خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 12 آبان 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

چرا بعضی کشورها دو پایتخت دارند؟

اعتماد | همه | دوشنبه، 12 آبان 1404 - 12:30
وقتی از پایتخت یک کشور صحبت می‌کنیم، معمولاً تصور ما از آن شهری است که همه چیز در آن متمرکز است؛ محل استقرار دولت، پارلمان، سفارت‌خانه‌ها، مراکز تصمیم‌گیری و حتی نماد ملی یک ملت. اما واقعیت این است که همه کشورها از این الگوی ساده پیروی نمی‌کنند.
پايتخت،كشور،شهر،مركز،دولت،تقسيم،كشورها،سياسي،محل،قدرت،اداري، ...

وقتی از پایتخت یک کشور صحبت می‌کنیم، معمولاً تصور ما از آن شهری است که همه چیز در آن متمرکز است؛ محل استقرار دولت، پارلمان، سفارت‌خانه‌ها، مراکز تصمیم‌گیری و حتی نماد ملی یک ملت.
اما واقعیت این است که همه کشورها از این الگوی ساده پیروی نمی‌کنند.
کد خبر: 745420 | ۱۴۰۴/۰۸/۱۲ ۱۲:۲۶:۱۳
وقتی از پایتخت یک کشور صحبت می‌کنیم، معمولاً تصور ما از آن شهری است که همه چیز در آن متمرکز است؛ محل استقرار دولت، پارلمان، سفارت‌خانه‌ها، مراکز تصمیم‌گیری و حتی نماد ملی یک ملت.
اما واقعیت این است که همه کشورها از این الگوی ساده پیروی نمی‌کنند.
در گوشه و کنار جهان، کشورهایی وجود دارند که نه‌فقط یک پایتخت، بلکه دو یا حتی سه پایتخت دارند؛ هرکدام با نقشی متفاوت.
این پدیده شاید عجیب به نظر برسد، اما دلایل تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و حتی سیاسی روشنی دارد.
در ادامه، بررسی می‌کنیم چرا برخی کشورها چند پایتخت دارند، این تصمیم چه مزایا و معایبی دارد و چه چیزی از دل آن درباره سیاست و تاریخ ملت‌ها می‌توان فهمید.
پایتخت یعنی چه و چرا ممکن است بیش از یکی باشد؟
پایتخت در تعریف عمومی، شهری است که مرکز قدرت سیاسی و اداری کشور به شمار می‌رود.
اما در عمل، دولت‌ها ممکن است بخواهند میان بخش‌های مختلف خود تقسیم وظیفه ایجاد کنند.
گاهی پایتخت سیاسی با پایتخت قضایی متفاوت است، یا محل استقرار دولت با محل پارلمان جداست.
در برخی کشورها نیز «پایتخت رسمی» با «پایتخت اجرایی» تفاوت دارد.
این تفکیک دلایل گوناگونی دارد.
تمرکز بیش از حد قدرت در یک شهر، نابرابری منطقه‌ای، فشار جمعیتی، ملاحظات امنیتی یا حتی میراث تاریخی می‌تواند انگیزه‌ای برای تقسیم پایتخت باشد.
به بیان ساده‌تر، در بعضی کشورها ترجیح داده‌اند به جای آنکه همه چیز در یک شهر خلاصه شود، چند شهر را درگیر اداره کشور کنند تا توازن و کارآمدی بیشتری به دست آورند.
ریشه‌های تاریخی پدیده چند پایتختی
در بسیاری از کشورها، انتخاب دو پایتخت ریشه‌ای تاریخی دارد.
در گذشته ممکن بود یک شهر مرکز استقلال و دیگری مرکز اقتصادی باشد و دولت تصمیم بگیرد هر دو جایگاه را به رسمیت بشناسد.
گاهی نیز رقابت‌های تاریخی بین مناطق مختلف کشور به گونه‌ای بوده که هیچ‌یک حاضر به کنار آمدن با دیگری نبوده‌اند، در نتیجه پایتخت به دو بخش تقسیم شده تا آرامش سیاسی حفظ شود.
برای نمونه، در بولیوی، شهر سوکره از نظر تاریخی نماد استقلال و قانون اساسی کشور است، اما شهر لاپاز در طول زمان به مرکز واقعی اداره و فعالیت‌های دولتی تبدیل شد.
نتیجه این شد که بولیوی دو پایتخت دارد: یکی در قانون، دیگری در عمل.
این تصمیم به نوعی سازش سیاسی میان مناطق مختلف کشور است.
توازن منطقه‌ای و عدالت جغرافیایی
در برخی کشورها، تقسیم پایتخت راهی برای ایجاد توازن و عدالت منطقه‌ای است.
زمانی که تمام تمرکز قدرت و منابع در یک شهر قرار بگیرد، سایر مناطق کشور احساس محرومیت می‌کنند.
انتقال بخشی از نهادهای حکومتی به شهری دیگر، هم باعث رونق آن منطقه می‌شود و هم حس مشارکت در قدرت را تقویت می‌کند.
دولت‌ها از این سیاست برای کاهش شکاف اقتصادی و اجتماعی استفاده می‌کنند.
