خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 15 آبان 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

تنها راه نجات کشور توسعه فعالانه با مشارکت دولت، مردم و بخش خصوصی است

مهر | فرهنگی و هنری | پنجشنبه، 15 آبان 1404 - 21:12
مدیرعامل بنیاد تعالی اجتماعی زندگی گفت: تنها راه نجات کشور است توسعه‌ فعالانه و توأم اکوسیستم با مشارکت دولت، مردم و بخش خصوصی است.
اجتماعي،دولت،نوآوري،مسئله،مسائل،حاكميت،فعال،اكوسيستم،صنايع،ك ...

به گزارش خبرنگار مهر، پنل تخصصی نوآوری اجتماعی؛ راه‌حل‌های خلاقانه برای تأثیر در جامعه به مدیریت حامد بیدی و با سخنرانی محمدمهدی جعفری مدیرعامل بنیاد تعالی اجتماعی زندگی، مهدی جعفرنژاد مدرس و فعال صنایع خلاق و محمدحسن دوباشی مدیر رویداد نوآوری اجتماعی نوبیا امروز پنجشنبه ۱۵ آبان در سالن همایش رایزن در بنیاد دایرةالمعارف فارسی برگزار شد.
محمدمهدی جعفری مدیرعامل بنیاد تعالی اجتماعی زندگی گفت: مأموریت بنیاد اجتماعی زندگی، در ۱۰ سال گذشته، بر توسعه اکوسیستم مشارکت اجتماعی در کشور متمرکز بوده است.
با این حال، واقعیت امر این است که وضعیت کنونی مشارکت اجتماعی و نقش نهادهای جامعه مدنی (Civil Society Organizations - CSOs)، به‌ویژه در عرصه حل مسائل، مطلوب نیست.
مهم‌ترین دلیل این امر، عدم هموار بودن مسیر مشارکت‌های اجتماعی در کشور است.
وی افزود: در مجموعه بنیاد زندگی، تلاش ما این بوده است که با تمرکز بر حوزه‌هایی مانند «مادری اجتماعی»، به بهبود این اکوسیستم کمک کنیم.
امروز شاهدیم که الگوهای سنتی حل مسئله اجتماعی، علی‌رغم منابعی که در اختیار دارند، اغلب ناکارآمد هستند؛ لذا باور داریم که نوآوری اجتماعی می‌تواند سهمی حیاتی در بهبود شرایط کشور ایفا کند.
این کارآفرین صنایع خلاق گفت: در تحلیل وضعیت اجتماعی کشور، دو چالش اساسی و همزمان وجود دارد؛ در مواجهه با چالش‌های اجتماعی باید گفت که ما همزمان با چالش‌های جدید و همینطور مسائل مزمن اجتماعی (از آسیب‌های اجتماعی گرفته تا بهره‌گیری از فرصت‌هایی چون جمعیت انبوه زنان تحصیل‌کرده) مواجهیم که پاسخ‌های کارآمدی برای آن‌ها یافته نشده است.
وی ادامه داد: درباره کاهش سهم مردم در اداره امور باید گفت که علی‌رغم تجربه منحصربه‌فرد تاریخی ما در حل پیچیده‌ترین مسئله، یعنی دفاع مقدس، پس از آن، مردم عملاً به مشتری خدمات دولت تبدیل شده‌اند و سهم مشخصی در اداره‌ امور کشور ندارند.
جعفری گفت: هر الگوی نوآورانه‌ای که بتواند این دو موضوع را هدف قرار دهد، یعنی با نگاه اثربخشی اجتماعی، راهکاری نوین برای مواجهه با مسائل ارائه دهد و همزمان سهم مردم و نهادهای مردمی را در اداره‌ی کشور افزایش دهد، مصداق نوآوری اجتماعی است.
این نوآوری می‌تواند در شکل خدمات، محصولات اجتماعی، یا اصلاح فرایندها ظهور یابد.
وی افزود: در کشورهای توسعه‌یافته که اقتصاد آن‌ها بر پایه اقتصاد آزاد بنا شده، توسعه بخش اجتماعی یک اولویت است.
برای مثال در آمریکا بیش از ۲ میلیون NGO و در انگلستان نزدیک به ۲۰۰ هزار سازمان خیریه فعال هستند.
بزرگترین دانشگاه‌های جهان نیز با اتکا به وقف‌ها و منابع مردمی اداره می‌شوند.
این کشورها با موفقیت ظرفیت‌های مردمی را به عرصه‌های مختلف پای کار آورده‌اند؛ در حالی‌که ما علی‌رغم تصریح قانونی به مشارکت مردمی، هنوز نتوانسته‌ایم سهم واقعی تشکل‌های اجتماعی را محقق سازیم.
