یدیعوت آحرونوت: ترکیه از پرونده غزه برای بهبود موقعیتش در رقابت با ایران بر سر نفوذ در منطقه استفاده میکند
روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحرونوت» به نقل از دو پژوهشگر در «مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل» گزارش داد که نقش رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، در نوار غزه در مرحله آینده «ممکن است به کابوسی برای اسرائیل تبدیل شود».

روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحرونوت» به نقل از دو پژوهشگر در «مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل» گزارش داد که نقش رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، در نوار غزه در مرحله آینده «ممکن است به کابوسی برای اسرائیل تبدیل شود».
کد خبر: 742638 | ۱۴۰۴/۰۷/۲۷ ۱۱:۴۰:۱۶
این روزنامه در گزارش خود اشاره کرد که اسرائیل از آغاز جنگ علیه غزه بهطور قاطع با هرگونه مشارکت ترکیه در مذاکرات یا ترتیبات مربوط به غزه مخالفت کرده بود، بهویژه پس از آنکه اردوغان نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، را «هیتلر عصر حاضر» خواند و اسرائیل را به نسلکشی متهم کرد.
به گزارش انتخاب، به گفته گزارش، صحنه سیاسی در هفتههای اخیر تغییر کرده و ترکیه اکنون به بخشی مرکزی از گفتوگوهایی تبدیل شده است که منجر به توافق آتشبس شدهاند.
دو پژوهشگر متخصص در امور ترکیه که با روزنامه مصاحبه کردهاند، «رامی دانیل» و «گالیا لیندناشتراوس»، معتقدند که مشارکت ترکیه تحت چتر حمایت آمریکا صورت گرفته است، اما لحن ترکیه در قبال اسرائیل نهتنها تغییر نکرده بلکه تندتر هم شده است.
لیندناشتراوس میگوید رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، اردوغان را «رهبر توانایی که میتواند نظم را به خاورمیانه بازگرداند» میداند و به همین دلیل روی او برای اجرای طرح «روز بعد» در غزه حساب باز کرده است، با بهرهگیری از روابط خوب میان آنکارا و واشنگتن در این مرحله.
او میافزاید این شرطبندی موجب نگرانی گستردهای در اسرائیل شده است، زیرا «درگیر کردن ترکیه در ترتیبات پس از جنگ تحولی بسیار نگرانکننده برای اسرائیل است، چرا که ترکیه بازیگری است که علناً و عملاً با اسرائیل دشمنی دارد و حضورش در غزه با منافع اساسی اسرائیل در تضاد است».
لیندناشتراوس تأکید میکند که «ترکیه دارای تواناییهای نظامی و سازمانی است که او را به بازیگری مؤثر در هر نیروی ناظر یا حافظ صلح تبدیل میکند، اما همین امر او را به خطری بالقوه بدل میسازد.
صرف حضور سربازان ترک در نزدیکی نیروهای اسرائیلی میتواند منجر به حوادثی شود که بحران دیپلماتیک یا حتی درگیری نظامی را شعلهور کند»، و به برخوردهای پیشین اسرائیل با نیروهای «یونیفل» در لبنان اشاره میکند.
او میگوید ترامپ که ترجیح میدهد «خاورمیانه را از طریق روابط با رهبران قدرتمند اداره کند»، به اردوغان چیزی را داده که مدتها در پی آن بود: مشروعیت بازگشت به غزه به عنوان یک بازیگر اصلی، پس از آنکه از سال ۲۰۱۰ و پس از بحران کشتی «ماوی مرمره» از چنین نقشی محروم شده بود.
به گفته لیندناشتراوس، آنکارا دخالت خود در غزه را «فرصتی تاریخی» برای بازگرداندن جایگاه منطقهای خود پس از سالها انزوا میداند و میکوشد توانایی خود را در تأثیرگذاری بر مسائل محوری جهان عرب، بهویژه مسئله فلسطین که دو دهه است از آن بهرهبرداری سیاسی میکند، نشان دهد.
رامی دانیل نیز ورود ترکیه به روند مذاکره را «تحولی سرنوشتساز» توصیف میکند و توضیح میدهد که آنکارا در ابتدا بخشی از میانجیگری نبود، اما با اصرار توانست در نهایت به بازیگری اصلی تبدیل شود.
او اشاره میکند که «ترکیه در سالهای گذشته مقادیر زیادی کمک به غزه ارسال کرده و اردوغان با گفتمان ضداسرائیلی خود کوشیده است محور اسلامی حامی فلسطینیان را رهبری کند، اما نتوانست این رویکرد را به نفوذ واقعی تبدیل کند، تا اینکه اکنون این فرصت بهدست آمده است».
این پژوهشگر اسرائیلی میگوید رئیسجمهور ترکیه «در طرح ترامپ فرصتی طلایی برای اثبات نقش منطقهای خود یافته است» و تأکید میکند که «قواعد بازی تغییر کرده و این امر برای اسرائیل هزینه دارد، زیرا اردوغان موضع سیاسی خود را نسبت به جنبش مقاومت اسلامی (حماس) تغییر نداده و بر حفظ مشروعیت سیاسی آن پافشاری خواهد کرد، که این امر پیشرفت بهسوی مرحله دوم توافق را دشوارتر میسازد».
