«زخم خیابان» نشاندهنده دستاویزشدن احساسات نوجوانان در جریانهای سیاسی
کارشناس فرهنگی گفت: در «زخم خیابان» نگاهی واقعگرایانه به حوادث اجتماعی، زندگی نوجوانی را روایت میکند که در هیاهوی سیاسی احساسات صادقانهاش به ابزاری در دست جریانهای فرصتطلب تبدیل میکند.
به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «زخم خیابان» صبح یکشنبه، یازدهم آبانماه، با حضور جمعی از نویسندگان، ناشران و فعالان فرهنگی در شهر قم برگزار شد.
این برنامه به همت انتشارات معارف و در محل «کافه حس خوب» برگزار گردید.
در این نشست، حاضران به معرفی و بررسی تازهترین اثر داستانی «مهدی کرد فیروزجایی» با عنوان «زخم خیابان» پرداختند؛ روایتی از زندگی نوجوانی به نام شروین که در بستر حوادث اجتماعی سال ۱۴۰۱ با پرسشها و چالشهای شخصی و اجتماعی خود روبهرو میشود.
مراسم با حضور مهدی محمدیصومعه، مدیر انتشارات معارف، مهدی کردفیروزجایی، نویسنده اثر، سیدرضا موسوی واعظ، روایتگر از خاطرات اغتشاشات ۱۴۰۱، سیده عذرا موسوی، کارشناس فرهنگی، و سیده مارال بابایی، مجری و کارشناس برنامه همراه بود.
در بخش آغازین این نشست، سیده مارال بابایی، مجری و کارشناس برنامه، در سخنانی به اهمیت روایت داستانی از رویدادهای اجتماعی پرداخت و گفت: کتاب «زخم خیابان» اثری است که با ظرافت و دقت مهندسیشده به موضوعی مهم میپردازد؛ موضوعی که برای مخاطبان نوجوان، جذابیت و تازگی ویژهای دارد.
وی با اشاره به همزمانی برگزاری مراسم با سالگرد شهادت شهید آرمان علیوردی در آبان ۱۴۰۱ افزود: در این روزها یاد آن شهید مظلوم زنده میشود؛ جوانی که در بحبوحه اغتشاشات سال ۱۴۰۱ در شهرک اکباتان تهران به شهادت رسید.
این ایام برای من نیز یادآور خاطرات تلخی است، چراکه در همان سال بهعنوان یک دانشجوی دهههشتادی در رشته حقوق، در فضای دانشگاه و خیابانهای تهران با شرایط دشواری روبهرو شدم و به دلیل پوشش چادری خود، آزارها و رفتارهای ناخوشایندی را تجربه کردم.
بابایی در ادامه با اشاره به محتوای اثر خاطرنشان کرد: کتاب زخم خیابان نوشته آقای مهدی کرد فیروزجایی، نگاهی متفاوت به وقایع سال ۱۴۰۱ دارد و روایتگر داستان نوجوانی است که در میان هیاهوی آن روزها، تحتتأثیر فضای ملتهب جامعه قرار میگیرد و ناخواسته وارد مسیری میشود که با چالشها و تصمیمهای سخت روبهرو است.
این اثر بدون پردهپوشی و با نگاهی جزئینگر به وقایع آن دوران میپردازد و آن را از زاویه دید نسل دهههشتادی روایت میکند.
او در پایان ضمن قدردانی از نویسنده و ناشر اثر گفت: از خواندن این کتاب لذت بردم، زیرا تجربهای نزدیک و واقعی از آن ایام را در قالب داستانی روان بازگو میکند.
از آقای فیروزجایی برای نگارش این اثر سپاسگزارم و از انتشارات معارف نیز قدردانی میکنم که با رویکرد فرهنگی دقیق، انتشار چنین کتابهایی را در دستور کار خود قرار داده است.
مدیریت یک نشر، کاری دشوار و نیازمند شناخت فرهنگی عمیق است و به نظر من انتشارات معارف در این زمینه موفق عمل کرده است.