این فعال صنایع خلاق گفت: نوآوری اجتماعی دقیقاً در جایی ظهور می‌کند که شکست در عملکرد دولت یا بازار وجود دارد.
گاهی اوقات، مسئله مردم و دولت یکسان است (مانند آسیب‌های اجتماعی)، اما مکانیزم‌های دولتی توان حل آن را ندارند؛ و بخش خصوصی نیز توان یا تمایلی برای ورود به آن حوزه ندارد.
به همین دلیل، ما به‌جای تعریف صرف «نهاد ارزیابی‌کننده»، باید به دنبال شناسایی و ترویج مدل‌هایی باشیم که این شکاف‌ها را پر می‌کنند.
در این راستا معلولان را مثال می‌زنم.
اگر دولت تنها بتواند یارانه‌ای عمومی ارائه دهد، یک کارآفرین اجتماعی با یک راهکار اقتصادی-اجتماعیِ پایدار وارد می‌شود، مدلی متفاوت برای اشتغال ارائه می‌دهد و عملاً دست دولت را می‌گیرد.
وی یادآور شد: اگر دولت متکی بر سازمان‌هایی مانند کمیته امداد باشد، کارآفرین اجتماعی الگویی متفاوت طراحی می‌کند که افراد محروم را از حالت مصرف‌کننده خدمات خارج کرده و به تولیدکننده تبدیل می‌کند.
جعفری گفت: هدف ما باید ایجاد یک لشکر از نوآوران و کارآفرینان اجتماعی باشد که می‌توانند با ارائه شواهد موفق، به دولت نشان دهند که شکست بازار دولت رخ داده و آن‌ها شرکای اثربخشی برای حل مسائل هستند.
وی افزود: آنچه امروز در اکوسیستم اجتماعی با آن مواجهیم، یک «جنگل کم‌آب و خاک» است؛ به این معنا که دولت نمی‌داند یا نمی‌تواند از ظرفیت‌های مردمی استفاده کند، و از طرفی، مردم نیز انگیزه لازم برای بسیج شدن و تمرکز بر حل مسائل را ندارند.
بانک‌ها و سایر نهادها نیز اغلب انگیزه‌ای برای حمایت از نهادهای اجتماعی ندارند.
ما به نهادهای توسعه‌دهنده برای این اکوسیستم نیاز داریم که هم دولت را آموزش دهند و هم مردم را فعال سازند.
این کارآفرین گفت: نوآوری اجتماعی نباید با نوآوری صرف یا فعالیت‌های خیریه اشتباه گرفته شود.
این مفهوم، تلاقی پیچیده‌ای از مفاهیم «نوآوری» و «اجتماعی» است که اقتضائات خاص خود را دارد؛ خیرین تمایل به سرمایه‌گذاری در پروژه‌هایی با ریسک صفر دارند(مثل ساخت مسجد یا مدرسه)؛ اکوسیستم نوآوری هم به دنبال نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است.
در نوآوری اجتماعی هم ایمپکت اجتماعی و هم بازده اقتصادی تولید می‌کند، اما اغلب در سیستم‌های موجود حمایت نمی‌شود.
جعفری گفت: به نظر من، مهم‌ترین امید امروز، ناکارآمدی اثبات‌شده دولت در حل مسائل به‌تنهایی است.
این ناکارآمدی، دولت را به نقطه‌ای رسانده که چاره‌ای جز رجوع به مردم و ظرفیت‌های جامعه مدنی ندارد.
این رجوع، که از پروژه‌های کوچک شروع شده، قطعاً روزی به حوزه‌های بزرگ‌تر مطالبه‌گری و تصمیم‌سازی کشیده خواهد شد.
این تنها راه نجات کشور است؛ توسعه فعالانه و توأم اکوسیستم با مشارکت دولت، مردم و بخش خصوصی.
کمتر از ۱۸ درصد افراد بالای ۱۸ سال در ایران سواد سلامت حداقلی دارند
در ادامه جعفرنژاد فعال صنایع خلاق گفت: در برنامه هفتم توسعه، دولت‌ها موظف به صرف بودجه‌های کلان در حوزه درمان هستند، در حالی که اولویت جهانی و اثربخشی اصلی در پیشگیری و ارتقای سواد سلامت است.
در حال حاضر، فعالیت‌های مرتبط با سواد سلامت تقریباً به طور کامل در اختیار بخش خصوصی و خیریه‌ها است.
به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار خصوصی با وجود موانع و مشکلات مجوزها، ۱۹ میلیارد تومان برای یک مجموعه توریستی - اقتصادی در مشهد هزینه کرده است.
