تصویری غم‌انگیز از پدر صابر کاظمی
غم، اندوه، دلهره، بغض و اشک؛ برای توصیف حال و روز اینو روزهای پدر صابر کاظمی واژه کم می‌آوریم.
غم، اندوه، دلهره، بغض و اشک؛ برای توصیف حال و روز اینو روزهای پدر صابر کاظمی واژه کم می‌آوریم.
کد خبر: 745131 | ۱۴۰۴/۰۸/۱۱ ۰۰:۰۱:۰۰
ورزش ایران این روزها با یکی از تلخ‌ترین و شوک‌برانگیزترین خبرهای سال‌های اخیر روبه‌روست؛ خبری که نام صابر کاظمی، ستاره جوان والیبال کشور را دوباره بر سر زبان‌ها انداخته است.
به گزارش ورزش سه، دو هفته پیش بود که گزارش‌هایی از به‌کما رفتن صابر کاظمی در محل اقامتش در قطر منتشر شد؛ بازیکنی که قرار بود در فصل جدید لیگ قطر با پیراهن باشگاه الریان به میدان برود.
حادثه‌ای که هنوز دلایل دقیق آن مشخص نیست، جامعه والیبال را در بهت فرو برد.
در ساعات نخست پس از حادثه، روایت‌های متفاوتی از علت این اتفاق مطرح شد.
برخی منابع از عارضه مغزی خبر دادند، بعد از آن باشگاه الریان دلیل را عارضه قلبی عنوان کرد و در نهایت، فرضیه‌ای مبنی بر برق‌گرفتگی نیز در رسانه‌ها منتشر شد.
اما آنچه از همه مهم‌تر است، نه دلیل حادثه بلکه وضعیت کنونی این بازیکن جوان است.
صابر کاظمی پس از انتقال از دوحه به تهران، در بیمارستان پیامبران بستری شد و تحت معاینات دقیق تیمی از پزشکان ایرانی قرار گرفت.
خانواده و هوادارانش در تمام این مدت امیدوار بودند که شرایط جسمی او بهبود یابد و به هوش بازگردد.
با این حال، در روزهای اخیر خبر دردناکی منتشر شد؛ کمیسیون پزشکی بیمارستان پیامبران به‌طور رسمی اعلام کرد که صابر کاظمی دچار مرگ مغزی شده است.
خبری که باورش برای خانواده، دوستان و میلیون‌ها هوادار ورزش بسیار دشوار بود.
اکنون تنها چیزی که باقی مانده، امید است؛ امید به معجزه‌ای که شاید بتواند این ستاره جوان والیبال ایران را از مرگ بازگرداند.
پزشکان می‌گویند احتمال بازگشت از مرگ مغزی صفر است، اما اطرافیان او هنوز باور دارند که معجزه ممکن است رخ دهد.
امروز در آی‌سی‌یو شماره ۲ بیمارستان پیامبران، صحنه‌ای عمیق و تأثربرانگیز شکل گرفت.
پدر صابر کنار تخت پسرش نشسته بود، دستان او را می‌بوسید و با زبان ترکمنی آرام در گوشش زمزمه می‌کرد: «پاشو پسرم… لطفاً پاشو».
این جمله ساده، تکراری‌ترین و در عین حال دردناک‌ترین صدایی بود که در اتاق شنیده می‌شد.
دقایقی بعد، احمد دنیامالی، وزیر ورزش و جوانان، برای عیادت از صابر کاظمی به بیمارستان آمد.
وقتی به بالای سر او رسید، پدر صابر دیگر نتوانست بغضش را کنترل کند.
او وزیر را در آغوش گرفت و در میان اشک‌های بی‌امان گفت: «فقط دعا کنید پسرم برگردد».
لحظه‌ای که فضای بخش را در سکوتی سنگین و غم‌انگیز فرو برد.
حالا همه ایران چشم‌انتظار خبری معجزه‌آسا از اتاق آی‌سی‌یو شماره ۲ بیمارستان پیامبران است.
همه امیدوارند که برخلاف تمام احتمالات علمی، یک معجزه رخ دهد؛ معجزه‌ای که دوباره لبخند را به چهره پدری داغ‌دیده بازگرداند و صابر کاظمی را به زندگی و والیبال برگرداند.