دختران و زنان ما با حفظ پوشش خود در واقع جهاد میکنند
در ادامه مراسم، مهدی محمدی صومعه، مدیر انتشارات معارف، با بیان اهمیت ترویج فرهنگ مطالعه در میان نسل جوان گفت: «جامعهای که میخواهد مسیر رشد و آگاهی را طی کند، ناگزیر باید به کتاب و کتابخوانی تکیه کند.
تمام تلاش ما در نشر معارف این است که نوجوانان و جوانان به کتاب علاقهمند شوند و از طریق مطالعه، درک عمیقتری از جهان پیرامون خود پیدا کنند.
او با اشاره به تجربه شخصی خود در تشویق فرزندانش به مطالعه افزود: همواره سعی میکنم کتابهایی را به خانه ببرم و به دخترم پیشنهاد کنم فقط بیست صفحه از آن را بخواند؛ جالب اینجاست که تقریباً هیچگاه پیش نیامده پس از خواندن بیست صفحه، ادامه کتاب را رها کند.
این یعنی جذابیت ذاتی کتاب میتواند مخاطب را با خود همراه کند.
محمدی صومعه در ادامه، با تأکید بر جایگاه اثر تازه منتشرشده زخم خیابان گفت: خوشحالیم که این کتاب در حوزه نوجوان منتشر شده و روایتی از دل وقایع سال ۱۴۰۱ را در قالب داستانی قابلدرک برای نسل جوان ارائه میدهد.
نویسنده با نگاهی صادقانه به اتفاقات آن دوران پرداخته و درک درستی از تأثیر هیجانات و احساسات نوجوانان در مواجهه با رویدادهای اجتماعی ارائه کرده است.
مدیر انتشارات معارف در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به حوادث آبان ۱۴۰۱، گفت: وقایع آن سال بیش از آنکه یک اعتراض صرف باشد، بازتابی از سوءاستفاده برخی جریانها از احساسات جوانان بود.
متأسفانه برخی تلاش کردند با شعارهای ظاهراً اجتماعی، بنیانهای فرهنگی و دینی جامعه را هدف بگیرند.
اسلام دینی است که زن را زنده کرد و به او جایگاه بخشید؛ دینی که در زمانی ظهور کرد که دختران را زنده بهگور میکردند و زن را بیارزش میدانستند.
چنین دینی نمیتواند مخالف آزادی یا کرامت زن باشد.
وی در ادامه با اشاره به برخی نمونههای تاریخی و اجتماعی خاطرنشان کرد: در بسیاری از کشورها جنبشهایی به نام آزادی زنان شکل گرفت، اما در نهایت سرنوشت آنها چیزی جز سوءاستفاده و انحراف نبود.
نمونهاش جنبشهایی است که با شعارهای فریبنده آغاز شدند و امروز بنیانگذارانشان در کشورهای غربی به فعالیتهای تجاری یا تبلیغاتی مشغولند، در حالی که ملتهایشان درگیر بحرانهای انسانیاند.
این تجربهها نشان میدهد دشمنان دقیقاً میدانند کدام نقطه از جامعه را باید هدف بگیرند، و آن نقطه “زن و خانواده” است.
محمدی صومعه با تأکید بر نقش محوری زن در تربیت و استحکام خانواده تصریح کرد: زن جایگاه ویژهای در فرهنگ اسلامی دارد.
امام خمینی(ره) فرمودند: مرد از دامن زن به معراج میرود؛ یعنی اگر زن در جامعه دچار انحراف شود، خانواده و جامعه نیز آسیب میبیند.
وقایع سال ۱۴۰۱ نیز از همین نقطه آغاز شد؛ از تغییر نگاه بخشی از جامعه نسبت به ارزشهای فرهنگی که در نهایت با مداخله دشمنان خارجی گسترش یافت.
