«ازازیل» ناتمام ماند اما سریال بعدی فتحی شروع شد؛ یک پایان بندی آبکی!
حضور کمرنگ زندهیاد زویا امامی در دهه اخیر در سریالها، انتقاد به سخنان رسول مهربانی مجری تلویزیون، شروع کار بعدی حسن فتحی و پایان بندی فیلمفارسی طور «از یاد رفته» نکات خبری این هفته بود.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه مؤذن؛ «هفت روز سیما» عنوان یک بسته خبری-تحلیلی است که در پایان هر هفته به بازخوانی متن و حاشیه اتفاقات خبری صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی میپردازد.
همچنین در این بسته، نیمنگاهی هم به شایعات و اخبار غیررسمی داریم و در تلاش هستیم در کوتاهترین زمان ممکن از مهمترین اخبار هفته در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی باخبر شوید.
امروز پنجشنبه ۲۲ آبان میتوانید با شماره ۲۲۱ بسته خبری «هفت روز سیما» همراه شوید.
چهره هفته؛ زویا امامی
نامش زویا امامی بود و شاید این سال ها آنقدر در عرصه بازیگری محو شده بود که خیلی ها با درگذشتش او را دوباره شناختند و به یاد آوردند و حتی نامش را شنیدند.
زویا امامی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر بود که در دهه های قبل فعالیت پررنگ تری در بازیگری داشت.
او دهه ۷۰ با یک سریال تلویزیونی وارد تصویر شد و از آخرین کارهایش در عرصه بازیگری سریال تلویزیونی «معمای شاه» بود.
سریالی که گویا باعث شده است حتی از عرصه بازیگری نیز خداحافظی کند.
زویا امامی همسر کاظم هژیرآزاد بود که ۱۵ آبان ۱۴۰۴ بر اثر ایست قلبی درگذشت.
هژیرآزاد خبر درگذشت همسرش را با یادداشتی نسبت به وضعیت روحی این سال های او منتشر کرد و نوشت که «همکارم بود.
همراهم بود.
بعد از فوت پسرم در همه گیری کرونا دچار افسردگی و سپس پارکینسون شد و دیگر نمی توانست به کار هنری ادامه دهد که ای کاش میتوانست».
درگذشت ناگهانی زویا امامی یادآور بسیاری از هنرمندان پیشکسوتی است که سال ها در عرصه سینما و تلویزیون و حتی صحنه کار کرده اند و حالا در وضعیت کنونی هنر فراموش شده اند.
آنها که سال ها در فضایی به دور از حاشیه کار کرده اند و همین دور بودن از هیاهو و حاشیه گاه باعث شده است مورد غفلت نهادها و حتی رسانه ها قرار بگیرند.
کاظم هژیرآزاد در تک یادداشت های کوتاهی که در این روزها درباره همسرش نوشت به ویژگی هایی از او اشاره کرد و سعی داشت با همین جملات کوتاه یادش را زنده نگه دارد.
او در یادداشت اخیرش درباره آخرین کار تلویزیونی امامی نیز این چنین آورده است که «در سریالها و نمایشهای بسیاری درخشید تا روزی که با تهیهکننده «معمای شاه» (علی لدونی) اختلافی افتاد و زویا تلویزیون را برای همیشه ترک گفت».
حاشیه هفته؛ رسول مهربانی
سخنان تند و تیز رسول مهربانی مجری برنامه صبحگاهی شبکه سه به ویدئویی از بازیکن فوتبال و همسرش که در فضای مجازی انتشار یافت بیشتر واکنش های انتقادی گرفت.
او با جملات و کلیدواژه هایی عتاب انگیز این ویدئو را مورد خطاب قرار داد و چند باری از بی حیایی این زوج صحبت کرد.
مهربانی در ابتدای صحبت هایش هم عنوان کرد که اگر بخواهد از جزئیات ویدئو صحبت کند نمی تواند چون خانواده نشسته و بی حیایی است.
او که روی آنتن از سعید کریمی نام برده بود در ادامه از ناهنجاری ها و قانون شکنی ها در این ویدئو گفت.
او حتی در بخشی از صحبت هایش به جشن هنر شیراز در زمان پهلوی اشاره کرد و اینکه با این ویدئوها داریم به آن فضا می رسیم.
با فاصله ای از این ویدئو المیرا شریفی مقدم مجری برنامه صبحگاهی شبکه دو سیما البته واکنشی کاملاً متفاوت و ۱۸۰ درجه مخالف با مهربانی داشت.
او با زاویه ای متفاوت به شکایت خود سعید کریمی از منتشرکنندگان ویدئوی خصوصی خود و همسرش پرداخت و این چنین گفت که «وقتی ما فیلمی می بینیم از آن سواد رسانه ای استفاده کنیم و قبل از اینکه قضاوتی کنیم، متوجه شویم که فیلم غیرمجاز است یا طرف خودش منتشر کرده است؟
طرف خودش هیچ تقصیری ندارد و روحش هم خبر ندارد که فیلم خصوصی اش منتشر شده است».
این ۲ واکنش متفاوت تلویزیون و مجریان برنامه های صبحگاهی جالب توجه بود که یکی بی محابا به یکی از بازیکنان کشور تاخت و دیگری با اشاره به شکایت او از سواد رسانه ای سخن گفت.
رسول مهربانی مجری و گزارشگر ورزشی است که اتفاقاً اولین مواجهه بسیاری از مخاطبان با او با گزارش های ورزشی حسی و خلاقانه اش بود.
