تغییر چشمگیر سبک بازی در لیگ جزیره؛ آیا این همان فوتبالی است که می خواهید؟
پپ گواردیولا زمانی که در سال ۲۰۱۶ هدایت منچسترسیتی را به عهده گرفت، تجربهای تکاندهنده داشت.

کد خبر: 742645 | ۱۴۰۴/۰۷/۲۷ ۱۲:۵۵:۵۹
ژابی آلونسو هرگز نخستین تجربهاش در لیگ برتر را فراموش نکرده است.
آن روز یک عصر یکشنبه در اواخر آگوست ۲۰۰۴ بود؛ هوا به طرز غیرمعمولی در ورزشگاه ریباک بولتون سرد بود اما برای آلونسو، هافبک تازهوارد لیورپول از اسپانیا، شوک اصلی فرهنگی در زمین رخ داد.
به گزارش روزنامه «اعتماد» و به نقل از اتلتیک، او بعدها در کتاب Ring of Fire نوشته سایمون هیوز گفت: «دیوانهوار بود.
توپهای بلند، توپ دوم، بازیکنان درشت و فیزیکی: کوین نولان، کوین دیویس در خط حمله و (سم) آلاردایس که آدامس میجوید و از کنار زمین فریاد میزد.
وقتی بولتون ضربه ایستگاهی میگرفت، مدافعان جلو میآمدند و زمین به لرزه درمیآمد.»
برای سالهای طولانی، این همان تصویری بود که از لیگ برتر وجود داشت.
ژوزه مورینیو در دوران اولش در چلسی گفته بود: «انگلستان تنها جایی است که دیدهام مردم تقریبا به اندازه گل زدن برای کرنر گرفتن خوشحال میشوند.»
وقتی استوکسیتی در سال ۲۰۰۸ به لیگ برتر صعود کرد، این سبک به اوج رسید.
هافبک آنها، روری دلاپ، پرتابهای اوت بلندی انجام میداد که آلاردایس، آنها را به موشکهای اسکاد تشبیه کرده بود.
در فصل ۱۰-۲۰۰۹20، حدود ۳۱ درصد گلهای لیگ برتر (بهجز پنالتیها) از موقعیتهای ایستگاهی به ثمر رسید.
هفت تیم از بیست تیم لیگ، آن فصل را با درصد پاس موفق کمتر از ۷۰ درصد به پایان رساندند.
پپ گواردیولا زمانی که در سال ۲۰۱۶ هدایت منچسترسیتی را به عهده گرفت، تجربهای تکاندهنده داشت.
او بازی پرآشوبی بین سوانزی و کریستالپالاس را دید که با حیرت و اضطراب همراه بود.
او چند هفته بعد گفت: «۹ گل، ۸تایش از ضربات ایستگاهی — کرنر، ضربه آزاد، اوت!
توپ بیشتر در هوا بود تا روی زمین.
این است فوتبال انگلیسی و من باید خودم را وفق دهم چون هرگز چیزی شبیه این ندیده بودم.»
گواردیولا از فوتبال انگلیس شوکه شده بود.
آن روزها، فوتبال انگلیسی اغلب همینطور بود، اما تاثیر او فوتبال را دگرگون کرد.
بازی دیگر مجموعهای از ضربات ایستگاهی و نبرد برای توپ دوم نبود.
حالا مالکیت، پادشاه بود.
درصد پاسهای موفق بالا رفت؛ مربیان و بازیکنان تلاش کردند از عقب زمین بازی بسازند و از جلو پرس کنند- به سبک گواردیولا.
اما همانطور که مد و موسیقی هر ۲۰ سال یکبار بازمیگردند، به نظر میرسد لیگ برتر هم در حال بازگشت به سبک دهه ۲۰۰۰ است.
تنها هفت هفته از فصل جدید گذشته و آمارها (براساس دادههای اوپتا) نکاتی جالب را نشان میدهند:
اوتهایزبلندزدوبارهمدشدهاند:در فصل
۲۰20-۲۰۱۹ تنها ۶درصد از اوتهای منطقه حمله به درون محوطه جریمه فرستاده میشدند؛ این عدد اکنون به بیش از ۲۷درصد رسیده است.
گلهای حاصل از ضربات ایستگاهی (کرنر، ضربه آزاد، اوت) به ۰.۷ گل در هر بازی رسیده که بالاترین میزان از فصل 2011-۲۰۱۰ است.
میانگین تعداد پاسها در هر بازی لیگ برتر به ۸۵۸ رسیده- کمترین از فصل 2012-۲۰۱۰.
درصد ضربات دروازه بلند، پس از ۹ سال کاهش پیاپی، دوباره افزایش یافته و به ۵۱.۹ درصد رسیده است.
