بررسی کارنامه ۱۶ ساله کمیسیون فرهنگی مجلس/ چگونه یک کمیسیون مهم به بازوی نیابتی خانه سینما تبدیل شد؟
تمرکز بر حوادث روزمره بهجای سیاستگذاری بلندمدت زمینه انتقاد رسانهها و فعالان فرهنگی را تشدید کرده و اصحاب فرهنگ و رسانه معتقد هستند که کمیسیون وقت زیادی را صرف پروندههای جنجالی میکند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق-سینمای ایران در سالهای پس از ۱۳۸۸، دستخوش اتفاقات عجیبی شد.
دوقطبی سیاسی مد شده پس از انتخابات، به حوزه سینما کشیده شد و در قالب جدل «خانه سینما» و «سازمان سینمایی» وقت، خودنمایی کرد.
اما نتیجه این مجادلات پنهان، به جدلهایی ضدفرهنگی با مایههای سیاسی تبدیل شد.
صبح چهارشنبه مورخ ۱۴ دیماه سال ۱۳۹۰، «سید محمد حسینی»، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حاشیه جلسه هیئت دولت از انحلال خانه سینما بهطور رسمی خبر داد.
وی گفت: «با توجه به تخلفاتی که خانه سینما انجام داده، هیئت نظارت بر مراکز فرهنگی، انحلال این تشکل را اعلام کرده که کاملاً مطابق قانون است.»
این تصمیم، در ادامه به منازعاتی ظاهراً سینمایی اما در باطن سیاسی انجامید که تا امروز نیز در قالبهایی دیگر ادامه دارد.
پس از انحلال خانه سینما، حلقهای از فیلمسازان بانفوذ که پیشتر در خانه سینما گرد هم میآمدند، فعالیتهای خود را در ساختار حوزه هنری و مؤسسه سوره ادامه دادند و به اپوزیسیون سازمان سینمایی با مدیریت جواد شمقدری تبدیل شدند.
سه ماه پس از تعطیلی خانه سینما، در ۲۷ اسفند سال ۱۳۹۱، افرادی با عنوان «انصار حزبالله» در اقدامی هماهنگ و سازمانیافته - و البته غیرقانونی - در اعتراض به دو فیلم «خصوصی» (ساخته حسین فرحبخش) و «گشت ارشاد» (ساخته سعید سهیلی) در مقابل وزارت ارشاد تجمع کردند.
مشرق بارها در گزارشهای تفصیلی خود، ابعاد این تجمع را بررسی کرده است.
بر اساس این گزارشها، تقریباً برخی از فعالان سینمایی که موقعیت خود را مدیون فعالیتهای صنفی در خانه سینما میدانستند و آثارشان در لیست اکران نوروزی ۱۳۹۱ قرار نگرفته بود، با هزینهای کلان، کارگران روزمزدی را - که ظاهری شبیه به چهرههای حزباللهی داشتند - از ۲۰ تا ۲۹ اسفند سازماندهی کردند و با پرداخت دستمزد ۱۰ روز، آنان را در مقابل وزارت ارشاد گرد هم آوردند.
بر اساس تحقیقات میدانی، هیچیک از حاضرین در این تجمع اسفند ۱۳۹۰، وابستگی حزبی به «انصار حزبالله» نداشتند.
آنچه رخ داد، تقابلی پنهان میان "فعالان صنفی وابسته به خانه سینما" و ریاست وقت این سازمان بود که در قالب کارزاری اعتراضی با شمایل انقلابی خودنمایی میکرد.
نکته قابل تأمل اینجاست که پس از سالها، فیلم «خصوصی» (ساخته حسین فرحبخش) - که موضوع اصلی اعتراض بود - به ابزاری تبلیغاتی برای فعالان فضای مجازی با گرایش انقلابی تبدیل شد و کاربرانی با شمایل معترض به دو فیلم مذکور، محتوای آن را با پرونده قتل «میترا استاد» به دست «محمدعلی نجفی»، شهردار اسبق تهران، مقایسه میکردند.
