نکوداشتی برای هنرمند مولف ایران؛ معاصر بودن امتیاز آثار تقوایی است
مراسم یادبود زندهیاد ناصر تقوایی نویسنده و کارگردان سینما در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار مهر، مراسم یادبود زندهیاد ناصر تقوایی نویسنده و کارگردان سینما عصر سه شنبه ششم آبان در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این مراسم هنرمندانی همچون تهمینه میلانی، رخشان بنیاعتماد، علیرضا داوودنژاد، مرضیه وفامهر، حبیب اسماعیلی، محسن امیریوسفی، بهزاد خداویسی، مارال بنی آدم، علی سرابی، امیررضا معتمدی، نگار اسکندرفر، احمد امینی، علیرضا حسینی، امیر اسفندیاری، غلامرضا موسوی، تورج اصلانی، مجید برزگر، فرزین محدث، علی رویینتن، علیرضا نجفزاده، هوشنگ گلمکانی، سعید پورصمیمی، دانش اقباشاوی، سامان سالور، امیر اثباتی، سیفالله صمدیان و ...
حضور داشتند.
در ابتدای این برنامه ویدئویی از صحبتهای زندهیاد تقوایی پخش شد که در آن تصاویری از بهرام بیضایی نیز وجود داشت و با واکنشهای حاضران همراه بود.
مجید برزگر اجرای این مراسم را برعهده داشت و سپس پیام ویدئویی از بهرام بیضایی نویسنده و کارگردان پخش شد.
در ادامه محسن امیریوسفی نماینده کانون کارگردانان سینمای ایران گفت: آقای تقوایی شما گفته بودید تا زمانی که مجبور به گرفتن اجازه باشم، فیلم نمیسازم اما در ششمین روز درگذشت شما کانون کارگردانان و ۲ صنف دیگر خواستار حذف پروانه ساخت شدند که نقطه امیدی کوچک برای سینما بود.
در هشتمین روز درگذشت شما ۱۶ صنف سینمایی دیگر نیز خواستار حذف پروانه ساخت و پایان ممیزی در فیلمنامه شدند. آقای تقوایی ۱۹ صنف سینمایی همصدای هم گفتند که پروانه ساخت و ممیزی فیلمنامه تاثیری منفی در سینما دارد، اتفاقی که اگر زودتر رخ داده بود ما شاهد تماشای فیلمهای بیشتری از شما و کارگردانان دیگر بودیم.
در ادامه اصغر فرهادی در پیامی ویدئویی گفت: در این چند روزی که آقای تقوایی را از دست دادیم خیلی درباره آثار و شخصیت و تصمیمی که ایشان برای کار نکردن گرفت، گفته شد اما تنها نکته ای که من میخواهم بگویم این است که آقای تقوایی همواره جایگاه ویژه ای در ذهن من داشتند زیرا از معدود سینماگرانی هستند که بسیار در دوران خودشان معاصر بودند یعنی ما میتوانیم آثارشان را به دیگران و مخصوصا به نسلهای دیگر پیشنهاد کنیم.
فیلمهای تقوایی همچنان دغدغه امروز است
این کارگردان تاکید کرد: نسلهای مختلف میتوانند فیلمهای آقای تقوایی را درک کنند و به همان اندازه ما، درگیر فیلم شوند.
به طور مثال نسلهای مختلف سریال «دایی جان ناپلئون» را تماشا کرده و برایشان دغدغه شده است.
فیلمهای آقای تقوایی همچنان دغدغه امروز است و این معاصر بودن امتیاز ویژهای برای آقای تقوایی ایجاد کرده است.
فرهادی افزود: آقای تقوایی جزو معدود نویسندگان کشور ما است که در پرداخت و خلق شخصیتهای فرعی توانایی ویژهای دارند.
ما معمولا آثار را با شخصیتهای اصلی به یاد میآوریم اما در فیلم «ناخدا خورشید» وزن شخصیتهای فرعی دقیقا مانند شخصیتهای اصلی است.
این فیلمساز گفت: فیلم «ای ایران» یک ویژگی خاص برای من دارد و آن هم سکانس پایانی فیلم است.
در سکانس پایانی وقتی اهالی روستا پیروز میشوند و برای شادی به کوچه و خیابان میآیند همه افراد در یک جهت حرکت میکنند و معلم و دانش آموزان در همه پلانها در جهت مختلف حرکت میکنند.
اینکه بسیار ظریف و غیرمستقیم چنین حرفی بزنی مهارت ویژهای نیاز دارد و شاهدی بر معاصر بودن فیلمهای آقای تقوایی است.
