پژواک قدرت ایران در اتاق بیضی
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی گام دوم نوشت:
ساعاتی پس از حمله رژیم صهیونیستی به ایران در سحرگاه ۲۳ خرداد امسال و آغاز جنگ، وزیر خارجه آمریکا در بیانیهای مدعی شد: «امشب اسرائیل بهصورت یکجانبه علیه ایران دست به اقدام زد.
ما در حملات علیه ایران دخالتی نداریم و اولویت اصلی ما حفاظت از نیروهای آمریکایی در منطقه است.»
این ادعا از همان ابتدا نیز قابل اعتنا نبود و رهبر معظم انقلاب اسلامی در دوّمین پیام تلویزیونی خود که در روز پنجم جنگ صادر شد، به نقش آمریکا در این جنگ اشاره کرده و در این مورد فرمودند؛ «از اوّل حدس زده میشد که در این حرکت خباثتآمیز رژیم صهیونیستی، آمریکا هم دخالت دارد؛ ولی با این حرفهای اخیری که اینها میزنند، این حدس روزبهروز تقویت میشود.»
گذر زمان و درز برخی اطلاعات نشان داد نه تنها این یک حمله یکجانبه نبوده بلکه آمریکا در آن نقشی محوری داشته است.
اعتراف اخیر رئیسجمهور آمریکا در این مورد، نه تنها هرگونه تردید را برطرف کرده بلکه از ابعاد مختلفی قابل تأمل و دقت نظر است.
دونالد ترامپ در جمع خبرنگاران در کاخ سفید اذعان کرد که در رأس حمله به ایران بوده و «کنترل کامل» آن را در دست داشته است.
اگر چه دولت آمریکا برای هیچکدام از قواعد و حقوق بینالمللی احترامی قائل نیست و به آن تن نمیدهد، اما این اعتراف بیسابقه بدون شک برای آمریکا مسئولیت حقوقی مستقیم و بیشک و شبههای در خصوص جنگ ۱۲روزه ایجاد کرده است.
ترامپ با این اعتراف، به روشنی اعلام کرد که مسئولیت خسارات جانی و مالی به ایران در این جنگ که موجب قتل بیش از هزار ایرانی شد، با این دولت است.
نهادهای مسئول از جمله وزارت امور خارجه نباید به راحتی از کنار این اعتراف عبور کرده و باید سطح جدیدی از تحرک و پیگیری حقوقی را در سطح بینالمللی درباره مسئولیت آمریکا در این جنگ، کلید بزنند.
نکته دیگر در مورد این اعتراف آن است که ترامپ به وضوح به چند ویژگی و رویکرد خاص آمریکا در قبال ایران اذعان کرده است از جمله: دشمنی با ایران و مردم ایران در بالاترین سطح و به شدیدترین وجه ممکن، حیلهگری و فریبکاری این کشور، دروغگویی و غیرقابل اعتماد بودن آن و بالاخره همسویی و همراهی کامل با رژیم صهیونیستی در تخاصم با ایران.
اینها ویژگیهایی است که به دلایل مختلف آمریکاییها سالهای سال سعی در پنهان کردن آنها داشته و حتی برعکس آن را تبلیغ میکردند و متأسفانه برخی در داخل کشور نیز به دلایل متعدد متأثر از این عملیات روانی بوده و به آن دامن میزدند.
این اعتراف اگر چه زیرمتنی مبتنی بر قلدری ابلهانه آمریکا دارد، اما نشانگر مسائل مهم دیگری نیز هست و پیامهای خاص خود را به تمام کشورهای جهان و به خصوص کشورهای منطقه غرب آسیا ارسال میکند.
از جمله این که در مواجهه با دولت آمریکا بسیار محتاط و حساس باشید و به هیچکدام از حرفها و قولهای آن اعتماد نکنید چرا که این دولتی است که میتواند با شما برای توافقی مذاکره کند (و یا همکاری ظاهری با قطر در موضوعی مهم مثل آتش بس در غزه)، اما همزمان در حال برنامهریزی و طراحی و تدارک حمله به شما باشد.
دولتی که حتی به مردم خود هم دروغ میگوید و اگر چه مدعی است سیاستش «اول آمریکا» است، اما در عمل «اول آمریکا بعد از اسرائیل» است، چرا نتواند و نخواهد در پی فریب دیگران باشد؟
و بالاخره آنکه ترامپ سعی دارد با بزرگنمایی درباره دستاوردهای تجاوز آمریکا و نیروی نیابتی خود در منطقه به ایران، ژست پیروز ماجرا را گرفته و اهداف باجخواهانه خود را به ایران تحمیل کند، اما غافل از این موضوع است که این اعتراف، ناخواسته اعتراف به قدرت ایران است.
ایرانی که در جنگی که آمریکا در رأس آن بود قاطعانه ایستاد و اگر چه هزینه داد، اما سر خم نکرد و همانطور که پیشینیان ترامپ رویای تسلیم ایران را داشتند، او نیز میتواند به همین خیال باشد!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.