بسیاری از معترضان حاضر در آن تجمع، ساخت فیلم «گشت ارشاد» را تضعیف نهاد امر به معروف و نهی از منکر میدانستند؛ در حالی که این فیلم در نهایت به یک تریلوژی (سهگانه) تبدیل شدو قسمت دوم در دولت حسن روحانی و قسمت سوم در دولت ابراهیم رئیسی اکران شد.
حتی پس از ۱۴ سال، بسیاری باور ندارند که شمار قابلتوجهی از منتقدان انقلابینمای حاضر در آن تجمع، کارگران روزمزد یا هنرمندان گریمشدهای بودند که در لباس وابستگان به انصار حزبالله گرد هم آمده بودند.
پس از این تجمعات سازمانیافته، سینما و تولیدات سینمایی در آن برهه، به ابزاری مؤثر برای مقابله با دولت وقت تبدیل شد و گردانندگان پشت پرده این اعتراضات، همان چهرههای شاخص صنفی بودند که پس از تعطیلی خانه سینما، تقابل و گروکشی خود با وزارت ارشاد را به بحرانی سیاسی تبدیل کردند و با کشاندن آن به عرصه عمومی، هزینههای سنگینی به حاکمیت تحمیل نمودند.
از منظر تحلیلی، بدون واکاوی زوایای پنهان رویدادهای گذشته، نمیتوان از بحرانهای سینمایی-سیاسی و تأثیر نهادهای بالادستی به نتایج کاربردی در شرایط کنونی دست یافت.
کارزار عدم اکران شش فیلم، خانه سینما در کالبد حوزه هنری
چندی پس از تقابل خیابانی اسفند ۱۳۹۱، جدالهای پشت صحنه سینما میان سازمان سینمایی وقت و گروههای مقابل، این بار در قالب کارزاری برای عدم اکران شش فیلم خودنمایی کرد.
طیف نزدیک به خانه سینما که با حوزه هنری همکاری میکرد - بر اساس شواهد موجود در گفتوگوهای بسیاری از سینماگران - موانع بزرگی برای اکران شش فیلم سینمایی ایجاد کرد.
این فیلمها بر اساس اظهارات یکی از تهیهکنندگان نزدیک به حوزه هنری، در دستهبندی آثار با مضمون خیانت قرار میگرفتند.
فعالان صنفی وابسته به خانه سینما در این اقدام خود موفق شدند و این شش فیلم شامل «برف روی کاجها» (پیمان معادی)، «من همسرش هستم» (مصطفی شایسته)، «پل چوبی» (مهدی کرمپور)، «بیخود و بیجهت» (عبدالرضا کاهانی)، «پذیرایی ساده» (مانی حقیقی) و «من مادر هستم» (فریدون جیرانی) در سینماهای وابسته به حوزه هنری اکران نشدند.
تمام این حواشی از دیماه ۱۳۹۰ تا پایان دولت دهم، زمینه را برای ورود مستقیم کمیسیون فرهنگی مجلس به جزئیترین امور سینمایی فراهم کرد.
کمیسیون فرهنگی مجلس وارد میشود
در کشاکش اعتراضات تقلبی اسفند ۱۳۹۰ حجت الاسلام سید جلال الدین یحیی زاده عضو کمیسیون فرهنگی مجلس بااشاره به تداوم اکران دوفیلم گشت ارشاد و خصوصی با وجود انتقادات مطرح شده، این روند را مقابله با آراء علما براساس رای شخصی و بدعتی خطرناک خواند و خبر داد که جمعی از نمایندگان مجلس به هنگام اکران ویژه فیلم گشت ارشاد سالن را به نشانه اعتراض ترک کرده اند.
بررسی اظهارات درباره دو فیلم خصوصی و گشت ارشاد توسط یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی