ضرورت تشکلهایی قوی و منسجم در بخش صنایع خلاق
مدیر دفتر صنایع خلاق وزارت صنعت گفت: در صنعت اسباببازی، بهویژه در بخش صنایع خلاق، نیاز داریم تشکلهایی قوی، منسجم و فعال شکل بگیرد.
به گزارش خبرنگار مهر، پنل خلاقانه «راهکارهای جهانی شدن منابع خلاق ایران» با مدیریت محمدامین صعودی فعال صنایع خلاق و با سخنرانی علی شریعتی مقدم رئیس کمیسیون توسعه کسب و کارهای دانش بنیان و اقتصاد دیجیتال اتاق خراسان رضوی، آرش حیدریان فعال صنایع خلاق، حبیبنژاد مدیر دفتر صنایع خلاق وزارت صنعت و مسعود استادحسین فعال اقتصادی در سالن همایشهای رایزن در مرکز دایرةالمعارف فارسی برگزار شد.
علی شریعتیمقدم رئیس کمیسیون توسعه کسب و کارهای دانش بنیان و اقتصاد دیجیتال اتاق خراسان رضوی گفت: ما در وجودمان یک نوع هوش تمدنی داریم که در بسیاری از جنبههای زندگی روزمره تجلی یافته است.
این هوش را میتوان در زمینههایی همچون کشاورزی، آشپزی و حتی روابط اجتماعی مشاهده کرد.
این ویژگی تمدنی ما را قادر ساخته تا با هم متحد شویم و در عرصه جهانی بدرخشیم.
از سوی دیگر، فرهنگ و ادبیات ایران از غنای بسیاری برخوردار است که میتوانیم از آن بهرهبرداری کرده و آن را با جنبههای مختلف زندگی پیوند دهیم.
وی افزود: امروزه اهمیت به نسل آینده، یعنی کودکان، و نقش مادران در جامعه ما بسیار برجسته است.
مادران جایگاه ویژهای دارند و جامعه ایرانی این معنا را بهخوبی درک کرده است.
رئیس کمیسیون توسعه کسب و کارهای دانش بنیان و اقتصاد دیجیتال اتاق خراسان رضوی گفت: در زمینه اقتصاد، مدلهایی تعریف کردهایم که بین گذشته و آینده ارتباط برقرار میکنند.
برای مثال، اگر محصولات منطقهای مانند گیاهان دارویی و انجیر را بهصورت تخصصی به عنوان یک مدل کسبوکار مطرح کنیم، میتوانیم زمینهساز رشد اقتصادی چشمگیری شویم.
حتی محاسبات نشان داده که این گونه تجارتها میتوانند ارزش اقتصادی بالایی داشته باشند، بهطوریکه درآمد قابل توجهی معادل میلیاردها دلار ایجاد کنند.
وی یادآور شد: این توسعه اقتصادی باید بر اساس تعامل با اکوسیستمها و زیستفرهنگی ما صورت گیرد.
صادرات مستقیم بهویژه در شرایط فعلی بسیار دشوار است؛ به همین دلیل باید روشهای جدیدی برای استفاده بهتر از پتانسیل صادراتی بیابیم.
بهرهگیری از شبکههای ارتباطی و پلهای تجاری میتواند به تسهیل این مسیر کمک کند، به گونهای که جوانان بتوانند فعالیتهای اقتصادی خود را ابتدا در بازارهای سادهتر همچون امارات آغاز کنند و سپس به بازارهای پیچیدهتر دست یابند.
شریعتی مقدم گفت: در حوزه دیپلماسی اقتصادی، مثالهایی نظیر زعفران نشاندهنده اهمیت ساختار حمایتی و مدیریتی مناسب است.
باید تلاش کنیم ارزش محصولات داخلی خود را با تمام قابلیتهایی که میراث تمدنی ما ارائه میدهد افزایش دهیم.
وظیفه حاکمیت این است که موانع موجود در مسیر رشد تجارت، شامل مشکلات مربوط به قوانین مالیاتی، روابط بانکی و کسبوکارها را برطرف کند.
این امر ضروری است تا بتوانیم از ظرفیتهای داخلی به بهترین شکل برای توسعه پایدار اقتصادی بهره ببریم.
وی افزود: اساتید برجستهای در حوزه صنایع خلاق صحبتهایی داشتند که به موضوع صادرات محصولات ایرانی با ریشههای عمیق فرهنگی و هویتی اشاره میکردند.
محصولاتی نظیر زعفران، پسته، فرش و صنایع دستی ایرانی مدتهاست که به عنوان کالای صادراتی شناخته شدهاند.
