تهران به سرعت در حال بازیابی توان منطقهای
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی افق ایران در مطلبی نوشت:
ایران با سرعت و به صورت هدفمندتر در حال آمادهسازی حداکثری ظرفیتهای منطقهای است که به نظر میرسد، بیش از یک تلاش صرفِ برای بازسازی است و میتوان آن را بهعنوان «مهندسی مجدد توان برای مواجهه با نبرد احتمالی بعدی» خواند.
گزارشهای میدانی و تحلیلی نشان میدهند حزبالله در عین حال که زیر آتش است، بهطور سیستماتیک در حال احیا و گسترش ذخایر موشکی، بازسازی زیرساختهای نظامی و استفاده دوباره از مسیرهای پنهان تدارکاتی از خاک سوریه به لبنان است — روندی که هم اسرائیل و هم نهادهای تحلیلگر غربی آن را بهعنوان تجدید تسلیحات و تقویت ظرفیت ضربهزننده تفسیر میکنند.
همزمان احیا یا تثبیت گذرگاههای زمینی و دریایی (از جمله بازفعالسازی مرز بوکمال و سایر مسیرهای مواصلاتی سوریه-عراق) شواهدی از تلاش برای تضمین یک شریان لجستیکی پایدار ارائه میدهد؛ این دقیقاً همان کاری است که برای نگهداری و توزیع تجهیزات در آستانه یک درگیری گسترده لازم است.
در سطح دیگر، تقویت ظرفیتهای گروههای مقاومت عراقی و هماهنگی سیاسی — رزمایشی میان آنها و سپاه قدس — نشان میدهد تهران در پی توزیع ریسک و ایجاد جبهههای متعددِ با قابلیت فعالسازی فوری است؛ الگوی عملیاتیای که در صورت آغاز درگیریِ همزمان، هزینه اقدام را برای آمریکا و اسرائیل بالا میبرد.
جبهه دریایی/یمنی نیز یکی از ارکان این بازآرایی است.
تهران بهدنبال افزایش توان راهبردی یک ضلعِ دوردستِ فشار برای افزایش هزینههای اقدام دشمن و ایجاد مسیرهای تدارکاتی جایگزین است؛ این اقدامات را نمیتوان صرفاً «اقدامات تاکتیکی» خواند، بلکه تکوینی برای یک ظرفیتِ بازدارنده و هجومیِ مستعدِ بهرهبرداری در نبردهای آتی است.
ترکیبِ این سه مجموعه اقدام — بازتأمین و بازآرایی ذخایر حزبالله، تثبیت گذرگاهها و کریدورهای لجستیکی در سوریه-عراق و توانمندسازی فزاینده مقاومت در عراق و یمن — الگویی هدفمند را نشان میدهد که در آن تهران میتواند همزمان از مسیرهای زمینی، دریایی و هوایی فشار وارد کند و در عین حال آسیبپذیری خود را کاهش دهد.
این الگو از منظر راهبردی دقیقاً همان مولفههایی را شامل میشود که برای آمادهسازی جهت یک نبرد بزرگتر یا دستکم مجموعهای از عملیاتهای همزمان لازم است.
اما بین «آمادگی برای جنگ» و «قطعیت وقوع جنگ» تفاوت وجود دارد: شواهد کنونی نشاندهنده افزایش ظرفیت و احتمالپذیری درگیریاند، نه تضمینِ محتوم آن.
در نتیجه، این بازآرایی در راستای آماده شدن برای نبرد جدید است که هم از منظر میدانی و هم از منظر منطق راهبردی می توان شواهد آن را دید.
تهران و متحدانش در حال ساختن ظرفیتهای عملیاتی، لجستیکی و راهبردیای هستند که در نبرد بعدی بهسرعت و با اثرگذاری بیشتر قابل بهرهبرداری باشند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.