خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 18 آبان 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

اقبال پایداری و بقای ایران را از الطاف الهی می‌شمارد

مهر | فرهنگی و هنری | یکشنبه، 18 آبان 1404 - 15:41
اقبال، شیفته ایران، تمدن شکوهمند، فرهنگ بی‌همتا، زبان شیرین فارسی و استواری و توانایی ملت ایران و مردم این سرزمین بود. او در اشعار خود بارها از ایران، ملت ایران و تمدن کهن آن یاد کرده است.
اقبال،ايران،ملت،اردو،پاكستان،نگاه،ادامه،جهان،لاهوري،ديدگاه،ا ...

به گزارش خبرنگار مهر، نشست بزرگداشت علامه اقبال لاهوری با عنوان «علامه اقبال و ایران» به همت گروه زبان و ادبیات اردوی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران، در تالار خلیج فارس این دانشکده برگزار شد.
در ابتدای این نشست که با حضور عصمت حسن سیال نایب رئیس سفارت پاکستان، الهام امین زاده معاون بین الملل دانشگاه تهران و جمعی از اساتید و دانشجویان ایرانی زبان اردو و دانشجویان اردو زبان این دانشکده برگزار شد، جان‌الله کریمی رئیس این دانشکده به سخنرانی پرداخت و ضمن تشکر از حاضرین، گفت: علامه اقبال، شاعر و متفکری است که در دوران خویش، فراتر از مرزهای جغرافیایی و محدودیت‌های زبانی زمانه می‌اندیشید.
او میراث گران‌قدری از خود به جای گذاشت که امروز سزاوار است با خوانشی نو و در چارچوب فضای فکری معاصر، مورد بازخوانی و بررسی قرار گیرد.
او ادامه داد: اقبال با تکیه بر آموزه‌های عمیق اسلامی و نیز با بهره‌گیری از فرهنگ و ادبیات غنی ایران — از مولانا و حافظ گرفته تا دیگر شاعران کلاسیک فارسی‌زبان — پلی معنوی و فکری بین شرق و غرب ایجاد کرد.
آثار او امروز نه تنها در پاکستان، بلکه در سراسر جهان — و از جمله در ایران — بازتابی عمیق یافته است.در دهه‌های گذشته، اندیشه و اشعار اقبال، الهام‌بخش شمار بسیاری از شاعران، نویسندگان و متفکران ایرانی بوده و آثارش در فضای فرهنگی ایران انعکاس گسترده‌ای داشته است.
این تأثیرپذیری، گواهی است بر ظرفیت بالای اندیشه‌های او برای گفت‌وگو با ذهن و دل جوامع مختلف، به‌ویژه در جهان اسلام.
وی افزود: حضور فرهیختگانی از حوزه‌های گوناگون دانشگاهی و فرهنگی، خود گواه این واقعیت است که اقبال لاهوری نه تنها در جایگاه یک ادیب و فیلسوف صاحب‌اثر ، بلکه به‌مثابه سرمایه‌ای زنده و پویا برای گفت‌وگوی تمدن‌ها و عاملی برای همگرایی در جهان پرچالش معاصر به شمار می‌آید.
در روزگار سیاست زده امروز که فناوری‌های دیجیتال، گاه مجال اندیشیدن را از آدمیان سلب کرده‌اند، بازخوانی آثار اقبال در ایران می‌تواند آن گوهرهای نهفته در اندیشه‌اش را بار دیگر زنده کند و پیام او را به جهانیان عرضه نماید، که برای دنیای امروز سودمند و راهگشاست.
نگاه اقبال به شرق و امت اسلامی در بیان زاهد منیر عامر
دکتر زاهد منیر عامر استاد اعزامی از دانشگاه پنجاب به تهران در سخنان خود به زبان اردو درباره رابطه دیرین ایران و پاکستان _به ویژه در عرصه فرهنگی و آکادمیک_ سخن گفت و سپس بخش دوم سخنانش به فارسی را آغاز کرد و گفت: دلایل متعددی برای گرایش و علاقه‌ی ما به اقبال لاهوری وجود دارد.
نخست آنکه اقبال، شاعر انسانیت است.
او به اصل بنیادین احترام به کرامت انسانی باور داشت، همان‌گونه که سعدی شیرین‌سخن سروده است: «بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند».
این بینش را اقبال از قرآن مجید اقتباس کرده، آنجا که می‌فرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا»
او در ادامه با اشاره به آیات آفرینش شیطان و انسان از آتش و خاک و تکبر و سرکشی شیطان و سجده نکردن او به آدم افزود: در نگاه اقبال این نگرش برتری‌جویانه، مبنی بر برتر بودن آفرینش از آتش بر گل، یا تولد در منطقه‌ای خاص، یا تعلق به عصر یا نسل معینی، دیدگاهی نادرست است.
چرا که فضیلت و ارزشمندی به جغرافیا، نژاد، یا زمان وابسته نیست، بلکه به شخصیت و جوهر انسانی مرتبط است.
اقبال به درستی می‌سراید:
بر نسب نازان شدن نادانی است
حکم او اندر تن و تن فانی است
جوهر ما با مقامی بسته نیست