اما در سالهای اخیر دستهبندیهای جدیدی از محصولات فرهنگی و خلاقانه شکل گرفتهاند که نیازمند نگاه متفاوت و تلاش نوآورانه هستند.
عمر این صنایع در چارچوب تعریف صنایع خلاق چندان طولانی نیست و اکنون بازیگران فعالی در این عرصه حضور دارند که برای جهانیسازی و صادرات این محصولات تلاش میکنند.
تأکید بر مسیرهای نوین و بهرهگیری از رویکردهای جدید در این بخش به چشم میخورد.
این فعال اقتصادی گفت: با نگاهی به پیشینه این صنعت، میبینیم که تا حدود هشت سال پیش سهم تولید داخلی در بازار بسیار اندک بود، کمتر از پنج درصد.
رشد این صنعت عمدتاً بر پایه انگیزهها و تلاشهای افراد فعال در میدان بوده است نه حمایت گسترده از سوی دولت.
بسیاری از فعالان این بخش خواستهشان از دولت این است که شرایط را برای فعالیت آزادانه آنها فراهم کند و دخالت حداقلی داشته باشد.
وی یادآور شد: محصول خلاقانه باید با دقت بالا، کیفیت مناسب و سرعت کافی در زمان مقرر تولید شود.
همچنین میتوان بخشی از فعالیتها را روی جامعه ایرانیان خارج از کشور متمرکز کرد، زیرا آنها با محصولات ایرانی آشنا هستند و اکنون جامعه بزرگی را تشکیل میدهند.
در مثال زعفران، این محصول یکی از کالاهایی است که باید مصرف بهینه و استفاده صحیح آن مشخص شود.
برای نمونه، در مصرف زعفران وقتی مقدار کمی خریداری میشود، نحوه تقسیمبندی و استفاده صحیح آن اهمیت زیادی دارد.
این محصول با کیفیت بالا و رنگ بینظیر متعلق به آشپزخانههای حرفهای است.
حتی در مراحل تولید، فرآوری زعفران به گونهای انجام شده است که نه تنها رنگ و طبیعی بودن آن از محصولات قاچاق مشابه متمایز شود، بلکه ظاهر شیک و برجستهای نیز داشته باشد.
شریعتی مقدم گفت: ما از ابزارهایی برای پودر کردن زعفران استفاده کردیم که برخی از کشورهایی مثل ایتالیا وارد شدهاند، اما نتیجه نهایی نه تنها حس طبیعی آن را حفظ کرده بلکه حس اصالت ایرانی به همراه دارد.
این ویژگیها زمانی که زعفران در چای یا غذا قرار میگیرد، نشانهای از مرغوبیت و تفاوت آن با محصولات تقلبی است.
همچنین فعالیتهای شبکهای با سایر کشورها و نمایش مستندهای مرتبط درباره زعفران در رسانههای بینالمللی باعث شده نام زعفران ایرانی در نقاط مختلف جهان شنیده شود.
اما همچنان میتوان با فعالیت بیشتر در حوزه دیجیتال مارکتینگ و ایجاد اپلیکیشنهایی مرتبط با مصرف و ویژگیهای زعفران، ارتباطات گستردهتر بینالمللی برقرار کرد.
وی افزود: برای تقویت جایگاه جهانی محصولات ایرانی مانند زعفران و صنایع دستی، استفاده از استراتژیهای ثبت جغرافیایی محصولات در کنار بهرهگیری از بسترهای رسانهای بینالمللی مانند ایپی یا رویترز، تأثیر بسزایی خواهد داشت.
این اقدامات میتواند طرحهای ثبت شده ایران در صنایع مختلف را بیشتر مطرح کند و ذهنیت برند ایرانی را در جهان تقویت کند.
این فعال اقتصادی گفت: با نگاهی به گذشته اگر صنعتهایی مثل زعفران و معماری سنتی ایران به خوبی جهانی شده بودند، امروز نتایج فوقالعادهتری حاصل میشد.
حالا این فرصت وجود دارد تا با سرمایهگذاری در فناوری دیجیتال و توسعه بسترهای اقتصادی مرتبط، زمان موفقیت کوتاهتر شود و پیشرفت سریعتر حاصل گردد.
فرزندان ایران شایستگی دارند تا سرمایهگذاری مناسبی برای آینده انجام شود که نه تنها در داخل بلکه در عرصه جهانی موقعیت ممتازی کسب کنند.
وی افزود: باور دارم که نباید خودمان را دستکم بگیریم.
