«غریزه» یک پیشنهاد سینمایی متفاوت یا هیاهو برای هیچ؟
جدیدترین قسمت از برنامه «هفت» به نقد و بررسی فیلمهای «غریزه» و «شقایق» و پرونده ویژه «نوجوانی و بلوغ در سینمای ایران» پرداخت.
به گزارش خبرنگار مهر، جدیدترین قسمت از برنامه سینمایی «هفت»، شب گذشته جمعه ۱۶ آبان از ساعت ۲۲ به صورت زنده به آنتن شبکه نمایش رفت.
در ابتدای برنامه مریم پیرکاری دبیر نهمین جشنواره فیلم شهر در گفتگوی تلفنی درباره جزئیات این دوره از رویداد توضیحاتی ارائه کرد.
در ادامه برنامه در میز سینمای ایران، رامتین شهبازی، رضا صدیق و شاهین شجری کهن فیلم سینمایی «غریزه» را مورد نقد و بررسی قرار دادند.
رضا صدیق در ابتدای این بخش گفت: فیلم سینمایی «غریزه» را یک هیاهو برای هیچ میدانم، زیرا نفهمیدم چرا این حجم از تبلیغات و بحث حول آن شکل گرفته است.
این اثر در مرحله «پیش فیلم شدن» گیر کرده و به پارامترهای لازم برای تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی جدی، در حوزه ایده مرکزی، پرداخت و فرم، نرسیده است.
رامتین شهبازی بیان کرد: این فیلم یک ایده است و فیلمساز در آن به تصاویری از تاریخ سینما ادای دین میکند و سعی دارد برای این تصاویر داستان بسازد.
متاسفانه داستان در این فیلم شکل نمیگیرد و «غریزه» کاملا دوگانه است؛ در بخش اول، فیلم مود است و در بخش دوم فیلم پلاتمحور میشود.
«غریزه» یک پیشنهاد متفاوت برای سینما
شاهین شجریان کهن درباره این فیلم عنوان کرد: «غریزه» فیلمی است که ایده متفاوت، اجرای سختگیرانه و بازیهای درخشانی دارد.
این فیلم سکانسهای به یادماندنی دارد و از موسیقی، طراحی صحنه و ...
به خوبی استفاده میکند.
قطعا فیلمنامه نکات منفی دارد اما «غریزه» برای سینمای ایران پیشنهاد متفاوتی است.
صدیق در ادامه درباره فیلمنامه «غریزه» تصریح کرد: فیلمنامه «غریزه» دوپاره و حتی چندپاره است.
این فیلم یک ایده مرکزی دارد که قرار است در طول روایت مخاطب را همراهی کند.
تا دقیقه ۴۵ هیچ قصه، داستان و شخصیتپردازی شکل نمیگیرد و ما با تیپهای ناقصی طرف هستیم.
از دقیقه ۷۵ اولین بحران و نقطه مرکزی فیلم مطرح میشود و قرار است پیوندی میان ۲ بخش فیلم ایجاد کند اما رها میشود.
از دقیقه ۹۶ به بعد ما تا حدودی با قصه و تعلیق ایجاد شده آشنا میشویم.
در پایان فیلم همهچیز به صورت غیرسینمایی و صرفا در دیالوگ به پایان میرسد.
البته قاببندی و بازی امین حیایی، پانتهآ پناهیها و ژاله صامتی نکات مثبت این فیلم هستند.
شجریکهن گفت: نوجوان این فیلم از یک فاجعه گذشته و مدام درحال فرار رو به جلو است و وقتی جلوتر میآید موقعیت دراماتیک شکل میگیرد.
چالش نمایش رابطه عاشقانه در سینما
شهبازی بیان کرد: در حوزه سینمای اجتماعی موجی شکل گرفته است که به آن سینمای آسیبهای اجتماعی گفته میشود.
من نسبت «غریزه» را با امروز نمیفهمم.
نمیدانم که ایده بزرگ این داستان در قالب چه داستانی تعریف میشود.
سیاوش اسعدی کارگردان خوبی است اما احساس میکنم در این فیلم نوعی ذوقزدگی نسبت به ایده دارد.
در ابتدا یک فیلم مود و نحوه عاشق شدن ۲ نوجوان را روایت میکند اما در ادامه رفتار و کنشهای این دختر منطقی به نظر نمیرسد.