او با اشاره به محتوای کتاب زخم خیابان افزود: در این اثر، بخشی از واقعیتهای همان دوران بازآفرینی شده است؛ دورانی که به تعبیر من، نوعی شورش فرهنگی از سوی قشر مرفه و طبقه متوسط جامعه علیه ارزشهای بومی بود.
نویسنده بهدرستی نشان داده که چگونه یک نوجوان ساده و احساساتی ممکن است در برابر جریانهای رسانهای و هیجانات اجتماعی دچار خطا شود و مسیر نادرستی را انتخاب کند.
مدیر نشر معارف در ادامه خطاب به حاضران گفت: نسل امروز ما نسلی نتیجهمحور است؛ نسلی که میخواهد همهچیز را سریع تجربه کند و زود به نتیجه برسد.
این ویژگی در کنار هیجانات طبیعی نوجوانی، میتواند مورد سوءاستفاده جریانهای فکری قرار گیرد.
بنابراین باید با زبان درست و از مسیر فرهنگ، آگاهی را در میان نسل جوان تقویت کرد؛ یکی از همین مسیرها ادبیات داستانی است که کتاب زخم خیابان نمونه موفقی از آن است.
او در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به مسئله حجاب و جایگاه آن در جامعه گفت: حجاب فقط یک پوشش نیست، بلکه نمادی از هویت فرهنگی و دینی ماست.
آنچه دشمنان دنبال میکنند، تغییر در پوشش ظاهری نیست؛ هدف نهایی، تضعیف ایمان، خانواده و انسجام فرهنگی جامعه ایرانی است.
در حالی که بسیاری از کشورهای غربی امروز به ارزش پوشش بازگشتهاند و جنبشهای جدیدی برای حفظ کرامت زن شکل گرفته است، متأسفانه برخی در کشور ما همان مسیری را میروند که آنها سالها پیش از آن بازگشتهاند.
محمدی صومعه ادامه داد: دختران و زنان ما با حفظ پوشش خود در واقع جهاد میکنند؛ جهادی که اگر در این مسیر حتی آسیب ببینند، اجر شهید دارند.
آنها نهفقط از خود، بلکه از جامعهای دفاع میکنند که با ارزشهای الهی زنده است.
وی در پایان با اشاره به پیوند میان فرهنگ و سیاست خاطرنشان کرد: سیاست از زندگی جدا نیست؛ هر کس که در جامعه زندگی میکند، ناخواسته درگیر تصمیمات سیاسی است.
اما گفتوگو از مسیر فرهنگ و کتاب، شیرینترین و سالمترین نوع تعامل سیاسی است.
مطالعه کتاب، گفتوگویی آرام و تأملبرانگیز با اندیشههاست.
به همه نوجوانان توصیه میکنم کتاب زخم خیابان را بخوانند تا درک عمیقتری از حوادث سال ۱۴۰۱ و جایگاه خود در این تحولات به دست آورند.
تناقضی میان شعار و واقعیت، میان ادعای آزادیخواهی و خوشحالی از مرگ انسانها
مهدی کردفیروزجایی، نویسنده کتاب «زخم خیابان» در این نشست گفت: اینکه سوژه از کجا آمد، برای من ماجرای مفصلی دارد.
از روزی که ایده این کتاب به ذهنم رسید تا امروز، خاطرات و تجربههای زیادی را با آن پشت سر گذاشتم.
روزی که تصمیم گرفتم جدیتر به سراغ نوشتن اثری درباره اغتشاشات بروم، اوایل مهر سال ۱۴۰۱ بود و در تهران بودیم.
آن روز را بهعنوان روز اعتراضات دانشجویی نامگذاری کرده بودند.
دفتر کار ما در خیابان انقلاب بود و با این خیابان کمتر از صد متر فاصله داشت.
در عرض خیابان انقلاب، خیابانی هست به نام شهدای ژاندارمری.
معترضان از سمت انقلاب شعار میدادند و مأموران که به دنبالشان میآمدند، آنها به خیابان شهدای ژاندارمری میرفتند و در آنجا راهپیمایی خود را ادامه میدادند.