بخش خصوصی در ایران میتواند الگویی از موفقیت باشد، اگر خودش را کوچک نبیند و با ایمان و تلاش حرکت کند.
در رفتار اجتماعیام همیشه سعی میکنم که ابتدا خودم موفق باشم؛ موفقیت برای من یعنی خلق ارزش، درآمدزایی، تجربه زندگی باکیفیت، ماشین خوب، سفرهای زیبا و بیزنسی که در آن هم زحمت کشیدهام و هم از نتیجهاش لذت میبرم.
من سختیهای زیادی کشیدهام و اهل قناعت هم بودهام، اما تصمیم گرفتم نداشته باشم به معنای محدود بودن را نپذیرم؛ تصمیم گرفتم پول خوب دربیاورم، بهتر زندگی کنم، خانه و ماشین بهتر داشته باشم، و سفرهای لاکچری بروم تا نشان دهم مسیر موفقیت همیشه باز است، حتی در شرایط سخت و با محدودیتهایی که برای ما ایجاد کردهاند.
شریعتیمقدم گفت: در مسیر زندگیام، چهار واژه را بهعنوان اصول اساسی انتخاب کردهام که بعدها واژه پنجم نیز به آن افزوده شد؛ عاشقانه، نوآورانه، مسئولانه، بینالمللی، و حسابگرانه؛ عاشقانه، چون عشق نیروی اصلی خلاقیت است.
نوآورانه، چون بدون نوآوری، هیچ تحولی ممکن نیست.
مسئولانه، چون موفقیت واقعی در کنار وجدان اجتماعی معنا پیدا میکند.
بینالمللی، چون ما باید فرهنگ و برند ایران را در سطح جهانی معرفی کنیم و در نهایت حسابگرانه، چون در صنایع خلاق لازم است برنامهریزی و کنترل مالی داشته باشیم؛ سرمایه را درست خرج کنیم و سود را حفظ کنیم.
هدف من این است که برند ایران، آبروی ایران، فرهنگ و هویت ایران را در سطح بینالمللی به نمایش بگذارم.
ما میتوانیم با عشق، نوآوری، مسئولیت و خرد اقتصادی، نام ایران را در جهان پرآوازه کنیم.
ضرورت وجود عزم و اراده در صنایع خلاق
در ادامه محمدحسین حبیبنژاد مدیر دفتر صنایع خلاق وزارت صنعت گفت: تقریباً چهار سال پیش تصمیم گرفته شد که دفتر صنایع خلاق در ساختار وزارت صنعت راهاندازی شود.
پس از این تصمیم، ارتباطات گستردهای شکل گرفت، اما با تغییر دولت مسائل تا حدی دچار تحول شد.
اکنون فعالیتهای مختلفی در زمینه صنایع خلاق وجود دارد که در میان آنها برخی از رشتهها اهمیت ویژهای دارند.
از جمله این رشتهها میتوان به تولید اسباببازی، بازیهای فکری، صنایع دستی، مصنوعات تزیینی و ادوات موسیقی اشاره کرد.
تمامی این فعالیتها بهنوعی با مفهوم صنایع خلاق ارتباط دارند.
وی افزود: برای اینکه صنایع خلاق بتوانند در سطح جهانی دیده شوند، مهمترین عامل وجود عزم و ارادهای است که تلاش برای این هدف را ممکن کند.
ابتدا باید مسیر مشخص شود و فرآیندها شفاف باشند.
این موضوع نیازمند تمرکز و اقدام از سوی بخش خصوصی است تا بتواند با جدیت برای دیده شدن تلاش کند.
در حوزه توانمندی تولید و نوآوری در محصولات مشکلی وجود ندارد؛ کشور ما از جمله کشورهای توانمند در این زمینههاست.
برای مثال در حوزه صنایع دستی، ۲۹۹ فعالیت رسمی ثبت شده که خود بیانگر ظرفیت بالای کشور در این زمینه است.
مدیر دفتر صنایع خلاق وزارت صنعت خاطرنشان کرد: یکی از گامهای مهم برای نمایش ظرفیتهای صنایع خلاق، ایجاد تشکلهای تخصصی یا تقویت حضور فعال همین تشکلهاست.
فرآیند قانونی به این شکل تعریف شده است که تشکلهای بخش خصوصی نمایشگاههای تخصصی خود را برنامهریزی و اعلام کنند.
سپس دفتر تخصصی صنایع خلاق میتواند از طریق مکاتبه با سازمان توسعه تجارت، نمایشگاههایی را که نقش کلیدی در این حوزه دارند مشخص کند.
