خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 21 مهر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

تاریخ شفاهی علوم انسانی می‌تواند جریان سازی و گفتمان سازی کند

مهر | دین و اندیشه | دوشنبه، 21 مهر 1404 - 11:29
بازخوانی تجربه‌های علوم انسانی، راهی برای حفظ حافظه فکری جامعه و ترسیم مسیر آینده دانش و فرهنگ ایرانی است.
علوم،انساني،اسلامي،شفاهي،تاريخ،انقلاب،ايران،خاطرات،دانشگاهي، ...

به گزارش خبرنگار مهر، در فضای فکری و دانشگاهی ایران، بحث درباره «تاریخ علوم انسانی» هنوز به اندازه ضرورت و اهمیتش جایگاهی درخور نیافته است.
بسیاری از جریان‌ها، مراکز، رشته‌ها و نظریه‌های علوم انسانی در چهار دهه اخیر شکل گرفته، رشد کرده یا به حاشیه رفته‌اند، بدون آنکه روایت مستندی از مسیر تحول، چالش‌ها و تجربه‌های آن‌ها ثبت شود.
اکنون بیش از هر زمان دیگری، توجه به تاریخ شفاهی و تجربه‌نگاری در علوم انسانی می‌تواند حافظه جمعی جامعه نخبگانی را تقویت کرده، زمینه اصلاح روندهای علمی و سیاست‌گذاری را فراهم آورد و راهی برای تولید نظریه‌های بومی و بازخوانی تجربه زیسته انقلاب اسلامی در عرصه دانش و تفکر بگشاید.
در همین زمینه، یاسر عسگری، پژوهشگر تاریخ معاصر در یادداشت اختصاصی حاضر، ابعاد گوناگون اهمیت تاریخ شفاهی و تجربه زیسته در حوزه علوم انسانی را بررسی کرده و تلاش کرده است نقشه‌ای جامع از محورهای مطالعاتی و روایی این عرصه ترسیم کند.
اهمیت تاریخ علوم انسانی
۱.
تجربه نگاری و تجربه زیسته هر مجموعه‌ای یا موضوعی مهم و اساسی است.
تجربه و گذشته تاریخی، چراغ راه آینده و روشنگر مسیرهای آینده است.
شناخت گذشته و انتقال تجربیات پیشین، در هر عرصه ضروری است.
«معروف است که می‌گویند گذشته چراغ راه آینده است، اما شاید بتوان گفت گاه این آینده [و وضعیت کنونی] است که به گذشته روشنایی می بخشد و چراغی برای شناخت آن می شود… روشنایی بخشی آینده و حال نسبت به گذشته، مسأله ای است که کمتر به آن توجه شده است.
در واقع همانگونه که آینده نیاز به روشنگری دارد، گذشته و تاریخ نیز نیازمند این روشنگری است.» (ابوذر مظاهری، سوره اندیشه، شماره دوازدهم، ص ۶۸ و ۶۹)
۲.
انقلاب اسلامی تحول بزرگ و همه جانبه ای در ایران و جهان اسلام به وجود آورد و جامعه ایرانی را وارد دوران تازه و عالَم جدیدی کرده است.
در طول چهل و هفت سال اخیر، در بخش‌های حاکمیتی یا نخبگانی، تلاش‌های مختلفی از جمله نهادسازی، تغییر و تحول رویکردی، افقگشایی های نوین، تأسیس رشته‌های جدید و… برای پیگیری آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی در عرصه فکری و دانشگاهی و علوم و به ویژه علوم انسانی و علوم اسلامی صورت گرفت.
برخی از این اقدامات برای این بوده تا به «دانشگاه تراز انقلاب اسلامی» یا «علم و علوم انسانی تراز انقلاب اسلامی» و «الگوی علوم و علوم انسانی برآمده از انقلاب اسلامی» دست یابند.
متأسفانه روایت این ایده‌ها و طرح‌ها و تلاش‌های موفق و ناموفق، چه حاکمیتی و چه غیرحاکمیتی، در طی این چند دهه مورد غفلت قرار گرفته و زمینه ساز و بسیار مستعد روایت‌های نادرست و انحراف و مُغرضانه و بدبینانه از این فعالیت‌ها شده است.
تاریخ شفاهی علوم انسانی تقویت حافظه تاریخی مردم و جامعه نخبگانی است.