کابوس استراتژیک
به گفته دانیل، از نخستین روز جنگ، اردوغان رؤیای ایفای نقشی در غزه را در سر داشت و اکنون به آن دست یافته است و خواهد کوشید که نقشی بزرگ و تأثیرگذار داشته باشد.
در مقابل، اسرائیل این رؤیای ترکی را «کابوسی استراتژیک» میبیند.
او میافزاید: «نهاد امنیتی اسرائیل بیم دارد که حضور ترکیه در هر قالبی از نظارت یا کنترل، آزادی عمل ارتش را محدود کند و شاید حتی در صورت وقوع حادثه میدانی، به رویارویی مستقیم منجر شود».
افزون بر خطرات امنیتی، بُعد سیاسی نیز مطرح است: به گفته دانیل، آنکارا مایل است برای حماس در هرگونه توافق آینده جایگاهی قائل شود و با خلع سلاح کامل یا حذف آن از اداره غزه مخالف است، در حالی که اسرائیل، مصر و امارات در جهت کاملاً مخالف حرکت میکنند.
او ادعا میکند که «اکثر کشورهای منطقه امروز به موضع اسرائیل نزدیکترند تا موضع ترکیه و خواهان تداوم قدرت حماس نیستند»، و میافزاید که ترکیه در این میان استثناست، هرچند اکنون قدرتمند است، اما اگر موازنه قوا تغییر کند، ممکن است این وضعیت علیه او برگردد.
در همین حال، لیندناشتراوس به بحث داخلی در اسرائیل درباره میزان نقشی که میتوان برای ترکیه در غزه مجاز دانست اشاره میکند و میگوید ایده حضور نیروهای ترکیه در غزه «بسیار نگرانکننده است و بهتر است اسرائیل تا حد ممکن از هرگونه دخالت نظامی ترکیه جلوگیری کند».
دو جبهه نفوذ
نگرانی اسرائیل تنها به غزه محدود نمیشود.
به گفته این پژوهشگر اسرائیلی، افزایش نقش ترکیه در سوریه در سالهای اخیر و کاهش نسبی نفوذ ایران در آن کشور، موجب شده که آنکارا بهعنوان «بازیگر منطقهای در حال صعود» شناخته شود که ممکن است در چندین عرصه با اسرائیل تقاطع منافع پیدا کند.
لیندناشتراوس توضیح میدهد که ترکیه در گذشته عمدتاً بر شمال سوریه متمرکز بود، در حالی که اسرائیل بر جنوب تمرکز داشت، اما تغییر معادله میدانی پس از سقوط بشار اسد، رئیسجمهور مخلوع سوریه، باعث شده که ترکیه به قدرتی با منافع گستردهتر تبدیل شود، تا جایی که اکنون اسرائیل را مانعی بالقوه در برابر نفوذ جدید خود میبیند.
به همین دلیل، به گفته این پژوهشگر، «یک خط تماس مستقیم میان ارتشهای ترکیه و اسرائیل برای جلوگیری از حوادث هوایی در آسمان سوریه فعال شده است»، که نشانه شکنندگی رابطه میان دو طرف با وجود منافع امنیتی متقابل است.
او همچنین اشاره میکند که رسانههای نزدیک به دولت ترکیه از آنچه «پیروزی دیپلماتیک» مینامند سخن میگویند، چراکه اردوغان توانسته بار دیگر خود را بهعنوان مدافع مسئله فلسطین و شریک در ترتیبات آتشبس مطرح کند، پس از سالها حاشیهنشینی.
اما او به نقل از ناظران اسرائیلی میافزاید که دولت ترکیه از پرونده غزه برای ترمیم وجهه خود در میان افکار عمومی عرب و اسلامی و برای بهبود موقعیتش در رقابت با ایران بر سر نفوذ در منطقه استفاده میکند.
همچنین این را فرصتی میبیند برای اثبات شایستگی خود نزد واشنگتن بهعنوان بازیگری «منضبط» که میتواند میان منافع آمریکا و اعراب توازن برقرار کند.
لیندناشتراوس تأکید میکند که اسرائیل این راهبرد را «دارای چهرهای دوگانه» میبیند؛ زیرا ترکیه در حالیکه خود را شریک آمریکا در تحقق صلح معرفی میکند، در عین حال در گفتمان داخلی خود بهشدت به اسرائیل حمله میکند و همچنان بهصورت سیاسی و رسانهای از حماس حمایت مینماید.
به گفته دو پژوهشگر اسرائیلی، ترکیه تلاش خواهد کرد حضور خود را در نوار غزه از طریق نیروهای ناظر یا مشارکت در پروژههای بازسازی تثبیت کند؛ امری که نفوذ بلندمدتی به او میبخشد و برای اسرائیل بهسادگی قابل پذیرش نیست.
لیندناشتراوس هشدار میدهد که «هر حادثه سادهای میان دو ارتش در غزه میتواند به بحرانی دیپلماتیک بزرگ تبدیل شود».