اجرای حکم قصاص مردی که همسر سابقش را کشت
مردی که پس از تبدیل شدن عشقش به نفرت دست به چاقو شد تا با همسر سابقش تسویهحساب کند، به جرم قتل به دار مجازات آویخته شد.
مردی که پس از تبدیل شدن عشقش به نفرت دست به چاقو شد تا با همسر سابقش تسویهحساب کند، به جرم قتل به دار مجازات آویخته شد.
کد خبر: 746984 | ۱۴۰۴/۰۸/۲۱ ۱۹:۵۹:۱۰
مردی که پس از تبدیل شدن عشقش به نفرت دست به چاقو شد تا با همسر سابقش تسویهحساب کند، به جرم قتل به دار مجازات آویخته شد.
به گزارش سایت جنایی، صبح امروز، حیاط زندان قزلحصار شاهد صحنهای از اجرای حکم قصاص بود و مردی که ۳۰ تیر ۱۴۰۳، مقابل بوتیک لباسفروشی در شرق تهران، همسر سابقش را با ضربات چاقو به قتل رساند، به دار آویخته شد.
این پرونده که از یک جدایی ۱۵ ساله ریشه میگرفت، بار دیگر زخمهای عمیق اختلافات خانوادگی، حضانت فرزندان و مهریه را عریان کرد و نشان داد چگونه عشق میتواند به نفرت مرگبار تبدیل شود.
ماجرا به ۳۰ تیر ۱۴۰۳ بازمیگردد، روزی که زنی حدوداً ۴۰ ساله، مقابل بوتیک مورد علاقهاش در یکی از خیابانهای شلوغ شرق تهران ایستاده بود.
ناگهان مردی به او نزدیک شد و با چاقویی که از جیبش درآورد، چندین ضربه کاری به سینه و گردنش زد.
در عرض چند لحظه زن جوان غرق در خون روی آسفالت افتاد.
رهگذران وحشتزده فریاد زدند و بعد پلیس را در جریان قرار دادند.
آن موقع بود که صدای آژیر آمبولانس اورژانس و ماشین پلیس، خیابان را پر کرد، اما تلاش کادر پزشکی بینتیجه ماند زیرا زن جوان در دم جان باخته بود.
خبر قتل توسط ماموران کلانتری به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران اعلام شد، بازپرس با دستور فوری، تیم آگاهی و کارشناسان صحنه جرم را به محل اعزام کرد.
بررسیهای اولیه نشان داد احتمالا زخمهای عمیق چاقو، کار یک فرد آشنا بوده؛ نه دزدی، نه تصادف، بلکه جنایتی شخصی و به خاطر انتقام.
دوربینهای مداربسته بوتیک و مغازههای اطراف، کلیدیترین مدارک را به بازپرس و تیم تحقیقات جنایی دادند.
تصاویر مبهم بود اما مردی میانسال با ظاهری آشفته قابل تشخیص بود.
مرد مهاجم که پس از حمله، با عجله از صحنه گریخته بود تحت تعقیب قرار گرفت و کارشناسان با تطبیق چهره، هویت او را مشخص کردند: «حسن»، همسر سابق مقتول که ۱۵ سال پیش به دلیل اختلافات شدید از هم جدا شده بودند.
عملیات دستگیری آغاز شد، اما از متهم خبری نبود و گویی در شهر گم شده بود.
سه روز بعد، تماس تلفنی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، سرنخی تازه داد و مردی که با صدای لرزان از قصد خودکشی در یکی از کوچههای خلوت پاسداران خبر داد.
«دیگر نمیتوانم زندگی کنم، همه چیز تمام شده است» ماموران گشتی کلانتری پاسداران، با سرعت به محل رفتند و مرد را در حالی که طنابی دور گردنش انداخته بود، نجات دادند.
او که زخمی و خسته به نظر میرسید، در بازجویی اولیه سکوت کرد، اما وقتی ماموران عکس مقتول را نشانش دادند، اشکهایش جاری شد و اعتراف کرد: «من بودم که همسر سابقم را کشتم.»
این در حالی بود که تحقیقات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، پرده از راز این جنایت برداشته و معلوم شده بود حسن، مرد ۴۵ سالهای که شغلش رانندگی بود در بازجوییهای هم داستان زندگیاش را فاش کرد و گفت:«به همسرم علاقه زیادی داشتم، اما اختلافاتمان مثل زهری بود که آرام آرام همه چیز را نابود کرد.
۱۲ سال پیش جدا شدیم، چون دیگر نمیتوانستیم با هم باشیم.
پسرم با من ماند و دخترمان پیش او.
اما مدتی بود که پسرم هم رفته بود پیش مادرش، چون میگفت دلش براش تنگ شده.
من التماس میکردم اجازه بده بچهها را ببینم، اما هر بار دعوایمان میشد.
مهریه هم که مثل شمشیر بالای سرم بود؛ نمیتوانستم پرداخت کنم و کاری هم نمیتوانستم بکنم، او هم تهدید میکرد که زندگیم را نابود میکند.»
متهم در مورد روز آخری که همسر سابقش را دید، گفت: «روز حادثه، فقط میخواستم حرف بزنم.
میخواستم بگویم اجازه بده بچهها را ببینم، حداقل هفتهای یک بار.
رفتم دنبالش، مقابل بوتیک منتظر ماندم.
وقتی آمد، شروع کردیم به بحث و بعد کار به داد و بیداد و فحش رسید همه چیز بالا گرفت.
چاقویی را که جیبم بود و آن را برای دفاع شخصی همراه داشتم بیرون آوردم زدمش، چند ضربه زدم تا افتاد.
بعدش پشیمان شدم، میخواستم با همان چاقو خودم را بزنم، اما نتوانستم.
فرار کردم، اما سه روز جهنمی را تحمل کردم، دیگر طاقتم تمام شده بود و میخواستم خودم را بکشم که نشد.»
در پی این اعترافات و بازسازی صحنه پرونده با سرعت تکمیل و به دادگاه کیفری یک تهران ارجاع شد.
اولیای دم، درخواست قصاص کردند.
هیئت قضایی، با توجه به اعتراف صریح متهم، شواهد دوربینها و نبود پشیمانی واقعی از سوی او، حکم قصاص نفس را صادر کرد.
در نهایت پس از تشریفات و طی مراحل قانونی صبح امروز، در حیاط زندان قزلحصار، طنابی که متهم سه روز بعد از جنایت آرزویش را داشت، دور گردنش افتاد و اجرای حکم در حالی انجام شد که آخرین تلاشها برای جلب نظر اولیای دم و صرف نظر از قصاص بینتیجه ماند.