با ثبت این نمایشگاهها در تقویم نمایشگاههای بینالمللی، امکان عرضه بهتر و دیده شدن صنایع خلاق فراهم میشود.
وی خاطرنشان کرد: در موضوع صادرات، به نظر میرسد برخی از رشته فعالیتها روندی رو به رشد را تجربه میکنند.
برای مثال، در صنعت کفش که زمانی نامآور و توانمند بود، نیمی از حجم کل صادرات ما مربوط به این حوزه است.
همچنین، صنعت اسباببازی نیز به نیمهای از این میزان صادرات دست یافته که نشاندهنده رشد چشمگیری در این زمینه است.
در سال گذشته، ما حدود ۲۲۴ میلیون دلار صادرات در این بخشها داشتیم و طبق بررسیها، مجموع صادرات صنایع خلاق، چه رسمی و چه غیررسمی (از جمله صادرات چمدانی)، حدود ۶۰۰ میلیون دلار برآورد میشود.
حبیبنژاد گفت: این آمار نشان میدهد که صنایع خلاق ظرفیت خوبی برای توسعه کشور دارند.
اما یکی از چالشهای اساسی این است که این صنایع با مشکلاتی در سطح کشور مواجهاند که نیاز به رسیدگی جدی دارند.
وی افزود: یکی از این مشکلات مرتبط با ساختار بیندستگاهی است؛ یعنی از نظر حاکمیتی، چندین نهاد متولی این بخشها هستند.
از ریاست جمهوری گرفته تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همگی نقشی ایفا میکنند، اما این موضوع باعث پراکندگی وظایف و عدم تمرکز تصمیمگیری شده است.
مدیر دفتر صنایع خلاق وزارت صنعت گفت: پیشنهاد میشود کارگروهی ملی با حضور فعال بخش خصوصی تشکیل شود.
این کارگروه میتواند تعریف مشخصی از مفاهیم و رشته فعالیتهای صنایع خلاق ارائه دهد و بستههای حمایتی را یکپارچه کند.
بدین ترتیب، واحدهایی که قصد فعالیت در این حوزه را دارند، چه به صورت فردی و چه حقوقی و در هر اندازهای (کوچک یا بزرگ)، قادر خواهند بود از حمایتهای لازم برخوردار شوند.
وی افزود: در حال حاضر، بستههای حمایتی در سازمانهای مختلف وجود دارد؛ برای نمونه سازمان توسعه تجارت، وزارت صمت و سایر نهادها امکاناتی برای حمایت از صنایع ارائه میدهند، اما این حمایتها پراکنده هستند.
برای پیشرفت واقعی باید راهبرد مشخصی طراحی شود که بهطور استراتژیک رشد سالانهای حداقل ۲۰ درصدی برای افزایش صادرات صنایع خلاق در نظر گیرد.
این نگاه باید بیشتر بر زیرساختهای پایدار متمرکز باشد؛ چرا که اقدامات ناهماهنگ یا بدون برنامهریزی دقیق میتوانند مانع رشد و پیشرفت کسبوکارهای مرتبط شوند.
در نهایت، با توجه به مزیتهای نسبی موجود در کشور، اگر مدیریت منسجمی اعمال شود، صنایع خلاق ما پتانسیل قابل توجهی برای دستیابی به اهداف بلندمدت توسعه خواهند داشت.
حبیبنژاد گفت: سالها درگیر تهیه و تدوین سند صنعت اسباببازی بودیم و خوشبختانه به تازگی این سند نهایی شده است.
به عنوان بخشی از فعالیتهای مرتبط، قرار است این برنامه راهبردی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ شود.
البته اسناد و برنامههای موجود بیشتر به صورت پراکنده هستند و سندی متمرکز برای حوزه صنایع خلاق وجود ندارد.
این اسناد معمولاً در گروهها و رشتههای گوناگون وزارت صنعت پراکندهاند.
وی یادآور شد: بهطور ویژه ما یک برنامه توسعه برای صنعت تفریحات و شهربازی نیز داریم که تحت پوشش صنایع قرار میگیرد.
این واحدها از حمایتهای لازم برخوردار هستند تا بتوانند رشد کنند و توسعه یابند.
طی سالها این صنعت بدون متولی باقی مانده بود، اما از زمانی که دفتر تخصصی تشکیل شده، تمرکز ویژهای بر این حوزه صنعت داشتهایم.
مدیر دفتر صنایع خلاق وزارت صنعت گفت: در بررسیها مشخص شد که حدود ۱۶۰ واحد فعال در این حوزه فعالیت میکنند و قابلیت صادرات بسیار خوبی دارند.