سپس علیرضا داوودنژاد بیان کرد: سینما و رسانه ما ورشکسته است و این ورشکستگی منظومه هنری - رسانهای ما آن روی سکه منزوی کردن و محروم کردن تقوایی از فیلم ساختن و مخاطب بود.
اگر ما کشوری داشتیم که مدیریت منابع انسانی خلاقی داشت کیارستمی بر اثر اشتباه پزشکی از دنیا نمیرفت، پوراحمد با دست و پای شکسته آویزان نمیشد، مهرجویی و زنش تکه و پاره نمیشدند و مرد بزرگی مانند تقوایی چندین سال خانهنشین نمیشد.
وقتی چنین بلاهایی سر دانایان سینما میآید چگونه میتوان انتظار داشت که یک رسانه صوتی و تصویری ورشکسته نشود؟
این کارگردان بیان کرد: من به تازگی از تعبیر «دانایی سینمایی» استفاده میکنم.
«دانایی سینمایی» از عشق سرچشمه میگیرد، از اینکه تو در مقابل چیزی گم شوی.
عشق باعث میشود که خوب ببینی، بشنوی و آدمها را دوست داشته باشی. سینما به نوعی لمس جاودانگی است و تو میتوانی دنیا را درون یک قاب ببینی به همین دلیل دانایی سینمایی با عکاسی و قاببندی همراه است.
وی افزود: ناصر تقوایی میگفت که اگر «کاغذ بیخط»زندگی نباشد، زندگی باید روی چه چیزی نوشته شود؟
گویا او مرگ را هم دوست داشت.
تقوایی بر دوگانه هنر و رسانه غلبه کرد
این هنرمند تاکید کرد: منظومه هنری-رسانهای ما ورشکسته است زیرا تفکیک هنر و رسانه را متوجه نمیشوند.
هنر یک محصول انسانی است و با رسانه که یک سازمان پشت آن است تفاوت دارد.
آقای تقوایی میگفتند که من برای کسی فیلم نمیسازم.
او که «دانایی سینمایی» دارد و تمام مسیر را با پشتکار و مرارت و سختی طی کرده است بر دوگانه هنر و رسانه غلبه کرد چیزی که ما همین الان نیز با آن دچار چالش هستیم.
رضا علامهزاده سپس در پیامی ویدئویینام و یاد ناصر تقوایی را گرامی داشت.
مرضیه وفامهر در ادامه روی صحنه آمد و گفت: خوشبخت کسانی که کردار، گفتار و پندارشان در راه حق و برای حق است و بدبخت کسانی که کردار، رفتار و گفتارشان در انکار حق است.
یک بار در مراسمی، برای تقوایی در جایی که خودش حضور نداشت دست زدند، من به او گفتم که ناصر جان مردم تو را خیلی دوست دارند.
گفت که من هم مردم را دوست دارم.
من حتی یک پلان در فیلمهایم نگذاشتم که به ضرر مردم باشد.
وی افزود: او برای عوام فیلم نمیساخت زیرا میدانست که در خیر و مصلحت عوام نیست که امروز برایش دست بزنند اما فردا متوجه شوند که بازیچه قرار گرفتهاند.
او خیر بلندمدت مردم را میدید و برای خیر بلندمدت مردم کار میکرد حتی اگر فهمیده نمیشد.
احمدرضا نوری یکی از شاگردان ناصر تقوایی درسگفتارهایی از او را به نام «حقیقت واقعیت» گردآوری کرده است که به زودی منتشر میشود.
وفامهر در ادامه بخشهایی از این کتاب را خواند.
سپس پیام ویدئویی جعفر پناهی پخش شد که وی در بخشی از پیامش گفت: متاسفم که نتوانستم امروز کنارتان باشم.
آقای تقوایی برای من فقط یک فیلمساز نیست بلکه او حافظه سینمای ایران است.
شاید خیلی زمان ببرد که سینمای ایران یک تقوایی دیگر را به خود ببیند اما ما هرگز ناصر تقوایی را از یاد نمیبریم.
در ادامه پیامی ویدئویی از سودابه فضائلی نویسنده و مترجم و محمدرضا اصلانی کارگردان پخش شد.
سپس موسیقی زندهای با یاد ناصر تقوایی اجرا شد.
در بخش بعدی این مراسم سعید پورصمیمی بازیگر سینما و تئاتر روی صحنه آمد و گفت: تقوایی سال ۶۲ یا ۶۳ فیلمنامه «کوچک جنگلی» را برای تلویزیون میبرد.
