گنجی: ایران همواره مستقل و پابرجا بوده است؛ بازنمایی اقتدار ملتی کهن
کارشناس سیاست و رسانه با اشاره به اهمیت هویتی پویش «مقابل ایران دوباره زانو میزنید» گفت: افتخار ملت ایران این است که در تاریخ، هرگز کشوری مستعمره نبوده و استقلالش را از کسی بازنگرفته است.
عبدالله گنجی کارشناس سیاست و رسانه در گفتگو با خبرنگار مهر راجع به پویش فرهنگی «مقابل ایران دوباره زانو میزنید» اظهار کرد: ریشه یک ملت، امری بسیار مهم و هویتساز است؛ عاملی که نهتنها شخصیت جمعی یک ملت را شکل میدهد، بلکه به آن استواری و معنا میبخشد.
ملتهایی چون صهیونیستها که تنها هفتاد سال قدمت دارند، یا آمریکا که حدود سه تا چهار قرن سابقه دارد، در مقایسه با ایران، از ریشهای بسیار کوتاه برخوردارند.
اما ما ایرانیان، صاحب ریشهای عمیق و تاریخی هستیم؛ خواه آن را هفتهزار ساله بدانیم، خواه دوهزار و پانصد یا حتی هزار و چهارصد ساله، در هر صورت ما ملتی کهن و ریشهداریم.
وی با اشاره به رونمایی مجسمه شکست والرین در تهران، ادامه داد: کاری که شهرداری تهران انجام داده، در واقع بازنمایی و به رخ کشیدن همین کهنبودن و شکوه تاریخی ایران است؛ علاوه بر آن، یادآور اقتداری است که در دوران باستان داشتیم.
جالب اینکه، چالشهای ایران آن روزگار نیز همچون امروز، عمدتاً با قدرتهای غربی زمان خود، مانند امپراتوری روم، بوده است.
این مجسمه، نمادی از تسلیم و بهزانو درآمدن دشمنان در برابر اقتدار ایران است؛ نشانهای از سر تعظیم فرود آوردن بیگانگان در برابر عظمت ایران.
این کارشناس سیاست و رسانه خاطرنشان کرد: ما این اقدام را از منظر هویتی، تاریخی و ریشهای مهم میدانیم، چرا که افتخار ملت ایران این است که در تاریخ، هرگز کشوری مستعمره نبوده و استقلالش را از کسی بازنگرفته است.
تقریباً تمام همسایگان ما در قرن بیستم، بهویژه پس از جنگ جهانی اول، روزی را به عنوان «روز استقلال» خود میشناسند، اما ایران همواره مستقل و پابرجا بوده است.
گنجی تصریح کرد: بهعنوان یک ملت کهن و ریشهدار، باید بخشی از این هویت تاریخی خود را به نمایش بگذاریم.
دشمنان ما نیز به این مسئله آگاهند و نسبت به آن حساسیت دارند.
چنانکه ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش تهدید کرد که «با ۵۲ نقطه فرهنگی شما را هدف قرار میدهم»؛ این سخن، دقیقاً از حسادت نسبت به همین ریشه تمدنی و فرهنگی ما سرچشمه میگیرد.
وی تأکید کرد: بخش مهمی از شخصیت جمعی هر ملت، به همین ریشهها و هویت تاریخی آن بازمیگردد.
اقداماتی از این دست، نمادها و تجلیات عینی این هویت هستند؛ بازنمایی و بروز آن در قالب هنر.
ملتهایی که خود بیریشهاند، با دیدن چنین نشانههایی از هویت ایرانی، در واقع با نقطه مقابل خویش روبهرو میشوند و درک روشنتری از عظمت فرهنگی ما پیدا میکنند.
این کارشناس سیاست و رسانه راجع به الزامات حفظ قدرت ایران در برابر دشمنان عنوان کرد: باید توجه داشت که سرچشمه هویت ایرانیان از دو مبدأ برمیخیزد: ایران و اسلام.
وظیفه عمومی ما مردم ایران، حفظ تعادل میان این دو رکن اساسی است؛ تعادلی که ضامن انسجام ملی است و باید از هرگونه افراط و تفریط در این زمینه پرهیز شود.
آنچه از دوران پیش از اسلام برای ما قابل دفاع است، در کنار دستاوردهای عظیم پس از اسلام، ترکیب و توازن هویتی ملت ایران را پدید آورده است.
گنجی ادامه داد: همانگونه که ریشه تاریخی ایران یکی از ارکان هویت ملی ماست، تشیع نیز بهعنوان بخش جداییناپذیر از این هویت مطرح است؛ چراکه نخستین حکومت دینی در ایران، با محوریت تشیع و حدود پانصد سال پیش شکل گرفت.
حفظ این دوگانه ایران و اسلام، تاریخ و ایمان همان عاملی است که هم هویتبخش و هم انسجامآفرین است و در نهایت، نیروی پیشبرنده ملت ایران را تشکیل میدهد؛ نیرویی که نامش ایمان است.