مردم و ملتی که حافظه تاریخی نداشته باشند محکوم به شکست و تکرار تاریخ و تکرار اشتباهات گذشته هستند.
۳.
تاریخ شفاهی علوم انسانی در ایران معاصر نقش مهمی در هویت سازی آن مجموعه و فعالان آن حوزه دارد.
اینکه گذشته تاریخی رشته یا نشریه یا مرکزشان چه بوده، و به کنشگران فعلی آنها در ادامه مسیر و در راستای اهداف و مأموریت هایش کمک می‌کند.
۴.
تاریخ شفاهی علوم انسانی می‌تواند جریان سازی و گفتمان سازی بکند.
می‌تواند دیگران را به یک جریان و گفتمان نزدیک یا علاقمند یا بی میل یا حتی دور و متنفر بکند.
چه مثبت و چه منفی.
برای همه فعالان این عرصه‌ها جذابیت دارد و باعث افزایش اطلاعات تاریخی و جریان شناسی در آن حوزه و همچنین سبب باانگیزه شدن فعالان این عرصه و بیان سختی‌ها و مشکلات و چالش‌ها و گشایش‌های فعالان آن در ادوار گذشته می‌شود.
۵.
متأسفانه تولید نظریات علوم انسانی بومی ناظر به تجربیات زیسته در کشور ما کمرنگ و کم رونق است و غالب نخبگان علوم انسانی کشورمان، به تجربیات و تجربه زیسته و خاطرات شفاهی به عنوان راهکاری برای تولید علم بومی نگاه نمی‌کنند.
لذا می‌توان از تاریخ شفاهی و تجربه زیسته‌های کنشگران این عرصه، مدل‌ها و راهکارهایی برای تولید علوم انسانی و بومی استخراج کرد یا از آنها الهام گرفت.
۶.
تاریخ شفاهی علوم انسانی به اصلاح روند سیاستگذاری‌های کلان و خُرد در این عرصه‌ها و حتی اصلاح روند حکمرانی در زمینه علوم و دانشگاه و مراکز آموزشی و پژوهشی و فکری جامعه کمک می‌کند.
مثلاً اینکه چطور یک گفتمان علمی شکل می‌گیرد؟
چطور یک گفتمان علمی یا اندیشه به حاشیه رانده می‌شود؟
جایگاه و نقش تبلیغات در تقویت یا تضعیف یک گفتمان نظری چقدر است؟
آیا تولید یا تقویت گفتمان نظری، دستوری یا بخشنامه ایست؟
بر گفتمان‌های نظری بخشنامه‌ای و دستوری چه می‌آید؟
تجربه ایران و کشورهای دیگر درباره تقویت یا تضعیف یک گفتمان نظری یست؟
تأسیس یک رشته جدید در ایران و کشورهای دیگر چقدر زمان می‌برد و چرا کُند یا تُند انجام می‌شود؟
برای سرعت یافتن آنچه باید کرد؟
آیا هر رشته‌ای در جامعه دانشگاهی ایران شکل می‌گیرد؟
چرا برخی رشته‌های دانشگاهی در ایران شکل نگرفته یا تا مدتها شکل نمی گرفته است؟
روند اداری ثبت و تأسیس یک مرکز علمی و پژوهشی چیست؟
و روند اداری مشابه آن در خارج از کشور چگونه است؟
در ایران و خارج نهادهای حاکمیتی چطور با این مراکز تعامل می‌کنند یا چطور از تأسیس آن استقبال می‌کنند؟
و...
در تاریخ شفاهی علوم انسانی به دنبال چه هستیم؟
۱.
ثبت و ضبط خاطرات کنشگران و مراکز فعال این عرصه.
گام اول.
تجربه نگاری و ثبت تجربیات و انتقال تجربه، گام دوم.
الگوهای قابل تأمل در عرصه علوم انسانی در ایران معاصر و...
۲.
هویت گفتمانی خودمان را در بستر تاریخ یا تاریخ معاصر بیان کنیم.
تبارشناسی فعالیت‌های خودمان یا جریان‌های فکری همسو و غیرهمسوی خودمان را بدانیم.
اینکه در چه سمت و سویی هستیم، چه می‌کنیم و حرف‌ها و نظرات مختلف این حوزه چیست؟
۳.
