ظریف و لجبازی بر مدار مذاکره
به گزارش مشرق، کانال نواصولگرا در مطلبی در تلگرام نوشت:
محمدجواد ظریف در مصاحبهای گفته است «مذاکرات مستقیم و چندوجهی درباره مسایل مورد اختلاف ایران و آمریکا چاره کار است».
این شکل از دگماندیشی درباره مذاکره، خودش مصداقی از تحجر است.
تحجر غول شاخداری نیست.
بلکه به معنای آن است که فرد آنقدر به یک اندیشه، چارچوب فکری و تحلیل معتقد میشود که هر واقعیتی در بیرون اتفاق بیافتد، او هیچ تغییری در این تحلیل و چارچوب فکری ایجاد نمیکند حتی اگر واقعیتهای متعددی متناقض با آن باشد.
حالا ظریف هم آنقدر عاشقانه به مذاکره با آمریکا چشم دوخته و آن را برای خود تبدیل به ایدئولوژی کرده که نمیتواند واقعیت بیرونی را ببیند.
نمیتواند تجربه دهه نود را ببیند.
نمیتواند برجامی که خودش ساخته و پرداخته و حالا ما را به این نقطه رسانده را ببیند.
نمیتواند نتیجه مذاکره دیگران در همین منطقه و بعد آتش رژیم صهیونی را ببیند.
نمیتواند در چارچوب ذهنی خود بیاورد که ما اتفاقا در حال مذاکره با آمریکا بودیم و آنها به ما حمله کردند.
ظریف دچار دگماندیشی در سن بالا شده و دست برداشتن از مذاکره را برنمیتابد.
هر اتفاق دیگری هم بیافتد، بازهم به سر خانه اول برمیگردد.
به ایران حمله شود، آمریکاییها پیششرط خلع سلاح برای مذاکره بگذارند، هزاران نفر در ایران و منطقه کشته شوند، ترامپ به دنبال حذف ایران از معادلات منطقه باشد، ترامپ با همه بجز رژیم با تحقیر رفتار کند، به دنبال تضعیف یا حذف ابزارهای قدرت ایران باشند، فرقی نمیکند.
ظریف بازهم میگوید باید باوجود همه اینها با طرف مقابل مذاکره کرد.
برای او مذاکره یک ایدئولوژی است که باید اعتقادا از آن دفاع کند و تکرارش کند.
وقتی از این جماعت پرسیدیم و میپرسیم که خب وقتی طرف مقابل قصدش این است که پس از جنگ به عنوان برنده وارد مذاکرات شود و به همین علت غنیسازی صفر را پیششرط هر گفتگویی کرده است، چگونه با او مذاکره کنیم؟
وقتی مسئله موشکی که ابزار اصلی ما مقابل رژیم است را یکی از مسائل مذاکره میداند، چگونه پیشنهاد میدهید که با او مذاکره مستقیم و جامع داشته باشیم؟
اصلا آنچه قرار است به او بدهیم چیست؟
غنیسازی؟
محور مقاومت یا موشکی؟
اصلا همه اینها را دادیم، چه تضمینی خواهد بود که رژیم و آمریکا دوباره به ایرانِ بدون موشک حمله نکنند؟
شاید آقای ظریف با توجه به تجربیات ارزشمندشان، میخواهند اینبار امضای ترامپ را تضمین قرار دهند و به او امید داشته باشند تا اگر در برجام نماند، در این توافق بماند.
ظریف در دنیای ذهنی خودش گیر کرده است.
ایدئولوژی مذاکره به او اجازه نمیدهد که واقعیت دنیای بیرونی را ببیند.
نمیتواند وضعیت سوریه با تمام امتیازات داده شده را ببیند که بازهم زیر آتش رژیم است.
نمیتواند ببیند که مسئلهی رژیم و آمریکا، تجزیه ایران است.
نمیتواند تغییر نظم بین بازیگران بزرگ جهانی را ببیند و امتیازاتی که در این میان است را درک کند.
ما حتما معتقدیم که اگر امکان مذاکره باشد و با ردوبدل منصفانه امتیازها، بتوان از فشار تحریمی نجات یافت، حتی یک لحظه هم نباید درنگ کرد.
ما بارها دربارهی انتفاع اقتصادی در مذاکرات متن نوشتیم و توضیح دادهایم و بازهم در هر لحظه که امکانش باشد، همان را خواهیم گفت و تبلیغ خواهیم کرد.
اما ما در دنیای ذهنی خودمان زیست نمیکنیم.
ما به مذاکره یا عدم مذاکره به مثابه ایدئولوژی نگاه نمیکنیم.
آن را یک ابزار برای مبارزه با آمریکا و گرفتن حقمان از این مستکبر میدانیم.
اگر راهی برای این احقاق حق وجود داشته باشد، حتما اقدام میکنیم.
اما نه در این ایام که به ما حمله نظامی کرده است، قصد باجگیری دارد، میخواهد نظم اسرائیلی را به ما حقنه کند و در نهایت ما را در مقابل رژیم خلع سلاح کند.
با این آمریکا نمیتوان مذاکره کرد.
مشکل نه در تهران که در واشنگتن است و ظریف چون نمیتواند چیزی را در آنجا تغییر دهد، بیوقفه به تهران حمله میکند.
لذا باید شرایط در داخل آمریکا یا مناسبات جهانی تغییر کند که بتوان مذاکره کرد.
خلاصه اینکه به آقای ظریف توصیه میکنیم حتما و قطعا واقعیتهای جدید جهان را به چارچوب تحلیلی قدیمی خود وارد نماید.
کمی تجدیدنظر از این تحجر مدرن بد نیست.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.