گالریها تمایلی به برگزاری نمایشگاه خوشنویسی ندارند؛ معضل نبود زیرساخت
علیرضا زندی هنرمند خوشنویس با تاکید بر نبود زیرساختهای خوشنویسی در کشور درباره آموزش هنر از سوی وزارت آموزش و پرورش، تغییر نگاه اقتصادی خوشنویسان و کمتوجهی مدیران به خوشنویسی گفت.

علیرضا زندی هنرمند خوشنویس و عضو انجمن خوشنویسان ایران در گفتگو با خبرنگار مهر درباره سبک شخصیاش در این هنر و اینکه چقدر در این سبک نوآوری دارد، توضیح داد: من خط شکسته را در بین شیوههای مختلف هنر خوشنویسی برگزیدم که به بهانه سرعت در نوشتن، به همت مرتضی قلیخان شاملو ابداع شد و سپس بهدست والای محمد شفیع حسینی، ملقب به شفیعا ترویج پیدا کرد و در نهایت توسط نابغه بیبدیل درویش عبدالمجید طالقانی به اوج کمال و زیبایی رسید.
این هنر قریب نیم قرن بعد از سید گلستانه، به دلیل بیتوجهی مدیران فرهنگی هنری از چرخه ارتباطات فرهنگی دور افتاد، تا اینکه در دوران معاصر در سالهای ۵۲-۱۳۵۱ به همت شادروان خسرو زعیمی مدیر وقت انجمن خوشنویسان ایران، دوباره تعلیم و آموزش آن از سرگرفته شد و به همت اساتیدی همچون یدالله کابلی خوانساری به عرصه رسید و حیاتی دوباره گرفت.
وی گفت: خط شکسته در بدو پیدایش بهطور کلی در پاسخ به نیاز سرعت در نوشتن پدیدار شد و با رها شدن قوسها و سایش و حذف دندانهها و همچنین پیوستگی اتصالات حروف و کلمات در خط نستعلیق بهوجود آمد.
سرعت در نوشتن اولین وجه تمایز این شیوه با دیگر شیوههاست که به واسطه رهایی و روان شدن آن، منشا بروز نبوغ و خلاقیتهای فراوانی شد و ناخوانا بودن آن را نیز در پی داشت.
این ناخوانایی در بطن خود هم چالش برانگیز است و هم راهگشا برای هنرجویانی که خلاق هستند و تجسم قوی دارند.
توفیق و ارتقای هنرمند تنها در خلاقیت، فردیت و تشخص هنری اوست و تقلید و تکرار مدام امری عبث است
زندی اظهار کرد: اهمیت و ارزشمندی این شیوه به نوبه خود ایرانیترین خط کشورمان در ترکیببندی و طراحی صفحه است، چرا که به دلیل پیچشها و تغییر در تنوع بسیار، کلیات ترکیب آن نیز رنگ و بویی تازه و تازه تر به خود میگیرد.
در گذشته در صفحه آرایی و ترکیب بندی عمدتاً از اقلام ریز و غالباً از یک دانگ قلم استفاده میکردند در حالیکه شکسته نویسان امروزی ترکیبی از اقلام مختلف از غبار تا جلی و شش دانگ را در یک صفحه ترکیب میکنند و این در هم تنیدگی در این شیوه به هر قطعهای فرم و فضا و ترکیبی خاص می دهد و شاید عمدهترین تحولی که در خط امروز و در صفحه آرایی خط شکسته پدید آمده، همین تنوع و تازگی است در حالیکه دیگر شیوهها همچنان از فرم و فضای قدیمی خود پیروی می کنند و دست خوشنویس برای اجرای خلاقیت ها به نسبت خط شکسته بسته مانده است.
در خوشنویسی چطور میتوان نوآوری و خلاقیت داشت؟
وی عنوان کرد: معتقدم توفیق و ارتقای هنرمند تنها در خلاقیت، فردیت و تشخص هنری اوست و تقلید و تکرار مدام امری عبث است.
وقتی آثار یدالله کابلی و نمایشنامهای از بهرام بیضایی را تماشا می کنید به وضوح امضای صاحب اثر را بر اثر هنری خواهید دید؛ من نیز همیشه تلاش داشتم که در خلق اثر مقلد نباشم و این تصمیم شامل انتخاب شعر، ترکیب بندی و فضاسازی در ساختار قدمایی و معاصر است.
این هنرمند خوشنویس در پاسخ به اینکه چطور میتوان در این هنر خلاقیت و نوآوری داشت، بیان کرد: خلاقیت و نوآوری در هر ژانری در درجه اول نیاز به دانش و تجربه کافی دارد.
دانش همان سیر آکادمیک و اصولی سلسله مراتبی در شعب انجمن خوشنویسان ایران است و تجربه هم شامل تمرین و ممارست بسیار در این هنر است که سلوک در آن قابل قیاس با هیچ هنر دیگری نیست.