او ادامه داد: آن روز برای نخستین بار بود که علناً شعارهای ضد انفقلابی را شنیدیم و هیچ کاری از دستمان برنمیآمد.
دوستانمان خیلی عصبانی و برافروخته بودند، اما واقعاً صلاح نبود کسی کاری انجام دهد.
برای من آن روز بسیار سخت گذشت.
همان لحظه بود که ایده این کار در ذهنم شکل گرفت.
فیروزجایی درباره شناخت خود از نسل دهه هشتادی گفت: درست است که من دهه هشتادی نیستم و متولد ۱۳۵۸ام، اما بیارتباط با آن نسل هم نیستم.
دختری دهه نودی دارم و به اندازه جمع حاضر، برادرزاده و خواهرزادههایی از دهههای هفتاد و هشتاد دارم.
ارتباط نزدیکی با آنها دارم و مسائلشان را دنبال میکنم.
برای نوشتن این اثر، حتی با یکی از دهه هشتادیهایی که درگیر ماجرا بود و بازداشت شده بود، گفتوگویی مفصل انجام دادم.
بههرحال نویسنده اگر تجربهای را از نزدیک نداشته باشد، باید آن را کشف کند.
با تحقیق، پژوهش میدانی یا مطالعه میتواند نسبت به موضوع به شناخت برسد و برای من این کار غیرممکن نبود.
او با اشاره به لزوم استفاده از طنز در روایتهای تلخ افزود: یکی از اصول درامنویسی این است که داستانهای تلخ و سخت، باید برای مخاطب قابل تحمل شوند.
این اتفاق زمانی میافتد که نویسنده از چاشنی طنز استفاده کند.
در فرایند نوشتن کارهای تلخ، میگویند از "نمک طنز" استفاده شود.
این یک قاعده کلی است.
جدا از ماجرای اغتشاشات، بعضی از اتفاقات خودش ذاتاً طنز تلخ دارد؛ اتفاق خندهدار تلخ.
اغتشاشات ۱۴۰۱ هم پشتوانه رسانهای مشخصی داشت.
عقبه اصلی آن، شبکه ایران اینترنشنال بود و در کنار آن منوتو، بیبیسی و برخی رسانههای داخلی و صفحات مجازی فعال بودند.
آنهایی که در میدان بودند، شعار آزادی زن و ایران را میدادند، اما در جنگ ۱۲روزه، همین افراد علیه مردم ایران ابراز خوشحالی کردند؛ از اینکه ایرانی هدف قرار گرفته است.
فرقی نداشت آن ایرانی، شهید حاجیزاده باشد یا کودکی که در آغوش مادرش جان باخت.
این خودش یکی از همان طنزهای تلخ روزگار است؛ تناقضی میان شعار و واقعیت، میان ادعای آزادیخواهی و خوشحالی از مرگ انسانها.
فیروزجایی در بخش دیگری از سخنانش گفت: هر نویسندهای باید بداند که اساساً چیزی به نام رمان تمامشده وجود ندارد.
حتی به آثار بزرگی مثل تولستوی هم میتوان ایراد گرفت.
وقتی نویسنده کاری را مینویسد و منتشر میکند، ممکن است دیگران بگویند اگر فلان نکته رعایت میشد، بهتر بود.
همین اتفاق برای من هم افتاد.
بعد از انتشار اثر، تصورم این بود که دوستان در وزارت ارشاد خواهند گفت فلان بخش را اصلاح کن، اما برخلاف انتظار، رفتند سراغ نقاط قوت اثر و دقیقاً همان بخشهایی را که بهزعم من نقطه قوت بودند، حذف کردند.
حتی بخشهایی که خودم تصور میکردم نیاز به اصلاح دارد، مورد اشاره آنها قرار نگرفت.
