امید در تاریکی یا در خدمت جنگافروزی؟!
یک استاد دانشگاه با بیان اینکه «جایزه صلح نوبل در خدمت جنگافروزی است»، تأکید کرد: گزارش روزنامه شرق در اینباره زیبنده نبود و از سر شیفتگی سادهلوحانهای با این موضوع برخورد کرده بود.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر وییژه خود نوشت: روزنامه شرق، پس از اعطای جایزه نوبل صلح به یکی از سران اپوزیسیون ونزوئلا، این اتفاق را را «امید در دل تاریکی»!
توصیف کرده و نوشته بود: «در سپیدهدمی آرام بر فراز کاراکاس، خبر جایزه مانند نسیمی از امید در میان مردمی خسته از رژیم سوسیالیستی ونزوئلا پیچید.
ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیونی که از انتخابات حذف شده بود، حالا در جهان به عنوان صدای دموکراسی ستوده میشود.
رئیس کمیته نوبل، ماریا کورینا ماچادو را «زنی شجاع و وفادار به صلح» توصیف کرد که «شعله دموکراسی را در تاریکی رو به گسترش زنده نگه میدارد».
ماچادو، توانست اپوزیسیونی را که سالها از درون متلاشی بود، متحد کند.
ماچادو در سال ۲۰۲۴ هزاران نفر را به خیابانها کشاند.
به گفته رئیس کمیته نوبل، ماچادو نشان داده است که ابزار دموکراسی همان ابزار صلح است.
کمیته نوبل دلیل انتخاب ماچادو را «تلاش خستگیناپذیر برای ترویج حقوق دموکراتیک مردم ونزوئلا» اعلام کرد».
در واکنش به این ذوقمرگی عجیب روزنامه شرق، کیومرث اشتریان استاد دانشگاه نوشت: در سیاست برخی امور به خط قرمزهای ما تبدیل میشوند و ملاک و معیار ما برای فعالیتهای اجتماعی-سیاسی هستند.
مثلاً فرض کنید یک قاچاقچی مواد مخدر که مرتکب چندین قتل شده، پرچم مبارزه با یک قاتل دیگر را برافراشته است؛ شما زیر پرچمش قرار نمیگیرید، چون خود او آلوده است.
شما طبق اصولی با هر دو آنها مخالفت میکنید که عبارت است از خلافبودن یا غیرانسانیبودن قاچاقچیگری یا قتل.
این اصول سبب میشود که شما با هیچیک از آنها متحد نشوید.
نتانیاهو و ترامپ همان خط قرمز سیاستاند.
روزنامه «شرق» در گزارشی از انتخاب خانم ماچادو بهعنوان برنده جایزه نوبل استقبال کرد.
خانم ماچادو بلافاصله پس از انتخابش جایزه خود را به ترامپ تقدیم کرد؛ هم او که نمادی از فاشیسم جدید جهانی شده است و سرکشی و طغیان میکند و هَلمِنمبارز میطلبد که حکومتهای مخالف را به سخره میگیرد و بعضاً در پی براندازی حکومتهای دیگر کشورهایی است که در برابر سرکشیهای او مقاومت میکنند.
بدتر آنکه همین خانم ماچادو سوابقی در حمایت از اسرائیل و شخص نتانیاهو داشته است.
پس از کشتار تاریخی و نسلکشی فلسطینیان، ماچادو در مصاحبهای با یک شبکه تلویزیونی اسرائیلی در اکتبر ۲۰۲۵، اعلام کرد که در صورت انتخاب به ریاستجمهوری، سفارت ونزوئلا را از تلآویو به اورشلیم منتقل خواهد کرد و وعده داد که روابط نزدیکتری با اسرائیل برقرار کند.
او در گذشته نیز حمایت خود را از اسرائیل اعلام کرده و در سال ۲۰۱۸ نامهای به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر وقت اسرائیل، ارسال کرد و از او خواست تا در امور ونزوئلا مداخله نظامی کند.
در آن نامه، او رژیم نیکولاس مادورو را بهعنوان تهدیدی برای امنیت جهانی و بهویژه برای اسرائیل معرفی کرد.
در واکنش به این مواضع، برخی گروهها و شخصیتهای سیاسی ازجمله شورای روابط اسلامی-آمریکایی انتقاداتی را مطرح کردهاند و از کمیته نوبل خواستهاند جایزه را از ماچادو پس بگیرد.
اشتریان در نقدی که به شرق فرستاده، میافزاید: حقیقت این است که جایزه صلح نوبل بیش از گذشته در چنبره اسرائیل و آمریکا گرفتار شده و به ابزاری برای سرکوب بینالمللی تبدیل شده است.
نمونه مهم دیگر آنگ سان سوچی بود که عملاً از نسلکشی در میانمار حمایت کرد.
رسوایی این عمل به اندازهای بود که کمیته نوبل نروژ اعلام کرد جایزه صلح نوبل به دلیل اقدامات پس از اعطای آن قابل بازپسگیری نیست و این جایزه براساس دستاوردهای گذشته اعطا شده و پس از اعطا، مسئولیتی در قبال اقدامات بعدی برعهده کمیته نیست.
توضیح آنکه در سال ۲۰۱۷، ارتش میانمار عملیات نظامی گستردهای را در ایالت راخین علیه اقلیت مسلمان روهینگیا آغاز کرد که منجر به کشتهشدن هزاران نفر و آوارگی بیش از ۷۰۰ هزار نفر به بنگلادش شد.
سازمان ملل متحد این اقدامات را «نسلکشی» توصیف کرد.
این حکایت همچنان ادامه دارد و ظاهراً کمیته اعطای جایزه صلح نوبل به صورت آشکاری در خدمت نسلکشی قرار گرفته است.
گزارش «شرق» زیبنده نبود و از سر شیفتگی سادهلوحانهای با این موضوع برخورد کرده بود.