با این حال ورودش به برنامه صبحگاهی شبکه سه سیما در چند وقت اخیر بیشتر با واکنش های منفی همراه بوده است و گویی سعی دارد با حربه های مختلف صرفاً دیده شود.
چندی پیش هم ترقه ای که در استودیو انداخت باعث شد در فضای مجازی به او انتقاد شود که چرا خود را خرج کارهای وایرالی سطح پایین می کند.
خبر هفته؛ حسن فتحی و سریال جدید
درحالیکه سریال «ازازیل» جزو کارهای ناتمام شبکه نمایش خانگی و پلتفرم نماواست حالا حسن فتحی قرار است سریال دیگری را برای پلتفرم دیگری بسازد.
پخش سریال «ازازیل» از سال گذشته در شبکه نمایش خانگی آغاز شد و بیشتر از خود سریال، کمپین تبلیغاتی این مجموعه سر و صدا کرد.
کمپینی که حسن فتحی به عنوان کارگردان نارضایتی اش را هم از آن اعلام کرد.
او کمی بعد از پخش قسمت پایانی فصل اول سریال «ازازیل» در یادداشتی اعتراضی اعلام کرد که از ادامه ساخت سریال انصراف داده است.
او در این یادداشت به موارد مختلفی از دخالت غیرحرفهای در تدوین تا مسائل مالی اشاره کرد و نوک پیکان گلایههایش را به سمت تهیهکننده برد.
فتحی خبر داد که حدود ۸۰ درصد از فصل دوم هم با وجود همه حواشی به سرانجام رسیده است.
با این حال عنوان کرد که مسئولیتی در قبال کیفیت این فصل در صورت پخش ندارد.
با اعتراض کارگردان، ادامه سریال عملاً با بلاتکلیفی مواجه شد.
هرچند به فاصله چند روز از یادداشت او، پلتفرم پخشکننده سریال نیز با بیانیهای از رفع حواشی و اختلافات پیش آمده میان کارگردان و تهیهکننده خبر داد، با این وجود تا الان که حدود ۸ ماه از بیانیه پلتفرم می گذرد هنوز هیچ خبری از ادامه سریال مطرح نشده است و نه تنها از سریال نیمه تمام حسن فتحی خبری نیست که حالا پلتفرم شیدا خبر داده است که او قرار است سریال دیگری را برای این پلتفرم به تولید برساند.
پایان بندی هفته؛ فیلمفارسی در ورژن جدید
سریال «از یاد رفته» بعد از ۱۸ قسمت در شبکه نمایش خانگی تمام شد.
سریالی که برزو نیک نژاد کارگردان سریال های مفرح و طنز تلویزیونی آن را ساخت اما بیمنطقی داستان گاهی این ملودرام را به همان کمدی ها از نوع ناخواسته اش بدل کرد.
«از یاد رفته» قصه ای با مدل پرداخت کلیشهای به مناسبات چند خانواده ایرانی با فرمول انتقام، ارثیه، بالا کشیدن ثروت توسط یک فرد کلاش و یک زوج عاشق که زندگیشان فدای طمعکاری های دیگران می شود، داشت.
قصه از همان ابتدا سطحی و تا حدی قابل پیش بینی ادامه یافت و شاید مهمترین برگ برنده «از یاد رفته» حضور فرهاد اصلانی بود، هرچند در سریال جمعی از ستاره ها حضور داشتند اما این حضور نتوانست پوششی بر ضعف ها باشد.
قسمت های پایانی سریال خرده داستان هایی داشت که مخاطبش را نگه می داشت و تعدد اتفاقات ریتم را بالا برده بود با این حال قسمت پایانی یک فیلمفارسی کامل برای نمایش عواقب تصمیمات طمعکارانه آدم بدها و دیدن کیفر آن چیزی بود که هرکدام در زندگی شان انجام داده بودند و زوج عاشق داستان را نیز قربانی این طمعکاری ها نشان داد.
بهزاد با بازی فرهاد اصلانی هم دچار سوگ فرزندش شد که خودکشی کرد و هم زوج شهاب و پریسا یعنی سینا مهراد و پردیس احمدیه را به کام مرگ فرستاد که البته یک نفرشان زنده ماند و بعد هم خودش خودکشی کرد.
او البته پیش تر هم دستش به خون باجناقش و یک نفر دیگر آلوده شده بود.
۲ قسمت پایانی به گونه ای پیش رفت که گویی کارگردان پلنی برای نمایش قتل ها و صحنه سازی ها نداشت و فقط حساب کرده بود چه تعداد کشته در قسمت آخر وجود داشته باشد بهتر است.
مقتولانی که پلیسی هم نبود تا سراغشان را بگیرد.
تصادف ماشین شهاب هم به شکل عجیبی به وقوع پیوست و تنها با مواجهه چشم در چشم او با بهزاد در صحنه بعد تصادف فجیعی رخ داد.
از این عجیب تر خروجی تصادف بود که از آن جنازه شهاب بیرون آمد اما پریسا هم خودش سالم ماند هم فرزندی که باردار بود و از دل همه فجایعی که رخ داد در چند دقیقه پایانی سریال، فرزند شهاب و پریسا را میبینیم که جشن تولد ۳ سالگی اش را در محل قرار همیشگی شهاب و پریسا یعنی «کلیمانجارو» جشن میگیرد!