سوال اینجاست که چرا این فیلم باید در بازه زمانی اواخر دهه ۴۰ روایت شود؟
شجریان کهن در پاسخ با این پرسش گفت: فکر میکنم دلیل انتخاب این بازه زمانی این بود که نشان دادن یک رابطه عاشقانه در دهههای اخیر چالشهای بسیار بیشتری داشت.
«غریزه» اصلا فیلم اجتماعی نیست و فقط در یک بازه تاریخی یک قصه تعریف میکند.
سیاوش اسعدی بسیار فیلمباز است و نمیتواند علاقهاش به سینما را در تصویر نشان ندهد.
فیلم «زن و بچه» سعید روستایی یک فیلم اجتماعی است و پیشنهادی به مخاطب مطرح میکند اما «غریزه» قرار نیست که یک پیشنهاد به ما ارائه کند و صرفا قصهاش را تعریف میکند.
«غریزه» میتوانست یک فیلم کوتاه جالب باشد
صدیق با بیان اینکه «غریزه» فیلم نشده است، گفت: اگر «غریزه» یک فیلم کوتاه ۳۰ دقیقه ای بود میتوانست جالب باشد اما فیلم کش آمده و پیرنگ کمی دارد و پیوند داستان نامعلوم است.
ربط برخی سکانسها به فیلم اصلا مشخص نیست و رابطه پدر و دختر در این فیلم اصلا پرداخته نشده است.
سوال من این است که فرم فیلم منظرگاه چه کسی است؟
درواقع دوربین میان شخصیتها سردرگم است.
ادعای فیلم این است که پدر قهرمان است اما فرم درگیر زیبایی شناسی است و نمیتواند پدر را به عنوان یک قهرمان معرفی کند.
شجری کهن عنوان کرد: اگر «غریزه» فیلم نیست پس باید بگوییم که ما اصلا سینما نداریم و تا پایان سال هر فیلمی که ببینیم، فیلم نیست.
وی در پایان اظهار کرد: من معتقدم در چارچوب سینمای ایران باید با واقعبینی صحبت کنیم. سینمای ایران سال هاست زیر ضربه است و فیلمسازان با سختی بسیار فیلم میسازند.
سینما با سرمایهمحوری مواجه است و هر نهادی یک بودجه دارد و تصمیم میگیرد چه فیلمی ساخته شود، چه زمانی اکران شود و چه فیلمی حتی دیده شود.
در این شرایط سینمایی که به یک فیلم مردمپسند بدون مشکلی که برای جذب خانوادهها ساخته شده است ۱۰ تا ۱۲ اصلاحیه میدهد و اینکه یک فیلم درباره بلوغ و عشق بسازی خودش قابل احترام است.
سینمای ما به فیلمهایی مانند «غریزه»، «پیرپسر» و «دو روز دیرتر» احتیاج دارد.
مسلما «غریزه» هم در روایت، گره گشایی، معرفی شخصیتهای میتوانست بهتر باشد اما کلیت فیلم قابل احترام است.
نوجوانی دوران گذار است
پرونده ویژه این قسمت از برنامه با حضور رضا پورحسین و صادق باطنی پیرامون «نوجوانی و بلوغ در سینمای ایران» برگزار شد.
پورحسین درباره تعریف نوجوان بیان کرد: بلوغ و غریزه جنسی ۲ مبحث جدا از هم هستند و جنس غریزه و عشق با هم متفاوت است.
وقتی این واژهها را درست به کار نبریم باعث اشتباه میشود.
نوجوانی در نگاه جدید دیگر با کودک استفاده نمیشود و نوجوان عطف به کودکی نمیشود بلکه نوجوانی دورانی از تحول روانی و جسمی است که آدمی از کودکی کنده میشود و میل به آینده و بزرگسالی پیدا میکند.
نوجوانی درواقع برزخی بین کودکی و بزرگسالی است.
باطنی عنوان کرد: نوجوانی دوران گذار است و همین تعریف باعث شده است ما نسبت به نوجوان و نوجوانی در سینما کمتوجهی کنیم.
در پژوهشی مشخص شد که نوجوانهای ایرانی هیچ بازی ایرانی را مصرف نمیکنند و تقریبا هیچ بازی برای این رده سنی وجود ندارد.
در موسیقی و تئاتر نیز مضمونی برای نوجوان وجود ندارد.
من فیلم «غریزه» را هم فیلم نوجوان نمیدانم با وجود اینکه نوجوانی را دستمایه خود قرار داده است زیرا یک فیلم یا باید نوجوانپسند باشد یا نوجوان خودش را در آینه فیلم تماشا کند.
