روایت مسعود جمالی از بمبگذاری منافقین در کنسرت گوگوش تا شایعه ارتباط همسر شبپره با مسئولان رده بالا/ آیا کارتل طپش امیرقاسمی -جمالی به آخر خط رسید است؟
ثروت کارتل طپش حاصل ارتباط با خوانندگان خارج از کشور بوده و این گروه از مافیا رفتاری بردهوار با آنان داشته است. با انتشار مصاحبه جمالی مشخص شد که شبکه طپش، هیچگاه رسانه سرگرمی سازی نبوده است.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - کانال یوتیوب شبکه لسآنجلسی «طپش» پس از پخش سومین قسمت از مصاحبه «مسعود جمالی» - از مؤسسان این شبکه و شریک علیرضا قاسمی - از دسترس خارج شد.
شبکهای که یکی از مهمترین ویدئوهای تبلیغاتیاش، جذب مخاطب برای کانال یوتیوب است، ناگهان سرویس بارگذاریش از دسترس خارج میشود.
این اتفاق، شایعات فراوانی درباره دور تازه فعالیتهای این شبکه و افشاگریها و شکایات قانونی خوانندگان ایرانی ساکن لسآنجلس را درباره گردانندگان قوت میبخشد.
انتشار مصاحبه سریال «مسعود جمالی» و تعطیلی همزمان یوتیوب این شبکه، بازار شایعات را داغتر میکند و اظهارات یکی از سرکردگان مافیای موسیقی را میتوان تیر آخر بر تابوت فعالیتهای کارتل «طپش» توصیف کرد.
علیرضا امیرقاسمی در یکی از برنامههایش به درستی اشاره نمیکند چرا کانال یوتیوب طپش از دسترش خارج شده، اما اتفاقات اخیر نشان میدهد که دوران بردداری باند «طپش» و انحصارگرایی این گروه به پایان رسیده و حالا خوانندگانی که با آنان سالها همکاری داشتهاند از این باند موسیقایی شکایات متعددی را مطرح کردهاند و احتمالا طرح شکایات آنان در مراجع قضایی منجر به مسدود شدن کانال این شبکه شده است.
تصویری از دسترس خارج شدن کانال یوتیوب شبکه «طپش»
بازار شایعات بسیار داغ است و در میان شایعات مطرح شده عدهای بر این باورند که شکایتهای اخیر خوانندگان ساکن لسآنجلس از" کارتل طپش"، «علیرضا امیرقاسمی» و «مسعود جمالی» موجب حذف کانال آنان از یوتیوب شده است.
تهدیدی که سیاوش شمس و بسیاری از خوانندگان ساکن لس آنجلس آن را بارها مطرح کردند.
یکی از چندین گزارش ساخته شده در یوتیوب از جدل سیاوش صحنه با علیرضا امیرقاسمی
تلویزیونهای لسآنجلسی؛ سرگرمی یا ابتذال روی مدار محتوای خالهزنکی
شبکههای تلویزیونی لسآنجلسی، چه درحوزه سرگرمی و چه سیاسی، از آغاز فعالیت تاکنون به تولید محتوای نازل سطح پایین متهم بودهاند.
تلویزیونداری در «شهرفرشتگان»، بهطور کامل با این ویژگی خاص رسانهای، گره خورده است.
در میان همه شبکههای فارسیزبان به ظاهر سرگرمیمحور، متمرکز بر موسیقی و حواشی خوانندگان ایرانی مقیم آمریکا، شبکه «طپش» رکوردار نزول کیفیت در محتوا است.
با این حال، مالکان این شبکه در طول سالهای اخیر همواره آن را به عنوان شبکهای پیشتاز در رسانههای فارسیزبان معرفی کردهاند.
ادعایی که صحت آن، همواره مورد تردید بوده است.