ظاهرا اینگونه به نظر میرسد که بعد از انقلاب ناصر تقوایی ممنوع الکار بود اما فیلمنامه منسجم و جذاب «کوچک جنگلی» برای هر مدیر و مسئولی جذاب بود به همین دلیل ممنوع الکاری تقوایی اصلا دیده نشد.
حاصل ۳۰ سال کار تقوایی نباید ۳ پروژه نیمه تمام و ۳ فیلم سینمایی باشد
وی افزود: ماحصل کار تقوایی از سال ۶۳ تا ۱۴۰۰ سه پروژه ساخته نشده و ۳ پروژه ساخته شده است درحالی که ظرفیت او این نبود.
حاصل ۳۰ سال کار کردن تقوایی نباید این باشد.
اگر تقوایی این بیمهریها را دید تاوان ساخت «دایی جان ناپلئون» بود.
این بازیگر سینما عنوان کرد: در نیمههای ساخت «ناخدا خورشید» تهیهکننده گفت که بودجه ندارم زیرا اگر پرونده «ناخدا خورشید» ناتمام باقی میماند پرونده ناصر تقوایی بسته میشد.
آقای یشایایی فیلمنامه را خواند و باقی پول پروژه را پرداخت کرد.
او تهیهکننده با سابقهای است و همان زمان میدانست که این فیلم گیشه ندارد اما باعث افتخار سینما میشود.
یک بار با آقای یشایایی صحبت میکردم و گفت که میدانستم این فیلم گیشه آنچنانی ندارد اما وقتی در لوکارنو تماشاگران پس از تماشای فیلم ۱۰ دقیقه بی وقفه برای این فیلم دست زدند من سودم را دریافت کردم.
سپس پیام ویدئویی پرتو نوری علا نویسنده، شاعر و بازیگر سینما پخش شد و وی در این پیام ویدئویی بیان کرد: وقتی ناصر تقوایی از من خواست در فیلم «آرامش در حضور دیگران» بازی کنم هرگز فکر نمیکردم در مراسم یادبود او صحبت کنم.
وقتی از من خواستند در این مراسم چیزی بگویم من بدون هیچ فکری صورت آرام و نگاه مهربان ناصر تقوایی در ذهنم نقش بست.
من شاهد بودم که تقوایی در سختی برای پیشبرد کار و هنرش با صبر و شکیبایی تلاش کرد. تقوایی شریف بود و شریف ماند و از خود هنر ماندگاری به جا گذاشت.
در ادامه مارال تقوایی دختر محسن تقوایی پیام مکتوب پدر را برای حاضران خواند: ناصر بسیار آدم با گذشتی بود و هرگز کینه به دل راه نمیداد و وقتی از کسی ناراحت بود زود فراموش میکرد.
زمانی که صداوسیما به ناصر پیشنهاد ساخت سریال «کوچک جنگلی» را داد حدود ۷-۸ ماه کارهای مقدماتی را انجام دادیم و سریال آماده فیلمبرداری شد و پس از یک هفته به ناصر ابلاغ شد که از این پس کارگردان دیگری سریال را میسازد.
او بدون هیچعکس العملی سکوت کرد و حتی دلیل این مساله را هم جویا نشد و به اتاقش رفت.
وارد اتاق که شدم روی تخت نشسته بود و به من گفت که شما مختار هستید که تصمیمی که میخواهید بگیرید.
سپس محمد رسول اف کارگردان سینما در پیامی ویدئویی درباره ناصر تقوایی گفت.
در ادامه این مراسم کلیپی از فیلمهای ناصر تقوایی پخش شد.
سعید عقیقی پژوهشگر و استاد دانشگاه با خواندن پایان قصه «تابستان همان سال» نوشته ناصر تقوایی بیان کرد: آشنایی من و ناصر تقوایی به دوران بچگی و فیلم کوتاه «رهایی» برمیگردد و در نوجوانی متوجه شدم که او داستاننویس است.
در آن زمان کتابش پیدا نمیشد و در کتابخانه ملی کتابها را کپی میکردیم.
ما در آن زمان با فیلمها بزرگ میشدیم و هنوز سانس اول «ناخدا خورشید» را به یاد دارم.
ما در جاهای مختلف یکدیگر را میدیدیم و از همصحبتی با ایشان بسیار لذت میبردم.
وی افزود: نمایشگاه عکاسی ناصر تقوایی مانند فیلمهایش جذاب بود اما متاسفانه نمایشگاهش بسیار خلوت بود.
تقوایی فیلم «خشت و آینه» را خیلی دوست داشت اما پیش از سینما تشخص هنری برایش مهم بود.
