مناسبتسازیهای غیرضروری نباید جای شادی ریشهدار و اصیل را بگیرد
پیرغلام اهل بیت(ع) گفت:یکی از مشکلات، مناسبتسازیهای غیرضروری است. گاهی پیش از محرم مناسبتهایی مانند غدیر داریم، اما آنها را کمرنگ برگزار میکنیم؛ حتی قبل از رسیدن غدیر، سیاهپوشی میشود.

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: در میان صداهایی که سالها نغمه عشق و ارادت به خاندان پیامبر (ص) را در گوش جان مردم زمزمه کردهاند، نام یدالله بهتاش جایگاهی ویژه دارد؛ مداحی پیشکسوت که بیش از ۶ دهه از عمر خود را در مسیر ستایشگری اهلبیت (ع) گذرانده و محاسنش را در این دستگاه سپید کرده است.
او که متولد ۱۳۲۹ در روستای علییک از توابع سبزوار است، از تعزیهخوانی و روضهخوانی نوجوانی تا مجالس پرشور امروز، همواره کوشیده مداحی را با نکات آموزنده، آیات قرآن و احادیث اهلبیت همراه سازد.
در بخش اول این گفتگو، یدالله بهتاش از خاطرات آغازین خدمتش در این راه، تجربههای پیش و پس از انقلاب، دغدغههایش درباره توازن شادی و عزا در مجالس، مسئولیت مداحان نسبت به مظلومان جهان و ضرورت تکریم پیرغلامان سخن گفت که در بخش دوم نیز به زوایای دیگر عرصه مداحی و ستایشگری پرداخت.
آنچه در ادامه میخوانید قسمت دوم این مصاحبه است:
*پیشتر نقدهایی به مداحان و ستایشگران داشتید.
اگر اهلبیت (ع) مظهر کامل هم رحمت و هم حماسه بودهاند، چرا در آئینهای مذهبی ما بعد مهربانی، امید و نشاط کمتر بازنمایی میشود و بیشتر بر سوگ و مصائب تأکید میگردد؟
آیا این کمتوجهی به جنبههای شاد زندگانی ائمه (ع) باعث نشده تصویر ناتمام و یکبعدی از سیره آنان در ذهن مردم شکل بگیرد؟
این نکتهای که مطرح کردید درست است و ذهن مرا به مسئله دیگری هم برد.
یکی از مشکلات، همین مناسبتسازیهای غیرضروری است.
گاهی پیش از محرم مناسبتهای بزرگی مانند غدیر داریم، اما آنها را کمرنگ برگزار میکنیم؛ حتی قبل از رسیدن غدیر، سیاهپوشی آغاز میشود.
این نمونهای از افراط و تفریط و سلیقهای عمل کردن در برگزاری مراسم است.
مسئولیت این وضعیت را نمیتوان فقط به گردن یک نفر یا گروه گذاشت.
در کلاسهای آموزشی مداحان و ستایشگران باید این نکات منتقل شوند، اما گاهی چنین تذکراتی داده نمیشود.
اشعار فاخر وجود دارد، اما انتخاب شعر به عهده مداح است و باید با دقت انجام شود؛ حتی میتوان از اشعار بزرگان ادبیات همچون سعدی و صائب استفاده کرد.
افراط و تفریط نباید باشد.
امام رضا (ع) فرمودهاند: در شادی ما شاد باشید.
خود اهلبیت سفارش کردهاند که در شادی آنان شادی کنیم، ولی متأسفانه گاه در روز تولد پیامبر (ص) باز هم به مصائب اشاره میشود.
البته شادی اهلبیت معنای عمیقتری دارد؛ یک بعد آن، نشان دادن نشاط و سرور در ایام ولادت و اعیاد ایشان است و بعد دیگر، انجام اعمالی است که موجب رضایت و خوشحالی واقعی اهل بیت (ع) شود.
شادی واقعی زمانی است که ما با کارهایی مثل رعایت حجاب، دیدار خویشاوند بیمار، آشتی با فردی که با او قهر هستیم یا کمک به نیازمند، دل اهلبیت را شاد کنیم.
روایت زیبایی از داوود رقی هست که خدمت امام صادق (ع) رسید و حضرت فرمودند: کاری کردی که من بسیار خوشحال شدم.
