جزئیات مرگ دردناک گلر سابق تیم ملی نوجوانان ایران از زبان پدرش: پسرم شب خوابید و دیگر بیدار نشد/ به کریم باقری و عابدزاده بگویید پسرم خیلی شما را دوست داشت
پدر ابوالفضل روحی دروازه بان پیشین تیم ملی نوجوانان ایران که در تیم شهدای بابلسر بازی می کرد گفت پسرم بیماری زمینه ای خاصی نداشت.

کد خبر: 742382 | ۱۴۰۴/۰۷/۲۶ ۰۹:۲۸:۱۳
روزبه دلاور| در خبری تلخ و ناگهانی، جامعه فوتبال کشور در سوگ ابوالفضل روحی، دروازهبان جوان تیم شهدای بابلسر فرو رفت.
به گزارش روزنامه اعتماد، این بازیکن با استعداد که سابقه درخشش در ردههای ملی نونهالان و نوجوانان ایران را در کارنامه داشت به دلیل ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
به گزارش روزنامه اعتماد، مرگ ناگهانی روحی، خانواده و دوستان او را در بهت و اندوهی عمیق فرو برد.
تلاش ما برای گفتوگو با پدر مرحوم، عباس روحی، بسیار دشوار بود؛ صدای بغضآلود پدر و فضای مملو از ناله و گریه مادر و اطرافیان، عمق این فاجعه را نمایان میساخت.
با این حال، پس از لحظاتی دشوار توانستیم دقایقی کوتاه با پدر داغدار این جوان به گفتوگو بنشینیم تا متوجه شویم چه اتفاقی رخ داده است.
ماحصل این گپ و گفت را در ادامه میخوانید.
ممکن است تعریف کنید که چطور این اتفاق تلخ رخ داد؟
این بچه قرار بود تا بیست روز دیگر راهی امارات شود و با یک تیم اماراتی قرارداد ببندد.
هر روز و بهطور منظم تمریناتش را انجام میداد و معمولا به منزل دایی خودش میرفت که ارتباط نزدیکی با او داشت.
آن شب هم به مادرش زنگ و زد و گفت من خانه دایی هستم و دوباره خودم به او زنگ زدم و گفتم زود بخواب که فردا تمرین داری و جواب داد که اگر ممکن است کمی بیشتر بیدار بمانم.
همه چی خوب بود و بعد هم ساعت ۱۲ خوابید.
معمولا روزهایی که کار نداشت تا ساعت ۱۰ یا ۱۱ صبح میخوابید.
خانه دایی ابوالفضل و ما نزدیک است و مادرش ساعت ۱۱ به زن دایی ابوالفضل زنگ زد و گفت به او بگو بیاید خانه ناهارش را بخورد تا ساعت دو و نیم برود سر تمرین.
بعد زن داییاش میرود بالای سرش هر قدر صدایش زد، بیدار نشد.
بعد ما رفتیم بالا ی سرش دیدیم که راحت خوابیده است و دیگر بیدار نمیشود.
در هنگام خواب از دنیا رفت.
بیماری زمینهای داشت؟
نه، بچه که بود، مننژیت مغزی گرفته بود و ما در بیمارستان مفید تهران کارهایش را انجام دادیم و تا ۱۱ سالگی هم قرص فنوباربیتال میخورد، اما از دکتر که پرسیدیم گفت اصلا ایست قلبی ربطی به بیماری دوران بچگیاش ندارد.
او همیشه خندان بود و در عکسهایش ببینید همیشه لبش خندان بود.
همیشه میگفت ۱۸ ساله شوم و زودتر زن بگیرم تا وقتی به امارات رفتم وارد حاشیه نشوم!
نمیدانم چه بگویم.
همه ما در شوک هستیم و من که هنوز باورم نمیشود.
جواب پزشکی قانونی چی بود؟
گفتند ایست قلبی بود.
این مدت بیماری خاصی نداشت؟
نه، فقط در اربعین که به کربلا رفته بود یک مدتی به دلیل آلودگی زیاد در آنجا ریهاش دچار مشکل شد و دکتر به او اسپری داده بود و گفت یک ماه استفاده کن و بعدش هم دکتر گفت، مشکل خاصی ندارد و میتواند تمریناتش را از سر بگیرد و اسپری هم استفاده نکند.
