گاهی مذاکره، گاهی جنگ، همیشه "منطق"/ پیشنهاد جالب وزیر صمت به وزیر خارجه
"نخبه" کیست و چرا یک سیستم حکمرانی باید برای استفاده از نخبگان و مراقبت از آنها برنامه همیشگی داشته باشد؟

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است.
ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم.
هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دلسوزی برای همه به جز نخبگان!
محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور طی سخنانی در مراسم گرامیداشت روز ملی آمار و برنامهریزی که در سازمان برنامه و بودجه برگزار شد، با اشاره به اهمیت استفاده از دیدگاههای مدیران و کارشناسان سابق سازمان برنامه و بودجه گفت: شاید بهترین قدردانی از مدیران و کارشناسان سابق این باشد که بعد از پایان دوره خدمت، از فکر و تجربه آنها استفاده شود.
شاید هم بدترین عقوبت، خانهنشینی یک کارشناس باشد.
درخواست من این است که سازمان برنامه و بودجه یک اتاق فکر غیررسمی برای همفکری مدیران و کارشناسان سابق تشکیل دهد.
به گزارش جماران، او افزوده است: بسیاری از دستاوردها و جهشهای علمی در قرن ۲۰ و جهشهای فناوری در قرن ۲۱ حاصل همین همفکریها بوده است.
ما هم در برنامهریزیها به تجربیات، نقطه نظرات و نقدهای جدی مدیران و کارشناسان سابق سازمان برنامه و بودجه نیازمندیم تا برنامههایی تهیه کنیم که در تحقق آنها موفق باشیم.[۱]
*با احترام ولی متأسفانه باید گفت این صحبتها نه تنها خلاف رویکرد مهم پزشکیان در کوچکسازی دولت است بلکه از ناآشنایی با مفهوم نخبگی و نخبگان حکمرانی نشأت میگیرد.
آقای عارف باید بداند که بکارگیری مجدد مدیران و کارشناسان تعدیل یا بازنشسته شده؛ خنثیکننده مبحث مهم کوچک کردن دولت است، ثانیا به بودجههای کلان نیاز دارد و ثالثا هم ظلم در حق مردم و جوانان جایگزینی است که بودجههای یک سازمان باید صرف پیشرفت آنها شود.
چه اینکه یک فرد بازنشسته باید سبک جدیدی از شغل و زندگی را تجربه کند نه اینکه همچنان به بند ناف بودجه دولتی متصل بماند زیرا بدین وسیله عملا فلسفه بازنشستگی و لزوم خالی شدن ردیفهای شغلی و فراغت بودجه برای بهکارگیری نیروهای جدیدتر و کارآمدتر زیر سؤال میرود.
بماند که همواره در میان مستخدمین جدید میتوان مدیران و کارشناسان بهتری را پیدا کرد و این قاعده بروکراسی است.
در واقع عقوبت بدتر و سنگینتر، همین زیر سؤال رفتن فلسفه بازنشستگی و فدا شدن حق جوانان و بودجه کشور در راه دلسوزیهای نابجا برای مدیران و کارشناسان بازنشسته است.
در این بین اما باید مبحث "نخبگان" را جدا کرد.
"نخبه" در عرصه حکمرانی یعنی کسی که صاحب کارنامه بسیار خوب در حل مشکلات اجرایی است، استعدادهای منحصر به فردی دارد که در هیچ دانشگاه و انستیتویی نمیتوان آنها را آموخت و نیز اگر نباشد، نمیتوان بسیاری یا برخی از مشکلات را به آسانی حل کرد.
بدین قرار یک نخبه دارای تاریخ انقضا هم نیست همچنانکه عمر نخبگی او نیز با بازنشستگی تمام نمیشود.
لذاست که آقای عارف اگر دلسوز مسئله نخبگان و تجربیات مدیریتی هستند باید فکری به حال توجه به نخبگان، ارتقای شغلی آنها، ایجاد فرایند برای مراقبت همیشگی از آنها و استفاده مادامالعمر از آنها باشند.
گفتنیست متأسفانه در ستاد این دولت هم اثر چندانی از توجه به نخبگان عرصه حکمرانی دیده نمیشود و باز هم متأسفانه اینکه آقایان در این تصور هستند که نخبه یعنی کسی که در دانشگاه معدل بالایی به دست بیاورد و یا قصد مهاجرت داشته باشد!
***
منطق ایرانی یعنی نه مذاکرهکننده از جنگ بترسد و نه جنگجو از مذاکره
گاهی مذاکره، گاهی جنگ، همیشه "منطق"
محمود واعظی، از مقامات ستادی دولت روحانی و قائم مقام حزب اعتدال و توسعه اخیرا در یک مصاحبه گفته است:
"تجربه مذاکرات و واکنشهای موثر ایران در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و نیز پاسخ به حملات آمریکا در پایگاه العدید، نشان داد که ملت و دولت ایران در مواضع خود قاطع، منطقی و استوارند."
به روایت خبرآنلاین، او همچنین در بخش دیگری از سخنان خود بیان میکند: آنچه آمریکا حسب تحریک رژیم صهیونیستی دنبال میکند، شاید بتواند موقتاً برخی فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران را با تأخیر مواجه سازد، اما هرگز به توقف یا نابودی آن منجر نخواهد شد.
گستره و عمق فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران بهگونهای است که حذف آن از ساختار علمی و صنعتی کشور عملا امکانپذیر نیست؛ نکتهای که نهتنها از سوی مسئولان ایرانی، بلکه از زبان رؤسای فعلی و پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بارها مورد تاکید قرار گرفته است.