او پرسید چه کاری؟
حضرت توضیح دادند که در مسیر زیارت، به دیدار یکی از پسرعموهایت که وضع مالی خوبی نداشت و چندان اهل دیانت نبود، رفتی و خداحافظی کردی؛ همین رفتار ما را خوشحال کرد.
یکی دیگر از مشکلات، مناسبتسازیهای مصنوعی است.
برای برخی از اولاد اهلبیت که حتی تاریخ ولادت یا شهادتشان قطعی نیست، مراسمی ایجاد میکنیم؛ مانند روز تولد حضرت علیاصغر (ع) یا تعیین هفته محسنیه.
اینها نباید جای شادیهای اصیل و ریشهدار را بگیرند.
شادیهای ظاهری مثل چراغانی و نصب پرچم اگر با رفتار و اخلاق مورد رضایت اهلبیت همراه نباشد، بیثمر است.
شاعر چه زیبا گفته است:
پسر فاطمه شرمنده اگر میبینی کوچه آماده شده تا برسی، دلها نه.
یعنی کوچهها آذین شده، ایستگاه صلواتی برپا شده، اما دلها آماده استقبال از امام زمان (عج) نیستند؛ حجاب رعایت نشده و کینهها کنار نرفته است.
اینها باید اصلاح شود تا شادی اهلبیت، هم در ظاهر و هم در باطن، حقیقت پیدا کند.
*شما سالها با نوای اهلبیت (ع) دلها را به عاشورا پیوند داده و مجالس عزاداری برپا کردهاید.
امروز وضعیت مردم مظلوم غزه دل هر انسان باوجدانی را میآزارد.
به نظر شما مداحان در مجالس چگونه میتوانند پیام مردم غزه را منتقل کنند و چه وظیفهای بر عهده دارند؟
سوال بسیار مهمی است.
در مجالس مذهبی، وقتی برای مردم غزه یا یمن دعا میکنیم، گاهی برخی میپرسند: آیا آنها شیعه دوازده امامی هستند؟
اینجاست که باید به وصیتنامه امیرالمؤمنین (ع) توجه کنیم که به فرزندانشان فرمودند: کُونَا لِلظَّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظْلُومِ عَوْناً؛ یعنی با ظالم دشمن باشید و یاور مظلوم، بیآنکه شرطی از دین و مذهب برای مظلوم بگذارید.
حتی اگر ظالمی نام علی (ع) را بر زبان آورد قابل حمایت نیست.
امروز چه کسی مظلومتر از مردم غزه است؟
ماههاست خانههایشان ویران میشود و کودکانشان کشته میشوند.
آیا کسی که دم از علی (ع) میزند، میتواند در برابر این صحنهها بیتفاوت بماند؟
اگر توان یاری مالی یا عملی داریم، باید اقدام کنیم؛ اگر نداریم، وظیفه داریم با موضعگیری، دعا و رساندن پیام حق، آنان را همراهی کنیم.
باید مشخص باشد در کدام جبهه ایستادهایم.
از دوران جنگ صفین نقل شده است که مردی نزد امیرالمؤمنین (ع) آمد و گفت: ای کاش برادرم اینجا بود، دلش میخواست کنار شما باشد.
حضرت پرسیدند: آیا دلش با ما بود؟
گفت: بله.
فرمودند: پس او با ماست.
سپس فرمودند: الراضی بفعل قوم کالعامل معهم؛ هر کس به عمل قومی رضایت دهد، در کار آنان شریک است؛ چه آن عمل خیر باشد، چه شر.
امروز نیز باید دید در این نزاع طرفدار چه کسی هستیم.
نمیتوان برای امام حسین (ع) سینه زد و همزمان حامی ظالم بود.
اگر امکان حضور یا کمک مالی نیست، دستکم باید با دعا و بیان مستمر در مجالس، یاد مظلومان زنده بماند.
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: مَن أَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِأُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمسلِم و نیز: مَن سَمِعَ رَجُلاً یُنادی یا لَلمُسلِمینَ فَلَم یُجِبه فَلَیسَ بِمسلِم؛ یعنی اگر ندای کمک شنیدی خواه مسلمان باشد یا غیرمسلمان و توان یاری داشتی، اما دریغ کردی، مسلمانیات کامل نیست.
امروز مردم غزه فریاد میزنند که آب و نان ندارند و زیر بمباراناند.
این واقعیت برای ما تکلیف میآورد.