نوجوانان امروز همچون قناری معدن هستند
سیده عذرا موسوی، کارشناس فرهنگی، در نشست رونمایی از کتاب «زخم خیابان» با اشاره به ساختار روایی این اثر گفت:داستان زخم خیابان دو خط روایی دارد.
یکی از آنها در زمان حال اتفاق میافتد و ماجرای پسر نوجوانی به نام شروین را روایت میکند که از طریق رسانهها و افراد حاضر در اغتشاشات میشنود یکی از دوستانش، شباهنگ، در جریان اعتراضات دستگیر و مورد تعرض قرار گرفته است.
این خبر شروین را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد و او تصمیم میگیرد برای گرفتن حق دوستش همراه معترضان به خیابان برود.
در ادامه اما درگیر ماجراهایی پیچیده میشود.
خط دیگر داستان به نوجوانی ۱۷ ساله به نام منصور اختصاص دارد که در یکی از روستاهای شمال کشور زندگی میکند.
او به دختری هممحلی به نام شهلا علاقهمند است و پس از بروز اتفاقاتی تصمیم میگیرد برای تغییر مسیر زندگیاش به سربازی برود.
خواننده در طول داستان با سرنوشت این دو نوجوان و مسیر فکری و احساسی آنها آشنا میشود.
موسوی در ادامه افزود:یکی از پدیدههای قابل توجه در وقایع سال ۱۴۰۱ حضور نوجوانان زیر ۱۸ سال در خیابانها بود؛ چیزی که در اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ سابقه نداشت.
در آن سالها بیشتر شرکتکنندگان جوانان ۱۸ تا ۲۵ ساله بودند، اما در سال ۱۴۰۱ حتی ۱۵ سالهها هم وارد صحنه شدند.
چرا این اتفاق افتاد؟
یکی از دلایلش گسترش ارتباط نوجوانان با رسانههاست.
در کتاب مینیمالیسم دیجیتال اشاره شده که بر اساس پژوهشی در آمریکا، نوجوانان به طور میانگین روزانه ۱۰ ساعت از وقت خود را صرف استفاده از رسانه میکنند.
در دوران کرونا این ارتباط شدت گرفت و بسیاری از نوجوانان برای حضور در کلاسهای آنلاین صاحب گوشی تلفن همراه شدند.
از آن پس، رسانه مجازی به بخش جداییناپذیر از زندگی آنها تبدیل شد.
او توضیح داد:زمانی که اغتشاشات سال ۱۴۰۱ رخ داد، خبری در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر اینکه حکومت موجب مرگ مهسا امینی شده است.
این خبر بدون بررسی و منبع دقیق، مانند جرقهای در ذهن نوجوانان عمل کرد؛ درست همانند اتفاقی که در داستان زخم خیابان میافتد، وقتی شروین میشنود به دوستش جفا شده و تصمیم میگیرد برای گرفتن حق او به خیابان برود.
کارشناس فرهنگی با اشاره کتاب مینیمالیسم دیجیتای گفت: در کتاب مینیمالیسم دیجیتال اصطلاحی با عنوان "قناری معدن" وجود دارد که به گروههایی اشاره میکند که زودتر از دیگران نسبت به خطرات واکنش نشان میدهند.
در اوایل قرن بیستم، کارگران معدن با خود قناری میبردند تا اگر گاز سمی در فضا پخش شد، از رفتار قناری خطر را تشخیص دهند.
امروز نوجوانان ما همان قناریهای معدناند؛ زودتر از دیگران به اخبار واکنش نشان میدهند، اما در معرض بیشترین آسیب نیز هستند.
موسوی ادامه داد: ور جریان وقایع ۱۴۰۱، برخی نوجوانان و جوانان با نیت عدالتخواهی و مبارزه با فساد به خیابانها آمدند و فکر میکردند میتوانند صدای خود را به گوش حاکمیت برسانند، اما عدهای از جریانهای سیاسی از این احساسات پاک سوءاستفاده کردند تا اهداف خود را پیش ببرند.
