ماجرای اغفالگریهای دختری به نام ساحره در فضای مجازی لو رفت
دختر جوان با وعده درآمدهای میلیونی و برگزاری کلاس مدیریت صفحات مجازی دهها نفر را فریب داد و کلاهبرداری کرد.
کد خبر: 746094 | ۱۴۰۴/۰۸/۱۶ ۲۰:۰۶:۳۸
دختر جوان با وعده درآمدهای میلیونی و برگزاری کلاس مدیریت صفحات مجازی دهها نفر را فریب داد و کلاهبرداری کرد.
به گزارش سایت جنایی، در روزهای اخیر، زن میانسالی که ظاهراً به دنبال راههایی برای تغییر مسیر زندگیاش بود، به یکی از کلانتریهای تهران مراجعه کرد و با صدایی لرزان و چشمانی پر از پشیمانی، از افتادن در دام یک کلاهبردار حرفهای خبر داد.
او داستانش را با جزئیات کامل روایت کرد و توضیح داد همه چیز از یک جستجوی ساده در فضای مجازی آغاز شد.
او گفت به عنوان مادری که از شغل روزمرهاش خسته شده بود، در حال گشتوگذار در شبکههای اجتماعی و گشتن دنبال فرصتهای شغلی جدید با درآمدزایی آسان بود که ناگهان، پروفایل زنی به نام ساحره توجهش را جلب کرد.
شاکی مالباخته ادامه داد: ساحره زنی بود که در صفحهاش خودش را متخصصی کم نظیر در زمینه آموزش مدیریت صفحات مجازی و تبدیل افراد عادی به ادمینهای حرفهای معرفی میکرد و من که از زندگی روتین خود به ستوه آمده بودم، تصمیم گرفتم به ساحره پیام بدهم تا با او ارتباط برقرار کنم و از چند و چون و شرایط کار باخبر شوم.
به هر ترتیب پس از چند پیام کوتاه و تبادل نظرهای اولیه، ساحره گفت که از من خوشش آمده و به نظرش میتوانم در آن کار موفق باشم.
برای همین پیشنهاد یک ملاقات حضوری در یک رستوران شیک در مرکز شهر را به من داد.
این شاکی در مورد اولین ملاقات هم گفت: آن موقع بدون معطلی و با هیجان پذیرفتم و در روز موعود، به رستوران رفتم که در کمال تعجب دیدم ساحره، دختری حدوداً 25 ساله با ظاهری آراسته، لباسی مدرن و لبخندی دلنشین، گوشهای از رستوران منتظر من نشسته است.
ساحره که بعد فهمیدم کلاهبردار است با آرامش و اعتماد به نفس کامل صحبت میکرد؛ کلماتش مانند جادویی جریان داشت و انگار واقعا ساحر بود، هر جملهاش با مثالهای واقعی از موفقیتهای گذشتهاش همراه بود و حتی ادعا میکرد که خودش از یک فرد معمولی به یک مدیر موفق صفحات مجازی تبدیل شده و حالا نوبت دیگران است که راه او را بروند چون او تجربه و دانش خود را در اختیارشان قرار میدهد.
شاکی ادامه داد دختر جوان چطور با چرب زبانی توضیح میداد که با تکنیکهای خاص، میتواند شاگردانش را به ادمینهایی ماهر بدل کند تا قادر به مدیریت کمپینهای تبلیغاتی، تولید محتوا و تعامل با مخاطبان باشند.
اما این فقط آغاز ماجرا نبود.
ساحره بعد از آن با شور و اشتیاق، از جذب فالوورهای میلیونی صحبت کرد و وعده داد که با روشهای قانونی و هوشمندانه، حسابهای مجازی شاگردانش را به سرعت به هزاران و بعد صدها هزار و در نهایت میلیونها دنبالکننده رسانده است.
بعد از آن بود که دختر کلاهبردار با تصور سازی گفت یک بلاگر حرفهای که هر پستش هزاران لایک و کامنت دریافت میکند، اسپانسرهای بزرگ جذب میکند و ماهیانه درآمدهایی در حد صدها میلیون تومان دارد.
این وعدهها چنان وسوسهانگیز بودند که نه تنها زن شاکی بلکه هر کسی که اطلاعات کافی در مورد فضای مجازی نداشت بدون لحظهای تردید، تصمیم میگرفت وارد این مسیر شود.بعد از این وعدهها و مقدمات ساحره از یک دوره آموزشی فشرده و شخصیسازیشده صحبت کرد و به شاکی پیشنهاد داد جلسات آنلاین آموزش استفاده از ابزارهای اختصاصی و پشتیبانی مداوم را تهیه کند که هزینهاش فقط ۲۰۰ میلیون تومان بود؛ مبلغی که آن را سرمایهگذاری اولیهای توصیف میکرد و مدعی بود ظرف چند ماه باز میگردد و حتی چند برابر هم میشود.
در پی این وعدهها، زن شاکی تمام پساندازهایش را که در قالب طلاهای خانوادگی جمعآوری کرده بود، بدون مشورت با کسی به یک طلافروشی فروخت.