توهم ممتاز بودن؛ خودفریبی طپشی
از زمان تأسیس مجموعه شبکههای GEM و دوران فعالیت شبکه «من و تو» (پیش از آنکه این کانال تلویزیونی به جریانهای پهلویمتمایل شود)، اساس کار شبکه «طپش» تمرکز بر تولید محتوای نازل لسآنجلسی محور با عیاری بسیار پایین بود و البته جدلهای لسآنجلسی محور، همواره تامین کننده منافع کلان گردانندگان بود.
نمونه شاخص آن طرح دعوای حقوقی میان گردانندگان با گوگوش تازه مهاجرت کرده بود که این شبکه را در نخستین سالهای فعالیت در دهه هشتاد شمسی در کانون توجهات قرار داد.
در نیمه نخست دهه هشتاد شمسی قرار گرفتن این شبکه در کانون توجهات منجر به دریافت آگهیهای میلیون دلاری از بنگاههای اقتصادی دوبی شد.
در یک قیاس محتوایی، طپش هیچ مزیت رقابتی مشخصی نسبت به سایر شبکههای فارسی زبان نداشت.
پخش همزمان موزیکویدئوها و فیلمهای سینمایی خارجی دوبلهشده، همراه با نمایش برخی فیلمهای ایرانی را نمیتوان وجه تمایز توصیف کرد.
الگویی از ابتدای دهه هشتاد علی لیمونادی در تلویزیون ایرانیان، کوروش و منوچهر بیبیان در شبکه جامجم انجام میدادند.
تنها عاملی که طپش را برجسته کرد، همان جدلهای شخصی گردانندگان و ارائه آنها در قالب مشاجرات رسانهای نازل است.
حرکت در این مسیر، توهم «ممتاز بودن» را همواره در ذهن مدیران شبکه تقویت کرده است.
مسعود جمالی شریک علیرضا امیرقاسمی یکی از مالکان شبکه طپش
مصاحبه با شریک قدیمی؛ از تطهیر تا تیر خلاص
تولید محتوای نازل با گفتوگوهای اخیر این شبکه و در برنامه پرمدعای «آنکات» با چهرههایی همچون حمید فرخنژاد، لادن طباطبایی، ریحانه پارسا، کامبیز قربانی (آتشین) و...
مصداق پیدا میکند.
با این حال، علیرغم ادعاهای مطرحشده، شبکه طپش در مقایسه با رقبایی مانند شبکه ITN (حمید شبخیر)، امیدایران (نادر رفیعی) و کانال یک (شهرام همایون)، کارکردی شبیه سایر همتایان لسآنجلسیاش دارد و مهمترین هدف، کسب درآمد است.
مستند /گفت و گوی شهرام همایون با رافی خاچاطوریان که در آن موضوع کلاهبرداری همایون از بانوان مسن برانداز را افشا میکند
خونآشامان طپشی وارد میشوند
برای «شهرام همایون» سرکیسه کردن زنان مسن علاقهمند به براندازی (مستند به اظهارنظر مرحوم رافی خاچاطوریان در مصاحبه با همایون) و کسب درآمد میلیون دلاری با فروش پرچم شیرو خورشید جذاب است.
آمال و آرزوهای «حمیدشبخیر» را با پخش آگهیهای بازرگانی فروشندگان خردهپای دوبی محقق میشود وبرای گردانندگان کارتل طپش، کنسرت گذاری و نوشیدن شیره خوانندگان مسن لس آنجلسی جذاب است.
اما آخرین برگ بازی این شبکه یا به تعبیری تیر خلاص، انتشار مصاحبه مجری و برنامه ساز معروف آن با مسعود جمالی است.
این گفتوگو در پی اتهامات مطرحشده از سوی شهرام شبپره، سیاوش شمس و طیف وسیعی از خوانندگان مقیم لسآنجلس مبنی بر کلاهبرداری جمالی و امیرقاسمی صورت گرفته؛ جایی که امیرقاسمی با دستاویز قرار دادن این گفتوگو سعی میکند، کارتل دونفرهاش را تطهیر کند.
