میانجی دعوا به دست پسر عصبانی به قتل رسید
مرد جوانی که در یافتآباد با ضربههای چاقو فردی سالخورده را به قتل رساند، چند روز پس از قتل خود را تسلیم پلیس کرد.
کد خبر: 744434 | ۱۴۰۴/۰۸/۰۶ ۲۰:۱۰:۱۱
مرد جوانی که در یافتآباد با ضربههای چاقو فردی سالخورده را به قتل رساند، چند روز پس از قتل خود را تسلیم پلیس کرد.
به گزارش سایت جنایی، پنجشنبه گذشته، حادثهای خونین در محله یافتآباد تهران رخ داد که منجر به قتل مردی سالخورده شد.
جسد مقتول با آثار متعدد ضربه چاقو در بدنش، بعد از درگیری با چند جوان در خیابان رها شد و پس از آن اهالی محل بلافاصله موضوع را به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش دادند.
به این ترتیب ماموران کلانتری ۱۵۱ یافتآباد از موضوع مطلع شدند و با حضور در محل به بازپرس سالار صنعتگر، مسئول یکی از شعب ویژه قتل از دادسرای امور جنایی تهران، اطلاع دادند چه شده است.
با اعلام گزارش، تیم جنایی شامل کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، کارشناسان پزشکی قانونی و بازپرس پرونده فوراً به محل اعزام شدند تا تحقیقات اولیه آغاز شود.
بررسیهای میدانی نشان داد مقتول، مردی از اهالی همان محله، در پی یک درگیری خیابانی جان خود را از دست داده است.
شاهدان عینی از شنیدن سروصدای دعوا و فریادهای کمکخواهی پلیس را خبر کردند.
ماموران پلیس در مراحل اولیه، یک جوان را به عنوان مظنون شناسایی کردند و تحقیقات برای دستگیری او آغاز شد.
همچنین گفته شاهدان هم از حضور دو دوست مهاجم در صحنه درگیری حکایت داشت و این در حالی بود که آنها هیچ نقشی در دعوای اولیه نداشتند اما پس از شروع درگیری چون در محل حضور داشتند، به هواخواهی دوستشان، وارد ماجرا شدند.
به این ترتیب تحقیقات برای بازداشت متهمان فراری ادامه یافت.
تحقیقات پلیسی و قضایی با سرعت پیش میرفت و کارآگاهان تماسهای تلفنی، پیامکها و دوربینهای مداربسته اطراف محل را بررسی کردند.
در حالی که متهمان همچنان فراری بودند، ناگهان روز یکشنبه، مردی جوان داوطلبانه به یکی از ادارات پلیس مراجعه و خود را ضارب معرفی کرد.
او با چهرهای پریشان گفت: «من نمیتوانم با عذاب وجدان زندگی کنم.
خودم آمدم تا حقیقت را بگویم.» متهم اصلی که جوانی ۲۸ساله و ساکن یکی از محلههای مجاور است، در بازجوییهای مفصل جزئیات کامل جنایت را شرح داد.
متهم تسلیمشده اظهار کرد: «من چند ماه پیش با دختری نامزد کردم که خانهاش دقیقاً در محله یافتآباد بود.
مرتب به دیدنش میرفتم و این رفتوآمدها برای اهالی محله عادی شده بود.
اما یک زوج سالخورده که همسایه نامزدم بودند، مدام پشت سر ما شایعه میساختند و میگفتند ما خلافکار هستیم و رفتارمان مناسب نیست.
این حرفها خیلی آزارم میداد، اما تا آن روز سکوت کرده بودم.»
به گفته این مرد جوان، روز حادثه او که متهم به قتل شده دوباره به خانه نامزدش رفته بود که با همان زوج سالخورده روبهرو و جروبحث ابتدا در خیابان شروع شد.
متهم گفت: به پیرمرد گفتم چرا دروغ میگویی و آبروی ما را میبری؟
او هم عصبانی شد و گفت تو حق نداری اینجا بیایی و مزاحمت ایجاد کنی.
دعوا بالا گرفت و به وسط خیابان کشیده شد.
در همین حین، مقتول که از اهالی محله و ظاهراً آشنا با زوج سالخورده بود، وارد ماجرا شد.
او به من گفت، اینجا جای دعوا نیست، از محله ما برو بیرون و دیگر ایجاد مزاحمت نکن.
من هم که عصبانی بودم عصبانیتم بیشتر شد و پاسخ دادم: به تو چه ربطی دارد؟
اینها پشت سرم بدگویی کردهاند و تو هم طرف آنها را گرفتهای.
متهم ادامه داد: در این لحظه، دو دوستم که برای دیدنم سر کوچه آمده بودند، صدای دعوا را شنیدند و بهسرعت وارد صحنه شدند.
من چاقویی جیبی همراه داشتم.
در اوج عصبانیت یک ضربه محکم به سر مقتول زدم که خون فوران کرد و او به زمین افتاد.
دوستانم که دیدند به من حمله شده، برای حمایت از من وارد شدند و هر کدام چند ضربه چاقو به بدن مقتول زدند.
پس از این اتفاق، هر سه نفر وحشتزده شدیم و از محل فرار کردیم.
متهم مدعی است: با دوستانم شب را در جایی مخفی شدیم.
یکی از دوستانم تا صبح با من بود، اما روز بعد وقتی خبر مرگ مقتول در بیمارستان را شنیدیم، او هم ناپدید شد.
من به خانهمان برگشتم، اما عذاب وجدان امانم را برید.
خواب و خوراک نداشتم و تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم.
او تاکید کرد که قصد قتل نداشته و فقط میخواسته دعوا را تمام کند، اما همهچیز از کنترل خارج شد.
در حال حاضر متهم در بازداشت موقت به سر میبرد.
در عین حال جسد به پزشکی قانونی فرستاده شده است تا کارشناسان نظر خود را درباره علت اصلی مرگ مقتول اعلام کنند.