زن که نمیدانست چه چیزی در انتظارش است و فقط از هیجان آیندهای درخشان، خود را در حال سفرهای لوکس، خریدهای گرانقیمت و استقلال مالی تصور میکرد همه مبلغ را به حسابی که ساحره از طریق پیام خصوصی معرفی کرده بود، واریز کرد.
این زن در شکایتش گفت: چند روز منتظر شروع کلاسها بودم و در روزهای بعد متوحه شدم ساحره ناپدید شده است.
همه تماسها بیپاسخ ماند، پیامها خوانده نشد و این خبر از وعدههای آموزشی به باد رفت میداد.
آن موقع بود که زن شاکی فهمیده بود فریب خورده و قربانی یک کلاهبردار شده که از اعتماد سادهلوحانهاش سوءاستفاده کرده است.
با ثبت این شکایت در دادسرای ناحیه ۴ تهران، پروندهای رسمی پیش روی قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس شعبه اول، گشوده شد.
تحقیقات اولیه نشان داد که انگار این مورد تنها نوک کوه یخ است.
چون با بررسی اولیه حکایت از آن داشت که دختر جوان پستهای جذاب و ویدیوهای حرفهایاش، وعدههایی شیرین میداد که یادگیری مهارتهای پیشرفته برای اداره حسابهای اینستاگرامی، تلگرامی و دیگر پلتفرمها کافی خواهد بود، به طوری که هر فردی بتواند به سرعت به درآمدهای قابل توجهی دست یابد.
بنابراین به نظر میرسید زن میانسال تنها شاکی پرونده نباشد و تعداد شاکیان افزایش یابد، همینطور هم شد.
در عرض چند هفته، بیش از ده شکایت مشابه دیگر به دادسرا رسید؛ زنانی در سنین مختلف، از جوانان جویای کار تا مادران خانهدار، همگی داستانهایی شبیه به هم روایت میکردند.
ساحره با همان تاکتیکهای روانشناختی، قربانیان را شناسایی میکرد: جستجو در گروههای کاریابی مجازی، ارسال پیامهای شخصیسازیشده و ایجاد حس فوریت برای تصمیمگیری سریع باعث شده بود طعمههایش فریب بخورند.
در عین حال از پروفایلهای جعلی با عکسهای حرفهای استفاده میکرد و حتی گاهی جلسات آزمایشی رایگان برگزار میکرد تا اعتماد زنان را جلب کند.
اما هدف اصلیاش، استخراج مبالغ هنگفت از طریق حسابی بود که به نام خودش نبود؛ بلکه از کارتهای بانکی افراد معتاد و بیخانمان استفاده میکرد تا ردیابیاش دشوار شود.
این روش کلاهبرداری که ترکیبی از کلاهبرداری آنلاین و آفلاین بود، حکایت از فعالیت گسترده یک شبکه سریالی و سازمانیافته برای فریبکاری داشت که دهها نفر را در سراسر تهران و حتی شهرهای اطراف، به دام انداخته بود.
با افزایش تعداد شکایات به دستور بازپرس پرونده پلیس آگاهی تهران، با تشکیل تیمی ویژه از کارشناسان سایبری وارد عمل شد.
کارآگاهان تراکنشهای بانکی، الگوهای ارتباطی در شبکههای اجتماعی و حتی ویدیوهای مداربسته رستورانها را بررسی کردند.
در نهایت سرنخهای کوچک، مانند یک شماره تلفن مشترک در چندین پرونده یا الگوی واریزهای متوالی، به تدریج به هم متصل شد و سرانجام، پس از هفتهها تعقیب و مراقبت محرمانه، ماموران در عملیاتی غافلگیرانه و دقیق، ساحره را در حین ملاقات با سه قربانی جدید دستگیر کردند.
دختر جوان در یک کافه شلوغ، در حال تکرار همان سناریوی فریبنده همیشگی خود بود: لبخندهای جذاب، وعدههای طلایی و درخواست واریز فوری.
نقشهاش، که قرار بود به فریب چهارمین قربانی در آن روز منجر شود، ناکام ماند و او با دستبند به اداره آگاهی منتقل شد.
در بازجوییهای اولیه، ساحره که ابتدا سکوت اختیار کرده بود، زیر فشار مدارک و شهادتها، به کلاهبرداریهای زنجیرهایاش اعتراف کرد.
او اعتراف کرد که از چند ماه پیش، با الهام از داستانهای موفقیتهای مجازی، این طرح را اجرا میکند و تاکنون بیش از یک میلیارد تومان از قربانیان به جیب زده است.
ساحره، که سابقه کیفری جزئی در پروندهاش ثبت شده بود، از روشهای روانشناختی مانند ایجاد حس کمبود زمان و نمایش موفقیتهای ساختگی استفاده میکرد.
در حال حاضر تحقیقات همچنان ادامه دارد و کارآگاهان پلیس در حال شناسایی حسابهای بانکی پنهان، همدستان احتمالی و قربانیان ناشناخته این دختر جوان هستند.