سرعت نور واقعاً چقدر است و آیا میتوان از آن سریعتر رفت؟
در دنیای فیزیک، مفاهیمی وجود دارند که نهتنها ذهن دانشمندان را درگیر کردهاند، بلکه تخیل انسانهای عادی را نیز به پرواز درآوردهاند.
در دنیای فیزیک، مفاهیمی وجود دارند که نهتنها ذهن دانشمندان را درگیر کردهاند، بلکه تخیل انسانهای عادی را نیز به پرواز درآوردهاند.
کد خبر: 744276 | ۱۴۰۴/۰۸/۰۵ ۲۱:۴۹:۱۸
زهرا تجویدی- در دنیای فیزیک، مفاهیمی وجود دارند که نهتنها ذهن دانشمندان را درگیر کردهاند، بلکه تخیل انسانهای عادی را نیز به پرواز درآوردهاند.
یکی از این مفاهیم، «سرعت نور» است؛ عددی که بهعنوان سقف نهایی سرعت در جهان شناخته میشود و هر چه در کیهان وجود دارد، از ذرات ریز گرفته تا کهکشانهای عظیم، به نوعی با آن در ارتباطند.
اما این سؤال دیرینه همچنان در ذهن بسیاری باقی است: آیا ممکن است چیزی از نور سریعتر حرکت کند؟
برای پاسخ به این پرسش، باید نگاهی عمیقتر به خود نور، ماهیت سرعت آن و قوانین بنیادین فیزیک بیندازیم.
نور دقیقاً چیست؟
پیش از آنکه درباره سرعت آن سخن بگوییم، باید بدانیم نور در واقع چه چیزی است.
نور، شکلی از انرژی الکترومغناطیسی است که همزمان ویژگیهای موجی و ذرهای دارد.
در فیزیک، این پدیده دوگانه را «دوگانگی موجذره» مینامند.
به زبان ساده، نور میتواند مانند موج رفتار کند، مثلاً در پدیدههایی مانند تداخل و در عین حال، همانند ذرهای به نام «فوتون» ظاهر شود که حامل انرژی است.
این ویژگی منحصر به فرد باعث شده است نور هم از دیدگاه کوانتومی و هم از نظر کلاسیک، مورد مطالعه قرار گیرد.
در نظریه کلاسیک، نور بهعنوان یک موج الکترومغناطیسی توصیف میشود که از نوسان میدانهای الکتریکی و مغناطیسی تشکیل شده و میتواند بدون نیاز به محیط، در خلأ حرکت کند.
این خصوصیت باعث تمایز آن از موجهای مکانیکی مانند صدا یا امواج دریا میشود که برای انتشار نیاز به محیط دارند.
سرعت نور چقدر است؟
در سال ۱۹۸۳، کمیته بینالمللی وزن و اندازهگیری، سرعت نور در خلأ را بهعنوان یکی از ثوابت بنیادی طبیعت تعیین کرد.
این عدد دقیقاً ۲۹۹٬۷۹۲٬۴۵۸ متر بر ثانیه است.
یعنی در هر ثانیه، نور تقریباً سیصد هزار کیلومتر را طی میکند.
اگر بخواهیم این مقدار را ملموستر بیان کنیم، نور میتواند تنها در یک ثانیه، هفت بار دور کره زمین بچرخد.
این عدد صرفاً یک اندازهگیری تجربی نیست؛ بلکه اکنون بخشی از تعریف واحد متر نیز بر اساس آن شکل گرفته است.
بنابراین، سرعت نور در خلأ نه فقط یک مقدار تجربی، بلکه یک مرجع جهانی برای سنجش فواصل و زمان است.
تاریخچه کشف سرعت نور
در دوران باستان، بسیاری از فیلسوفان تصور میکردند که نور بیدرنگ و بدون تأخیر حرکت میکند.
ارسطو بر این باور بود که دیدن اشیاء فوراً اتفاق میافتد و نور بینهایت سریع است.
اما نخستین تلاش جدی برای اندازهگیری سرعت نور به قرن هفدهم بازمیگردد.
در سال ۱۶۷۶، ستارهشناس دانمارکی «اول رومر» در حین مشاهده خسوفهای قمر مشتری، «آیو»، متوجه شد که زمانبندی این پدیدهها بسته به موقعیت زمین نسبت به مشتری تغییر میکند.
او نتیجه گرفت که نور برای طی کردن فاصله بین زمین و مشتری به زمان نیاز دارد و بر اساس محاسباتش، عددی حدود ۲۲۰ هزار کیلومتر بر ثانیه را برای سرعت نور بهدست آورد.
در قرن نوزدهم، «آرمند فیوکو» و «ژان فیزو» با استفاده از آزمایشهای مکانیکی پیچیدهتری توانستند سرعت نور را با دقت بیشتری اندازهگیری کنند.
