یادگارینویسی بر پیکر تاریخ! - تسنیم
بلادشاپور، شاهکار معماری ساسانی امروز نه تنها در معرض عوامل طبیعی، بلکه با زخم های کاری دیگری بنام «یادگاری نویسی بر پیکر تاریخ» دست و پنجه نرم می کند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از یاسوج، بلادشاپور، همچون بسیاری از گنجینههای باستانی ایران این روزها در معرض تهدیدی جدی است، تهدیدی که نه از عوامل طبیعی، بلکه از درون جامعه سرچشمه میگیرد و در واکنش به افزایش پدیده ناپسند یادگارینویسی و حکاکی بر دیوارهای این میراث ساسانی، حمید پرندوار در یادداشتی، این معضل فرهنگی را زیر ذرهبین قرار داده است.
پرندوار در این نوشتار صراحتاً میپرسد: چرا فرهنگ امضا زدن روی دیوار تاریخی، ما را به این عمل وامیدارد؟
او با تمرکز بر مفهوم مسئولیتپذیری جمعی، این اقدام را نه یک خطای ساده، بلکه بیاحترامی آشکار به هویت و تمدن هزاران ساله سرزمین مادری میداند و خواستار آن است که جامعه، این «جوالدوز» انتقادی را به خود بزند.
در این یاداشت آمده است:
جسارت به تاریخ، فراتر از یک خطای فردی است؛ این یک بیاحترامی آشکار به هویت ملی ماست.
حتی اگر صحبت از یک بنای معمولی بود، نوشتن و حکاکی کردن روی سطوح عمومی عملی ناپسند محسوب میشود، اما وقتی پای اماکن تاریخی نظیر بلادشاپور در میان باشد، این عمل تبدیل به یک فاجعه فرهنگی میشود.
دیوارهای این بناهای باستانی، شاهدان خاموش هزاران سال تاریخ و فرهنگ ما هستند.
تصور کنید گردشگری از راه دور، با هزاران انتظار برای دیدن شکوه ساسانیان، روبرو میشود با دیواری پوشیده از امضاها، تاریخهای روزمره و جملات بیمحتوا.
آیا این منظره موجبات شرمندگی ما را فراهم نمیکند؟
این نوشتهها، چونان قارچی سمی، اصالت و اصالت تاریخی مکان را میبلعند و میراث گرانبهای نیاکانمان را مخدوش میسازند.
سؤال اساسی این است: چرا باید یک شهروند ایرانی، بر روی دیوارهای تمدن خود امضا بزند؟
چه نیرویی این فرهنگ مخرب را در ما تقویت میکند که مایل به حکاکی نام خود بر پیشانی تاریخ باشیم؟
پاسخ اغلب در ناآگاهی نهفته است، پدیده یادگارینویسی بر آثار تاریخی، معمولاً توسط افرادی صورت میگیرد که عمق تاریخی و اهمیت این بناها را به درستی درک نکردهاند و آنها نمیدانند که آثار تاریخی، تنها سنگ و آجر نیستند؛ بلکه نمادی زنده از هویت، تداوم تمدن و تاریخ بلند و پرافتخار سرزمین مادری ما هستند.
حفظ و نگهداری از گنجینههایی چون بلادشاپور، یک وظیفه انحصاری برای سازمان میراث فرهنگی نیست؛ این یک مسئولیت جمعی است، جامعه باید در خط مقدم آگاهیبخشی قرار گیرد.
بیایید با تلاش مضاعف در آموزش و فرهنگسازی، ارزش واقعی این آثار را درک کنیم و ما باید بیاموزیم که احترام به گذشته، همان احترام به هویت خودمان در حال و آینده است و تنها با تعهد همگانی میتوان تضمین کرد که آیندگان نیز بتوانند این شکوه را بدون لکههای ناخواسته، به عنوان میراثی شایسته در آغوش بکشند.
انتهای پیام/