احساس خطر کارتل از کنسرت بهنام بانی
افت چشمگیر موج موسیقی لسآنجلسی در ایران، حتی به خارج از کشور تسری یافته است.
ایرانیان خسته از "همان همیشگیها"، اندی، ابی، داریوش، کامران و هومن و ...در یک کنسرت شش هزار نفری، بهنام بانی را همراهی کردهاند.
در صف اول کنسرت چهرههایی برجسته موسیقی لس آنجلسی نظیر «صادق نوجوکی» حضور دارند.
این اتفاق زنگ خطر بسیار بزرگی برای کارتل امیرقاسمی و شرکا است.
حضور پرتعداد ایرانیان در کنسرت بهنام بانی، هراس را در محافل لسآنجلسی تسری و توسعه داده و در چنین شرایطی، گرداننده طپش با انجام یک مصاحبه تفصیلی با جمالی تلاش کرده تا به شکلی غیررسمی این پیام را به دیگر خوانندگان برساند: با وجود شکایتهای متعدد و جریان دادگاههای مختلف، هنوز نسخه شفابخش «کارتل طپش» است.
تصویری از محتواهای بارگذاری شده در یوتیوب با موضوع کلاهبرداری کارتل طپش از گوگوش
استارت کارتل طپش با یک قربانی
چرخه محتوای سطح پایین طپش با انتشار مصاحبه کامبیز قربانی اوج گرفت.
قربانی، قربانی یک تبلیغ زمینهای برای انتشار مصاحبه مسعود جمالی شد.
با این روش کارتل طپش در اینستاگرام و یوتیوب دوباره وایرالتر شد و در معرض توجهات قرار گرفت.
تصویری قدیمی از کامبیز قربانی حین اجرای برنامههای ویدئویی کارتل طپش
تصویری قدیمی از کامبیز قربانی و شهرام کاشانی حین اجرای برنامههای ویدئویی کارتل طپش
کامبیز قربانی، از دو جهت قربانی شد.
او روزگاری نه چندان دور کارمند همین کارتل بود و در تولید آثار این مجموعه در مقام مجری- بازیگر نقش ایفا میکرد.
قربانی اگر در حلقه معتمدمین مادرش (گوگوش) قرار نگرفت، به دلیل رابطه صمیمانه او با کارتل «امیرقاسمی - جمالی» است.
کینه استمراری این کارتل از گوگوش، به دلیل انصراف از برگزاری تور کنسرتهایش در سال ۱۳۸۳ شمسی را نمیتوان نادیده گرفت.
گام اول کارتل، کلاهبرداری میلیون دلاری از گوگوش
گوگوشبه محض ورود به آمریکا قرادادی دو جانبه با مشارکت "جمالی- امیرقاسمی " و کمپانی «نیدرلندر» امضا میکند و در میانه راه از برگزاری ادامه تور کنسرتهایش انصراف میدهد.
بنابر اظهار امیرقاسمی در گفت و گو با «مهرداد آسمانی»، کارتل طپش با ضرر و زیانی میلیون دلاری مواجه میشود.
با تحریک دو شریک امضا کننده این قرارداد، «نیدرلندر» از گوگوش شکایت میکند و این کمپانی موفق به محکوم کردن گوگوش میشود و بر اساس حکم صادره دادگاهی در آمریکا، کنسرت ۲۵ دسامبر این خواننده در سال ۲۰۰۴ لغو میشود و تا مدتها او نمیتواند در ایالات متحده برنامه اجرا کند.
در قرارداد منعقد شده با گوگوش، "کارتل طپش" دچار زیانی میلیون دلاری میشود و انتشار مصاحبه کامبیز قربانی دستاویزی برای انتقام از او است.
در گفتوگو اخیر قربانی با این شبکه، او اعتراف میکند، مادرش درآمد چندین میلیون دلاری خود را با مشاوره رها اعتمادی (مجری سابق شبکه من و تو) در حوزه مواد مخدر سرمایهگذاری میکند و همین اظهارنظر موجب بدنامی گسترده او نزد مخاطبانش میشود که نمود آن را در شبکههای اجتماعی میتوان به وضوح مشاهده کرد.
