خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 19 آبان 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

وقتی نور چادر حضرت زهرا(س)، راه هدایت یهودیان شد

مهر | فرهنگی و هنری | دوشنبه، 19 آبان 1404 - 12:58
مجموعه «مژده گل» نوشته مجید ملامحمدی در انتشارات جمکران منتشر شده است. در این مجموعه بخشی از زندگی پرفروغ حضرت زهرا(س) در قالب داستان‌هایی کوتاه برای مخاطبان کودک و نوجوان بازآفرینی شد.
حضرت،زهرا،كتاب،ايمان،زندگي،خانه،اسلام،انفاق،بانوي،ايثار،زبان ...

خبرگزاری مهر، فرهنگ و ادب، زهرا اسکندری: مجموعه «مژده گل» نوشتهٔ مجید ملامحمدی و منتشرشده از سوی انتشارات جمکران، اثری است دلنشین و تأثیرگذار که با نثری ساده، روان و درعین‌حال ادبی که به زندگی چهارده معصوم پرداخته است.
مجموعه حال حاضر گوشه‌هایی از زندگی پربرکت حضرت فاطمه زهرا(س) را برای مخاطبان کودک و نوجوان روایت می‌کند.
این اثر از جمله کتاب‌هایی است که تلاش کرده با زبانی صمیمی و داستانی، مفاهیم عمیق دینی و سیره اهل‌بیت(ع) را در قالبی داستانی و قابل‌درک برای نسل جدید بازگو کند.
«مژده گل» مجموعه‌ای از داستان‌ها و روایت‌های کوتاه است که هرکدام گوشه‌ای از سیره، اخلاق، و سبک زندگی حضرت زهرا(س) را به تصویر می‌کشد.
نویسنده در این مجموعه، زندگی آن بانوی بزرگ اسلام را نه به‌صورت گزارش تاریخی، بلکه در قالب روایت‌هایی زنده، انسانی و پر احساس بازآفرینی کرده است.
داستان‌ها عمدتاً برگرفته از منابع معتبر تاریخی و روایی هستند، اما با نثری خواندنی و زبانی داستانی برای کودکان و نوجوانان بازنویسی شده‌اند تا مخاطب با مفاهیم بلند انسانی و دینی، ارتباطی نزدیک‌تر و عاطفی‌تر برقرار کند.
مجید ملامحمدی در این کتاب توانسته است با بهره‌گیری از سبک نگارش روان و تصویرسازی متناسب با متن، از چهره حضرت زهرا(س) تصویری ملموس و درعین‌حال معنوی ارائه دهد.
تصویری از بانویی که مهربانی، ایمان، ایثار و عقلانیت را در بالاترین سطح خود به نمایش می‌گذارد.
نوری در خانه یک خانواده یهودی
یکی از داستان‌های شاخص این مجموعه، ماجرایی است که در مدینه و در دوران پیامبر اکرم(ص) اتفاق می‌افتد.
داستان درباره خانواده‌ای یهودی است که در شهر مدینه زندگی می‌کنند و از پیروان حضرت موسی(ع) به شمار می‌روند، اما هنوز به دین اسلام ایمان نیاورده‌اند.
آنان درگیر روزمرگی و بی‌اعتمادی به آیین جدید هستند تا اینکه حادثه‌ای شگفت‌انگیز مسیر زندگی‌شان را تغییر می‌دهد.
شخصیت اصلی داستان، مردی یهودی است که همسایه حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) است.
روزی حضرت علی(ع) برای تأمین آرد و نان خانواده‌اش، به درِ خانه این مرد می‌رود و از او مقداری جو طلب می‌کند.
اما به‌جای پرداخت پول، چادر حضرت زهرا(س) را به‌عنوان امانت به او می‌دهد.
در آن روزگار، مدینه درگیر قحطی و تنگ‌دستی بود و چنین دادوستدهایی میان مردم امری معمول به شمار می‌رفت.
اما آنچه در ادامه رخ می‌دهد، رنگی از معجزه دارد.
چادری که حضرت زهرا(س) به امانت نزد آن مرد می‌فرستد، ناگهان در پستوی خانه‌اش به نوری درخشان تبدیل می‌شود.
