اعراب و صلح غزه؛ مجلسی: کشورهای عربی به دلیل نیاز به برقراری آرامش برای توسعه بازرگانی خود در صلح غزه ذینفع هستند
یک کارشناس مسائل بینالملل به «اعتماد آنلاین» گفت: عربستان و کشورهای عربی منطقه و اروپاییها به دلیل نیاز به برقراری آرامش برای توسعه بازرگانی خود در صلح غزه ذینفع هستند. این کشورها از ابتدا مخالف اخوانیها بودند و به همین دلیل طی جنگ دوسالهای که میان حماس و اسرائیل شکل گرفت، اکنون نیز میتوانند توقع برقراری صلحی پایدار را داشته باشند.

یک کارشناس مسائل بینالملل به «اعتماد آنلاین» گفت: عربستان و کشورهای عربی منطقه و اروپاییها به دلیل نیاز به برقراری آرامش برای توسعه بازرگانی خود در صلح غزه ذینفع هستند.
این کشورها از ابتدا مخالف اخوانیها بودند و به همین دلیل طی جنگ دوسالهای که میان حماس و اسرائیل شکل گرفت، اکنون نیز میتوانند توقع برقراری صلحی پایدار را داشته باشند.
کد خبر: 741918 | ۱۴۰۴/۰۷/۲۳ ۱۲:۱۷:۰۸
لیلا پایدار- فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با خبرنگار اعتمادآنلاین درباره ارزیابیاش از جتماع اخیر اعراب و ترامپ در شرمالشیخ گفت: آمریکا و مصر دعوتکنندگان به اجلاس شرمالشیخ بودند.
عربستان و کشورهای عربی منطقه و اروپاییها به دلیل نیاز به برقراری آرامش برای توسعه بازرگانی خود در صلح غزه ذینفع هستند.
این کشورها از ابتدا مخالف اخوانیها بودند و به همین دلیل طی جنگ دوسالهای که میان حماس و اسرائیل شکل گرفت، اکنون نیز میتوانند توقع برقراری صلحی پایدار را داشته باشند.
او ادامه داد: اسرائیل نیز به واسطه با شقاوتی که همواره در درون خود داشته است فاجعه نسلکشی در غزه را همراه با وارد کردن ضرباتی به حماس و حزبالله و سوریه رقم زد.
بدیهی است که چنین اقداماتی را که طی دو سال اخیر انجام داده به حساب پیروزی ادعایی خود میگذارد.
ترامپ نیز از سویی دیگر به دلیل نزدیکی شدید با تل آویو نتیجه این جنگ را با توجه به رجزخوانیهای قبلی و شعارهای بعدی، به حساب پیروزی شخصی خودش میگذارد.
به همین دلیل، پیش از سفر به شرمالشیخ به تلآویو رفت تا در جشن آزادی آخرین اسرای اسرائیلی شرکت کند و آن را نیز به حساب خودش بگذارد.
به گفته مجلسی، اما این پیروزی با پیروزیهای پایانی جنگهای دیگر تفاوت دارد.
اولاً طرف اصلی جنگ اسرائیل، باریکهی کوچک غزه بود که انتظار میرفت طی یکی دو روز ترتیب کار آن داده شود، در حالی که مقاومت حماس با تدارکات مفصل نظامی، آن را به جنگی فرسایشی برای هر دو طرف تبدیل کرد.
این جنگ برای اسرائیل، با بهرهمندی از پشتیبانی و تدارکات آمریکایی، قابل بازسازی بود، اما برای حماس، با از دست دادن راههای ارتباط، غیرقابل بازسازی و تجدید سازمان بود.
با این حال، اکنون که آن جنگ پایان یافته و سرنوشت آیندهی غزه در شرمالشیخ ظاهرا معین شده است؛ اسرائیل بر خلاف گذشته در شرایطی نیست که بتواند غرامت پیروزی نظامی را با انضمام ارضی بستاند.
زیرا از این پس با کشورهای عربی مواجه است که به حکم جغرافیا ناچار است در کنار آنها با سازگاری زندگی کند و از تجارت با آنها بهرهمند شود.
ترامپ هم که خود را پیروز معرکه میداند، کارگردان میراث جنگ شده است و با غرور از ابتکار شخصی خود از پیمان موسوم به ابراهیم نام میبرد که در صدد زنده کردن آن است، و البته این پروژه نیز دستاوردی شخصی برای او محسوب میشود.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: نظم نوین در خاورمیانه تعریف و توصیف دقیقی ندارد، بلکه به صورت کلی میتوان آن را برقراری محیطی امن، چه برای اسرائیل به عنوان متحد و پایگاه اجتماعی غرب، و چه برای جلوگیری از کشمکشهای سیاسی، نظامی و چریکی در آشفتهترین بخشهای جهان دانست؛ منطقهای که همواره مانع بهرهمندی غرب از نزدیکترین بازار سنتیاش محسوب میشود.
زمانی کشورهای عربی از الجزایر و لیبی و سوریه و عراق و یمن جنوبی و حتی مصر، کشورهایی در حیطه نفوذ شرق و شوروی بودند.
مجلسی گفت: غرب مدعی است که اکنون حمایت شوروی نیز تا حدی جای خود را در ابعاد کوچکتر به ایران داده است در حزبالله، حماس، سوریه، حشدالشعبی، حوثیهای یمن و بهطور خفیفتر در سودان و آفریقا میدانند.
در افغانستان نیز شرایط را قابل کنترل میدانند.
از طرفی ترکیه، پاکستان و آذربایجان را در مسیر سازگاری و توسعه میدانند و کشورهای عربی، از جمله عراق نیز، در این مسیر قرار دارند یا ترغیب میشوند.
او خاطرنشان کرد: مذاکرات شرمالشیخ نیز ظاهراً قصدش منسجم کردن این سازگاری با نظام جهانی و بهویژه نظام مالی و بازرگانی دنیای دلار و یورو است که با ورود چین بیم رقابت آن میرود.
اینکه تا چه اندازه واقعبینانه باشد، از لحاظ برقراری صلح و آرامش به جای جنگ و اغتشاش، قطعاً واقعبینانه است.
اما از لحاظ بهرهمندی تجاری و مبادلاتی، جهان در آستانه تحولات سریع و رقابتهای بزرگی است که جز در کوتاهمدت نمیتوان آیندهی آن را پیشبینی کرد.
در چنین شرایطی، تنها و منزوی ماندن ایران مخاطرهآمیز است و مستلزم اتخاذ سیاستهایی همراه با سازگاری بیشتر در داخل و خارج کشور است.