مکانیسم انتقام «کارتل رسانهای طپش» متوقف شدنی نیست.
با گذشت بیست و یک سال از لغو کنسرت گوگوش این دو شریک همچنان روی مدار انتقام حرکت میکنند.
از سمت راست: مسعود جمالی - سیاوش قمیشی و علیرضا امیرقاسمی
چرا این گفت وگو از مسعود جمالی منتشر شد؟
حضور جمالی در برابر دوربین تلویزیونی و ارائه مصاحبه، از سوی کاراکتری که هیچگاه در مقابل دوربین قرار نگرفته بسیار عجیب است.
او و امیرقاسمی سالها شراکت حرفهای و دوستانهاس در تأسیس شبکه طپش و برگزاری کنسرتهای خارج از کشور داشتهاند و در طول سه قسمت مصاحبه اخیر، کمتر خوانندهای بوده که از گزند انتقادات و «الفاظ نیشدار» جمالی در امان مانده باشد؛ از ابی، گوگوش، داریوش گرفته تا امیر تتلو.
جمالی نمونهای از یک دلال هنری است که با شبکههای مافیایی موسیقی و حتی نهادهای داخلی ارتباطات پیچیدهای دارد.
گفت و گوی مذکور دستاویزی رسانهای است تا کارتل خود را تطهیر کند و آوازخوانان لسآنجلسی پشت میز متهمان قرار دهد.
از سمت راست: مسعود جمالی - داریوش - علیرضا امیرقاسمی
این تحلیل نشان میدهد که فعالیتهای موسیقی خارج از کشور، حتی وقتی ظاهراً غیرسیاسی هستند، میتوانند همزمان در چارچوب روابط داخلی نیز مورد بررسی قرار بگیرند و شبکههای گستردهای از ارتباطات پنهانی را به تصویر بکشند.
یکی از محورهای مهم پروندههای مرتبط با شبکه طپش، تحلیل کارتل طپش و روشهای مدیریتی آنان در زمینه فعالیتهای موسیقیایی و رسانهای است.
شناخت رفتار و سبک مدیریتی جمالی میتواند کلید فهم روابط پیچیدهی مافیای هنری در خارج از کشور و ارتباطات آن با نهادهای داخل ایران باشد.
پول شبپره را خوردند وبه جایش پرونده سازی میکنند
پخش این مصاحبه از جمالی، به صورت طبیعی به وجه بسیاری از خوانندگان خارج نشین صدمه میزند، البته افرادی در این گفتوگو هدف قرار میگیرند که به همکاری خود با کارتل طپش پایان دادهاند.
او بخشی از بدنه خوانندگان لسآنجلسی را تعمدا تحقیر میکند.
اخبار منتشر شده در چند وقت گذشته حکایت از آن دارد که خوانندگان ساکن "شهر فرشتگان" وارد فاز اعتراضی علیه "شیاطین طپش" شدهاند و به صورت علنی راجع به پشتپرده فعالیتهای کارتل و پرداخت نشدن درآمدهایشان صحبت میکنند و حتی جسارت به خرج دادهاند و به سادگی از آنان شکایت میکنند.
دومینوی افشاگری علیه کارتل طپش با مصاحبه شهرام شبپره در نخستین «برنامه» کامبیز حسینی آغاز شد.
ویدئوی اظهارات شهرام شبپره درباره مسعود جمالی و علیرضا امیرقاسمی
پس از شهرام شبپره سیاوش صحنه (شمس) با انتشار یک سلسله استوری، پاس نشدن چک قرارداد کارتل طپش را منتشر کرد و امیرقاسمی را علنا تهدید کرد که با شکایت حقوقی او را به زندان خواهد انداخت و کانال یوتیوب این شبکه را متوقف خواهد کرد.
