عملیات «رولت روسی» در روز سفر لاریجانی به مسکو/ فعال شدن یک کمپین مشکوک پس از فعال شدن اسنپبک
همزمان با سفر علی لاریجانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی به مسکو یک کمپین رسانهای ضد روسی جلب توجه کرده است!

*********
سرگئی لاوروف به تازگی در مصاحبهای روایت اسنپبک را زنده کرد و درباره چگونگی ورود آن به برجام گفت: «اگر شرکای ایرانی ما با چنین فرمولی موافقت کردند، صادقانه بگویم یک دام حقوقی بود و ما دلیلی برای مخالفت نداشتیم».
این جمله کوتاه، نهتنها خاک روی یکی از مبهمترین بخشهای برجام را کنار زد بلکه معمایی قدیمی را دوباره زنده کرد: چه کسی واقعا سازوکار «مکانیسم ماشه» را طراحی کرد؟
روزنامه سازندگی که در جناحی کردن سیاست خارجی همواره یدطولایی دارد در گزارشی نوشته است:
مروز که نام مکانیسم ماشه دوباره در تیترها تکرار میشود، کمتر کسی به یاد دارد که ابتدا قرار بود این بند، راهی برای «حل اختلاف» باشد نه آغاز دوباره تحریمها.
در این میان، روایتها همچنان در تضادند: لاوروف از «دام غربی» سخن میگوید، شرمن از «ابتکار روسی» و عراقچی از «باطل بودن ادعای بازگشت تحریمها».
اما شاید حقیقت در میانه این خطوط پنهان باشد؛ جایی میان اطمینان و تردید، امید و واقعیت.
و شاید درست در همینجاست که باید پرسید «دام حقوقی» برجام، ساخته ایران بود یا غرب و یا روسیه؟
این روزنامه در ادامه نوشته است:
شاید پاسخ به آن دشوار باشد اما برجام نه تنها توافقی میان دولتها بلکه آینهای از اعتماد و بیاعتمادی بشر بود.
توافقی که در آن حتی یک بند حقوقی میتواند، سرنوشت ملتها را تغییر دهد.
روزنامه هممیهن دیگر روزنامه اصلاحطلب با ادبیاتی شرق ستیزانه مینویسد:
روسها طی دو دهه اخیر بازی رولت روسی را در مواجهه با ایران در دستور کار قرار دادهاند؛ نه مستقیم به آن شلیک میکنند و به مصافش میآیند و نه انگشت را از روی ماشه میکشند و میگذارند که ایران به سلامت و بهدور از تهدید و فشار با فراغ بال، مسیر خود را طی کند.
بیایید مروری گذرا بر این سیاست پارادوکسیکال روسها در قبال ایران داشته باشیم.
همزمان با خلف وعدههای بسیار و ملالتبار در پروسه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر، آنان بارها در تحویل ادوات نظامی راهبردی از اس٣٠٠و۴٠٠ گرفته تا جنگندههای سوخو٣۵ دست ایران را در بزنگاهها در پوست گردو گذاشتهاند.
مهمترین دلیل غیرمنطقی بودن این صحبتها همزمانی آن با سفر علی لاریجانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی به مسکو است.
این سفر که با هدف انتقال پیام رهبر انقلاب به رئیسجمهور روسیه صورت گرفته، در شرایطی انجام میشود که روسیه و چین در فضای علنی مواضع حمایتی خوبی از ایران در شورای امنیت سازمان ملل اتخاذ کرده و اعلام کردهاند که بازگشت تحریمهای این شورا علیه ایران را به رسمیت نمیشناسند.
بااینحال، انتشار صحبتهای ظریف ساعاتی پس از این سفر میتواند بر ضد فضای همسویی ایجادشده عمل کند.
ظریف در این صحبتها روسیه را به دلیل تمرکز بر منافع خود در مواجهه با ایران مورد انتقاد قرار داده است.
این رویکرد درحالی است که در روابط بینالملل این ملاحظه وجود دارد که تمام کشورها منافع ملی خود را دنبال میکنند.
ایران در چنین فضایی باید با توسعه سبد دیپلماسی از تمام ظرفیتهایی که منافع مشترکی در آن وجود دارد حداکثر بهرهبرداری را داشته باشد.
مقامات و چهرههای سیاسی اثرگذار باید با آگاهی از این امر بدیهی در روابط بینالملل از تمام ظرفیتهای دیپلماتیک برای پیشبرد منافع کشور بهره جویند نه آنکه با مطلقانگاری، موانعی بر سر راه روابط با شرق ایجاد کرده؛ اما در مواجهه با رویکرد خصمانه طرف غربی سادهانگاری پیشه ورزند.
بیتوجهی به بازه زمانی پساماشه که ایران برای ایستادن در مقابل تهدیدات اقتصادی و امنیتی غربی نیاز به تشکیل یک جبههبندی سیاسی و امنیتی دارد نشان میدهد که این مواجهه مبنای منطقی و استدلالی نداشته و صرفاً به دلیل نارضایتی شخصی ظریف از کنایههای سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه صورت گرفته است.
لاوروف پیشتر از پذیرش مکانیسم ماشه توسط ظریف ابراز تعجب کرده بود و مدعی بود که روسیه وقتی تمایل وزیرخارجه ایران را دیده در این مورد دخالتی نکرده است.
درواکنش به این اظهارت ظریف به یک کمپین رسانهای ضد منافع دوجانبه دامن زده و با یک کنش احساسی منافع ملی را قربانی دفاع از جایگاه سیاسی خود کرده است.