هر جمله برای ناصر تقوایی یک کنش مشخص بود.
وی تصریح کرد: ناصر تقوایی به قدری خودش را محو میکرد که تقریبا دوربین و کارگردان ناپدید میشد.
اینکار بسیار ساخت است و مثلا ما در فیلم «ناخدا خورشید» فراموش میکنیم که دوربینی در کار است.
یک ویژگی مهم او این بود که دار و دسته نداشت اما تقوایی اصلا به چنین چیزهایی نیاز نداشت.
تقوایی همواره میگفت که اثر هنری باید حرف خودش را بزند.
ناصر تقوایی و امیر نادری با تصویر نوشتند و بنیانگذار سینمای مولف در ایران بودند
در ادامه مراسم اسفندیار منفردزاده ترانهسرا در پیامی ویدئویی گفت: ناصر تقوایی خود آموختهای سربلند بود.
ناصر تقوایی و امیر نادری با تصویر نوشتند و بنیان گذار سینمای مولف در ایران بودند.
آنها قصه سازی و قصه پردازی نکردند و از درد مردمان همین سرزمین گفتند. ناصر تقوایی به ما آموخت که باید زندگی کرد و او هرگز بی خبر از حال این مردم زندگی نکرد.
افرادی مانند او نامیرا هستند درنتیجه ما زادروز این هنرمندان را گرامی میداریم نه آسمانی شدنش را.
ناصر تقوایی انسانی شریف بود و یادش به اعتبار کارهایش در تارک هنر ایران باقی خواهد ماند.
سپس حسن توکلنیا تهیهکننده آخرین فیلم ناصر تقوایی به نام «کاغذ بیخط» روی صحنه آمد و گفت: «کاغذ بی خط» از آنجا شکل گرفت که بنده مایل بودم فیلم خوبی بسازم.
با ایشان نشستیم و فیلمنامههای زیادی را برایم تعریف کردند ازجمله «چای تلخ»، «زنگی و رومی» و ...
من فیلمنامه «کاغذ بی خط» را انتخاب کردم.
پس از آن هم خیلی تلاش کردم که با آقای تقوایی کار کنم اما نشد.
هرزمان که به نتیجه میرسیدیم ایشان به من میگفتند که هرزمان حوصله داشته باشم برایت یک قصه مینویسم زیرا او میدانست من به عنوان یک تهیه کننده مستقل اگر کاری را شروع کنم قطعا به پایان میرسانم.
وی تاکید کرد: آقای تقوایی کاملترین هنرمندی بود که سرزمین ما به خودش دیده است.
انسانی محترم، خوشاخلاق که یک کلام پشت سر کسی صحبت نمیکرد حتی پشت سر مسئولانی که او را اذیت کردند.
آقای تقوایی به قدری صداقت داشت که همان متنی را میساخت که به تهیهکننده و ارشاد ارائه میکرد.
وی افزود: در آن زمان وقتی گوش بازیگر زن بیرون بود اجازه پخش نمیدادند اما در فیلم «کاغذ بیخط» گوش و گردن هدیه تهرانیکامل بیرون بود ولی ما هیچکدام متوجه این موضوع نشدهایم.
«کاغذ بی خط» در جشنواره بیستم در تمام بخشها کاندید شد اما فقط جایزه ویژه هیئت داوران را به فیلم ما اهدا کردند.
مردم ناصر تقوایی را میشناختند و هر فیلمی که او ساخت ماندگار شده است.
همچنین در ادامه مراسم پیام ویدیویی از نسیم خاکسار پخش شد.
فرهاد ورهرام مستندساز نیز در پیام ویدئویی بیان کرد: درباره عکاسی ناصر تقوایی کمتر پرداخته شده است.
او یک نمایشگاه انفرادی در گالری تهران داشت.
ناصر تقوایی یک دوربین از معلمش هدیه میگیرد و تا دبیرستان از همکلاسی هایش عکاسی میکند و همین مساله پایه عکاسی او میشود.
یک زمان در مهمانی دور هم جمع شده بودیم و قرار بود در آن شب چندتا از اسلایدهای ناصر تقوایی را ببینیم.
در آنجا از تماشای عکسهای متنوع او حیرت کردیم.
هیچکس نمیتوانست به اندازه آقای تقوایی این سرزمین را خوب نشان دهد.
در پایان این مراسم کلیپی فیلم «ای ایران» ساخته ناصر تقوایی پخش شد و حاضران به احترام سرود ای ایران ایستادند.
همچنین در محوطه بیرونی خانه هنرمندان مراسم سنچ و دمامزنی برگزار شد.