پویا دیگر خوانندهای است که علیه این کارتل بارها موضعگیری کرده و پرداخت نشدن ارقام مندرج در قردادهایش صحبت کرده است.
تصویری از محتواهای بارگذاری شده در یوتیوب با موضوع کلاهبرداری کارتل طپش
تصویری از محتواهای بارگذاری شده در یوتیوب با موضوع کلاهبرداری کارتل طپش
اما «ابی» را نمیتوان از این جریان اعتراضی از قلم انداخت.
او بارها در تلویزیونهای فارسی زبان درباره کارتل طپش افشاگری کرده و برنامههای مختلفی در یوتیوب بر اساس موضع گیری خوانندگان مذکور درباره کارتل طپش ساخته شده است.
مصاحبه مسعود جمالی به نظر میرسید با این هدف تهیه شد که با انتشار یک تاریخچه یکسویه، موضع گیریهای اخیر افکار عمومی در شبکههای اجتماعی نسبت به کارتل تلطیف شود.
اتصال پرونده طپش به روایت شهرام شبپره تا ناکام ماندن بازگشت به ایران
در ادامهی سلسله اظهارنظرهای جنجالی جمالی میتوان به اظهارات او درباره شهرام شبپره اشاره کرد.
شبپره در گفتوگویی با کامبیز حسینی مدعی شد که در تور کنسرتهایش با عنوان «خداحافظی» ضرر کرده و قریب به یک میلیون دلار، یا رقمی در همین حدود، از مطالباتش توسط «کارتل طپش» پرداخت نشده است.
این ادعا مستقیماً متوجه دو چهره اصلی شبکه طپش، یعنی امیرقاسمی و جمالی است.
شبپره در این گفتوگو عنوان کلاهبردار را در مورد جمالی به کار میبرد.
جمالی نیز در گفتوگوی اخیرش ادعا میکند، در انگلستان شکایتی را علیه شبکه «اینترنشنال» مطرح کرده و توانسته این شبکه را محکوم کند.
شبپره در برنامه «باضیا» عنوان میکند که دادگاههای آنان با کارتل طپش در آمریکا همچنان در حال بررسی است.
از دیگر ادعاهای قابل تامل جمالی میتوان به ارتباط همسر شبپره با چهرههای رده بالای درون کشور اشاره میکند تا به این واسطه پروژه تخریب این خواننده را دنبال شود.
رخدادی که مشابه آن درباره گوگوش اتفاق افتاد.
طرح این ادعا توسط جمالی یکی از احتمالاتی است که منجر به مسدود شدن کانال یوتیوب طپش شده است.
همسر شبپره بودن، مسئله این است
جمالی ادعا میکند: همسر شبپره به ایران رفت و آمد داشته و با سیستم حکومتی در ارتباط بوده است.
جمالی این ارتباط را به صورت عمومی مطرح کرده تا شهرام شبپره را نزدیک به حاکمیت توصیف کند و این اقدام نشاندهنده استفاده ابزاری او از افراد برای اهداف شخصی و مالی است.
وی در این مصاحبه بیان کرده که همسر شبپره حتی به مهمانیهای خصوصی سران نظام راه یافته است.
اگر همسر شبپره چنین نفوذی دارد، چرا او به صورت مستقیم نتوانسته مشکل بازگشت و رفع مصادره اموال این خواننده را حل کند؟
ماجرای دعوت از شهرام شبپره به یکی از تولیدات شبکه نمایش خانگی
به دنبال این اختلافات مالی و حقوقی با «کارتل طپش» و بروز تنش میان شبپره و تیم برگزارکنندهی کنسرتش، رایزنیهایی از داخل ایران آغاز میشود تا این خواننده برای حضور در برنامه یکی از مجریان سابق صدا و سیما که تولید تازهاش در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود، دعوت شود.
قرار بوده افتتاحیه این برنامهی با حضور شهرام شبپره در ایران برگزار شود.
چند قسمت از برنامه ضبط شده و ظاهراً امور مربوط به مجوزهای بالادستی در حال اخذ شدن بود.