شکست‌ها و موفقیت‌های کنشگران همسو و غیرهمسوی خودمان را بدانیم.
جریان‌های رقیب و همکار و همسو و منتقد و مخالف را بشناسیم و افکار و اهداف و رویکردها و اغراض و سبک کارها و موضوعات مورد علاقه شأن را بدانیم.
اینکه غایت و آمال و رویکردهای غالب یا مغفول هر گروه و جریان چیست؟
۴.
فرآیند شکل‌گیری یک ایده یا نظریه یا تز چه مثبت یا منفی یا رویکرد را بتوانیم در بیاوریم.
اینکه سبک زندگی و افکار و تجربیات زیسته افراد یا حوادث اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، چگونه می‌تواند منجر به نظریه پردازی یا کُنش علمی نخبگان علوم انسانی بشود.
۵.
چگونه صداها یا رویکردهای متفاوت یا جدید و مختلف در علوم انسانی توانستند رشد بکنند و مورد اقبال یا مؤثر واقع بشوند.
۶.
مبانی علوم انسانی مدرن چیست و این مبانی یا مبانی و ارزش‌های الهی و انسانی چگونه می‌تواند در رشته‌های علوم انسانی سرریز شود؟
چگونه نگاه‌ها و جهان‌بینی ما می‌تواند در علوم انسانی به صورت کلی و در یک رشته خاص مؤثر واقع بشود.
حتی در رشته‌ها؛ اولویت گذاری رشته‌ها و موضوعات هر رشته؛ مناسبات بین استاد و دانشجو؛ فضا و محیط کاری و اداری.
علوم انسانی در ایران حول چه محورهایی می چرخد و آخرش می‌خواهد چه بکند یا به تعبیر دیگر، نقطه ابتدایی یا الف این حوزه تا نقطه انتهایی یا نقطه ب آن چیست؟
۷.
انقلاب اسلامی و گفتمان اسلام ناب چه تحولاتی در جامعه فرهنگی و فکری و اندیشه‌ای ایجاد کرده است؟
به صورت ویژه در فضای دانشگاهی و اکادمیک چه تحولاتی ایجاد کرد؟
(اعم از رشته‌ها، رویکردها، اساتید، روابط استاد و دانشجو، محیط دانشگاهی، روابط دانشگاهیان و حوزویان، ارتباط مراکز دانشگاهی با بازار و صنعت، روابط بین دانشگاه با سیاست و اقتصاد و…، حضور و بروز دانشجویان و…) با پیروزی انقلاب اسلامی، از چه رشته‌ها و رویکردهایی در عرصه‌های علمی و دانشگاهی استقبال شد یا استقبال نشد؟
چرا؟
رشته‌های جدید علوم انسانی یا علوم انسانی اسلامی چگونه شکل گرفت و چه اتفاقاتی برای هر کدام از این رشته‌ها افتاده است؟
چه آثار و رویکردها و گفتمان‌هایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی رایج و عمومی یا مطرود شد و به حاشیه رفت؟
چگونه و تا حد توانسته موفق باشد؟
ایده‌های محوری ناب انقلاب اسلامی در زمینه علوم انسانی چیست؟
آیا ایده‌هایی مثل علم دینی، اسلامی سازی علوم، دانشگاه اسلامی و… ایده‌های خاص انقلاب اسلامی هستند؟
چگونه می‌توان استمرار اندیشه انقلاب اسلامی در عرصه‌های فکری و علوم انسانی موجود کشور بود یا راهکارهای استمرار و امتدادش را دریافت؟
علوم انسانی قرار است کدام مشکل یا معضل کشور را حل نماید یا اینکه چطور توانسته یا می‌تواند مشکلات کشور را حل نماید؟
رویکرد حل مسأله از چه زمانی در علوم انسانی شکل گرفت؟
در قبل از انقلاب، یک رشته خاص، چه وضعیت و جایگاهی داشته است و بعد از انقلاب در چه جایگاهی قرار گرفته ایم؟
(شناخت وضعیت قبلی و فعلی یک رشته خاص) آیا انقلاب اسلامی توانسته است تحول ماهوی و رویکردی در این رشته ایجاد کند؟
چرا و چگونه؟
آیا این رشته در طول حیات دانشگاهی اش به سوی کاربردی سازی در جامعه و نیازهای کشور حرکت کرده است؟
چرا و چگونه؟
۸.