یک ماه بعد از اربعین تمرین نکرده بود و دیگر مشکلی نداشت.
پارسال هم در لیگ دو بزرگسالان کشور بازی کرده بود و به لحاظ تست پزشکی و قلبی مشکل خاصی نداشت.
فقط بیماری کودکیاش بود که گفتند زیاد ربطی ندارد.
حالا قرار است به ما دقیق بگویند که ساعت ۳، ۴ صبح به رحمت خدا رفت یا بعدش.
زمان دقیق فوت را هنوز نگفتند و بقیه چیزها را که فعلا به ما اعلام کردند، گفتند عادی بوده.
گفتید از تیمهای اماراتی پیشنهاد داشت؟
بله، پارسال هم استقلال او را میخواست، اما خوابگاه نداشتند و امسال هم زیر ۱۸ سالههای سپاهان او را میخواست که خوابگاه ندادند، نرفت.
کارش در یکی از تیمهای اماراتی درست شده بود و قرار بود پانزدهم ماه بعد به امارات برود، اما قسمت نشد.
عضو تیم ملی هم بود؟
زمان استاد یاوری در تیم ملی نونهالان بود و زمان آقای عبدی هم در نوجوانان هم بود.
در لیست اعزام به جام جهانی هم بود، اما متولد ۸۶ بود و بقیه که ۸۴ و ۸۵ بودند، اعزام شدند.
امسال هم مثل پارسال عضو بزرگسالان شهدای بابلسر بود.
پارسال کنار صابر میرقربانی بود.
در تمرینات انفرادی مشکلی نداشت؟
نه، با رضا حاج اسبوئی تمرین میکرد.
همسر من روی سلامت او خیلی حساس است، چون از بچگی بیماری هم داشت، همسرم خیلی حواسش به او بود.
تمریناتش را هم خودم او را میبردم و میآوردم.
هشت سال همین بود.
در اردوها و تمرینات او را میبردم و میآوردم مثل دو تا رفیق، اما تنهایمان گذاشت.
همین یک پسر را داشتید؟
بله، همین یک پسر با یک دختر که دارم.
آرزویش چی بود؟
دو تا آرزو داشت، میگفت ۱۸ ساله شدم زن بگیرم مثل حاج اسبوئی که هفت سال شاگردش بود.
میگفت زن بگیرم تا وارد حاشیه نشوم!
میگفت در حرم امام رضا(ع) مراسم عقد بگیرم.
بعد میگفت پیشرفت کنم تا پرچم مربیام و شهدای بابلسر را بالا ببرم، چون از بچگی هم عضو شهدای بابلسر بود، اما خب قسمتش نبود.
طرفدار کدام تیم بود؟
از بچگی عکسهایش را دارم که پرسپولیسی بود، اما وقتی از استقلال پیشنهاد آمد به من گفت: بابا به کسی نگو پرسپولیسیام، چون نمیخواهم کسی ناراحت شود.
چون خوابگاه نداشتند نشد که به استقلال برود.
به خاطر استاد یاوری به سپاهان هم علاقه داشت.
علاقهمند به کدام بازیکنان لیگ بود؟
در پرسپولیس چند نفر را خیلی دوست داشت.
سید جلال را میگفت که خیلی بامعرفت و خوش قلب است و کریم باقری را خیلی دوست داشت و یک مدت هم از دست بیرانوند ناراحت بود، اما میگفت با اینکه به این شکل جدا شد، اما این گلر برای تیم خیلی زحمت کشیده است.
عالیشاه و علیپور را هم به خاطر گلهای حساس دوست داشت.
الگویش کی بود؟
عاشق کریم باقری و عابدزاده بود.
مثل عابدزاده با ورود به زمین چند تا پشتک میزد.
ادای عابدزاده را درمیآورد!
به لحاظ اخلاقی و معرفتی هم میگفت هیچ کی کریم باقری نمیشود.
صحبت پایانی؟
به کریم باقری و عابدزاده سلام برسانید و به این دو بگویید که پسرم خیلی به شما علاقه داشت برای شادی روحش دعا کنید.