خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 21 مهر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

درخواست طلاق به خاطر تغییر رفتار شوهر

اعتماد | همه | دوشنبه، 21 مهر 1404 - 17:41
ژیلا مدتی است که تصمیم به طلاق گرفته است. شوهرش با این کار مخالف است و آنها در رفت و آمد طلاق هستند. ژیلا برای اعتمادآنلاین از دلایل طلاق می‌گوید.
طلاق،شوهرم،ازدواج،قبول،ژيلا،عوض،مدتي،مخالف

ژیلا مدتی است که تصمیم به طلاق گرفته است.
شوهرش با این کار مخالف است و آنها در رفت و آمد طلاق هستند.
ژیلا برای اعتمادآنلاین از دلایل طلاق می‌گوید.
کد خبر: 741551 | ۱۴۰۴/۰۷/۲۱ ۱۷:۳۰:۲۰
ژیلا مدتی است که تصمیم به طلاق گرفته است.
شوهرش با این کار مخالف است و آنها در رفت و آمد طلاق هستند.
ژیلا برای اعتمادآنلاین از دلایل طلاق می‌گوید.
*چه مدتی است با همسرت زندگی می‌کنی؟
ما 9 سال قبل وقتی که من 18 ساله بودم با هم ازدواج کردیم.
*خیلی جوان بودی.
بله.
شوهرم رضا هم خیلی جوان بود.
او هم 3 سال از من بزرگتر است.
*چطور شد که تصمیم گرفتید ازدواج کنید؟
ما خیلی سنتی با هم ازدواج کردیم.
خانواده رضا من را در یک مهمانی دیده بودند.
به رضا پیشنهاد دادند و بعد هم من را از پدر و مادرم خواستگاری کردند.
من هم تازه دیپلم گرفته بودم.
قبول کردم و ازدواج کردیم.
*با اینکه شوهرت جوان بود، وضع مالی خوبی داشت؟
بله.
وضع مالی او خیلی خوب بود.
پدرش کمکش می‌کرد.
ما وقتی ازدواج کردیم همه چیز داشتیم.
*چرا اختلاف دارید؟
شوهرم بعد از چند سال که از ازدواجمان گذشت کلا عوض شد.
یک آدم دیگر شد.
او از نظر من دیگر غریبه است.
*بچه هم دارید؟
بله ما یک دختر داریم.
*چطوری شوهرت عوض شد؟
من اصلا نمی‌دانم از کجا شروع شد ولی آن اوایل خیلی اهل زندگی و زن و بچه بود.
همیشه با هم بیرون می‌رفتیم.
برای ما خرید می‌کرد هرجا قرار بود برویم، خانوادگی می‌رفتیم اما یکهو همه چیز عوض شد.
یک روز گفت می‌خواهم باشگاه بروم و بعد هم رفت داروهای هورمونی خرید و از آنها می‌خورد.
مدل ریش و مویش عوض شد.
بهمیشه با دوستان تازه‌اش بیرون می‌رفت و....
خلاصه که اصلا دیگر او را نمی‌شناسم.
*شوهرت هم به طلاق راضی است؟
خودش بله اما از ترس پدر و مادرش می‌گوید مخالف است.
*خانواده‌اش مخالف هستند؟
بله.
پدر و مادرش می‌گویند تحمل کنید.
چند سال دیگر دوباره همه چیز مثل سابق می‌شود اما من قبول نکردم.
در این مدت من صدمه می‌بینم.
حاضر نیستم این وضعیت را تحمل کنم.
*تکلیف بچه چه می‌شود؟
من حاضرم از بچه نگهداری کنم.
این را اعلام کردم اما اگر شوهرم قبول نکند بچه را به خودش می‌دهم.
البته می‌دانم شوهرم قبول می‌کند مگر اینکه پدر و مادرش قبول نکنند.
شوهرم می‌خواهد ما را از سرش باز کند و با دوستانش بیرون برود.
*یعنی رفیق‌باز شده؟
بله.
همیشه با دوستانش به تفریح می‌رود.
دیگر مثل سابق نیست که ما را هم ببرد و من اصلا نمی‌دانم با چه کسانی می‌رود و چه می‌کند.
*بعد از طلاق چه می‌کنی؟
مدتی است در خانه پدرم هستم.
اگر دخترم هم باشد که پدرم از ما نگهداری می‌کند.
اگر دخترم را به من ندهند خودم آنجا می‌مانم.