بوی خوشی از آن به مشام می‌رسد و فضای خانه را پر از صفا و روشنی می‌کند.
مرد یهودی با شگفتی و دلهره شاهد این صحنه است و برای اطمینان از واقعیت آن، تمام اقوام و آشنایان خود را به خانه دعوت می‌کند.
آنان نیز با دیدن آن نور و درخشندگی، به معجزه الهی ایمان می‌آورند و همان واقعه سبب می‌شود که جمعی از آنان به اسلام ایمان بیاورند و در برابر عظمت خداوند و مقام اهل‌بیت(ع) سر تعظیم فرود آورند.
از آن پس، این خانواده نه‌تنها مسلمان می‌شوند، بلکه رفتارشان نیز دگرگون می‌گردد.
آنان نسبت به دختران خود مهربان‌تر می‌شوند و دیگر هرگز به رسم جاهلیِ زنده‌به‌گور کردن دختران عمل نمی‌کنند.
این بخش از کتاب، پیامی روشن از تأثیر سیره اهل بیت بر قلب‌های پاک و آمادهٔ پذیرش حقیقت دارد.
حتی اگر آن دل‌ها در آغاز مسیر، از اسلام فاصله داشته باشند.
روایت عروسی و لباس آسمانی
یکی دیگر از داستان‌های خواندنی این کتاب، ماجرای حضور حضرت زهرا(س) در مراسم عروسی گروهی از مسلمانان است.
در این روایت، نویسنده تقابل دو دیدگاه را به‌ زیبایی به تصویر می‌کشد: گروهی از یهودیان که برای تمسخر بانوی اسلام وارد مجلس می‌شوند، زیرا می‌دانند حضرت زهرا(س) اهل تجمل و زرق‌وبرق نیست و لباس ساده‌ای بر تن می‌کند.
اما آنچه در آن مجلس رخ می‌دهد، حیرت همگان را برمی‌انگیزد.
حضرت زهرا(س) در آن مراسم لباسی بر تن دارد که درخشش و زیبایی‌اش فراتر از تصور است.
هنگامی که علت این زیبایی پرسیده می‌شود، ایشان می‌فرمایند این لباس را از پدرشان، پیامبر خدا(ص)، گرفته‌اند و آن حضرت نیز آن را از فرشته وحی، جبرئیل(ع)، و جبرئیل از بهشت برای او آورده است.
این داستان نه‌تنها عظمت مقام معنوی حضرت زهرا(س) را نشان می‌دهد، بلکه به مخاطب یادآور می‌شود که زیبایی حقیقی، در طهارت و تقواست نه در تجمل و ظاهر.
بخش‌هایی از ایثار و انفاق
در ادامه، کتاب به روایت‌های متعددی از انفاق و بخشندگی حضرت زهرا(س) می‌پردازد.
یکی از زیباترین این بخش‌ها، ماجرای شب عروسی ایشان است؛ زمانی که حضرت زهرا(س) لباس نو و عروسی خود را به زنی فقیر می‌بخشد.
این حرکت بزرگوارانه، نمادی از روح ایثار و ایمان درونی آن حضرت است.
در روایت دیگری، گردنبندی که حضرت زهرا(س) به نیازمندی می‌بخشد، سبب می‌شود هم گرسنه‌ای سیر شود، هم برده‌ای آزاد گردد، هم برهنه‌ای پوشاک یابد و در نهایت همان گردنبند، از مسیرهای گوناگون دوباره به صاحب اصلی‌اش حضرت زهرا(س) بازگردد.
این زنجیره بخشش و برکت، پیامی عمیق درباره اثرات معنوی انفاق در جامعه دارد.
در بخشی دیگر از کتاب، نویسنده به شخصیت بلال حبشی، مؤذن وفادار پیامبر(ص)، می‌پردازد.
او علاوه بر عشق عمیقش به رسول خدا، ارادت ویژه‌ای به خاندان اهل‌بیت(ع) داشت و در بسیاری از موقعیت‌ها یاری‌رسان آنان بود.
یکی از روایت‌های دلنشین در این زمینه، زمانی است که بلال وارد خانه حضرت زهرا(س) می‌شود و می‌بیند امام حسن(ع) خردسال گریه می‌کند.