محصولات تولیدی این صنعت به کشورهایی مانند تاجیکستان، ارمنستان، آذربایجان، عراق، ترکیه، عمان، کشورهای شمال آفریقا و حتی برخی کشورهای اروپایی صادر شدهاند.
با توجه به این ظرفیتها، لازم است یک برنامه متمرکز برای صنایع خلاق تهیه شود، چرا که فعلاً این برنامهها بیشتر در قالب اسناد پراکنده وجود دارند.
وی افزود: با توجه به محدودیتهای ارزی و نظارت دقیق بر واردات، سفارشها بهصورت کنترلشده بررسی میشود.
از همین جا، بهعنوان صدای بخش خصوصی، اعلام میکنم که فعالان بخش خصوصی بازوی مشورتی حاکمیتاند.
قانون جایگاه شما را مشخص کرده است؛ شما شریک سیاستگذار و تصمیمگیر هستید، نه صرفاً اجراکننده.
در صنعت اسباببازی، بهویژه در بخش صنایع خلاق، نیاز داریم تشکلهایی قوی، منسجم و فعال شکل بگیرد.
حبیبنژاد گفت: متأسفانه تاکنون تشکل صنعت اسباببازی در چند سال اخیر حتی یک مکاتبه رسمی درباره وضعیت تولید یا واردات نداشته است.
در حالی که وظیفه ما تنظیمگری بازار است، نمیتوانیم نیاز بازار داخلی را نادیده بگیریم.
نباید اجازه دهیم کودکان ایرانی از دسترسی به محصولات باکیفیت و متنوع محروم شوند، فقط به دلیل نبود پیگیری یا اجرای کامل فرایندهای قانونی.
وی یادآور شد: درست مانند سایر صنایع، لازم است در چارچوب کمیتههای تخصصی و مادههای قانونی مرتبط، موضوعات چون تعرفههای وارداتی، حقوق ورودی و طبقهبندی کالاها را بازنگری کنیم.
برای مثال، محصولاتی مانند عروسک که تولید آنها در داخل عمدتاً توسط بانوان سرپرست خانوار انجام میشود، باید با نگاه حمایتی دنبال شود.
این حمایت باید در قالب قانون، نه صرفاً تصمیم مقطعی، صورت گیرد.
مدیر دفتر صنایع خلاق وزارت صنعت گفت: اگر جلسات کارشناسی همچنان در حال برگزاری است، باید با رشد واقعی تشکلها و آموزش فعالان صنف همراه شود.
بسیاری از تولیدکنندگان ما از نظر کیفیت فنی و خلاقیت هنری، توانمند هستند، اما متأسفانه از سواد تجاری و آشنایی با قوانین صادرات و بازار جهانی بیبهرهاند.
برای حضور مؤثر در بازارهای بینالمللی، آموزش از مسیر تشکلها و همافزایی میان فعالان ضروری است.
وی افزود: مشکل اصلی ما این است که بهجای حل مسئله، صورتمسئله را تکرار میکنیم.
همچنین تشکلها گاهی به سراغ دولت نمیروند؛ نامهها ارسال نمیشود، پیگیریها انجام نمیگیرد.
فعالان این عرصه باید عاشقانه و مسئولانه پای کار بایستند، و با کیفیت، اتحاد و خلاقیت مسیر رشد را ادامه دهند.
انشاءالله بتوانیم با هم، با پشتکار و برنامه، صنعت اسباببازی ایران را به سطحی برسانیم که هم نیاز کودکانمان برآورده شود و هم نام ایران در جهان، با افتخار و کیفیت بالا شناخته شود.
هر زمان روابط بینالمللی قویتر بود، محصولات ایرانی نیز جایگاه برتری داشت
در ادامه آرش حیدریان فعال صنایع خلاق گفت: در گذشته، یکی از برجستهترین و شناختهشدهترین محصولات طراحی ایرانی که در سطح جهان آوازه دارد، فرش بوده است.
این هنر نهتنها در آیینها و مناسبتهای قدیمی جایگاه ویژهای داشت، بلکه در طول سالیان به عنصر اصلی زندگی روزمره مردم تبدیل شد.
ابتدا بهصورت دستبافت و فاخر وارد خانهها شد و بعدها با تولید ماشینی، در دسترس عام قرار گرفت.
بااینحال، نکتهای که در تمام این سالها تغییر نکرده، زیبایی و اصالت طراحی آن بوده است؛ طراحیای که ریشه در فرهنگ و هنر ایرانی داشته و نشاندهنده ارتباط عمیق تجربه و هنر این سرزمین است.