همین مسئله سبب شد که حکومت با تجمعات بهعنوان یک حرکت براندازانه برخورد کند، در حالی که بسیاری از نوجوانان، از سر احساسات و بیتجربگی وارد ماجرا شده بودند اما افرادی در پشتسر آن ها به دنبال سواستفاده بودند.
او درباره بازتاب این مفهوم در کتاب گفت: در زخم خیابان نویسنده بهخوبی این لایه پنهان را نشان داده است.
شروین نوجوانی است که میخواهد حقطلب باشد و با ظلم مبارزه کند، اما نمیداند از احساساتش بهرهبرداری میشود.
در بخشی از داستان، شروین به تشویق افراد حاضر در صحنه تصمیم میگیرد از داربستی بالا برود و به بنر شهید سلیمانی صدمه بزند.
اما همان کسانی که او را تحریک کردهاند، در پایین داربست ایستادهاند و آن را تکان میدهند تا سقوط کند.
این تصویر استعاری نشان میدهد که چگونه برخی جریانها از شور و صداقت جوانان برای مقاصد خود استفاده کردند.
او افزود: وقتی شروین دستگیر میشود و در بازجوییها با قاضی روبهرو میشود، تازه به عمق ماجرا پی میبرد و متوجه میشود کسانی که خود را مدافع آزادی مینامیدند، در واقع او را قربانی اهداف سیاسی خود کردهاند.
این بخش از داستان یادآور واقعیت تلخ نوجوانانی است که در جریان آن حوادث، بدون شناخت کافی از پشتپرده ماجرا، وارد بازیای شدند که طراحی آن در جایی دیگر بود.
موسوی در بخش دیگری از سخنانش به نقش رسانه و کتاب در تربیت فکری نوجوانان اشاره کرد و گفت:چرا آقای فیروزجایی تصمیم گرفتند چنین کتابی بنویسند؟
چون نوجوان امروز بیش از هر زمان دیگری با تلفن همراه و فضای مجازی درگیر است و شاید کتاب آخرین رسانهای باشد که بتواند او را از دنیای بیپایان شبکهها جدا کند.
زخم خیابان در همان روزهای پرالتهاب سال ۱۴۰۱ نوشته شد و هرچند انتشارش با تأخیر مواجه گردید، امسال دوباره تجدید چاپ شد تا فرصتی برای گفتوگو درباره آن دوره فراهم شود.
او با اشاره به اهمیت مطالعه گفت: وقتی نوجوانان خبرها را فقط در فضای مجازی میبینند، اغلب بدون تحلیل عبور میکنند.
اما وقتی کتاب میخوانند، با اندیشه و نگاه نویسنده همراه میشوند و فرصت مییابند درباره رویدادها تأمل کنند.
همانطور که در این رمان، نویسنده تلاش کرده علاوه بر روایت داستان، تفکری را منتقل کند؛ تفکر درباره شناخت حقیقت در میان انبوه خبرها.
در پایان موسوی با اشاره به بخشی از داستان که خواهر شروین از پدر و مادرش درباره بخشیده شدن او میپرسد، گفت: این بخش ما را به یاد مفهومی عمیق میاندازد؛ اینکه نباید میان شهید و مردم جدایی قائل شویم.
شهدا متعلق به همه ملتاند.
همانگونه که جوانان دهه شصت برای دفاع از کشورشان جان دادند تا ما امروز در امنیت زندگی کنیم، ما نیز نباید نسبت به آرمانهای آنها بیتفاوت باشیم.
کسی که نسبت به سرزمینش بیمهری میکند، در واقع به ریشههای خود آسیب میزند.
او در پایان تأکید کرد: کتاب زخم خیابان به نوجوانان یادآوری میکند که پیش از تصمیمگیری درباره مسائل اجتماعی و سیاسی، باید از زاویه آگاهی و شناخت به آنها نگاه کنند.
این رمان فرصتی است برای تأمل در معنای عدالت، آگاهی و مسئولیت اجتماعی در دوران رسانههای بیانتها.