بلال با مهر و احترام، آسیاب گندم را به‌جای حضرت به حرکت درمی‌آورد تا ایشان با آرامش فرزند دلبندشان را در آغوش بگیرند.
این بخش از کتاب، جلوه‌ای زیبا از پیوند محبت و خدمت میان یاران راستین پیامبر(ص) و خاندان او را به نمایش می‌گذارد.
نشانه‌ای از رحمت الهی
یکی از بخش‌های شنیدنی و آموزنده کتاب، ماجرایی است که در روزهای بیماری حضرت زهرا(س) رخ می‌دهد.
در آن روزها، حضرت دلتنگ میوه انار می‌شوند و حضرت علی(ع) برای برآوردن خواسته همسر گرامی‌اش، تمام شهر را به جست‌وجوی انار می‌گردد.
تنها یک دانه انار می‌یابد، اما در راه بازگشت، فقیری از او طلب آن را می‌کند.
امام علی(ع) با ایمان و سخاوت، همان انار را به فقیر می‌بخشد و دست خالی به خانه بازمی‌گردد.
اما هنگامی که به خانه می‌رسد، در برابر چشمانش طبقی پر از انارهای تازه و خوشبو قرار دارد؛ هدیه‌ای آسمانی که خداوند در پاسخ به ایثار و اخلاص آنان فرستاده است.
این داستان نماد روشنی از سنت الهی «پاداش انفاق» است و با زبانی ساده، ایمان و یقین را در دل نوجوانان تقویت می‌کند.
روایت مظلومیت و جاودانگی
نویسنده در پایان کتاب، به آخرین روزهای زندگی حضرت زهرا(س) می‌پردازد؛ روزهایی آمیخته با اندوه، مظلومیت و ایمان.
قلم ملامحمدی در این بخش، رنگی از حزن و احترام می‌گیرد و بدون اغراق یا گزارش‌گری، غم شهادت بانوی دو عالم را به شکلی عاطفی اما متین بازگو می‌کند.
خواننده در پایان، با دلی پر از احترام و عشق نسبت به این بانوی آسمانی، کتاب را می‌بندد.
کتاب «مژده گل» با زبانی ساده و صمیمی نوشته شده و از آن‌جا که برای گروه سنی کودک و نوجوان طراحی شده است، از پیچیدگی‌های زبانی و اصطلاحات سنگین پرهیز دارد.
درعین‌حال، نثر کتاب سرشار از تصویر، عاطفه و رنگ‌های معنوی است.
نویسنده با مهارت، میان تخیل داستانی و واقعیت تاریخی توازن برقرار کرده و از خلال حوادث واقعی، پیام‌هایی اخلاقی و انسانی استخراج نموده است.
از نظر ساختار، کتاب شامل چندین داستان مستقل است که هر یک به‌صورت جداگانه قابل مطالعه‌اند، اما در مجموع، تصویری واحد از زندگی و فضیلت‌های حضرت زهرا(س) ارائه می‌کنند.
تصاویر و فضاسازی‌های اثر نیز به گونه‌ای است که خواننده نوجوان را به دنیای صدر اسلام می‌برد و او را با ارزش‌های اصیل اسلامی چون ایمان، صداقت، مهربانی، انفاق و عدالت آشنا می‌سازد.
هدف اصلی کتاب، نزدیک کردن نسل جدید به سیره اهل‌بیت(ع) است.
آن هم نه با خطابه و نصیحت، بلکه با روایت‌هایی که احساس و عقل را توأمان درگیر می‌کند.
ملامحمدی در «مژده گل» تلاش کرده تا از حضرت زهرا(س) الگویی واقعی و انسانی بسازد؛ الگویی که دختران و پسران امروز بتوانند در زندگی روزمره از او الهام بگیرند.
کتاب یادآور می‌شود که مقام معنوی حضرت زهرا(س) تنها در عبادت یا دعا خلاصه نمی‌شود، بلکه در رفتار اجتماعی، مهرورزی خانوادگی و پایبندی به ارزش‌ها نیز جلوه‌گر است.
او بانویی است که همسر و مادری نمونه، بانوی خدمت و ایثار، و در عین حال، صدایی رسا در دفاع از حق است.