مدل‌های موفق داخلی و جهان اسلامی و بین المللی در زمینه علوم انسانی چیست؟
چرا؟
تجربیات و خاطرات جریان‌های همسو و غیرهمسو در منطقه و جهان چقدر در علوم انسانی کشور ما مؤثر بوده است؟
برای کاهش آثار منفی آنچه باید کرد و برای افزایش آثار و رویکردهای مثبت آنچه باید کرد؟
دسته بندی موضوعی و محورهای ارائه
با توجه به کتاب‌ها و مجلات و خاطرات شفاهی ها و تحلیل‌های تاریخی منتشر شده کنشگران و موضوعات علوم انسانی در ایران، آنها را در این محورها می‌توان دسته بندی کرد:
۱.
فعالان / شخص محور: خاطرات شفاهی فعالان علوم انسانی و اسلامی (اعم از کُنشگران و نظریه پردازان یا مرتبطان و مُطلعان) مانند کتابهای «گفتگو با جلال ستاری»، «در جستجوی امر قدسی»، «آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ؛ گفتگوی حامد زارع با رضا داوری اردکانی»، «پوینده مردی به راه؛ زندگی و زمانه علی رضاقلی»، «گوی بیان؛ خاطرات استاد محسن ابوالقاسمی»، «آیینه در برابر خورشید: دیدار و شناخت زندگی استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی»، «شاعر مشتعل؛ مصاحبه تاریخ شفاهی با مظاهر مصفا» «آرامش در طوفان»، «شرح حق: تاریخ شفاهی حقوق ایران» (۷ جلد) و...
۲.
مراکز / مرکزمحور: خاطرات شفاهی مراکز و انجمن‌ها و دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها و کتابخانه های فعال در علوم انسانی (مانند دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، امام صادق (ع)، باقرالعلوم (ع)، سازمان سمت، انجمن جامعه شناسی ایران و…) مانند کتابهای «دوران دانشکده: تاریخ شفاهی دانشکده حقوق، علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران»، «تاریخ شفاهی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران»، «اسنادی از بنیاد فرهنگ ایران»، «اسنادی از پژوهشگاه علوم انسانی در دوره پهلوی دوم» و...
۳.
رشته‌ها / رشته محور: خاطرات شفاهی تأسیس هر رشته دانشگاهی (جدید و قدیم) (مانند جامعه شناسی، علوم سیاسی، حقوق، ادبیات فارسی، اقتصاد، اقتصاد اسلامی، مدیریت، مدیریت راهبردی (استراتژیک)، دانش اجتماعی مسلمین، ادبیات پایداری و…) مانند کتابهای «علم تربیت در ایران؛ بازخوانی انتقادی نود سال آموزش علوم تربیتی در کشور»، «مطالعات فرهنگی در ایران»، «پژوهشی در تاریخ نهاد دانشگاهی علوم قرآن و حدیث» و...
۴.
کتاب‌ها / کتاب محور: خاطرات شفاهی و گزارش تاریخی حول اثرگذاری و امتداد اجتماعی و فکری و پیامدهای انتشار یک کتاب به صورت تبیینی، ترویجی یا انتقادی یا التقاطی یا انحرافی (مانند کتاب «تفسیر المیزان» علامه طباطبایی، «ولایت فقیه» از امام خمینی، «اقتصادنا» و «فلسفتنا» از شهید صدر، «خدمات متقابل اسلام و ایران» شهید مطهری، «در خدمت و خیانت روشنفکران» و «غربزدگی» جلال آل احمد، «قبض و بسط تئوریک شریعت» و «بسط تجربه دینی» از عبدالکریم سروش، «توسعه و تضاد» فرامرز رفیع پور، «توسعه و مبانی تمدن غرب» شهید آوینی، «مکتب در فرآیند تکامل» سید حسین مدرسی طباطبایی، «زوال اندیشه سیاسی در ایران» سید جواد طباطبایی و…)
۵.
نشریات / نشریه محور: خاطرات شفاهی نشریات فعال علوم انسانی در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مانند کتاب «آیت افسونگری؛ تحلیل و بررسی زمینه‌های فکری عبدالکریم سروش و پیدایش حلقه کیان»
۶.
