پیوستن قزاقستان به توافق ابراهیم چه معنایی دارد؟
به گزارش مشرق، محسن فایضی فعال رسانه در تلگرام نوشت:
پرونده تطبیع کشورهای عربی و اسلامی با اسرائیل در حالی که در انتهای سال ۲۰۲۳ در پایانیترین و نهاییترین وضعیت خودش قرار داشت، با ۷ اکتبر متوقف شد.
درحالی که شرایط برای پیوستن عربستان و بیش از ۱۵ کشور مختلف عربی اسلامی دیگر به پروژه بزرگ تطبیع و توافق ابراهیم که از سال ۲۰۲۰ آغاز شده بود، فراهم بود، عملیات طوفان الاقصی مانع از اجرایی شدن و تغییر نظم و معادلات پرونده فلسطین به صورت بنیادین شد.
یکی از اهداف رژیم صهیونیستی و ترامپ زنده کردن و ادامه مسیر عادیسازی روابط کشورهای اسلامی و عربی با رژیم صهیونیستی است و این پروژه بسیار مهم و البته خطرناک برای محور مقاومت است.
به نظر میرسد که در شرایط کنونی پیوستن سعودیها به این پروژه دور از انتظار یا با فوریت زمان رخ نخواهد داد؛ لذا از زمان آتشبس اسامی و خبرهای مختلفی حول پیوستن کشورهای دیگری به این معادلات شنیده میشد.
اما اعلام پیوستن قزاقستان به توافق ابراهیم از سوی ترامپ پیش از دیدارش با برخی سران کشورهای آسیای میانه از جمله قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان شوکه کننده و عجیب بود.
دلیل عجیب بودن پیوستن قزاقستان مسلمان غیر عرب به این پیمان، نه از باب عادیسازی بلکه از این زاویه بود که قزاقستان بیش از ۳۳ سال است با تلآویو ارتباط سیاسی، تجاری دارد و حتی سفارتخانههای طرفین سه دهه است برقرار است.
قزاقستان در سال ۱۹۹۲، اندکی پس از استقلال از اتحاد جماهیر شوروی، روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل برقرار کرد.
همین مسأله موجب شد اعلام خبر پیوستن قزاقستان به توافق ابراهیم، بازتاب خاصی نداشته باشد و بیشتر برخی یک اقدام رسانهای برای زنده کردن توافق ابراهیم بدانند؛ اما این به معنای عدم بااهمیت بودن این رویداد نیست.
پیوستن قزاقستان به توافقنامه ابراهیم، گواه این است که آینده این توافقنامه فراتر از مشارکت و عادیسازی بین اعراب و اسرائیل و مسأله فلسطین است.
به نظر میرسد پیوستن قزاقستان تنها آغاز راه است.
بسیاری از کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی مانند آذربایجان و ازبکستان، برای پیوستن به توافقنامههای ابراهیم علاقه نشان دادهاند، زیرا آنها به طور فزایندهای از محور روسیه و ایران فاصله گرفته و به ایالات متحده، اسرائیل و متحدان آنها نزدیکتر شدهاند.
پیوستن قزاقستان به ابراهیم، میتواند به همکاری نزدیکتر با ایالات متحده در صادرات انرژی و مواد معدنی حیاتی خود در امتداد کریدور میانی، یک مسیر ترانزیتی که از طریق آذربایجان به سمت غرب میرود و روسیه و ایران را دور میزند، منجر شود.
اگر سرمایهگذاری قابل توجهی از حامیانی مانند ایالات متحده و اروپا دریافت کند، این کریدور میانی میتواند جایگزین امنی برای صادرات نفت قزاقستان باشد.
جلب نظر بازیگران کلیدی منطقه قفقاز و آسیای میانه مانند آستانه و باکو، با ذخایر غنی گاز و اورانیوم و موقعیت مکانی در نزدیکی دریای خزر، به ایالات متحده و اسرائیل برتری استراتژیک نسبت به روسیه و ایران در مناطقی که روسیه و ایران به طور سنتی حوزه نفوذ انحصاری خود میدانستند، خواهد داد.
همچنین این اتفاق برای اسرائیل فرصتی است تا از طریق همکاریهای بینالمللی گستردهتر و حمایت دیپلماتیک، از جنگ غزه فراتر رود و وضعیت کنونی را با استمرار اعلام پیوستن کشورهای مختلف به توافق ابراهیم پشت سر بگذارد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.