ایجاد پایتخت دوم در منطقه‌ای کمتر توسعه‌یافته، اشتغال، زیرساخت و سرمایه‌گذاری را به آنجا می‌کشاند.
در عین حال، از ازدحام و فشار بیش از حد بر پایتخت سنتی نیز کاسته می‌شود.
تجربه‌هایی مانند انتقال پایتخت اداری مالزی به پوتراجایا یا ایجاد پایتخت جدید در نیجریه و قزاقستان، مثال‌هایی از این نگاه برنامه‌ریزی‌شده هستند.
ملاحظات جغرافیایی و امنیتی
گاهی انتخاب چند پایتخت ارتباطی مستقیم با جغرافیا و امنیت دارد.
تصور کنید کشوری پایتختش در منطقه‌ای قرار گرفته که خطر زلزله، سیل یا حمله نظامی در آن بالاست.
در چنین شرایطی، داشتن یک مرکز سیاسی دیگر در منطقه‌ای امن‌تر می‌تواند نوعی بیمه در برابر بحران‌ها باشد.
همچنین در کشورهایی که وسعت زیادی دارند، فاصله جغرافیایی میان مناطق ممکن است باعث شود تمرکز در یک شهر دورافتاده کارآمد نباشد.
در نتیجه، دولت ترجیح می‌دهد مراکز مختلف تصمیم‌گیری را در شهرهای گوناگون مستقر کند تا دسترسی آسان‌تر و مشارکت محلی افزایش یابد.
تقسیم وظایف میان نهادهای حکومتی
در برخی موارد، چندپایتختی صرفاً به معنی وجود چند مرکز اداری نیست، بلکه تقسیم هدفمند کارکردهاست.
مثلاً ممکن است یک شهر میزبان قوه مجریه، دیگری محل استقرار پارلمان و سومی مرکز دیوان عالی باشد.
این ساختار از تمرکز بیش از اندازه قدرت در یک نقطه جلوگیری و استقلال قوا را تقویت می‌کند.
نمونه بارز آن آفریقای جنوبی است که سه پایتخت دارد: پرتوریا به‌عنوان مرکز اجرایی، کیپ‌تاون به‌عنوان محل پارلمان و بلوم‌فونتین برای قوه قضائیه.
این تقسیم‌بندی در اواخر قرن نوزدهم و پس از شکل‌گیری اتحادیه آفریقای جنوبی انجام شد تا میان استان‌ها تعادل سیاسی برقرار گردد.
این تصمیم هنوز هم یکی از نمونه‌های منحصربه‌فرد تقسیم قدرت در جهان به شمار می‌رود.
پایتخت‌های جدید؛ گامی به‌سوی آینده
در دهه‌های اخیر، بسیاری از کشورها تصمیم گرفته‌اند پایتخت‌های جدیدی بسازند تا چهره‌ای مدرن و کارآمد از دولت خود ارائه دهند.
شهرهایی مانند برازیلیا در برزیل، اسلام‌آباد در پاکستان، یا پوتراجایا در مالزی با هدف تمرکززدایی و توسعه مناطق داخلی ساخته شدند.
اما معمولاً شهرهای پیشین همچنان نقش پررنگی در سیاست و اقتصاد دارند و به همین دلیل کشور عملاً دارای دو پایتخت می‌شود.
در مالزی، کوالالامپور هنوز مرکز فرهنگی و اقتصادی کشور است، اما بیشتر نهادهای دولتی در پوتراجایا مستقر شده‌اند.
این شهر از ابتدا با طراحی مدرن ساخته شد تا فضای اداری منظم، دسترسی آسان و محیطی آرام‌تر برای کارمندان دولت فراهم کند.
تجربه مالزی نشان می‌دهد که ایجاد پایتخت دوم، اگر با برنامه‌ریزی دقیق همراه باشد، می‌تواند به توسعه پایدار کمک کند.
چند نمونه مشهور از کشورهای دارای چند پایتخت
بولیوی: همان‌طور که گفته شد، سوکره پایتخت رسمی و تاریخی کشور است، اما لاپاز مرکز واقعی دولت و محل فعالیت‌های اجرایی به شمار می‌رود.
این دوگانگی حاصل اختلافات سیاسی قرن نوزدهم است که هنوز هم در ساختار اداری بولیوی دیده می‌شود.
آفریقای جنوبی: این کشور سه پایتخت دارد که هر یک وظیفه‌ای متفاوت بر عهده دارد.
پرتوریا محل دولت و وزارتخانه‌هاست، کیپ‌تاون محل مجلس و بلوم‌فونتین مقر دیوان عالی.
این تقسیم، تلاشی برای حفظ توازن منطقه‌ای میان استان‌ها محسوب می‌شود.
مالزی: پوتراجایا به‌عنوان پایتخت اداری و کوالالامپور به‌عنوان پایتخت فرهنگی و اقتصادی عمل می‌کنند.
بسیاری از کشورها سفارت‌های خود را همچنان در کوالالامپور حفظ کرده‌اند، اما ساختمان‌های اصلی دولت در پوتراجایا مستقر هستند.