سهم گلهای سرزده به ۱۹.۸درصد افزایش یافته- بیشترین از فصل
200۱-۲۰۰۰.
عدهای از این بازگشت استقبال میکنند.
منتقدان میگویند تاثیر گواردیولا باعث شده فوتبال از هیجان و خودجوشیاش تهی شود.
اما همین انتقادها اکنون پرسشهایی را زنده کردهاند: مردم واقعا چه نوع فوتبالی میخواهند ببینند؟
گلهای ایستگاهی افزایش یافتهاند اما در مقابل، مجموع گلهای زده بهشدت کاهش یافته است.
پس از هفت هفته و ۷۰ بازی، تنها ۱۸۲ گل زده شده (میانگین ۲.۶ گل در هر بازی) که در مسیر تبدیلشدن به کمگلترین فصل از 2015-۲۰۱۴ است، بهویژه گلهای «جریان بازی» (اوپن پلی) از ۲.۳۸ در هر بازی در دو فصل پیش، به ۱.۶۹ در این فصل سقوط کردهاند- پایینترین از 200۹-۲۰۰۸.
درحالی که همه گلها ارزش یکسانی دارند، پرسش این است که آیا فوتبال ایستاده و قطعووصلی واقعا جذاب است؟
حتی با افزایش وقتهای اضافه، زمان واقعی بازی در لیگ برتر بهطور میانگین تنها ۵۵دقیقه است- پایینتر از دو فصل قبل.
یعنی اگر این فصل تلویزیون را روشن کنید، تنها در حدود ۵۴.۷درصد مواقع توپ در جریان است.
در نتیجه، بازیها طولانیتر شدهاند، اما بازی واقعی کمتر شده است.
بررسیها نشان میدهد حدود ۴۵ دقیقه از هر مسابقه صرف توقفها میشود: بررسی VAR، مصدومیت، تعویض، شادی گل، یا زمان زیاد برای کرنرها و اوتها.
توماس گرونهمارک، مربی تخصصی اوت که زمانی رکورددار طولانیترین اوت جهان (۵۱.۳۳ متر) بود، توضیح میدهد چرا لیورپولِ کلوپ از اوت بلند زیاد استفاده نکرد: «اگر بخواهید زیاد از اوت بلند گل بزنید، باید مدام بازی را قطع کنید.
کلوپ احساس میکرد این کار جریان تند و روان بازی ما را از بین میبرد- و حق با او بود.»
اما حالا، اوتهای بلند به ترند جدید لیگ برتر تبدیل شدهاند.
تیمهایی مثل برنتفورد در این زمینه پیشتازند، اما به قیمت صرف زمان زیاد: در بازی برنتفورد مقابل منچستریونایتد، بیش از ۱۴ دقیقه فقط صرف اوتها شد!
برخی تیمها (مثل آرسنال) از ایستگاهیها نتایج خوبی میگیرند، اما میانگین زمان صرفشده روی کرنرها به ۴۵ ثانیه رسیده- نشانهای از بازیهای کند و پروقفه.
گرونهمارک هشدار میدهد: «اگر همه تیمها در هر بازی ۸ تا ۱۲ اوت بلند انجام دهند، ماهیت بازی کاملا عوض میشود.
ما باید به جنبه سرگرمکننده فوتبال هم فکر کنیم.»
عدهای میگویند این از فوتبال پپ بهتر است- از آن «پاسکاری خستهکننده» بدون ریسک و خلاقیت.
اما آیا واقعا چنین است؟
میانگین پاسها در هر بازی از ۹۴۱ در دو فصل پیش به ۸۴۹ رسیده- کمترین از 2011-۲۰۱۰.
حتی خود منچسترسیتی از ۶۸۸ پاس در هر بازی در فصل قهرمانی 2018-۲۰۱۷، حالا به ۴۹۶ پاس رسیده است.
اما همان تیم در آن فصل رکورد ۱۰۶ گل در لیگ برتر را زد (۸۵ گل از جریان بازی).
اگر فوتبال مالکانه خستهکننده است، پس چطور چنین آماری ثبت شد؟
در واقع، هرچه در دهه گذشته پاسکاری و مالکیت بیشتر شد، تعداد گلها نیز افزایش یافت.
امسال اما، هم گلها کمتر شدهاند و هم مالکیت پایین آمده- و در عوض، ضربات ایستگاهی و اوتها زیاد شدهاند.
آیا سرگرمکننده است؟
گاهی، بله- وقتی واقعا «بازی» در جریان است.
اما تعداد زیادی از مسابقات این فصل تماشایی نیستند.
درست مثل دهه ۲۰۰۰ و اوایل ۲۰۱۰ که بسیاری از بازیها خستهکننده و کمگل بودند تا اینکه نفوذ گواردیولا به تدریج فوتبال انگلیسی را تغییر داد.