مصرف انرژی در ایران فاجعه است؛ ریشه بحران انرژی در کشور
رئیس یازدهمین کنفرانس سوخت و احتراق وضعیت مصرف انرژی در ایران را فاجعهبار توصیف کرد و علت آن را سیاستگذاریهای نادرست، ضعف نظارت و نبود آموزش فراگیر دانست.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، صادق تابع جماعت در مراسم افتتاحیه یازدهمین کنفرانس سوخت و احتراق ایران، با اشاره به دغدغه مقامات کشور درباره «ناترازی انرژی»، این واژه را از منظر تخصصی گمراهکننده خواند و تأکید کرد: مشکل اصلی کشور در حوزه انرژی، بهرهوری پایین و مصرف بیش از حد انرژی است.
وی با ارائه دادههای مقایسهای (ایران، آلمان، ترکیه، ایتالیا، ژاپن، آمریکا و عربستان) که بر مبنای GDP، جمعیت و کل مصرف انرژی تنظیم شده بود، گفت: شکاف عمیقی بین ایران با کشورهای توسعهیافته در این حوزه وجود دارد.
شاخصهای تکاندهنده بهرهوری
تابع جماعت با تأکید بر اینکه نزدیک به ۹۸ درصد منابع اولیه انرژی در ایران از سوختهای هیدروکربنی و از طریق احتراق تأمین میشود، افزود: در حالی که این نسبت در جهان ۸۶ درصد است.
رئیس انجمن احتراق ایران با اشاره به دو شاخص کلیدی برای سنجش وضعیت انرژی کشور تاکید کرد: یکی از این شاخصها GDP به ازای هر واحد انرژی مصرفی میباشد.
این شاخص نشان میدهد ایران در ازای هر میلیون تن انرژی نفت مصرفی، تنها ۱.۴ واحد GDP تولید میکند.
در مقابل، آلمان با جمعیتی مشابه، این رقم را ۱۹.۳، ترکیه ۷.۸، و ایتالیا ۱۲.۶ اعلام کردهاند.
به عبارت دیگر، آلمان با مصرف انرژی مشابه ما، ۱۳ برابر GDP بیشتری تولید میکند.
وی شاخص دوم را نیز شدت انرژی دانست و اظهار کرد: این شاخص که میزان انرژی مصرفی به ازای هر واحد GDP را میسنجد، وضعیت بحرانیتری را نشان میدهد.
شدت انرژی ایران ۷۶۲ واحد است، در حالی که این رقم برای آلمان ۵۰ و برای ترکیه ۱۲۷ است.
این بدان معناست که کشورهایی مانند ایتالیا ۲۳.۸ برابر و آلمان ۱۵.۲ برابر کمتر از ایران انرژی مصرف میکنند تا به ازای هر دلار GDP دست یابند.
فاجعه در مصرف انرژی و ریشههای آن
رئیس انجمن احتراق وضعیت موجود را «فاجعه در مصرف انرژی» توصیف کرد و اظهار کرد: اگر من بودم، باید وضعیت اضطراری در کل کشور اعلام میکردم و همه کارها را تعطیل میکردیم تا این مشکل حل شود.
وی ریشههای اصلی این چالش بزرگ را در سه محور خلاصه کرد: یکی از این محورها سیاستگذاریهای نادرست یا پذیرش این واقعیت که مسیر سیاستگذاریها و اقدامات اجرایی تاکنون اشتباه بوده است.
راندمان پایین یا ضعف شدید در راندمان نیروگاهها، تأسیسات گرمایشی (که بخاریهای تولیدی داخل کشور نیز راندمان فاجعهباری دارند) و هدررفت انرژی در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی (مانند فلرها) به عنوان محور دوم و در نهایت عدم وجود مسئولیتپذیری متمرکز یا نبود نهاد یا مسئولی که پاسخگوی این تفاوت فاحش بهرهوری با سایر کشورها باشد نیز محور سوم این چالشها محسوب میشود.