مداحان، بهخصوص آنانکه تریبونهای پرنفوذ دارند و آثارشان در فضای مجازی بازانتشار میشود، وظیفه دارند این پیام را پررنگ کنند.
*آیا به میزان لازم کار انجام شده است؟
باید اعتراف کنیم که گاهی ما هم کمکاری کردهایم.
چنین مسائل بزرگی نیازمند حضور فعال، بیان هنرمندانه در قالب شعر و مرثیه، و تذکر مداوم است تا هیئتها و مجالس، پیام همدلی و حمایت از مظلومان را به گوش همگان برسانند.
*پیرغلامان اهلبیت (ع) که به تعبیر شاعر صداهای کهنسال حسینی هستند، جایگاهی ویژه در جامعه دارند و احترام و رسیدگی به آنان ضرورتی انکارناپذیر است.
بنیاد دعبل نیز به پیشنهاد مرحوم آقای آهی و با نظر لطف رهبر معظم انقلاب با هدف خدمت به پیشکسوتان و مداحان تأسیس شد.
با توجه به آشنایی و ارتباط شما با بنیاد دعبل، خدمات این بنیاد در حوزه پیرغلامان اهلبیت را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما چه اقداماتی باید انجام شود؟
احترام به پیرغلامان اهلبیت (ع) باید به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود؛ نه فقط در جامعه مداحی، بلکه در ادارات، محلهها و خانوادهها.
بزرگان باید گرامی داشته شوند.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَن أَجَلَّ اللهَ أَجَلَّ ذَا الشَّیبَةِ المُسلِم؛ یعنی اگر میخواهید به خدا احترام بگذارید، به سالخورده احترام کنید.
در حقیقت، احترام به بزرگتر، احترام به خداست.
جوانترها باید در خانه، محله و جامعه حرمت بزرگترها را نگاه دارند.
در برخی کشورها حتی در وسایل نقلیه جایگاه ویژهای برای سالمندان در نظر گرفتهاند.
اما گاهی در مساجد یا هیئتها، جوانان پرجنبوجوش مورد گلایه برخی بزرگان قرار میگیرند و از طرف دیگر، جوانان هم وقتی بیاحترامی میبینند، دلزده میشوند.
این فاصله باید با فرهنگ احترام و مهربانی از میان برود.
پیامبر (ص) فرمودند: وَقِّرُوا الکَبِیرَ وَ ارْحَمُوا الصَّغِیرَ تَکُونُوا رُفَقائِی فِی الجَنَّة؛ یعنی به بزرگتر احترام کنید و با کوچکتر مهربان باشید تا در بهشت همنشین من شوید.
اگر این فرهنگ عملی شود، جامعهای بهتر و نیکوتر خواهیم داشت.
درباره بنیاد دعبل باید بگویم که این مجموعه در راستای تجلیل و حمایت از پیشکسوتان اقدامات خوبی انجام داده است.
گرچه خودم هنوز تحت پوشش خدمات این بنیاد قرار نگرفتهام، اما از بسیاری از افراد حمایتشده شنیدهام که غالباً از خدمات رضایت دارند.
البته محدودیت بودجه طبیعی است، ولی امید میرود این خدمات ارتقا یابد و دامنه حمایت گستردهتر شود.
پیش از تأسیس این بنیاد، بسیاری از پیرغلامان که عمری حسین حسین گفته بودند و نه بازنشستگی داشتند و نه درآمد ثابت، در دوران بیماری یا سالخوردگی زیر فشار زندگی قرار میگرفتند و حتی گاهی شرمنده خانواده میشدند.
امروز به برکت حمایت این بنیاد، بسیاری از آنان از این فشارها رها شدهاند و این کار واقعاً ثواب بزرگ دارد.
پیامبر (ص) فرمودهاند: سر اخاک، یسرک الله؛ هر که دلی را شاد کند، خداوند او را شاد خواهد کرد.
هر کمک به این پیشکسوتان بیتردید پاداش الهی دارد.
در نهایت، باید یادآور شد که ارزش کارها به اخلاص است.
ممکن است کسی خدمت کند و حتی کسی به او آفرین نگوید، اما خدا میبیند: وَ إِنَّ اللهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ المُحْسِنِین.
از همه کسانی که در این مسیر خدمت میکنند، چه آغازگران و چه ادامهدهندگان، صمیمانه دعا میکنم که خداوند بر عمر، عزت و آبروی آنان بیفزاید.