نگاه مدیران فرهنگی به خوشنویسی نازل است
وی درباره ارزیابی خوشنویسی و جایگاه آن در دانشگاههای کشور، توضیح داد: خوشنویسی را میتوان شاخصترین هنر در پهنه سرزمینهای اسلامی و به مثابه زبان هنری مشترک برای تمامی مسلمانان دانست.
این هنر همواره برای مسلمانان ارزش ویژه داشته است، چرا که در بنیاد، آن را هنر تجسم کلام وحی میدانستهاند و نگاهی ویژه و قدسی به واسطه نگارش قرآن داشتهاند.
ماهیت اقتضای این جایگاه آن است که اقتصاد هنرمندان خوشنویس نه تنها به واسطه کتابت متون دینی و وجود اشعار و متون فرهنگ غنی چندین هزار ساله کشورمان در وضعیت مطلوبی باشد، خوشنویسان باید بدون هیچ دغدغه و ملالی به خلق آثار بدیع و نگارش متون جدید بپردازند، در حالیکه سالهاست چنین نیست و نگاه مدیران و مسئولان فرهنگی مملکت به مراتب نازلتر از گذشته میشود.
برگزاری جشنوارههای خوشنویسی با داوری داوران ایرانی در کشورهای حوزه خلیج فارس سبب شده تا نفیسترین آثار هنرمندان مملکت ولو به بهای بسیار خوب و عالی از مملکت خارج شود وی یادآور شد: اساتید خوشنویسی باتوجه به عدم موفقیت در فروش آثارشان که دلایل بسیار دارد، تمایلی به برگزاری نمایشگاه ندارند.
ناشران با توجه به گرانی کاغذ و مسائل دیگر رغبتی برای انتشار کتاب ندارند.
گالریها عمدتاً هیچ تمایلی به برگزاری نمایشگاههای خوشنویسی سنتی و اصطلاحا کلاسیک ندارند و بازار هنر مدرن برایشان داغتر است!
برگزاری جشنوارههای خوشنویسی با داوری داوران ایرانی در کشورهای حوزه خلیج فارس سبب شده تا نفیسترین آثار هنرمندان مملکت ولو به بهای بسیار خوب و عالی از مملکت خارج شود!
زندی تاکید کرد: به شما قول میدهم تا چند سال بعد هیچ اثر نفیس خوشنویسی معاصر در کشور برای عرضه نداشته باشیم و باید همچنان باید به تماشای آثار قدمایی میرعماد، میرعلی، میرزا غلامرضا، درویش عبدالمجید طالقانی و … بنشینیم که البته همیشه لذتبخش است.
زیرساختهای خوشنویسی در کشور نداریم!
وی در تشریح این موضوع گفت: وقتی از اقتصاد حرف میزنیم، یعنی باید زیرساختهایی وجود داشته باشد.
برای داشتن یک بنای خوب روزها و ماهها و سالها بررسی و آزمایش صورت میگیرد تا یک کار اصولی به سرانجام برسد، ساختارهای دیگر نیز همینطور هستند.
اکنون هیچ زیرساختی در خوشنویسی وجود ندارد؛ وقتی یک تابلوی نقاشی در حراج تهران یا حراج کریستیز میلیاردها تومان چکش میخورد، بهدلیل این است که زیرساختهای لازم برای فروش آن ایجاد شده است.
در این حراجیها اثر هنری بهعنوان کالایی معرفی شده که میتواند برای سرمایهگذاری سودآور باشد اما در خوشنویسی این فضا وجود ندارد.
دوستان خوشنویس که به سبک کلاسیک کار میکنند، قیمت آثارشان را با آثار مدرن مقایسه میکنند، غافل از اینکه در فضای مدرن، روی اقتصاد، بازاریابی، نحوه ارائه اثر و ...
کار شده و بعد قیمت یک تابلو بالا رفته است.
خوشنویسی به دانش اقتصادی و افراد آشنا به اقتصاد هنر نیاز دارد.
تاکید بر تغییر نگاه خوشنویسان در حوزه اقتصادی
زندی تصریح کرد: ما خوشنویسها باید بپذیریم وقتی یک تابلوی خوشنویسی قرار است ارائه شود، بهعنوان کالا ارائه میشود.
اگر اینها لحاظ شود، اقتصاد خوشنویسی هم تکانی میخورد، ولی اگر به همان شکل سنتی رفتار شود، فکر نکنم تغییر خاصی رخ دهد، مگر اینکه روی کارهای قدما مثل دوره صفویه و قاجار کار کنید چون در مورد دوره معاصر با این وضع اتفاقی رخ نمیدهد.