حتی مدیر پلتفرم پخش کننده حین ضبط برنامه در ترکیه حضور داشته است.
در حالی که برنامه بازگشت شهرام شبپره به کشور مراحل نهایی خود را پشت سرمیگذاشت، اختلافات مالی با کارتل طپش در آمریکا رنگی تازه به خود میگیرد.
موضوعی که گفته میشود مانع نهایی شدن بازگشت شبپره به داخل ایران شده است.
جمالی مسئول برگزاری کنسرت خداحافظی شهرام شبپره بود و خواننده این مجموعه کنسرتها مدعی است که مبلغی حدود ۷۰۰ هزار تا ۱ میلیون دلار به او پرداخت نشده یا «خورده شده» است.
پروژه امیر تتلو در ترکیه
در گفتوگوی اخیر جمالی، ادعاهایی درباره خسارتهای مالی خوانندگان و وجود روابط پنهان میان چهرههای هنری و سیاسی مطرح میشود.
در فرازی از این گفتوگو مطرح میشود بسیاری از خوانندگان، پیش از برگزاری کنسرتهایی که توسط آقای مسعود جمالی ترتیب داده شده، متحمل خسارتهایی شده یا مدعی زیان مالی بودهاند.
با اشاره به اینکه تیم جمالی – امیرقاسمی از یک شاخه مهم از مافیای موسیقی خارج از کشور هستند، این حلقهها بهصورت درهمتنیده عمل میکنند و در بسیاری از پروژهها، ارتباط و تأثیر متقابل دارند و اظهار به ضرردهی یک تمارض سیاستمدارانه است.
در بخشی تفصیلی از این مصاحبه جمالی به ماجرای همکاری امیر تتلو اشاره میکند.
در ادامه، این روایت به جزئیات شخصیتری اشاره شد و او مدعی میشود که قراردادی با یک پیشپرداخت ۵۰۰ هزار دلاری با این خواننده قراردادی را منعقد کرد.
جمالی مسئول اجرای کنسرتها و تدارکات بود و حتی برای تتلو ویلایی در ترکیه خریداری شد و امکانات خاصی در اختیار او قرار گرفت.
کار به جایی رسیده بود که تیم جمالی حتی به خواستههای خصوصی تتلو هم رسیدگی میکردند.
بر اساس اظهار نظر جمالی، تتلو آنقدر به او نزدیک بوده که با او در آمریکا تماس میگرفته تا او در ترکیه برایش کارگر جنسی بیاورند.
تصویری از مسعود جمالی حین امضای قرارداد با امیرتتلو
به گفته جمالی، وقتی امیر تتلو به ترکیه آمد، برنامهها و قراردادی میان آنها تنظیم شد تا تتلو در کشورهای مختلف از جمله کانادا، استرالیا و اروپا کنسرت برگزار کند و
چگونه ممکن است جمالی برای خوانندهای قرارداد ببندد، امکانات در اختیارش بگذارد و حقوق ماهیانه تعیین کند، بدون اینکه بداند تتلو امکان خروج قانونی از ترکیه به کشورهای اروپایی و حوزه شنگن را ندارد.
او در مصاحبه خود اعتراف کرده است که پس از امضای قرارداد متوجه شده گذرنامه تتلو منقضی شده است و به او توصیه کرده برای تمدید گذرنامه به سفارت ایران در ترکیه مراجعه کند.
این اقدام باعث شد تتلو متوجه شود که تیم جمالی بیشتر نقش ابزار یا واسطه برای اهدافی فراتر از همکاری هنری دارند، از جمله تلاش برای تسهیل ورود قانونی او به ایران.
نتیجه این روند آن بود که امیر تتلو به شکل کاملاً قانونی وارد ایران و دستگیر شد.
تمام فرآیندهای قانونی گذرنامه و ورود تتلو، با هماهنگی و مدیریت تیم جمالی پیش رفت.
