دلایل اصلی عدم خروج ایران از لیست سیاه FATF
یک کارشناس مسائل اقتصادی گفت: تجربهی کشورهای مختلف نشان میدهد که ارتقای جایگاه در ساختار FATF صرفاً به رعایت مسائل فنی و حقوقی محدود نمیشود. کشورها برای آنکه بتوانند از «فهرست سیاه» خارج شده و وارد «فهرست خاکستری» یا در نهایت «فهرست سفید» شوند، ناگزیر از انجام مذاکرات سیاسی در پشت پرده هستند.
کد خبر: 744410 | ۱۴۰۴/۰۸/۰۶ ۱۴:۰۰:۰۰
وحید شقاقیشهری، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با اعتمادآنلاین ارزیابی خود را درباره دلایلی که مبنی بر عدم خروج ایران از فهرست سیاه FATF مطرح شده است، تشریح کرد: تجربهی کشورهای مختلف نشان میدهد که ارتقای جایگاه در ساختار FATF صرفاً به رعایت مسائل فنی و حقوقی محدود نمیشود.
کشورها برای آنکه بتوانند از «فهرست سیاه» خارج شده و وارد «فهرست خاکستری» یا در نهایت «فهرست سفید» شوند، ناگزیر از انجام مذاکرات سیاسی در پشت پرده هستند.
او ادامه داد: حتی کشورهایی مانند ایسلند یا برخی کشورهای دیگر که هیچگونه تنش سیاسی با ایالات متحده یا سایر قدرتهای غربی نداشتند، زمانی که میخواستند جایگاه خود را از گروه خاکستری به گروه سفید ارتقا دهند، صرفاً بر مباحث فنی تکیه نکردند؛ بلکه ناچار شدند در سطوح سیاسی نیز رایزنیهایی انجام دهند تا موافقت آمریکا و برخی کشورهای تأثیرگذار را جلب کنند.
به گفته شقاقی، مشکل امروز ما این است که تصور میکنیم خروج از فهرست سیاه و ورود به فهرست خاکستری، تنها با اجرای مقررات و الحاق به کنوانسیونهای مربوط به FATF مانند پالرمو و CFT ممکن است.
در حالیکه واقعیت چنین نیست.
تا زمانی که درک نکنیم این موضوع ابعادی فراتر از مسائل فنی و حقوقی دارد و نیازمند گفتوگوهای سیاسی و تعاملات پشت پرده است، راه به جایی نخواهیم برد.
بهویژه از سال ۲۰۱۸ به بعد که اسرائیل نیز به جمع ۳۹ کشور تصمیمگیرنده در FATF پیوسته است، شرایط برای ایران پیچیدهتر شده.
طبیعتاً با وجود رأی منفی این کشور، عبور از فهرست سیاه یا حتی ورود به فهرست خاکستری نیز دشوار خواهد بود، چراکه تصمیمگیریها در آن سطح تحت تأثیر ملاحظات سیاسی انجام میشود.
این کارشناس مسائل اقتصادی گفت: در واقع، آنچه امروز برای ایران رخ داده، بیشتر از جنس «بهانهجویی» است.
با وجود اینکه در داخل کشور نیز گامهایی برای تصویب و اجرای کنوانسیونهای مرتبط برداشته شده، پیشرفتی حاصل نشده است.
دلیل اصلی آن، نادیده گرفتن بُعد سیاسی این پرونده است.
بنابراین، تا زمانی که ما مسئله FATF را صرفاً یک موضوع فنی و حقوقی تلقی کنیم و سهم مذاکرات سیاسی را نادیده بگیریم، پیشرفتی نخواهیم داشت.
همانگونه که در پروندهی هستهای و برجام نیز شاهد بودیم، مباحث فنی بهتنهایی راهگشا نبودند و گفتوگوهای سیاسی پشت پرده نقشی تعیینکننده داشتند.
در موضوع FATF نیز همین منطق حاکم است؛ یعنی اگر بهدنبال بهبود جایگاه بینالمللی خود هستیم، باید وارد گفتوگوهای سیاسی با کشورهای کلیدی و اثرگذار شویم.