سرانجام با ظهور نظریه نسبیت خاص انیشتین در سال ۱۹۰۵، اهمیت بنیادی این عدد بیش از پیش روشن شد.
چرا سرعت نور حد نهایی است؟
در نظریه نسبیت خاص، آلبرت انیشتین نشان داد که سرعت نور در خلأ برای همه ناظران، صرفنظر از سرعت حرکتشان، ثابت است.
این اصل بنیادین پیامدهای شگفتانگیزی دارد.
یکی از آنها این است که هیچ جسمی نمیتواند به سرعت نور برسد، چه برسد به آنکه از آن فراتر رود.
دلیل این امر در ساختار فضازمان نهفته است.
بر اساس نسبیت، هر چه یک جسم سریعتر حرکت کند، جرم نسبی آن افزایش مییابد و برای رسیدن به سرعت نور، انرژی بینهایتی نیاز دارد.
از آنجا که دستیابی به انرژی بینهایت ممکن نیست، بنابراین عبور از سرعت نور در چارچوب قوانین فعلی فیزیک غیرممکن است.
به بیان دیگر، سرعت نور مرز بین دو جهان متفاوت است: جهان علّی که در آن علتها پیش از معلولها رخ میدهند و جهانی فرضی که در آن اگر بتوان از نور سریعتر رفت، ترتیب علت و معلول ممکن است وارونه شود.
این موضوع با مفهوم علیت در تضاد است و در نتیجه، فیزیکدانان آن را ممنوع میدانند.
آیا میتوان سرعت نور را شکست داد؟
با وجود این محدودیت نظری، انسان همواره به دنبال راهی برای گریز از آن بوده است.
از فیزیکدانان گرفته تا نویسندگان علمیتخیلی، همگی این پرسش را مطرح کردهاند: آیا میتوان راهی پیدا کرد که بدون نقض قوانین فیزیک، از نور سریعتر حرکت کرد؟
در پاسخ باید گفت که بسته به تعریف ما از «حرکت»، ممکن است برخی پدیدهها ظاهراً سریعتر از نور بهنظر برسند، اما در واقع، هیچ اطلاعات یا جرم فیزیکی از این حد فراتر نمیرود.
برای نمونه، در برخی آزمایشهای کوانتومی، الگوهای تداخلی میتوانند تغییراتی نشان دهند که شبیه انتقال سریعتر از نور هستند، ولی این پدیدهها حامل اطلاعات نیستند.
حتی در خود جهان هستی نیز، در دوران اولیه بیگبنگ، فضا بهگونهای منبسط شد که کهکشانها با سرعتی ظاهراً بیشتر از نور از یکدیگر دور شدند.
با این حال، این گسترش فضا به معنای حرکت اجرام از میان فضا نیست، بلکه خود فضا در حال کشیده شدن بود.
این تمایز ظریف اما بنیادی، کلید درک درست این مسئله است.
مفهوم تونلزنی کوانتومی و سرعت فراتر از نور
در مکانیک کوانتومی، پدیدهای به نام «تونلزنی» وجود دارد که در آن ذرات میتوانند از مانعی عبور کنند که از منظر کلاسیک غیرممکن است.
برخی پژوهشها نشان دادهاند که در فرآیند تونلزنی، ممکن است سیگنال ظاهراً با سرعتی بیش از نور عبور کند.
اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که این فقط یک پدیده آماری است و هیچ اطلاعات فیزیکی با چنین سرعتی منتقل نمیشود.
بنابراین، حتی در سطح کوانتومی نیز محدودیت سرعت نور حفظ میشود و هیچ مشاهدهای تا به امروز این قانون را نقض نکرده است.
فرضیههای تئوریک درباره سفر سریعتر از نور
اگرچه قوانین فعلی فیزیک مانع از حرکت فراتر از نور میشوند، برخی نظریههای تئوریک راههایی را برای دور زدن این محدودیت پیشنهاد کردهاند.
یکی از مشهورترین آنها «موتور وارپ» یا «پیشرانه خمشی» است که نخستینبار در مجموعه تلویزیونی «پیشتازان فضا» مطرح شد و بعدها برخی فیزیکدانان، مانند «میگل آلکوبیره»، آن را از نظر ریاضی بررسی کردند.
در این مدل، بهجای آنکه فضاپیما از میان فضا حرکت کند، خود فضا در اطراف آن فشرده و در پشت آن منبسط میشود.
بدین ترتیب، فضاپیما درون یک «حباب فضایی» قرار میگیرد که میتواند با سرعت مؤثر بالاتر از نور حرکت کند، بدون اینکه خود فضاپیما قوانین نسبیت را نقض کند.
البته چنین پدیدهای نیازمند انرژی منفی است که هنوز در طبیعت مشاهده نشده است.
