به خود بیاییم!
واقعبینی به جای رویاپردازی و کشف فرصتها به جای نگاه به دستان آغشته به خون ترامپ که تحریمها را بردارد یا خیر، بخش مهم و عظیمی از مشکلات را رفع میکند.

گروه سیاسی خبرگزاری مهر-سارا هوشمندی فعال رسانهای (یادداشت مهمان): رئیسجمهور آمریکا در سفر به مصر در اجلاس شرمالشیخ برای چندمین بار زبان به تهدید ایران گشود و در عین حال تقاضای خود برای گفتوگو با تهران را باز هم مطرح کرد.
۱ تهدیدهای ترامپ علیه کشورمان به یک کار روزانه تبدیل شده و چون یک فرد زورگو که میخواهد همه دنیا از وی حرفشنوی داشته باشند به علت ابتلای مزمن به نارسیسیسم و شیزوفرنی در هر جلسه و کنفرانسی محال است آن را مطرح نکند.
وی البته فردی رسانهبلد است که همواره کنار تهدید از مذاکره و گفتوگو هم سخن میگوید تا در صورت تهاجم نظامی احتمالی مجدد به کشورمان، به افکار عمومی دنیا تاکید کند: «ببینید!
من میخواستم با ایرانیها گفتوگو کنم و اگر به این کشور حمله کردم برای این بود که آنها حاضر به گفتوگو نشدند».
اگر آمریکا به دستور ترامپ به ایران تهاجم نظامی نکند که هیچ اما اگر این کار صورت گیرد، اغلب مردم دنیا از اقدام وی حمایت نخواهند کرد.
یکی از دلایل تکرار «تهدید / گفتوگو» نیز همین است.
از نظر رئیسجمهور آمریکا تکرار این جملات نوعی عادی شدن و پذیرفته شدن در اذهان به وجود خواهد آورد مانند آنچه در جنگ غزه شاهد بودیم و پس از واکنش شدید مردم جهان با اعتراضات و راهپیماییهای میلیونی حتی در واشنگتن، لندن، برلین، رم و پاریس به عنوان دولتهای حامی رژیم در هفتههای نخست نسلکشی اسرائیل، رفتهرفته بویژه با افزایش آمار شهدا، موضوع روتین شد و تا همین اواخر که با ناوگان صُمود و حمله رژیم به آن مجدد دنیا از جنایات رژیم خشمگین شد، صهیونیستها با خیال راحت به کشتار روزانه کودکان و زنان بیگناه غزه ادامه میدادند این تکنیک بویژه با ایجاد سرگرمی، به اصطلاح دنیا را در نسیان مصنوعی وارد میکند.
۲ از این سو برخی در ایران با فراموشی عمدی جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم تروریست به ایران که در روز یازدهم، آمریکا نیز به ۳ تأسیسات اتمی کشورمان حمله کرد تا رژیم را از مخمصه جنگ با ایران بطور آبرومندانه خارج کند، انتقاد میکنند چرا دعوت واشنگتن برای شرکت تهران در نشست شرمالشیخ با موضوع آتشبس غزه از سوی نظام اسلامی رد شد و چرا به مذاکرهخواهی ترامپ پاسخ مثبت داده نمیشود.
افراد فوق به قدری بیغیرتند که تنها ۳ ماه پس از آتشبس دفاع مقدس اخیر، پا بر خونهای ۱۰۰۰ انسان بیگناه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه میگذارند که با چراغ سبز ترامپ به رژیم اشغالگر، شهید شدند.
جدا از بیتفاوتی اینها به جنایات ترامپ در خرداد و تیر امسال، چگونه از جمهوری اسلامی میخواهند با کسی که میز مذاکره را آن هم حین گفتوگو و ۲ روز مانده به دور ششم مذاکرات عمان منفجر کرد، مذاکره کند؟
آیا ممکن نیست پیشنهاد گفتوگو به نیت غافلگیری مجدد تهران و حملهای دیگر باشد؟
انصافاً اصرار اینها به مذاکره در دانشگاهها و پژوهشکدههای روانشناسی دنیا جای بررسی دارد!
۳ باشد!
فرضا همه چیز را نادیده میگیریم و مذاکره هم میکنیم؛ چه چیزی از این مذاکره عاید کشور خواهد شد؟
طرف مقابل پیششرط مذاکره را غنیسازی صفر ایران، کاهش برد موشکهای کشورمان و انصراف از نفوذ منطقهای و حمایت از محور مقاومت قرار داده.
کدام عقل سلیمی چنین پیششرطهایی را بله!