وی افزود: باید از سرمایه‌گذاری بخش خصوصی حمایت شود؛ نه صرفاً از طریق تسهیلات دولتی، بلکه با تسریع در امور مجوزدهی و تسهیل اقدامات اولیه.
این فعال صنایع خلاق گفت: آمار اساتید دانشگاه تهران نشان می‌دهد که کمتر از ۱۸ درصد افراد بالای ۱۸ سال در ایران سواد سلامت حداقلی دارند.
این در حالی است که بودجه اختصاص‌یافته دولتی برای بهداشت دهان و دندان (مثلاً خرابی دندان) در ایران ۷ برابر کشورهای توسعه یافته است.
وی یادآور شد: دیدگاه بخش خصوصی مانند مثال توسعه ملک در تهران که نگاهی بلندمدت ۱۰ ساله دارد، با نگاه دولت که صرفاً به افتتاح‌های کوتاه‌مدت متمرکز است، تفاوت دارد.
جعفرنژاد گفت: ما شاهد فرسودگی آموزش سنتی هستیم.
سیستم آموزش رسمی و کنکور، به دلیل منافعی که در خود ایجاد کرده، دوران خود را سپری کرده است.
ادبیات انتقال دانش باید از ارائه اطلاعات به سمت تجربه یادگیری تغییر یابد.
وی افزود: در اقدامی نوآورانه، برخی از روحانیون با استفاده از ابزارها و مدیای جدید (به جای شیوه‌های سنتی) مفاهیم دینی را ارائه کرده‌اند.
این کار تقابلی با حاکمیت ایجاد نکرده، بلکه فرم جدید به اشاعه محتوای ایدئولوژیک کمک کرده و تقابل‌های پیشین را از بین برده است.
این فعال صنایع فرهنگی گفت: پس از جهش نرخ ارز در دهه ۹۰، طبقه متوسط تحصیل‌کرده به دنبال فضاهای تفریحی جدید و متفاوت بود.
ایجاد پارک‌های موضوعی یکی از موارد موفق است؛ مجموعه با محوریت داستان، هدفمندی و سرگرمی که در سال ۹۵ کلید خورد، پاسخی به این نیاز بود.
این صنعت شهربازی در کشور هنوز به پتانسیل جهانی نرسیده است.
امیدواریم بخش اول این پروژه تا پایان امسال افتتاح شود تا نشاط اجتماعی دوباره در میان عموم مردم زنده شود و همه ذی‌نفعان یک تجربه متفاوت را تجربه کنند.
مسئله میدان با مسئله حاکمیت یکی نیست
در ادامه محمدحسن دوباشی مدیر رویداد نوآوری اجتماعی نوبیا گفت: ما در مواجهه با غالب شدن یک نگاه سیاست‌گذاری سنتی بر آسیب‌های اجتماعی، ظرفیت‌های موجود در جامعه را نادیده می‌گیریم و فرصت‌ها را از دست می‌دهیم.
وی افزود: در سال ۹۷، با ناامیدی کامل از این وضعیت، مجموعه‌ای به نام «آتم (الگوی تجربه‌های موفق مردمی) راه‌اندازی کردیم.
این الگو بر سه شاخص اساسی متمرکز بود که می‌توان به حل مسئله، خلاقیت در حل مسئله و استفاده از فناوری اجتماعی اشاره کرد.
این فعال صنایع خلاق گفت: ما کار خود را در شرایطی شروع کردیم که گفتند «نمی‌شود» و «منابع نداریم».
اما در ۸ عرصه شامل سرگرمی، نشاط، آموزش، سلامت، محیط زیست، مطالبه‌گری و کسب‌وکار اجتماعی، بیش از ۳۰ الگوی موفق را شناسایی و اثبات کردیم که امکان‌پذیر است.
این موفقیت‌ها، انگیزه ما را برای خلق روایت‌ها و برنامه‌های مبتنی بر تجربه‌های موفق مردمی تقویت کرد؛ که نمود آن در برگزاری سومین رویداد «نوپیا» (رویداد سیاست‌گذاری نوآوری اجتماعی) امسال مشهود است.
وی ادامه داد: نکته محوری این است که فعالان اصلی نوآوری اجتماعی که این کارها را انجام می‌دهند، دیده نمی‌شوند.
تلاش ما در سال‌های گذشته بر این بوده که ثابت کنیم ظرفیت‌های اجتماعی یک عرصه مهم برای حل مسائل اجتماعی هستند و اگر به آن توجه نکنیم، در آسیب‌ها و فرایندهای بدتر گرفتار خواهیم شد.
دوباشی گفت: بزرگ‌ترین ایراد در برخورد با مسائل، چه پس از بررسی‌های کارشناسی دولت و چه نهادهای حاکمیتی، این است که مسئله میدان با مسئله حاکمیت یکی نیست.
