عذاب وجدان قاتل فراری را تسلیم کرد

کد خبر: 741106 | ۱۴۰۴/۰۷/۱۹ ۲۲:۲۲:۰۶
مرد ۳۰ ساله‌ای که در استان لرستان مرتکب قتل شده بود خود را به پلیس تهران معرفی کرد تا از عذاب وجدان قتلی که در دعوای طایفه‌ای انجام داده بود، رها شود.
به گزارش سایت جنایی، شب گذشته مردی ۳۰ ساله با چهره‌ای آشفته به کلانتری ۱۲۸ تهران‌نو رفت و خود را به عنوان فردی که مدتی قبل قتلی انجام داده است، به ماموران معرفی کرد.
او مدعی شد که مرتکب قتل شده و از یکی از شهرهای استان لرستان به تهران گریخته است، اما پس از زندگی مخفیانه، زیر بار عذاب وجدان تصمیم گرفته خود را تسلیم قانون کند.
این اعتراف، سرآغاز یک پرونده جنایی شد که پرده از نزاعی خونین در مورد زمین‌های کشاورزی و درگیری خانوادگی و طایفه‌ای برداشت.
متهم به افسر نگهبان گفت: «من در شهرستان یکی را کشتم و فرار کردم، ولی عذاب وجدان دارم.
می‌خوام خودم را تحویل بدهم.» ماموران با شنیدن جزئیات اولیه، متهم را بازداشت کردند و پرونده را برای بررسی فوری به واحد جنایی ارجاع دادند.
تحقیقات اولیه نشان داد که این مرد، از مدتی قبل به اتهام قتل عمد در یکی از شهرهای لرستان تحت تعقیب بوده و پلیس محلی در جست‌وجوی او است.
با انتقال پرونده به دادسرای جنایی تهران، دستورات لازم برای آغاز تحقیقات جامع صادر شد.
کارآگاهان اداره آگاهی، با هماهنگی مقام قضایی، بازجویی‌های اولیه را آغاز کردند.
متهم در اعترافات خود پرده از جزئیات قتلی برداشت که ریشه در اختلافات قدیمی و عمیق داشت.
او که خود را کشاورز معرفی کرد، گفت: «من و مقتول، که همسن خودم بود، همسایه زمین‌های کشاورزی بودیم.
سال‌ها بود که سر مسائل کشاورزی، آب و زمین و گاهی دعواهای طایفه‌ای با هم مشکل داشتیم.
همیشه با هم جر و بحث می‌کردیم، ولی هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم کار به اینجا بکشد».
طبق روایت متهم، روز حادثه، او در حالی که تحت تأثیر مصرف مشروبات الکلی بود، شاهد مشاجره‌ای دیگر بین خانواده‌اش و مقتول شد.
او گفت: « آن روز دیدم خانواده‌ام دوباره با مقتول دعوایشان شده.
من عصبانی شدم، مشروب هم خورده بودم، حال خودم را نمی‌فهمیدم.
یک چاقو از خانه برداشتم که فقط او را بترسانم.
نمی‌خواستم بکشمش، فقط می‌خواستم ساکتش کنم.» اما دعوا بالا گرفت.
در اوج درگیری، چاقو به بدن مقتول برخورد کرد و او خون‌آلود روی زمین افتاد.
متهم ادعا می‌کند: «نمی‌دانستم مرده.
فکر کردم فقط زخمی شده.
ترسیدم، همان شب وسایلم را جمع کردم و فراری شدم.»
متهم پس از قتل، راهی تهران شد و در خانه یکی از دوستانش در شرق پایتخت مخفی شد که در این باره گفته است: «این مدت مثل جهنم بود.
هر شب خواب مقتول را می‌دیدم.
عذاب وجدان داشتم.
نمی‌توانستم خودم را آرام کنم.» اما آنچه او را وادار به تسلیم کرد، خبری بود که از شهرش شنید: پلیس محلی قصد داشت اعضای خانواده‌اش را به اتهام کمک به فرار او بازداشت کند.
همچنین این متهم گفت:«نمی‌خواستم خانوادم به دردسر بیفتند.
آنها فقط به من کمک کردند که فرار کنم.
به همین خاطر پیش خودم گفتم می‌روم و حقیقت را می‌گویم.»
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، با همکاری پلیس لرستان، در حال تطبیق اعترافات متهم با شواهد موجود در صحنه قتل هستند و تا این لحظه مشخص شده مقتول، مردی حدوداً ۳۲ ساله بوده که بر اثر ضربه چاقو باخته و پس از آن جسدش همان روز به پزشکی قانونی انتقال یافته‌ است.
بنا به این گزارش متهم همچنان در بازداشت موقت ماموران اداره پلیس آگاهی تهران به سر می‌برد و پرونده پس از تحقیقات اولیه با قرار عدم صلاحیت در رسیدگی به لرستان ارجاع خواهد شد تا مشخص شود آیا این اعتراف، پایانی بر یک پرونده خونین خواهد بود یا زوایای پنهان دیگری کشف خواهد شد؟