راه حل در آموزش و اراده ملی است
تابع جماعت ضمن تأکید بر اینکه راه حلها جدید نیستند و در دسترس هستند، مشکل اصلی را در ناآگاهی و عدم اراده برای اجرای آنها دانست و تأکید کرد: مهمترین راه حل، آموزش فراگیر در تمام سطوح کشور، از سیاستگذاران و مدیران تا کارشناسان صنعت و عموم مردم است.
وی با اشاره به حضور هزاران استاد در حوزه حرارت و انرژی در دانشگاهها، از عدم ارجاع کافی مسائل ملی به این ظرفیت علمی انتقاد کرد و افزود: آموزش باید فراگیر باشد؛ سیاستگذاران ما در مورد معضلات کشور آموزش ندیدهاند.
این استاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر نبود نقشه راه مشخص و علمی برای سرمایهگذاری و سیاستگذاری هوشمندانه در زمینه انرژی را به عنوان چالشی بزرگ دیگر مطرح کرد و گفت: این موضوع مانع از پیگیری و اصلاح عقبماندگیها در برنامههای بلندمدت میشود.
رئیس انجمن احتراق ایران با اشاره به دادههای مقایسهای که نشاندهنده مصرف بیش از حد انرژی در ایران نسبت به تولید ناخالص داخلی (GDP) بود، ریشه این وضعیت را «سیاستگذاریهای نادرست اجرایی» دانست که تا امروز اعمال شده است.
وی با برشمردن مصادیق این ناکارآمدی، به راندمان پایین در بخشهای مختلف اشاره کرد و گفت: یکی از این بخشها تأسیسات گرمایشی میباشد.
رئیس انجمن احتراق ایران با انتقاد شدید از تولید بخاریهایی با «راندمان فاجعهبار» اعلام کرد: علیرغم هشدارهای فنی، هیچ نهادی جلوی تولید و عرضه این محصولات پرمصرف را نمیگیرد.
رئیس یازدهمین کنفرانس سوخت و احتراق در خصوص هدررفت صنعتی نیز گفت: هدررفت انرژی در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، از جمله از طریق مشعلهای (فلرها)، همچنان ادامه دارد.
تابع جماعت ادامه داد: به نظر میرسد در کشور «هیچ نهادی سازمان یا مسئولی» وجود ندارد که به طور مشخص پاسخگوی این اختلاف ۱۳ برابری در تولید GDP به ازای انرژی مصرفی با کشورهایی مانند آلمان باشد.
وی با اشاره به مقایسه مصرف مطلق انرژی با چین توسط برخی مسئولین، تأکید کرد: شاخصهای بهرهوری نشان میدهد وضعیت چین بهتر از ایران است، در حالی که جمعیت آن چند برابر ماست.
این در حالی است که راه حلها جدید نیستند، بلکه مواردی هستند که باید مجدداً مرور شوند و نیازمند اراده ملی هستند.
ضرورت آموزش فراگیر
تابع جماعت، آموزش را ضعیفترین حلقه در زنجیره حل مشکلات کشور دانست و با ذکر مثالی از ژاپن که کودکان ۶ ساله تا افراد ۸۰ ساله نسبت به اقدامات ضروری در زمان زلزله آگاهی کامل دارند، بیان کرد: در ایران، حتی استادان دانشگاه نیز ممکن است در مورد مدیریت بحرانها آموزش کافی ندیده باشند.
این کمبود آموزش باید شامل سیاستگذاران، مدیران، کارشناسان صنعت و مردم عادی شود.
سرمایهگذاری و سیاستگذاری علمی هوشمندانه
وی ادامه داد: برای حل این بحران بزرگ، کشور فاقد یک نقشه راه مشخص و علمی است.
این نقشه راه باید اقدامات پله به پله را برای جبران عقبماندگیها تعیین کند؛ مثلاً اگر ایران ۱۳ پله از آلمان عقبتر است، باید برای رسیدن به جایگاه مطلوب، پیشرفت سالانه مشخصی را هدفگذاری کند.
وی تأکید کرد که حتی اگر دولت مجبور شود مهمترین وامها را برای اجرای این راهکارها جذب کند، سودآوری آن برای کشور چندین برابر خواهد بود.