واعظی میافزاید: این صنعت توسط دانشمندان ایرانی و با فناوریهای داخلی پایهگذاری شده و دانش آن قائم به فرد یا محدود به افراد خاصی نیست؛ از اینرو ترور چند تن از دانشمندان عزیز ما نمیتواند روند پیشرفت و توسعه این صنعت را متوقف سازد.[۲]
*سخنان واعظی در بحث بومی بودن و غیر قابل محو بودن صنعت اتمی ایران یک دقت کارشناسی است که همواره باید در ساحت افکار عمومی مورد ماساژ و توجه باشد.
لکن در اشاره به بخش نخست صحبتهای واعظی باید به مفهومی به نام "تجربه انباشته" و اهمیت آن اشاره کرد.
تجربه انباشته که یکی از اصلیترین منصههای بروز و کاربرد آن در حاکمیت و حکمرانی است؛ به درسها و عبرتهایی گفته میشود که از پی حوادث مختلف و تواتر اتفاقات، در حافظه تاریخی یک ملت و حکمرانان آن ثبت و ضبط میشود.
و حکمرانی پیشرفته و مردمان متمدن کسانی هستند که از این تجربیات و عبرتها درست بگیرند و آنها را بهکار ببندند وگرنه یک کتاب هرچند مفید اما اگر خوانده نشود و فقط در طبقات یک کتابخانه باقی بماند هرگز اثرگذار نخواهد بود.
بدین قرار سخنان واعظی از یک اهمیت ویژه برخوردار است.
زیرا او یکی از مقامات اصلی دولتی بود که پروژه مذاکره را در دستور کار داشت و فکر میکرد که با مذاکره میتوان تحریمها را لغو کند.
اکنون میبینیم که واعظی از گزینه منطق سخن میگوید و مذاکره و قدرت موشکی ایران را تماما در پارادایم منطق و قاطعیت ایرانی ارزیابی میکند.
اگرچه عدهای به غلط در سیاست ایران هستند که در هر قضیهای صرفا به دنبال مقصر میگردند و فهم و تأکیدی درباره عبرت یافتن ندارند لکن باید اذعان کرد که صحبتهای واعظی بسیار مغتنم است و باید از آنها سود برد.
یعنی اگر یک ذهن آگاه و تاریخخوان؛ حوادث یک و نیم دهه اخیر ایران را بخواند و سپس شنوای سخنان واعظی –به عنوان یک عنصر ستادی دولت روحانی- شود آنگاه میتواند دریابد که حکمران اصولی و اسلامی همواره باید بر طریق منطق باشد.
و طبعا اقتضای منطق گاهی مذاکره است و گاهی جنگ.
به شرط حصول "پیشرفت ایران از مسیر اسلام" و البته بدین روال که نه مذاکرهکننده از جنگ بترسد و نه فرمانده نظامی مخالف مذاکره باشد.
این یک پارادایم اصولی است که مجددا تأکید میشود در مسیر آن حتما بایستی از "تجربیات انباشته" بهره جست.
***
پیشنهاد جالب وزیر صمت به وزیر خارجه
ایسنا گزارش داد: سیدمحمد اتابک، وزیر صمت طی سخنانی در آیین روز ملی صادرات با بیان اینکه باید از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کرد، توضیح داد: ما نباید رایزنهای خارجی خود را از داخل دولت انتخاب کنیم، بلکه باید در این زمینه از بخش خصوصی استفاده کرد.
ما باید از ظرفیت اتاقهای مشترک استفاده کنیم تا بازارآوری برای ما داشته باشند.
رایزنهای ما باید از بخش خصوصی انتخاب شوند.[۳]
*در وهله اول باید دانست که رایزن اقتصادی و رایزن بازرگانی دو سمت جدا از هم هستند که گویا اولی را وزارت خارجه و دومی را وزارت صمت معین میکند.
با این اشتراک که هر دو مقام بایستی از پرسنل دولت باشند.
به هر روی اما پیشنهاد آقای اتابک واجد ارزش زیادی است و حتما بایستی به آن توجه شود.
خاصّه اینکه رفع این مشکل مدیریتی نیز کار سخت یا زمانبری نیست و فقط نیاز به اراده و تصمیم دارد.
ضمن اینکه میتوان ابتدا آنرا به صورت پایلوت و محدود اجرا و پس از روشن شدن نتایج مسئله؛ نسبت به تسرّی آن اقدام کرد.
حکم عقل اینست که انتخاب رایزنان بازرگانی و اقتصادی منوط به انتخاب از داخل دولت نباشد و بخش خصوصی هم بتواند با تشخیص دولت وارد این مسئله شود.
چه اینکه میدانیم افراد خوشنام و توانای بسیاری در بخش خصوصی فعالاند که اگر از استعداد و توانمندی آنها در بخش تجارت بینالدّولی استفاده شود حتما نتایج شگرفی برای کشور و مردم به دست خواهد آمد.
توصیه میشود پیشنهاد آقای اتابک تبدیل به یک پروژه مطالعاتی مدیریتی و اقتصادی با ایفای نقش داورانی از مرکز پژوهشهای مجلس، معاونتهای اجرایی دولت، وزارتین خارجه و صمت و اتاق بازرگانی شود و نتایج این پیشنهاد بهصورت شفاف و علمی در اختیار جامعه اقتصادی، تقنینی و مدیریتی کشور قرار گیرد.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1686257
2_ khabaronline.ir/xp7Yv
3_ isna.ir/xdVjsQ