باده تندش بجامی بسته نیست
این استاد دانشگاه ادامه داد: اقبال لاهوری انسان را به خادم عشق شدن فرامی‌خواند و او را به بنده عشق بودن تشویق می‌کند.
از دید او، بنده عشق، راه و روش خداوندی را برمی‌گزیند.
اما شیوه خداوندی چیست؟
شیوه خداوندی آن است که او به همه بندگانش — مومن و کافر — مهربان و شفیق است.
اقبال در این باره می‌سراید:
بنده عشق از خدا گیرد طریق
می‌شود بر کافر و مؤمن شفیق
وی افزود: از این رو، اقبال به برپایی جامعه‌ای جهانی بر مبنای انسانیت باور دارد.
او بنیاد این جامعه انسانی را در دیدگاه امت اسلامی متبلور می‌بیند.
از نگاه او، دیدگاه انسان‌ساز اسلام، فراتر از تمام تشخّص‌های نژادی، گروهی و منطقه‌ای است و برتری می‌یابد.
اقبال در جای دیگر می‌گوید:
ملت ما را اساس دیگر است
این اساس اندر دل ما مضمر است
چیست ملت ای که گویی لااله
با هزاران چشم بودن یک نگاه
اهل حق را حجت و دعوی یکیست
خیمه‌های ما جدا دلها یکی است
در دیدگاه اقبال، ملت به معنای واقعی — که او عمیقاً بدان معتقد است — همانا ملت مسلمانان است.
بنیاد این ملت از نظر او بر وطن، نسل یا جغرافیا استوار نیست، بلکه بر اساس نظر و عقیده شکل می‌گیرد.
به بیان دیگر، آنچه مسلمانان را به هم پیوند می‌زند، نه مرزهای خاکی، که مرزهای ایمان و اندیشه است.
او ادامه داد: بر اساس این دیدگاه، ملت اسلامی از منظر انسانی، برتر و فراتر از تمامی تقسیم‌بندی‌های ملی دیگر قرار می‌گیرد.
این نگرش اقبال است که بر مبنای آن، او وطن را به عنوان اساس امت اسلامی نمی‌پذیرد و در جست‌وجوی هویتی فراملی و مبتنی بر ایمان است.
او در جایی می‌سراید:
تا ز خود آگاه گردد جان پاک
چیست دین؟
برخاستن از روی خاک
ایران در نگاه اقبال لاهوری
او در ادامه داد: در روزگاران کهن، ایران یکی از تمدن‌هایی بود که سرنوشت جهان را رقم می‌زد.
با گذشت زمان، بسیاری از قدرت‌های دیگر به خاطره‌ها پیوستند، اما ایران با وجود گذشت هزاران سال، همچنان به عنوان نیرویی زنده و درخشان در عرصهٔ جهانی حضور دارد.
اقبال، شیفته ایران، تمدن شکوهمند، فرهنگ بی‌همتا، زبان شیرین فارسی و استواری و توانایی ملت ایران و مردم این سرزمین بود.
او در اشعار خود بارها از ایران، ملت ایران و تمدن کهن آن یاد کرده است.
هنگامی که اقبال به تاریخ جهان می‌نگرد، پایداری و بقای ایران را از الطاف الهی می‌شمارد.
از نگاه او، با وجود دگرگونی‌ها و انقلاب‌های بسیار در گذر تاریخ، ایران همچنان زنده، درخشان و ممتاز باقی مانده و به دلیل هویت مستقل و میراث فرهنگی غنی‌اش، جایگاهی ویژه در صحنه جهانی دارد.
حتی امروز نیز مستکبران جهان از نام ایران هراس دارند.
اقبال این حقیقت را در شعر خود چنین بازگو می‌کند:
این چنین حشر از عنایت خداست
پارس باقی رومةالکبری کجاست؟
زاهد منیر در توضیح عقاید اقبال در مورد ایران گفت: یونان را به اسکندر و روم را به قیصر نسبت می‌دهند، همان‌گونه که ایران را به دارا، جمشید و کیخسرو منتسب می‌سازند.
اما اقبال این دیدگاه را نمی‌پذیرد.
از نظر او، ملت‌ها را نباید به حاکمان و شخصیت‌های بزرگ تاریخیشان تقلیل داد؛ بلکه هر ملتی دارای هویت و شخصیتی مستقل است.در عرصه هستی، افراد می‌آیند و می‌روند، اما ملت‌ها با نیروی عمل، اراده استوار و تلاش پیوسته‌اند که در بارگاه بقا جایگاهی جاودان می‌یابند.
اقبال در این باره می‌سراید:
امم را از شهان پاینده تر دان
نمیبینی که ایران ماند و جم رفت؟
رونمایی از نشان کرسی پاکستان شناسی و اردو
در ادامه این نشست و پس از سخنرانی الهام امین زاده و علی بابایی، دانشجویان ایرانی و اردوزبان به خواندن بخشی از اشعار اقبال، و اساتید با زبانهای اردو و انگلیسی و فارسی به توضیحاتی درباره زندگانی اقبال، تبیین اندیشه های اقتصادی و فرهنگی او پرداختند.
در پایان نیز عصمت حسن سیال نایب رئیس سفارت پاکستان به سخنرانی کوتاهی پرداخت و با تاکید بر خواسته های دانشجویان و امین زاده از برگزار کنندگان این جلسه تشکر کرد.
سپس از تابلوی نشان کرسی پاکستان شناسی و اردو دانشگاه تهران که ریاست آن به عهده زاهد منیر عامر است رونمایی شد.