وی افزود: اگر به گذشته بازگردیم، میبینیم که صنایع دستی ایران، مانند سرامیک، فلزات و فرش، همواره مطلوبیتی فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران داشتهاند.
در دورههایی، ارتباطات فرهنگی و تجاری قوی با سایر کشورها این امکان را فراهم میکرد که محصولات ما با سلیقههای بینالمللی هماهنگ شود.
بهعنوان مثال، در دوره صفویه، فرش ایرانی در اوج خود بود و جایگاهی والا بهعنوان کالایی فاخر داشت.
تعاملات مستمر پادشاهان صفوی با سران کشورهای اروپایی و شرقی، باعث آشنایی با نیازها و ذائقه آنها میشد.
این امر منجر به تولید محصولاتی شد که نهتنها ریشه در هنر اصیل ایرانی داشتند، بلکه منعکسکننده خواستههای جهانی نیز بودند.
این فعال اقتصادی گفت: شاید یکی از نمونههای جالب این تبادل فرهنگی را بتوان در داستان پادشاه هند در دوران شاه اسماعیل صفوی دید.
زمانی که همایونشاه به ایران آمد، او با هنرمندان اصفهانی آشنا شد و از آنها دعوت کرد تا هنر خود را به هند ببرند.
حاصل این همکاری تولید محصولاتی بود که چنان باکیفیت و زیبا بودند که حتی امروز، پس از گذشت چهار قرن، تشخیص منشأ ایرانی یا هندی آنها دشوار است.
این نشاندهنده تأثیر گسترده سلیقه ایرانی بر هنرهای دیگر ملل است.
وی یادآور شد: نگاهی به تاریخچه تعاملات ایران با دنیا نشان میدهد که هر زمان روابط بینالمللی قویتر بوده، محصولات ایرانی نیز جایگاه برتری داشتهاند.
طراحیهای ما حتی با کوچکترین تغییرات، توانستهاند خود را با سلیقههای جهانی تطبیق داده و محبوبیت بالایی به دست آورند.
شاید دلیل دیربازی این محبوبیت را باید در همان ارتباط میان هنر ایرانی و روحیه نوآوری جستجو کرد؛ ترکیبی که همواره ایران را از دیگران متمایز کرده است.
حیدریان گفت: نگاه جهانی یعنی توانایی دیدن نیازها، علایق و فرهنگهای مختلف مخاطبان.
هدف نباید فقط ساخت یک محصول خارجی باشد، بلکه باید بتوانیم با شناخت دقیق از سلیقه مصرفکننده و بهرهگیری از المانهای سنتی و اصیل کشورمان، محصولی ارائه دهیم که جذابیت جهانی پیدا کند.
اگر محصولی بسازیم که کیفیت، طراحی و داستان قوی داشته باشد، میتواند نه تنها در بازار داخلی بلکه در بازار خارجی نیز مورد استقبال قرار بگیرد.
این باعث میشود مخاطبان خارجی آن را به دیگران معرفی کنند و اینگونه به گسترش بازار کمک شود.
وی افزود: ایده اولیه یا همان کانسپت محصول، اهمیت بسیار زیادی دارد.
اگر این ایده مبنا و تعریف مشخص و محکمی نداشته باشد، محصول در بازار رقابتی جایی نخواهد داشت.
داشتن یک داستان قوی یا حداقل یک پیشینه معنادار برای محصول میتواند نقش اساسی در جلب توجه مخاطبان ایفا کند.
از طراحی تا خلاقیت در فرآیند تولید و عرضه، همهچیز باید بر اساس یک برنامه جامع باشد.
حتی نحوه معرفی محصول در بازارهای بینالمللی و استراتژی مارکتینگ آن نیز باید بر پایه همین تعریف اولیه و داستان کلی شکل بگیرد.
این فعال اقتصادی گفت: محصول زمانی میتواند موفق شود که از ابتدا با رویکردی قوی، مفهومی جذاب و برنامهای منسجم وارد بازار شود.
یک داستان خوب پشت هر محصول میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند؛ چه در فروش، چه در ارتباط با جامعه و حتی در مسئولیتهای اجتماعی کسبوکار.
وی افزود: وقتی میبینیم که هند در سال ۲۰۲۴ نزدیک به ۸ میلیارد دلار صادرات صنایع دستی دارد، اگر آمار صادرات سنگدستی ما، چه بهصورت چمدانی و چه غیرچمدانی، حتی خوشبینانه به ۵۰۰ میلیون دلار برسد، باز هم فاصله قابل توجهی داریم.