ناشران / ناشر محور: خاطرات شفاهی نشریات فعال علوم انسانی در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مانند بخش‌هایی از مجموعه کتابهای «تاریخ شفاهی نشر در ایران»، «در جستجوی صبح» و...
۷.
نظریات / نظریه محور: خاطرات شفاهی و گزارش تاریخی حول یک نظر یا تز یا نظریه و سخنرانی یا رویکرد فکری، اندیشه‌ای، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی (مانند «وحدت حوزه و دانشگاه» از امام خمینی، «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»، «مردم سالاری دینی»، «مهندسی فرهنگی» و «علوم انسانی قرآن بنیان» از رهبر معظم انقلاب، «فرهنگ پیشرو» و «حیات معقول» از علامه جعفری، «عقلانیت و معنویت» مصطفی ملکیان، «نقد قرائت رسمی از دین» مجتهد شبستری، «تعدد قرائت ها» و «تساهل و تسامح» از عطاالله مهاجرانی، «گفتگوی تمدنها»، «جامعه مدنی» و «توسعه سیاسی» از سید محمد خاتمی، «اسلام رحمانی» از حسن روحانی، «مرگ جامعه شناسی» از حسین کچویان و…)
۸.
مفاهیم / مفهوم محور: خاطرات شفاهی و گزارش تاریخی یک مفهوم نظری یا اجتماعی و سیاسی یا مفهوم یا سیاستگذاری علوم انسانی یا مفهوم روزمره در طی چند دهه و بیان ادوار و تطورات رویکردها به آن (مانند مفهوم استقلال، آزادی، عدالت و عدالتخواهی، انقلابیگری، تحجّر و مقدس مآبی، دانشگاه اسلامی، علم دینی، اسلامی سازی علوم، اسلامی سازی متون درسی، اسلام سرمایه داری، اسلام آمریکایی، اقتصاد مقاومتی، تمدن، حکمرانی، تحول در علوم انسانی، جنبش نرم‌افزاری و…)
۹.
طرح‌ها و دوره‌ها / طرح محور: خاطرات شفاهی دوره‌ها و طرح‌های آموزشی و تربیتی و فرهنگی اندیشه‌ای ویژه مرتبط به این حوزه (مانند «طرح ولایت» سازمان بسیج دانشجویی، طرح غربشناسی «والعصر» بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع)، طرح «تربیت مدرس معارف اسلامی» جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در دهه شصت، طرح‌های علوم انسانی تشکل‌های دانشجویی کشور، طرح‌های مدارس مختلف آزادفکری دهه‌های هشتاد و نود در تهران و…)
۱۰.
حوادث و اتفاقات / حادثه محور / اتفاق محور: خاطرات شفاهی و گزارش تاریخی مقاطع خاص که منجر به واکنش جدی نخبگان دانشگاهی و علوم انسانی شد (مثلاً منشور روحانیت، منشور تاریخ انقلاب و سخنرانی «وحدت حوزه و دانشگاه» و «بسیج دانشجو و طلبه» امام خمینی، نامه نگاری فضلای حوزه علمیه قم به رهبر معظم انقلاب و بحث نهضت جنبش نرم‌افزاری، سخنرانی «عوام و خواص» رهبر انقلاب، تصویب سند چشم انداز بیست ساله، سند جهانی ۲۰۳۰ و…)
۱۱.
مقاطع زمانی / زمان محور / مقطع زمانی محور: خاطرات شفاهی و گزارش تاریخی تحولات فکری و فرهنگی و دانشگاهی در یک دوره یا بازه زمانی مشخص و محدود (مانند دهه شصت، دهه پنجاه، دوره اول دولت اصلاحات، دوره دوم دولت سازندگی، دوره جنگ تحمیلی دفاع مقدس و…)
۱۲.
مناظرات / مناظره محور: مناظرات و گفتگوهای چالشی حضوری یا مکتوب در زمینه علوم انسانی و تحلیل مسائل کشور در ادوار مختلف.
۱۳.
گزارش تاریخی و تحلیلی / گزارش محور: تاریخ علوم انسانی در ایران به روایت یکسری شخصیت‌ها و چهره‌های علمی و دانشگاهی مانند کتاب «پرسیدن و جنگیدن؛ گفتگوی رضا نساجی با دکتر منوچهر آشتیانی».