خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

جمعه، 02 آبان 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

پایان غم‌انگیز زندگی یک قهرمان سوژه نمایش شد؛ مونولوگی با ۷ شخصیت!

مهر | فرهنگی و هنری | جمعه، 02 آبان 1404 - 08:12
کارگردان نمایش «ناگهان سامورایی» با اشاره به داستان واقعی‌ای که از آن الهام گرفته است از چالش‌ها و ظرفیت‌های اجرای مونولوگ گفت.
نمايش،صحنه،سامورايي،زماني،مونولوگ،مكاني،زندگي،بابك،كشتي،دورا ...

سیامک زین‌الدینی کارگردان نمایش «ناگهان سامورایی» که این شب‌ها در کارگاه نمایش مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته است در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ایده این نمایش توضیح داد: من متولد دهه شصت هستم؛ دهه‌ای که بازتاب‌های منفی و مخرب جنگ، ازدحام جمعیت و سیل عظیم جوانانی را در پی داشت که همه روانه دانشگاه‌های آزاد و دولتی شدند.
آن زمان تصاحب صندلی‌های دانشگاه سراسری کار بسیار دشواری بود.
همین مسائل باعث شد که ما دهه‌شصتی‌ها تا حدی بی‌هدف شویم و احساس طردشدگی کنیم البته در عین حال جسور و جنگنده بار آمدیم.
این اتفاقات باعث شد تا گاهی مسیر زندگی را گم کنیم.
نمی‌خواهم بگویم به پوچی رسیدیم اما بسیاری از مصائب و سختی‌ها برای ما دهه‌شصتی‌ها باقی ماند.
البته گله‌مند نیستم و غر نمی‌زنم.
من همچنان ادامه می‌دهم، پیش می‌روم و به قول معروف در دل تاریکی‌ها جاده‌های فراخ خواهم ساخت.
تصمیم گرفتم زندگی تلخ دوستم را روی صحنه ببرم
وی ادامه داد: من دوستانی داشتم که قهرمانان ملی بودند؛ بچه‌های خوب، ورزشکار و توانمندی که هرکدام می‌توانستند بارها پرچم ایران را روی سکوهای جهانی بالا ببرند اما متأسفانه به دلیل بی‌توجهی‌ها، بی‌مهری‌ها و برخی مسائل، مسیر زندگی‌شان تغییر کرد.
یکی از دوستان صمیمی‌ام بابک قربانی بود؛ هم‌کلاسی دوران دبیرستانم.
او پس از استفاده از استروئید در اردوی تیم ملی کشتی از مسابقات محروم شد و او را از اردوی تیم ملی اخراج کردند.
پس از آن اتفاق و زمانی که برای شنا به خارج از شهر رفته بود در اثر یک درگیری لفظی مرتکب قتل شد و به زندان افتاد و پس از ۲ سال، نهایتاً در سال ۱۳۹۳ بابک در زندان خودکشی کرد.
آنجا بود که تصمیم گرفتم زندگی‌اش را نمایش دهم.
او قهرمان المپیک بود، در دوران خودش با اختلاف امتیاز رقابت‌ها را می‌برد اما چنین پایان غم‌انگیزی داشت.
زین‌الدینی افزود: اینجا بود که ایده «ناگهان سامورایی» در ذهنم شکل گرفت.
ما در دوران راهنمایی هفت نفر بودیم.
گروهی که ورزش می‌کردیم و خیال داشتیم دنیا را تغییر دهیم.
رؤیاهای بزرگی داشتیم اما متأسفانه هیچ‌کدام به سرانجام نرسید.
شاید موفق‌ترینشان من بودم که درس خواندم و دانشگاه رفتم.
در واقع، این نمایش تا حد زیادی برگرفته از زندگی شخصی خودم است و ایده‌اش از سال ۱۳۹۳ آغاز شد.
فیلم «مشق شب» عباس کیارستمی هم یکی از آثاری بود که من را به نوشتن ترغیب کرد.
از همان فیلم در نمایش هم استفاده کرده‌ام و ویدیوهایی از آن پخش می‌شود.