در پاسخ به پرسش شما باید گفت که این موضوع نشاندهنده وضعیت کلی جوامع است.
منظور صرفاً ایران یا مردم ایران نیست، بلکه هر جامعهای که با تنشهای داخلی روبهرو شود، اقتصادش به حالت ناپایدار درمیآید.
در چنین شرایطی مردم معمولاً طلا میخرند یا سپردهگذاری بانکی انجام میدهند.
در این حالت، فرهنگ اولین بخشی است که آسیب میبیند، حتی در زمان رشد اقتصادی؛ چه این رشد مثبت باشد و چه منفی.
چرا که رشد اقتصادی همراه با فشار است؛ وقتی منفی باشد، فشار مستقیم وارد میشود و وقتی مثبت باشد نیز فشارهای دیگری ایجاد میکند.
حیدریان گفت: این امر را میتوان در صنایع دستی مشاهده کرد.
بسیاری از افرادی که در این حوزه فعالیت دارند، حتی آنهایی که روی لعاب طلا کار میکنند، عملاً انگیزهای برای تولید و فروش ندارند، زیرا شرایط اقتصادی توجیهی برای این فعالیتها ارائه نمیدهد.
شاید برای برخی بهتر باشد که اصلاً فعالیت نکنند تا اینکه محصولی تولید کنند که فردا خریدار نداشته باشد.
حیدریان گفت: ما مفهومی به نام «قناعت» داریم؛ مفهومی که در عرفان و تاریخ ما جایگاه ویژهای داشته است.
صنایع دستی و صنایع خلاق باید با قناعت همراه باشند.
این گونه حوزهها نیاز به صبر و تحمل دارند تا بتوانند از شرایط سخت عبور کنند.
اگر بخواهیم وارد مقایسه شویم، طبیعی است که هر چه سطح هماهنگی پایینتر باشد، پیشرفت نیز دشوارتر خواهد شد.
۴۰ درصد محصولات مصرفی مربوط به تولیدات داخل است
در ادامه مسعود استادحسین فعال اقتصادی گفت: امروزه آمار دقیقی در دسترس نیست، اما گفته میشود که حدود ۴۰ درصد محصولات مصرفی مربوط به تولیدات داخلی است.
حتی اگر این رقم ۴۰ درصد نباشد، قطعاً سهم داخلی به حدود ۲۵ درصد رسیده که پیشرفت قابل توجهی برای کمتر از یک دهه فعالیت به شمار میآید.
این روند در همه بخشهای زیستبوم صنایع خلاق و فرهنگی کشور دیده میشود؛ جایی که انجمنها و مجموعههای مختلف برای پیشبرد اهداف و توسعه این عرصه به صورت شبکهای کار میکنند.
وی افزود: به عنوان نمونهای از تجربههای اخیر در زمینه اسباببازی باید گفت که سه سال پیش تولیدکنندگان اسباببازی به دنبال راهحلهایی برای گسترش صادرات بودند.
جالب اینکه تا یک سال پیش، وزارت مسئول حتی صادرکنندهای ثبتشده در این حوزه نداشت و کد کالای صادراتی برای این صنعت تعریف نشده بود.
اما اکنون شرایط تغییر کرده است و طی سال گذشته صادرکنندگان شناسایی و به صورت رسمی ثبت شدند.
این اتفاق نشاندهنده آغاز ساختارمند فرآیند صادرات اسباببازی ایرانی است، هرچند همچنان در مراحل ابتدایی قرار دارد و تلاشهای بسیاری برای توسعه آن لازم است.
این فعال اقتصادی گفت: در زیستبوم اسباببازی ایران، وقتی مروری میکنیم و نگاهی به وضعیت میاندازیم، چندان خبری از صادرات قابلتوجه در سالهای گذشته نبوده است.
بیشتر صادرات محدود به کشورهایی مانند عراق و دیگر کشورهای همسایه بوده و غالباً شامل اسباببازیهای پلاستیکی میشده که در آن دوران مفهوم صادرات پیدا کرده بودند.
اما خوشبختانه طی دو سه سال گذشته، با افزایش کیفیت محصولات اسباببازی در داخل کشور، انگیزه مردم برای خرید این محصولات بیشتر شد و همین امر به رونق بازار کمک کرد.
وی یادآور شد: در این میان، جمعی از ۷۰ تولیدکننده اسباببازی که محصولاتشان ظرفیت صادراتی داشتند، گرد هم آمدند و کنسرسیومی را تشکیل دادند تا بتوانند از طریق آن در بازارهای جهانی حضور پیدا کنند.