پیششرط نه حتی شرط!
میپذیرد؟
اصلاً اگر چنین امتیازاتی به آمریکا داده شود و هیچ هم گرفته نشود، نیازی به مذاکره وجود دارد؟
این همان تسلیم کامل است.
یکی از پیششرطهای مهم آمریکا و شخص ترامپ برای مذاکره که بالاتر ذکر کردم کاهش برد موشکی جمهوری اسلامی است.
دلیل؟
موشکهای ایران بودند که با تخریبهای گسترده در سرزمین اشغالی و دقت ۹۰ درصدی و اصابت به اهداف تعیینشده ایران، رژیم جنایتکار و ایالات متحده را وادار به تقاضای آتشبس کردند.
کدام سیستم سیاسیای توان خود را به حراج میگذارد و خیال دشمنش را راحت میکند؟
اشخاص و گروههایی که چنین نسخهای میپیچند چگونه همچنان به ترامپی اعتماد دارند که همین چند سال پیش در دولت اولش از توافقی که آنها دوستش داشتند و حتی آن را میپرستیدند، خارج شد و با بازگشت با وقفه ۴ ساله به قدرت، چند ماه قبل فراتر رفت و پس از پذیرش اصرارهایش برای مذاکره از سوی ایران، وسط مذاکرات به ایران حملهور شد؟
اگر اندکی فکر کنند و واقعبین باشند و از دنیای موازی ایدهآلی که در آن سیر میکنند و در آن آمریکا خوشعهد و تضمینش قابل اطمینان است، به دنیای رئال برگردند، از خود سوال میکنند: مذاکرات با آمریکا، غیر از نادیده گرفتن اقتدار ایران و بیتوجهی به امنیت ملی و حاکمیت سرزمینی چه مفهوم دیگری دارد؟
ترامپ دیگر به چه زبانی باید اعلام کند فردی نیست که بتوان روی وی حساب کرد تا حامیان مذاکره از این خواسته و اصرارهای فاقد منطقشان دست بردارند؟
۴ و اما وظیفه دیپلماتها؛ کمترین انتظار از وزارت امور خارجه این است که به جای به جا آوردن آداب دیپلماتیک برابر فردی روانپرسش، «رسماً» اعلام کند تا ترامپ از نظام اسلامی و ملت بابت ترور شهید حاجقاسم سلیمانی بعنوان نماد محبوب مردم ایران و همچنین جنگ ۱۲ روزه و مورد اصابت قرار دادن تاسیسات هستهای کشورمان عذرخواهی نکرده و همین طور پیششرطهای غیرعملی را لغو نکند و تضمین معتبر برای عدم تهاجم حین مذاکرات احتمالی دوباره نداشته باشد چیزی که محال است بپذیرد به مذاکرات بازنمیگردد.
۵ دولت دیگر قبول کند مذاکره با چنین فردی غیرممکن است و قرار بر تداوم تحریمهاست.
سایر ارکان حاکمیت نیز با پذیرش این واقعیت، باید هر چه سریعتر و بدون اتلاف وقت، با یاری رساندن به دولت، پتانسیلهای دوران تحریم را بررسی کنند و دنبال بهرهوری از داراییها، منابع، سرمایهگذاران داخلی و خارجی و هر فرصت دیگری باشند.
اوضاع وخیم است و مردم دیگر به مشکلات معیشتی دچارند، نه فقط اقتصادی.
از کارشناسان و دانشمندان اقتصاد جدا از جناحی که بدان تعلق دارند باید استفاده کرد تا شرایط بهتر شود.
از سوی دیگر غرب را تمام دنیا نپنداریم و با شرق، سازمان شانگهای و بلوک بریکس تعاملات اقتصادی وسیعتری را تعریف کنیم.
همچنین با ۱۵ کشور همسایه در بحث تجارت همکاری بیشتری داشته باشیم.
در واقع حتی هنگام عدم تحریم، بیتوجهی به فرصتهای اقتصادی و سرمایهگذاری منطقه توجیهی ندارد، چه رسد به دوران تحریم.
ایران از داراییها، منابع و صنایع عظیمی برخوردار است و تداوم ندانستن چگونگی بهرهوری از این ثروت، خسارتی بزرگ است که تبعات منفی اجتماعی زیادی در پی خواهد داشت.
واقعبینی به جای رویاپردازی و کشف فرصتها به جای نگاه به دستان آغشته به خون ترامپ که تحریمها را بردارد یا خیر، بخش مهم و عظیمی از مشکلات را رفع میکند.