نقدی به آموزش و پرورش در بیاعتنایی به هنر خوشنویسی
وی با طرح سوالاتی به نقد سیستم آموزشی پرداخت و تشریح کرد: آیا به هنر خوشنویسی در مدارس بها داده میشود تا اینکه در دانشگاهها برای این هنر اصیل و ماندنی که فخر عالم است بهایی قائل بشوند؟
من به شخصه مدیون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم و از سال ۶۸ که ۱۰ ساله بودم با فرهنگ کتاب وکتابخوانی و هنر نقاشی و خوشنویسی آشنا شدم و مورد تعلیم قرار گرفتم.
در مدرسه معلم هنر داشتیم و خوب به خاطر دارم که شاید رتبهای آکادمیک در خوشنویسی نداشت اما در درس هنر توانمند بود که بسیار حائز اهمیت است.
نمیدانم در کل کشور در دهه ۶۰ چند شعبه انجمن خوشنویسان وجود داشت ولی امسال که در ۷۵ سالگی تاسیس انجمن خوشنویسان ایران هستیم نزدیک به ۴۰۰ شعبه فعال در کشور داریم.
با این حال نگاهی بیندازیم با مدارس و ببینیم آموزش و پرورش از این پتانسیل بالا چه بهره ای برده!؟
با وجود نزدیک به ۴۰۰ شعبه در کل کشور و ۵۲۲ استاد تراز اول آقا و خانم که در هر استان متمرکز و فعال هستند، چند نفر توسط آموزش و پرورش حتی به صورت پاره وقت دعوت به کار و همکاری شدهاند!؟
باید بدانیم هرچه بکاریم همان را برداشت میکنیم، استعدادها باید در سنین کودکی شناسایی و پرورش داده شوند و معتقدم در دانشگاهها نه تنها وضع بهتری نداریم بلکه تاثیر آنچنانی هم نخواهد داشت.
چند نفر مدیر و مسئول خوش خط داریم؟!
نگاه مدیرانی که خط خوب ندارند به این مقوله چیست؟
آیا کمبودی حس میکنند؟
مفهوم کمبود را می دانند؟
این هنرمند خوشنویس در ادامه برای بهبود آموزش خوشنویسی گفت: معتقدم آموزش و پرورش باید و میتواند، تاکید میکنم میتواند از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل انجمن خوشنویسان به خوبی بهره ببرد.
تفاهمنامهای با انجمن منعقد کند و به صورت مداوم از اساتید انجمن برای تدریس در مدارس دولتی و غیردولتی استفاده بهینه ببرد.
با این حرکت نه تنها خط و خوشنویسی به صورت پایهای در مدارس احیا میشود، بلکه سبب میشود به لحاظ انگیزهای اتفاقات مثبتی به ویژه در زمینه اقتصادی برای اساتید رخ بدهد تا حس سرخوردگی و یاس از وجودشان از بین برود.
۵۲۲ استاد در کل کشور، با یک تقسیم بندی و بودجه بندی به راحتی میتوان رنسانسی در فرهنگ و هنر کشور به وجود آورند.
بر این باور هستم تاثیری که آموزش در سنین کودکی میتواند داشته باشد در سنین بزرگسالی ندارد مگر اینکه جنبه سرگرمی داشته باشد.
تصور کنید مدتی است که پتانسیل بالای فوتسال یا به اصطلاح گذشته «گلکوچیک» شناسایی شده و در مدارس پیگیر هستند تا استعدادی درخشان را حمایت و به تیم ملی معرفی کنند.
این اتفاق در هر عرصهای در کشور سرمایهگذاری بسیار خوبی است همانطور که در کشور چین با توجه و پایبندی به سنتها هزاران کودک شناسایی و به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا میکنند.
معتقدم آموزش و پرورش باید از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل انجمن خوشنویسان به خوبی بهره ببرد.
تفاهمنامهای با انجمن منعقد کند و به صورت مداوم از اساتید انجمن برای تدریس در مدارس دولتی و غیردولتی استفاده بهینه ببرد وی درباره کم توجهی نسبت به هنر خط و خوشنویسی و قرار دادن آن در زمره هنرهای سنتی که ممکن است این هنر را از وادی هنر مدرن دور کند، گفت: آثار هنری بهویژه هنر اصیل خوشنویسی هویت و شناسنامه یک سرزمین و قوم هستند و از این رو هرکاری که به رشد و بالندگی این هنر منجر شود یک ضرورت است.
آثار هنری هر ملت نقش فراوانی در انتقال ارزشهای یک سرزمین دارد و به همین دلیل برای رشد و تعالی این هنر باید تلاشها را مضاعف کرد.
خوشنویسی چطور وارد سبد خانوار شود؟
امروزه شاهد کم توجهی مردم به هنر و آثار هنری هستیم و تعداد بسیار اندکی از مردم آثار هنری فاخر در خانههایشان دارند.