درحالی که «غریزه» به نوجوان دور است و پیام رو به جلویی برای نوجوان ندارد.
پورحسین درباره جهان نوجوانان امروز تصریح کرد: من با دانشجویان و نوجوانان زیادی در ارتباط هستم و دیالوگ و گفتگویی که میان نوجوانان امروز مطرح است بسیار متفاوت با چیزی است که در سینما و تلویزیون نشان داده میشود.
جهان ذهنی نوجوانان امروز بسیار متفاوت است و چون ما این فضا را نمیشناسیم به آنها برچسب می زنیم.
تلویزیون ما هنوز درگیر مسواک زدن بچهها است درحالی که نوجوانان ما امروزه الگوریتم مینویسند.
باطنی با مقایسه نوجوان در سینمای آمریکا و ایران تصریح کرد: در سینمای آمریکا نوجوان همواره یک عنصر فعال و مشغول حل مشکلات است اما نوجوان ایرانی منفعل است. نوجوان آمریکایی روحیه حل مساله دارد اما نوجوان ایران بدون دغدغه و بی تفاوت است.
نوجوان آمریکایی بانشاط و قابل اعتماد است اما نوجوان ایرانی غمگین است و خانواده به او اعتماد ندارند.
پورحسین تصریح کرد: جهان یک نوجوان جهان بزرگ و پیچیده ای است و میان جهانی که ما در سینما برای نوجوان میسازیم یک دره عمیق وجود دارد.
ما جزو سینماهای خوب دنیا هستیم اما در کشورهای دیگر توجه جدی به نوجوان دارند و نوجوان در مرکز فیلمها قرار دارند و به این گروه سنی اعتماد دارند.
من پیشنهاد میکنم که یک بار جلسه هماندیشی برگزار کنیم که جهان نوجوان چیست و مهم ترین دغدغه و تنشهای ذهنی آنها چیست؟
به عنوان کسی که در این حوزه مطالعه کردم متوجه شدم چیزی که در فیلم و سینما مطرح میشود، چیزی نیست که به طور واقعی در جهان نوجوانان وجود دارد.
باطنی در پایان گفت: راه حل این اتفاق در پژوهش نیست بلکه در فیلمهای موفقی است که ساخته شده است.
ما فیلمسازانی داشتیم که فیلم های خوبی برای نوجوان ساختند اما متاسفانه فیلم دومشان را نساختند و سراغ سینمای بزرگسال رفتند.
مثلا مجید مجیدی، داوودنژاد، صدرعاملی باید وارد میدان شوند و برای نوجوانان فیلم بسازند.
درواقع فیلم ساختن برای نوجوان باید پز داشته باشد و این فیلمها پرفروش شوند.
نوجوانان تشنه این هستند که خودشان را در آینه سینما تماشا کنند و امیدوارم که سینماگران به این سمت حرکت کنند.
نقد فیلمی با بازی دنیل دی لوئیز
در ادامه برنامه جواد طوسی و امیر قادری نیز در میز سینمای جهان به نقد و بررسی «شقایق» (Anemone) پرداختند.
طوسی عنوان کرد: نقطه مرکزی و محوری فیلم بازی دنیل دی لوئیز است و نقاط ضعف فیلم را برای یک عشق سینما مرتفع میکند.
فراتر از این نقدهای منفی نسبت به فیلم، «شقایق» را به عنوان یک فیلم تجربی برای اولین فیلم بد نمیدانم و قابل تحمل است و این شروع برای پسر دنیل دی لوئیز شکست خورده نبود.
امیر قادری گفت: سینما به طور کلی در سالهای اخیر افت کیفیت داشته است و اکثر این فیلمها شبیه به فیلم های ضعیف سینمای ایران است.
این مدل فیلمها که شما نقطهای در میانه دارید و مدام سعی میکنید که اطلاعات به مخاطب ندهید، استراتژی سطح پایینی برای فیلم ساختن است.
وی در ادامه تصریح کرد: یک فیلم وقتی متظاهر نباشد تو بسیاری از نقاط منفیاش را میپذیری.
این نکته قابل بحث است که چرا فیلم های سینمایی جهان منفی و افسرده هستند.
در یک صحنه بسیار جذاب این فیلم ۲ برادر می رفتند و پشت سرشان یک شهربازی تعطیل وجود داشت.
این قسمت از برنامه به ژاله علو تقدیم شد.