استفاده از پرش‌های زمانی و مکانی
کارگردان نمایش «ماه‌گرفتگی» درباره شیوه اجرایی مونولوگ در این نمایش گفت: من حدود هفت شخصیت روی صحنه دارم.
اگر می‌خواستم از بازیگران مختلف استفاده کنم، شاید توانایی بدنی، چابکی یا آمادگی لازم را نداشتند.
کار کردن با چنین گروهی سخت می‌شد و ممکن بود نتیجه دلخواه به دست نیاید.
به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم همه نقش‌ها را در قالب مونولوگ اجرا کنم.
علت دیگر، تأثیر نمایشی بود که سال‌ها پیش از حمید پورآذری با عنوان «سال ثانیه» در کاخ سعدآباد دیده بودم.
پرش‌های زمانی و مکانی در آن اثر، الهام‌بخش من بود.
نمایش من هم پر از چنین پرش‌هایی است و ساختار زمانی و مکانی پویایی دارد.
زین‌الدینی در رابطه با چالش‌های مونولوگ در حفظ مخاطب عنوان کرد: مونولوگ من فقط کلام نیست؛ از تصویر، فیلم و چندین شخصیت استفاده می‌کنم.
به دلیل پرش‌های زمانی و مکانی، خودم در موقعیت‌ها و نقش‌های مختلف ظاهر می‌شوم.
این تنوع، چندشخصیتی بودن و بهره‌گیری از تصاویر و فیلم‌ها باعث می‌شود نمایش از یکنواختی خارج شود.
کار پر از تضاد، بالا و پایین، رنگ و تنوع است.
البته نه به‌صورت آشفته، بلکه هدفمند.
بسیار دقت کرده‌ام که نمایش به ورطه شعار یا آشفتگی کشیده نشود.
نگاه استعاری و نمادین به مرگ
وی درباره فرایند تولید این پروژه اظهار کرد: نوشتن این متن حدود هشت تا نه ماه طول کشید.
آن را بارها بازنویسی کردم، حذف و اصلاح انجام دادم.
نمایش ابتدا ۷۰ صفحه بود که حالا به حدود ۱۷ تا ۱۸ صفحه رسیده است.
حتی در اجرای صحنه‌ای هم بخش‌هایی را که مناسب نبود حذف کردم.
سپس تمرین‌ها آغاز شد.
اولین‌بار نمایش را در جشنواره «هامون» اجرا کردیم و از میان حدود ۶۰۰ اثر، به مرحله نهایی راه یافتیم.
زین‌الدینی در پایان با اشاره به ویژگی‌های اجرایی این نمایش تصریح کرد: دکور نمایش بسیار مینیمال و استعاری است.
چهار مکعب در صحنه دارم که در طول نمایش به عناصر مختلفی تبدیل می‌شوند؛ ابتدا تریبون نخل طلا هستند، بعد به مقاطع تحصیلی مختلف بدل می‌شوند و سپس به عنوان سکوی اهدای جوایز ورزشی استفاده می‌شوند.
یک تشک کشتی با رنگ قرمز و زرد در صحنه است که تشک‌های دهه پنجاه و شصت را یادآوری می کند.
همینطور تابلویی از «هفت سامورایی» نیز در صحنه هست که مانند پنجره‌هایی باز و بسته می‌شود.
در نمایش اشاره مستقیمی به مرگ یا خودکشی نمی‌کنم، بلکه از استعاره «سنجاقک» استفاده می‌کنم؛ حشره‌ای با عمر کوتاه و پرواز موقتی که نقشی نمادین دارد.
این تصاویر و تغییرات صحنه باعث می‌شود تماشاگر خسته نشود و درگیر نمایش بماند.
نمایش «ناگهان سامورایی» از ۲۲ مهر تا ۸ آبان هرشب در کارگاه نمایش مجموعه تئاترشهر روی صحنه می‌رود.
در خلاصه داستان این نماش آمده است: نمایشنامه‌ی «ناگهان سامورایی» مونولوگی است درباره‌ خاطرات نسلی از دهه‌ شصتی‌ها، دوستی‌ها، آرزوها و سختی‌هایشان که در بستر روایت زندگی و تراژدی قهرمان کشتی بابک قربانی بازتاب پیدا می‌کند.
عکس‌ها از امیر مبارکی است.