پژوهشهایی در باب سبک و سیاق مثنوی معنوی
کتاب «روایتشناسی داستانهای مثنوی» اثری پژوهشی در حوزه ادبیات فارسی است که ساختارهای روایتی و سبک قصهگویی در مثنوی معنوی مولوی را از زاویه روایتشناسی معاصر بررسی میکند.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «روایتشناسی داستانهای مثنوی» نوشته سمیرا بامشکی اثری پژوهشی در حوزه ادبیات فارسی است که به طور تخصصی ساختارهای روایتی و سبک قصهگویی در مثنوی معنوی مولوی را از زاویه روایتشناسی معاصر و با تکیه بر نظریههایی چون ژرار ژنت بررسی میکند.
این کتاب در سال ۱۳۹۱ توسط نشر هرمس منتشر شد.
هدف اصلی کتاب، کشف و تحلیل سازوکارهای روایتی مثنوی و ارائه الگویی برای سبکشناسی قصههای کلاسیک فارسی است.
کتاب در پنج بخش اصلی تنظیم شده و بیش از ۳۴۸ حکایت اصلی و فرعی مثنوی را موضوع تحلیل قرار داده است.
عمده محورهای بررسی کتاب عبارتاند از: ارتباط زمانی میان روایت و داستان: انواع و سطوح روایی و نقش راویان مختلف (راوی اول شخص، روایت شنوها)؛ بررسی داستانهای درونداستانی؛ تداعیهای معنایی، زمانی و سببی میان حکایتها؛ تحلیل انواع کانونسازی؛ بررسی عامل زمان و ساختار پیرنگ یا طرح روایتها.
بررسی دقیق داستانهای مثنوی
کتاب «روایتشناسی داستانهای مثنوی» نوشته سمیرا بامشکی در قالب پنج بخش تنظیم شده و هر بخش به یکی از وجوه مهم روایت در داستانهای مثنوی میپردازد.
در ادامه، خلاصهای از هر بخش اصلی آورده شده است:
او در بخش اول به کلیات و مبانی نظری روایتشناسی و سنت قصهگویی در ادبیات تعلیمی فارسی میپردازد؛ و مباحث مربوط به مفاهیم بنیادین روایت، پیشینه نظریات غربی و بررسی اهمیت داستانپردازی نزد مولوی.
بخش دوم ساختار و عمل روایت در مثنوی را بررسی میکند.
این بخش به پنج فصل تقسیم میشود و جنبههای گوناگون عمل روایت را بررسی میکند، نظیر ارتباط زمانی روایت و داستان (نظیر روایت متعاقب، آیندهنگر، همزمان و متداخل)؛ بررسی حکایتهای درونداستانی؛ تحلیل تداعی آزاد، جریان سیال ذهن و تداعی معنایی میان روایتها؛ بررسی انواع راوی، نقش روایتشنو، میزان حضور و اعتمادپذیری راوی؛ نشانههای ظهور روایتهای مختلف در متن مثنوی.
موضوع بخش سوم کانونیسازی در مثنوی است به محور «کانونسازی» یا دیدگاه روایت اختصاص یافته است و چگونگی انتقال زاویه دیدها، محدودیتها و تمرکز راوی یا شخصیتها را تحلیل میکند.
بخش چهارم عامل زمان در روایت را مورد بررسی قرار میدهد، موضوع این بخش ساختار زمانی روایتها و شیوههای جریان و بازگشت زمان در حکایتها است؛ مانند چگونگی آغاز داستان از میانه و شیوههای بازگشت یا تداوم خط زمانی روایت.
بخش پنجم مقایسه و تحلیل پیرنگ است؛ این بخش دو فصل دارد: یکی به مقایسه داستانپردازی مولوی و عطار میپردازد و دیگری طرح و پیرنگ حکایتها را تحلیل میکند؛ موضوعاتی مانند عنوان داستانها و کارکردشان، شیوههای آغاز داستان، شکستهای روایی، پایانبندی متنوع حکایتها و انواع طرحهای اپیزودیک در مثنوی را شامل میشود.
این شیوه ساختار کتاب، امکان بررسی جزئی و تطبیقی همه جوانب روایت و روایتگری در مثنوی معنوی را فراهم ساخته است.
برگزیده نخستین دوره جایزه فتحالله مجتبایی
کتاب بامشکی علاوه بر تحلیل همهجانبه ساختارهای روایی مثنوی، تطبیقهایی میان شیوه مولوی و رویکردهای داستانگویی مدرن و حتی پستمدرن انجام داده است.
نقاط قوت کتاب از دید کارشناسان عبارت است از جامعیت پژوهش (بررسی همه حکایتهای مثنوی)، بهرهگیری از نظریههای نسل دوم روایتشناسان غربی و رویکرد تطبیقی میان روایتپردازی تعلیمی کلاسیک و روایت مدرن.
این پژوهش به عنوان پایاننامه برگزیده سال ۱۳۸۹ و همچنین اثر منتخب جایزه «کتاب فصل» شناخته شده است؛ و برگزیده نخستین دوره جایزه فتحالله مجتبایی است.
درباره این کتاب، جلسات نقد و بررسی در مراکز دانشگاهی و پژوهشی برگزار شده و در زمینه نقد ادبی و نقد ساختار قصهگویی در متون کلاسیک فارسی، به ویژه مثنوی معنوی، اثر مرجع است.
سمیرا بامشکی متخصص روایتشناسی و مطالعات تطبیقی در ادبیات فارسی کلاسیک است و آثار دیگری نیز در زمینه تحلیل روایت و سبک قصه در متون فارسی نگاشته است.
این کتاب، که توسط نشر هرمس در ۶۰۲ صفحه منتشر شده، راهیابی به رمز و رازهای روایتگری مولوی و تحلیل تکنیکهای قصهپردازی او را با زبانی آکادمیک و روشمند برای پژوهشگران میسر کرده است.