اولین تجربه آنها حضور در بازار ترکیه بود؛ تجربهای که برای نخستینبار در تاریخ ایران رخ داد و با استقبال خوبی هم مواجه شد.
هرچند این تجربه به صادرات اسباببازی به ترکیه ختم نشد، چراکه ترکیه با سیاستهای حمایتی بسیار قوی عمل میکند.
مثلاً تعرفه واردات اسباببازی به این کشور ۱۰۰ درصد است که تولیدکنندگان خارجی را در رقابت دچار مشکل میکند.
ترکیه همچنین یکی از کشورهای پیشرو در صنعت اسباببازی در منطقه محسوب میشود، علاوه بر اینکه صادرات قابلتوجهی به اروپا دارد.
استادحسین گفت: در ایران شرایط به گونهای دیگر است و سیاستهای حمایتی برعکس عمل میکنند.
به عنوان مثال، تعرفه واردات دستگاههای تولید اسباببازی در بالاترین حالت تنها ۲۰ درصد است که آن هم با تلاش بسیار برقرار شده.
از بین ۱۲ گروه کالای اسباببازی موجود، ورود ده دسته آن ممنوع است و بقیه با سختگیریهای خاص وارد کشور میشود.
این محدودیتها باعث شده امکان توسعه این صنعت در بخش صادرات بسیار کم باشد.
وی خاطرنشان کرد: بازاریابی برای اسباببازیهای ایرانی در کشور روسیه گشایشی برای تولیدکنندگان ایجاد کرده است.
تولیدکنندگان ایرانی در نمایشگاه اسباببازی مسکو شرکت کردند و با تلاشهایی فراوان محصولات خود را ارائه دادند.
جو مثبتی هم در این نمایشگاه برای اسباببازیهای ایرانی شکل گرفت و همین زمینهساز صادرات چندین کانتینر محصول به روسیه شد.
گرچه میزان صادرات با انتظارات فاصله زیادی داشته است.
دلیل این موضوع نیز مشکلات مربوط به ارز و مسائل لجستیکی مطرح شده است.
این فعال اقتصادی گفت: برخی از این مشکلات راهحلهای سادهای دارند که متأسفانه تاکنون اجرایی نشدهاند، و برخی دیگر نیازمند اقدامات پیچیدهتری هستند که مستلزم همکاری بیشتر بخش خصوصی است.
البته اگر منتظر کمکهای دولتی باشیم، روند حل این مشکلات احتمالاً بسیار کند پیش خواهد رفت.
وی افزود: حجم واردات اسباببازی در کشور بسیار بالاست.
تقریباً تمام خانوادهها برای فرزندان خردسال خود گذرشان به خرید اسباببازی میافتد، اما با وجود این تقاضای گسترده، توانمندی تولید داخلی هنوز پاسخگوی تنوع و ذائقه کودکان ایرانی نیست.
در بسیاری از شاخهها، بهویژه محصولات الکتریکی و کنترلی، سطح تولید داخلی قابل قبول نیست و نمیتواند نیاز بازار را پوشش دهد.
استادحسین گفت: بخش بزرگی از واردات حدود ۱۶ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار به حوزه بازیهای الکترونیکی و کنترلی اختصاص دارد.
بخشی از این محصولات شامل اسباببازیهای شانسی و دستگاههای تولید آنهاست که در داخل کشور ماشینآلات لازم برای ساختشان وجود ندارد، چراکه این صنعت به تیراژ بالا و تنوع محصول وابسته است.
وی افزود: وقتی میگویم دولت همراهی ندارد، منظورم این است که هنوز شناسایی کامل نیازهای بازار انجام شده، اما تسهیلگری و حمایت واقعی برای تولید داخلی شکل نگرفته است.
کافی نیست فقط بگوییم در کشور ماشین کنترلی یا اسباببازی کوچکمقیاس نداریم؛ باید فراخوان بدهیم، کارخانهها را دعوت کنیم و تسهیلات و وام ارائه کنیم تا این ظرفیت در داخل ایجاد شود.
این فعال اقتصادی گفت: در شورای نظارت بر اسباببازی، در دو سال گذشته نامهای برای اصلاح تعرفهها به وزارت صمت ارسال شد، اما هیچ پیگیری عملی صورت نگرفت.
نمیشود فقط طرح مسئله کرد و عبور کرد.
باید اقدام واقعی و پیگیری مستمر داشت.