این بخش از اظهارات نشان میدهد که جمالی نه فقط مدیر کنسرت بلکه نقش کلیدی در مدیریت حقوقی و لجستیکی هنرمندان در خارج و داخل کشور داشته است و فعالیتهای او میتواند نقطه شروع تحلیل گستردهتر مافیای موسیقی و ارتباط آن با داخل کشور باشد.
جمالی در بخشی از صحبتهای خود اظهار کرده که با امیر تتلو در زندان، همچنان در تماس است و میگوید: من همین الان هم که امیر تتلو در زندان است با او تماس دارم، به او زنگ میزنم و با او صحبت میکنم.
وی افزوده است که پیش از صدور حکم رسمی برای تتلو، پیشبینی کرده بود که «بهزودی حکم عفو او صادر میشود».
در صورت آزادی تتلو، برنامهریزیهایی برای ازسرگیری همکاریهای هنری و برگزاری کنسرتهای جدید میان آنها انجام گرفته است.
گوگوش و تهدید بمبگذاری توسط سازمان مجاهدین خلق
جمالی ضمن تمارض و تعریف روایتهایی نه چندان صادقانه، خاطرهای از کنسرت گوگوش در سالنی ۱۴ هزار نفری نقل میکند که مهمترین بخش آن اشاره به بمب گذاری سازمان مجاهدین خلق است.
جمالی اشاره میکند، مسئولیت هدایت این کنسرتها را برعهده داشته وپیش از کنسرت، شایعه بمبگذاری منتشر شد که باعث ایجاد ترس و دلهره در بین عوامل و حضار شد.
وی مدعی شد که این شایعه، غیرواقعی بوده و با همکاری مسئولین سالن و افبیآی، صحت ماجرا بررسی شد.
در نهایت در پارکینگ سالن، شی مشکوکی دیده شده که بعد مشخص شد نوعی بمب آتشزا بوده و سازمان مجاهدین مسئول این اقدام بوده است.
کاملا مشخص است که این بخش از مصاحبه، ربطی به فعالیتهای اخیر جمالی ندارد، اما موضوع زندان رفتن و موضعگیری علیه سازمان مجاهدین با هدفگذاری دلبری از هادیان احتمالیاش مطرح شده است.
پایان بردهداری در لسآنجلس
«کارتل طپش» با خوانندگانی همچون ابی، گوگوش، داریوش و شهرام شبپرهو...
سالها ارتباط داشته و از اعتبار آنها برای ارتقای جایگاه اقتصادی و رسانهای خود استفاده کرده است و از این طیف از خوانندگان برای کسب درآمد و شهرت استفاده کرده است.
در برخی موارد برای کسب سود بیشتر تلاش کرده هنرمندان را به اهداف سیاسی یا نمادین متصل کند (مثلاً استفاده از تصاویر شاه یا پرچمها در کنسرتها).هدف اصلی کارتل طپش صرفا جلب توجه مردم و سود اقتصادی بوده است.
مثل تور نمایش خانه امن که محصول طپش است که روی موج رخدادهای پسا ۱۴۰۱ سوار شد.
اگرچه ممکن است برخی اجراها صرفاً هنری بهنظر برسند، اما با دقت در «خطوطِ میانِ واژگان و رفتارها» میتوان ردّپای خطوط اتصال میان خارج نشینان و مافیای داخلی را مشاهده کرد.
این طیف از فعالان هنری میتوانند همزمان نقطه وصلِ گروههای متعدد—از لسآنجلس تا تهران—باشد و گمانهزنیها و تحلیلهای بیشتر در اینباره ضرورت دارد.
موفقیت و ثروت کارتل طپش حاصل ارتباط با این خوانندگان خارج از کشور بوده و این گروه از مافیا رفتاری بردهوار با آنان داشته است.
با انتشار این مصاحبه نیز مشخص میشود که شبکه طپش، هیچگاه رسانه سرگرمی سازی نبوده و صرفا ابزاری بوده که معایب و سوء استفادههای کارتل را تطهیر کند.