ساحل عاج: در این کشور، یاموسوکرو به عنوان پایتخت رسمی تعیین شد، اما شهر آبیجان هنوز نقش اقتصادی و دیپلماتیک پررنگی دارد.
بسیاری از سفارتخانه‌ها و سازمان‌های بین‌المللی همچنان در آبیجان فعالیت می‌کنند.
سریلانکا: پایتخت سیاسی سریلانکا شهر سری جایاواردنپورا کوتّه است، در حالی که کلمبو همچنان مرکز اصلی تجارت و زندگی شهری باقی مانده.
این تقسیم برای کاهش تراکم جمعیتی و انتقال بخشی از فعالیت‌های دولتی به منطقه‌ای آرام‌تر انجام شد.
مزایای داشتن چند پایتخت
یکی از مهم‌ترین مزایای این ساختار، کاهش تمرکز بیش از حد قدرت و جمعیت در یک شهر است.
پایتخت‌های بسیار بزرگ معمولاً با ترافیک، آلودگی، گرانی و کمبود مسکن مواجه‌اند.
تقسیم کارکردهای حکومتی میان چند شهر، به توزیع بهتر منابع و فرصت‌ها کمک می‌کند.
از سوی دیگر، توسعه متوازن منطقه‌ای نیز از پیامدهای مثبت این سیاست است.
وقتی دولت در چند شهر حضور داشته باشد، هر یک از آن مناطق سهمی از بودجه، زیرساخت و توجه ملی دریافت می‌کند.
همچنین نماد وحدت ملی یکی دیگر از انگیزه‌های این تصمیم است.
در کشورهایی با تنوع قومی یا زبانی، تعیین بیش از یک پایتخت می‌تواند پیام روشنی از برابری و احترام متقابل میان اقوام ارسال کند.
در نهایت، از منظر امنیتی نیز این ساختار مزیت دارد.
تمرکز کامل حکومت در یک شهر، کشور را در برابر حملات یا بلایای طبیعی آسیب‌پذیر می‌کند.
تقسیم مراکز قدرت می‌تواند ریسک از دست دادن کنترل در شرایط بحرانی را کاهش دهد.
چالش‌ها و هزینه‌ها
البته داشتن دو یا چند پایتخت بی‌هزینه نیست.
دولت‌ها برای نگهداری ساختمان‌ها، جابه‌جایی کارمندان و هماهنگی میان ادارات در شهرهای مختلف، هزینه‌های قابل‌توجهی پرداخت می‌کنند.
ارتباط میان وزارتخانه‌ها و نهادها دشوارتر می‌شود و زمان تصمیم‌گیری ممکن است افزایش یابد.
از سوی دیگر، در ذهن شهروندان و حتی در اسناد رسمی، گاهی سردرگمی ایجاد می‌شود که «پایتخت واقعی» کدام است.
در کشورهایی مانند ساحل عاج، بسیاری از مردم هنوز آبیجان را پایتخت می‌دانند، در حالی که قانوناً یاموسوکرو این جایگاه را دارد.
این دوگانگی می‌تواند از نظر نمادین به ابهام منجر شود.
مشکل دیگر، انتقال ناتمام است.
در بسیاری از کشورها، دولت اعلام می‌کند قصد دارد پایتخت را منتقل کند، اما پس از چند سال، انتقال نیمه‌تمام می‌ماند و کشور عملاً دو مرکز سیاسی پیدا می‌کند.
این وضع، علاوه بر هزینه‌های مضاعف، موجب کندی روند تصمیم‌گیری نیز می‌شود.
پدیده‌ای با چهره‌های گوناگون
پدیده چندپایتختی را نمی‌توان صرفاً عجیب یا ناکارآمد دانست.
در واقع، این تصمیم در هر کشور بازتابی از تاریخ، جغرافیا و سیاست آن ملت است.
گاهی نشانه اختلاف‌های گذشته است، گاهی نشانه توسعه‌گرایی مدرن و گاهی راهی برای مدیریت تنوع قومی و فرهنگی.
در جهانی که شهرها روزبه‌روز بزرگ‌تر و جمعیت متمرکزتر می‌شوند، ایده توزیع قدرت میان چند مرکز، می‌تواند پاسخی هوشمندانه به چالش‌های قرن بیست‌ویکم باشد.
البته این مدل نیازمند مدیریت دقیق، بودجه مناسب و برنامه‌ریزی بلندمدت است.
در نهایت، داشتن بیش از یک پایتخت به خودی خود نه نشانه ضعف است و نه الزاماً برتری.
مهم این است که هر کشوری بتواند ساختاری متناسب با جغرافیا، فرهنگ و تاریخ خود انتخاب کند تا هم کارآمدی حکومت افزایش یابد و هم احساس مشارکت ملی در سراسر کشور تقویت شود.
به این ترتیب، شاید بتوان گفت پشت عنوان «دو پایتخت» نه صرفاً یک ویژگی اداری، بلکه داستانی از توازن، سیاست و هویت ملی نهفته است.
داستانی که از بولیوی تا آفریقای جنوبی و از سریلانکا تا مالزی، روایت‌های گوناگونی از آن وجود دارد.