینکه فاصلهی جغرافیایی، به فاصلهی دانایی تبدیل نشود.
یعنی شهری در جنوب فارس بتواند بهاندازهی پایتخت، سهمی در تولید و ترویج فرهنگ داشته باشد.
در چنین الگویی، دولت نقش تسهیلگر دارد، نه متولی؛ دولت زمینهساز است تا مردم خود به بازیگران اصلی فرهنگ بدل شوند.
تجربهی اوز نشان داده که عدالت فرهنگی زمانی تحقق مییابد که مردم، فرهنگ را از آنِ خود بدانند و در خلق و حفظ آن مشارکت کنند.
امروز در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران، شاهد رویش چنین حرکتهایی هستیم؛ از خرمشهر تا بیرجند، از سنندج تا تالش.
اما اوز، در میان این نمونهها، جایگاه ویژهای دارد، زیرا در آن، فرهنگ از قالب برنامهای موسمی فراتر رفته و به بخشی از زیست اجتماعی تبدیل شده است.
هر حرکت فرهنگی در اوز، به اندازهی یک سنت اجتماعی، در حافظهی مردم ثبت میشود و همین تداوم، آن را به الگویی ملی بدل کرده است.
هفتهی کتاب امسال، فرصتی است برای یادآوری نقش مردم در تحقق عدالت فرهنگی.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهعنوان نهاد سیاستگذار در این عرصه، خود را همقدم با جامعهی فرهنگی میداند؛ جامعهای که از شهرها و روستاهای دور، از مدارس و کتابخانهها، و از خانههای کوچک و بزرگ برخاسته است.
در این هفته، آنچه باید بیش از هر چیز به آن اندیشید، بازگشت به اصل کتاب است؛ به کتابی که پیش از هر رسانهای، ستون دانایی و گفتوگو در جامعهی ایرانی بوده است.
در جهانی که سرعت اطلاعات گاه بر عمق اندیشه غلبه میکند، کتاب فرصتی است برای مکث، برای تأمل، و برای بازسازی پیوند انسان با خود و با دیگری.
عدالت فرهنگی نیز بدون چنین بازاندیشیای تحقق نمییابد؛ چرا که عدالت در فرهنگ، پیش از هر چیز، عدالت در اندیشه است.
اوز را باید نه تنها بهعنوان شهری کتابخوان، بلکه بهعنوان نمادی از آیندهی فرهنگی ایران دید.
آیندهای که در آن، فرهنگ محصول تصمیمنامهها نیست، بلکه حاصل ایمان مردم به دانایی است.
هر شهری که با همین باور حرکت کند، در حقیقت پایتخت کتاب ایران است؛ چه اوز باشد، چه ارومیه، چه زابل و چه تهران.
این نکته را باید یادآور شوم که در روزهایی که ایران، پس از دوازده روز مقاومت تحمیلی، بار دیگر از میان گرد و غبار جنگ و التهاب، روی به آرامش و تأمل میبرد، یادمان باشد که فرهنگ و دانایی، پایدارترین سنگر این سرزمیناند.
عدالت فرهنگی زمانی به کمال میرسد که این روح دانایی و مشارکت در سراسر ایران جاری شود.
هفتهی کتاب، در چنین روزهایی، تنها جشن کتاب نیست؛ پاسداشت آرامش، گفتوگو و خرد است.