عدم شرکت در اجلاس شرم الشیخ تصمیم شورای امنیت ملی بود
روزنامه اعتماد نوشت: رفع يك خصومت ديرپا كه از كودتاي ۲۸ مرداد آغاز شد و اوجهاي فراوان داشته است مقدمات فراوان ميخواهد كه با شركت در يك نمايش صوري امكانپذير نيست و حتي آغازي بر آن نخواهد بود. ايران با شركت خود در اجلاس مصر تلويحا از تمام حقوق خود يك قدم عقب مينشست و به تاييد محوريت امريكا وادار ميشد.

کد خبر: 741834 | ۱۴۰۴/۰۷/۲۳ ۰۸:۲۵:۰۰
«تصمیم شورای امنیت ملی درست بود» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم جعفر گلابی است که در آن آمده:بعد از برگزاری نشست شرمالشیخ و مشاهده وقایع آن معلوم شد که عدم شرکت ایران در این اجلاس درست بود و در صورت شرکت نه تنها تهران منفعتی به دست نمیآورد که برخی برگهای برنده خود را از دست میداد.احتمالا موافقان حضور ایران از پروتکلهای این اجلاس خبر نداشتهاند و بدون اطلاع از کم وکیف آن به اظهارنظر پرداختهاند.
همانطور که همه مشاهده کردند در کنفرانس مذکور هیچ بحث و تبادل نظری صورت نگرفت و حتی در انتها بیانیهای هم صادر نشد.
جدیترین جنبه این رویداد امضای طرح رییسجمهور امریکا توسط خود او و میانجیگران عرب به علاوه ترکیه بود که مبنای حقوقی آن مشخص نیست.
در رد و بدل کردن اسناد یک توافق که دو دوسوی اصلی ماجرا یعنی حماس و دولت خودگردان و از طرف دیگر اسراییل حضور نداشتند چه بار حقوقی میتواند داشته باشد جز اینکه طرفین امضاکننده به عنوان شاهد و ناظر بر مفاد طرح تاکید کنند؟
در این صورت و در غیاب بحث و گفتوگوهای جدی حضور ایران چه اثری میتوانست داشته باشد جز اینکه بدون هیچ امتیاز گرفتنی بر روند یکجانبه طرحریزی شده از سوی امریکا صحه بگذارد؟
ناظران بهتر میدانند که نشست شرمالشیخ یک دورهمی صرف برای خودنمایی آقای ترامپ و دریافت تعریف و تمجید از سوی دولتهایی است که برای همین منظور به صف شده بودند و اغلب آنها نه سخنی گفتند و نه نقشی در موضوع داشتند.
بر همین اساس رییسجمهور امریکا اجلاس را به محلی برای رفتار خارج از عرف خود تبدیل کرد؛ با یکی دست نداد، با دیگری مچ انداخت، از زیبایی همسر سومی تعریف کرد، در وصف چهره خانم نخست وزیر ایتالیا زبان گشود و در نهایت سران کشورها در نوبت قرار گرفتند تا یکییکی خدمتش برسند و عکسی بگیرند و دلشاد شوند!
خب در چنین شوئی اگر آقای پزشکیان حضور مییافت چه میتوانست بکند و چه نفعی را به دست میآورد؟
در سطحی پایینتر هم که اصلا به چشم نمیآمد و فقط تایید طرح امریکا را در بر داشت که با یک بیانیه و حتی ارسال پیام از طریق واسطهها انجام شدنی بود که تا حدودی انجام شد .
اگر واقعا قائلان به شرکت ایران حاضرند اعلام کنند که صرف همین حضور حتی یک تحریم از دهها تحریم را برطرف میکرد یا یک منفعت عملی به نفع مردم ایران به وجود میآورد، میتوان با آنها همراه شد و از سرشکستگی دست دادن با متجاوز به خاک ایران غمض عین کرد.
نکته بسیار مهم این است که رفع یک خصومت دیرپا که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز شد و اوجهای فراوان داشته است مقدمات فراوان میخواهد که با شرکت در یک نمایش صوری امکانپذیر نیست و حتی آغازی بر آن نخواهد بود.
ایران با شرکت خود در اجلاس مصر تلویحا از تمام حقوق خود یک قدم عقب مینشست و به تایید محوریت امریکا وادار میشد.
اما کاملا روشن است که ایران در رویکرد خود در مناسبات جدید منطقه و جهان باید تغییر و تحول متناسب ایحاد کند ولی این تغییر به مقدماتی نیاز دارد که هنوز از طرف هیچ کدام از طرفین طرحریزی نشدهاند.
امریکا گفته است که دست خود را به سوی ایران دراز میکند و میخواهد با ایران هم به صلح برسد.بسیار خب این معنا که با تعارفات جاری دیپلماتیک محقق نمیشود.ابتدا امریکا باید به این سوال مهم پاسخ بدهد که میز مذاکره رفع سوءتفاهمها و رسیدن به توافق تا چه حد امن است و چگونه میتوان مطمئن شد که در اثنای مذاکرات دوباره به ایران تجاوز نمیشود؟
مهمتر اینکه اگر توافقی صورت گرفت این توافق چقدر معتبر است و چه تضمینی وجود دارد که دوباره و یکجانبه لغو نشود؟
ایران البته باید در این زمینه ابتکار عمل را به دست گیرد و متوجه خطر جنگ سیاسی و رسانهای باشد.در پاسخ به اظهار تمایل واشنگتن به صلح رفتار شعاری و حتی آرمانی پاسخگو نیست.
چه بسا پشت این اظهار تمایل تفرقه شدید در داخل باشد کما اینکه برخی چنان شایق به مذاکره با امریکا هستند که از واقعیتهای مسلم در همین چند ماه اخیر چشمپوشی میکنند و چه بسا فضایی در کشور ایجاد شود که گویی امریکا طالب صلح است و ایران لجبازی میکند و متمایل به تشنج و درگیری است!
دستگاه دیپلماسی با تمام توان باید از انفعال پیش رو پرهیز کند و با طرحهای کارشناسی شده میزان جدیت امریکا برای رفع تخاصم را مورد ارزیابی قرار دهد و افکار عمومی را نسبت به آن روشن کند.
البته در یک روند عادی این امریکاست که باید حسن نیت خود را ثابت و مثلا برای ورود به مذاکرات برخی تحریمها را لغو کند.قطعا در مقابل چنین اقدامی ایران هم گامهای اعتمادساز را برمیدارد کما اینکه در برجام هم صادقانه عمل کرد ولی با بدعهدی طرف مقابل روبهرو شد.
در هر حال نکته اساسی آن است که تصمیمگیران کشور در مواجهه با اوضاع پیش آمده برخوردهای احساسی و شعاری را چاره کار ندانند و مواظب ترفندهای طرف مقابل باشند.برای رفع تحریمها و خروج کشور از وضعیت سخت کنونی نهایت دقت و هوشمند و حتی فداکاری و گرو گذاشتن آبروها ضرورت دارد.
مهمتر از همه مسائل حفظ ایران، معیشت مردم و رونق اقتصادی است و این همه اگر با صلح امکانپذیر است و مقدمهای در داخل کشور نیاز داشته باشد باید تمهید شود و به تعویق نیفتد.همانطور که امیرمومنان در نامه مشهور به مالک اشتر میفرماید: هرگز صلحی را که از جانب دشمن پیشنهاد میشود، رد مکن؛ چراکه صلح، برای سپاهت آرامش و برای خودت مایه راحتی از همّ و غمها و برای کشورت موجب امنیت است؛ اما در برابر دشمنت پس از صلح، با او هوشیار باش و دوراندیشی را به کار گیر.