این موضوع، گویاست که هنر دیگر از سبد خانوار و دغدغههای مردم خارج شده است، چرا؟
چون مردم با مشکلات و گرفتاریهای اجتماعی و اقتصادی فراوانی دست به گریبان هستند و هر شخص با هر سوادی و هر سطح درآمدی که صبح از خانه خارج می شود، درگیر این مشکلات است.
ایجاد انگیزه و علاقه در مردم میتواند نقش مهمی در توجه به آثار هنری داشته باشد.
اگر انگیزه باشد و مشکل اقتصادی و اجتماعی وجود نداشته باشد توجه مردم به آثار هنری افزایش پیدا میکند.
آثار هنری سرمایههای یک کشورند.
پایین بودن قدرت خرید مردم باعث شده تا کمتر به سمت هنرهای تجسمی و آثار هنری روی بیاورند.
زندی تصریح کرد: یکی دیگر از دلایل کم توجهی به آثار هنری میتواند کم توجهی رسانهها به هنرهای تجسمی باشد.
این بخش مقداری برای عموم مردم ناشناخته مانده، این در حالی است که در دیگر کشورها مردم نه تنها هنرمندان خود، بلکه هنرمندان دیگر کشورها را هم می شناسند.
امیدوارم زمانی فرا برسد که دولت با برنامهریزی خوب بتواند قدرت خرید مردم را بالا ببرد تا هر ایرانی بتواند یک اثر هنری با ارزش در خانه خود داشته باشد.
هر اثری جایگاه و ارزش خود را دارد که باید آن را با آموزش و معرفی، توسعه و گسترش بدهیم که در این میان رسانهها نقش خوبی در شناسایی هنر فاخر به مردم دارند.
وی درباره نقاشی خط و اینکه اساتید خوشنویسی و انجمن خوشنویسان ایران آن را جزئی از نقاشی میدانند، توضیح داد: در ابتدا باید به این ۲ مقوله و تفاوتهای آنها پرداخت.
هنر خوشنویسی، نگارش حروف و کلمات به شکلی زیبا و هنرمندانه بوده و با قدمتی دیرینه، همواره مورد توجه و احترام بوده است.
در مقابل، نقاشیخط، هنری نوظهور است که خاستگاه آن از مکتب سقاخانه است و از پیشگامان این تکنیک باید از رضا مافی نام برد که از ترکیب خوشنویسی و نقاشی خلق میشود.
این هنر، با خلاقیت و نوآوری به دنبال بیان مفاهیم و احساسات به شکلی نوین است.
با توجه به این پیشینه، طبیعی است که این ۲ هنر در دنیای امروز کاربردهای متفاوتی داشته باشد.
خوشنویسی و نقاشیخط به عنوان دو هنر همدم، میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند و به یکدیگر الهام ببخشند اما اگر حمایت دولت و بخش خصوصی از هنرهای اصیل ایرانی بمانند خوشنویسی نباشد این دو هنر به مثابه رقیب خواهند بود
این هنرمند خوشنویس بیان کرد: خوشنویسان ایرانی با استفاده از این هنر، شاهکارهایی میآفرینند که همچنان در جهان هنر به عنوان آثاری بینظیر شناخته میشود.
از سوی دیگر، نقاشی خط به دلیل آزادی بیشتر در سبک و استفاده از رنگهای متنوع، محبوبیت بسیاری در عرصههای مدرن هنری پیدا کرده است.
گالریها و نمایشگاههای زیادی در سراسر جهان وجود دارند که آثار نقاشی خط را به نمایش میگذارند و این آثار با استقبال علاقهمندان به هنر مدرن مواجه میشود.
با گذر زمان و ورود به عصر مدرنیته، خوشنویسی همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است اما نقاشی خط نیز به عنوان یک سبک هنری نوین رشد قابل توجهی داشته است و امروزه، بسیاری از هنرمندان، این ۲ هنر را با هم تلفیق کرده و آثار جدید و متنوعی خلق کردهاند که هم زیبا و هم نوآورانه هستند.
زندی در پایان گفت: این روند نشان میدهد که خوشنویسی و نقاشیخط به عنوان ۲ هنر همدم، میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند و به یکدیگر الهام ببخشند اما اگر حمایت دولت و بخش خصوصی از هنرهای اصیل ایرانی بمانند خوشنویسی نباشد این ۲ هنر به مثابه رقیب خواهند بود و چه بسا که اینگونه شده است و قیمت آثار نفیس خوشنویسان ایرانی در حراجی ها، شاید ارزشی معادل به یک سوم آثار نقاشیخط نداشته باشد و در این راستا حمایت گالریهای خصوصی از نقاشیخط به اصطلاح امروزی مدرن که عمدتاً فاقد ارزش حقیقی هستند نیز خود مزیت علت شده است.