به همین ترتیب، مفاهیمی مانند «کرمچالهها» نیز در فیزیک نظری مطرحاند؛ تونلهایی در فضازمان که میتوانند دو نقطه دوردست را بهصورت میانبر به هم متصل کنند.
اگر چنین ساختارهایی واقعاً وجود داشته باشند و پایدار باشند، شاید بتوان از آنها برای سفرهایی سریعتر از نور استفاده کرد.
اما فعلاً همه اینها در حد نظریه و تخیل هستند.
نقش سرعت نور در فناوریهای امروزی
شاید در نگاه اول، سرعت نور مفهومی صرفاً نظری به نظر برسد، اما در واقع، زندگی روزمره ما بهشدت به آن وابسته است.
برای مثال، در ارتباطات ماهوارهای، مخابرات فیبر نوری و حتی سامانههای موقعیتیابی جهانی (GPS)، محاسبات دقیق بر اساس زمان رفت و برگشت سیگنالهای نوری انجام میشود.
در سامانه GPS، هر میلیثانیه خطا در اندازهگیری زمان میتواند باعث چند صد متر انحراف در مکانیابی شود.
از این رو، شناخت دقیق سرعت نور برای عملکرد درست این فناوریها حیاتی است.
همچنین در پژوهشهای فضایی، فاصله اجرام کیهانی بر اساس «سال نوری» اندازهگیری میشود؛ یعنی فاصلهای که نور در یک سال طی میکند، که معادل حدود ۹.۴۶ تریلیون کیلومتر است.
این واحد نهتنها برای نجوم کاربردی است، بلکه به ما درک عمیقتری از وسعت بیکران جهان میدهد.
آیا ممکن است سرعت نور تغییر کند؟
طبق نظریه نسبیت، سرعت نور در خلأ یک ثابت جهانی است و هیچچیز نمیتواند آن را تغییر دهد.
اما در محیطهای مختلف مانند آب، شیشه یا گازهای متراکم، سرعت نور کاهش مییابد، زیرا فوتونها در این محیطها پیوسته با ذرات ماده برهمکنش دارند.
این کند شدن، باعث پدیدههایی مانند شکست نور میشود.
برای نمونه، وقتی قاشقی را در لیوان آب میگذارید، به نظر میرسد که قاشق خم شده است، زیرا نور در هنگام عبور از هوا به آب مسیر خود را تغییر میدهد.
اما این کاهش سرعت تنها در ظاهر است.
وقتی نور دوباره به خلأ بازمیگردد، همان سرعت ثابت خود را بازیابی میکند.
بنابراین، میتوان گفت که «سرعت نور در خلأ» همواره ثابت است، اما در محیطهای مادی میتواند کند شود.
پژوهشهای علمی در دهههای اخیر نشان دادهاند که هنوز چیزهای زیادی درباره ماهیت نور و محدودیتهای آن نمیدانیم.
با پیشرفت فناوری لیزر، اپتیک کوانتومی و فیزیک ذرات بنیادی، دانشمندان توانستهاند ویژگیهای عجیبی از فوتونها را آشکار کنند.
در برخی آزمایشهای نوین، حتی تلاشهایی برای «توقف موقت نور» انجام شده است.
در دانشگاه هاروارد، پژوهشگران توانستند با استفاده از گازهای فوقسرد، سرعت گروهی نور را تا چند متر بر ثانیه کاهش دهند.
هرچند در این فرآیند خود فوتونها متوقف نمیشوند، اما شکل موج آنها میتواند در محیطی خاص حفظ و سپس بازسازی شود.
چنین دستاوردهایی ممکن است در آینده به کاربردهایی در حوزه رایانش کوانتومی، ذخیره اطلاعات نوری و مخابرات فوقپیشرفته منجر شود.
اما هنوز هیچ نشانهای وجود ندارد که بتوان از این پدیدهها برای عبور واقعی از حد سرعت نور استفاده کرد.
مرز نهایی یا دریچهای به آینده؟
در نهایت، سرعت نور نهتنها یک عدد فیزیکی، بلکه یکی از ستونهای اساسی درک ما از جهان است.
این ثابت کیهانی، مرز میان ممکن و ناممکن را تعریف میکند و به ما یادآوری میکند که قوانین طبیعت تا چه اندازه دقیق و منسجم هستند.
هرچند ایده سفر سریعتر از نور همچنان جذاب و الهامبخش است، اما شواهد علمی کنونی آن را غیرممکن میدانند.
با این حال، تاریخ علم نشان داده که مرزهای دانش همواره در حال جابهجایی است.
شاید روزی با درک عمیقتری از فضا، زمان و انرژی، بتوانیم به روشهایی دست یابیم که امروز تنها در قلمرو خیال میگنجند.
تا آن روز، نور همچنان سریعترین پیامآور جهان باقی خواهد ماند؛ نوری که نهتنها فضا را روشن میکند، بلکه مسیر شناخت انسان را نیز همواره هدایت کرده است.