اگر حاکمیت صورت مسئله را قبول نداشته باشد، کنشگری اجتماعی بی‌معنی است.
ما راحت‌تر با ابزارها و کنش‌های عملی برخورد می‌کنیم تا با حرف زدن.
در این نقطه، سیستم و هر نوع نوآوری باید خود را بازتعریف کند؛ ما باید در حوزه تعریف مسئله حرف بزنیم، نه لزوماً در حوزه راه‌حل.
ممکن است من راه‌حل شما را قبول نداشته باشم، اما آیا مسئله‌مان یکی است؟
بسیاری از درگیری‌ها اثرگذار، بر سر راه‌حل‌ها است.
گاهی اوقات مسائل بزرگ با راه‌حل‌های ساده‌تر حل می‌شوند؛ لزومی ندارد همه چیز نوآورانه باشد.
وی خاطرنشان کرد: زمان زیادی از ما صرف این شد که حاکمیت مسئله‌ای دارد که میدان آن را درک نمی‌کند و بالعکس.
حاکمیت ممکن است بگوید پول می‌دهیم، در حالی که ما پول نمی‌خواهیم؛ تسهیلات نمی‌خواهیم؛ بلکه می‌خواهیم در مجوزها و فرایندهای اولیه تسریع شود.
ما در تعریف مسئله دچار مشکل هستیم.
مثلاً در محیط زیست، کمبود اغراق محیط زیستی نداریم، اما وقتی الگوهای داخلی و خارجی را بررسی می‌کنیم، برآیند راه‌حل‌های موجود مثبت نیست.
این فعال صنایع خلاق گفت: اگر بپذیریم که بسیاری از مسائل ما پیچیده و چندوجهی هستند و دیگر با راه‌های موجود قابل حل نیستند که این پذیرش در دنیا به یک ترند تبدیل شده، پس نیازمند مسیر جدیدی هستیم که به مسئله و راه‌حل نگاهی متفاوت داشته باشد.
ما کارهایی بلد هستیم، اما مدام می‌خواهیم مسئله را با همان کارهای قدیمی حل کنیم.
ما به راهکارهای جدید نیاز داریم.
برای مثال، من به عنوان فعال اجتماعی نمی‌توانم کاری کنم که یک میلیون لیتر آب صرفه‌جویی شود، اما می‌توانم کاری کنم که یک میلیون نفر، یک لیتر آب کمتر مصرف کنند؛ یعنی خلق ارزش اجتماعی خلاقانه از طریق راه‌حل‌های کوچک.
وی افزود: باید دیدگاه یکپارچه اینکه حاکمیت در برابر بخش خصوصی قرار دارد را کنار بگذاریم.
حاکمیت یک طیف از افراد کارشناس و مسئولان با دیدگاه‌های متفاوت است و لزوماً همه یک‌دست نیستند.
برخی نگاه کوتاه‌مدت دارند که با طرح‌های ۱۰ ساله ما همخوانی ندارد و این ربطی به طیف سیاسی خاصی ندارد.
دوباشی گفت: سلب حاکمیت از دولت، هدف نیست.
دولت در سیاست‌گذاری عمومی و تنظیم‌گری وظیفه دارد و باید کمک کنیم تا این وظیفه را به درستی انجام دهد.
ما در حوزه سالمندی، با بخش‌های مختلف دولتی و نهادهای حاکمیتی (مانند صندوق‌های تأمین اجتماعی) در حال یکی کردن مسائل خود هستیم.
وظیفه ما شتاب‌دهی و ایجاد قدرت همرسانی (واسطه‌گری) بین اجزای مختلف این زیست‌بوم است؛ به گونه‌ای که بتوانیم به زبان حاکمیت حرف بزنیم و همزمان، مسائل جدیدی را به روی میز مسئولین ببریم و آن‌ها را وادار کنیم که کنشگری اجتماعی را به عنوان یک ابزار حل مسئله جدی بگیرند.
وی یادآور شد: نسل جدید (دانشجو و دانش‌آموز) بسیار پویا، فهمیده و رو به جلو است.
شواهد نشان می‌دهد که آن‌ها از مدل‌های قدیمی آموزشی فاصله گرفته‌اند و این یک نشانه امیدوارکننده است.
امیدواری من در این شرایط مربوط به اکوسیستم خارج از تهران است.
اکوسیستم واقعی در ۴۶۸ شهرستان ما قرار دارد که پر از انرژی و فعالان پرانگیزه است.
این پویایی خارج از مرکز، نشان می‌دهد که سرعت تحولات در حال اثبات ناکارآمدی راهکارهای قدیمی است و این فرصتی برای حرف‌های جدید و امیدبخش فراهم می‌کند.