غزه پس از دو سال خونین، از زیر آوار «پیروز» بیرون آمد
با وجود هزاران شهید، گرسنگی و تخریب کامل، اسرائیل نتوانست اهداف سهگانهای را که در ابتدا مشخص کرده بود بدست بیاورد و در پایان تن به مذاکره داد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مینا عظیمی - پس از دو سال از جنگ علنی رژیم تروریستی اسرائیل علیه نوار غزه که از اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد و با چراغ سبز آمریکا و حمایتهای لجستیکی، مالی، امنیتی و نظامی همراه بود، شدیدترین مرحله در تاریخ ملت فلسطین به پایان میرسد.
طی ۲۴ ماه بمباران، محاصره و گرسنگی دادن، اشغالگران از تمامی اشکال فشار نظامی و انسانی برای درهم شکستن اراده فلسطینیها و وادار کردن آنها به تسلیم استفاده کردند.
دهها هزار شهید به زمین افتادند، بیمارستانها، اردوگاههای آوارگان و مراکز توزیع کمک هدف قرار گرفتند و غذا و دارو از غیرنظامیان دریغ شد که این نقض آشکار تمامی قوانین بینالمللی است.
نقشه رژیم تروریستی اسرائیل از همان روزهای اول واضح بود: نابودی مقاومت ، تسلیم ساختن جامعه غزه از طریق گرسنگی دادن و محروم کردن از ابتداییترین نیازهای زندگی، و تبعید فلسطینیها.
با این وجود، هیچیک از این اهداف محقق نشد؛ بلکه غزه به نمونه زندهای از صبر و استقامت استثنایی تبدیل شد، با وجود تمام اشکال نسلکشی که اشغالگران اعمال کردند.
اهداف اصلی جنگ شکست خوردند، اما چگونه؟
۱.
شکست اشغالگران در نابودی حماس
اولین هدف جنگ، نابودی جنبش حماس یا حداقل فلج کردن ساختار نظامی و سیاسی آن بود.
اما آنچه در میدان رخ داد، کاملا متفاوت بود.
پس از دو سال درگیری خونین، حماس از نظر سازمانی و میدانی منسجم باقی ماند و توانایی بالایی برای مانور در زیر چتر پوشش هوایی و تکنولوژیک اسرائیلی-آمریکایی بر فراز نوار غزه از خود نشان داد.
با وجود محاصره کامل، مقاومت به اجرای کمینها و ترتیب دادن غافلگیریهایی ادامه داد که تلفات مستمری را در صفوف سربازان و تجهیزات ارتش رژیم تروریستی اسرائیل به بار آورد و حتی مانع پیشروی زمینی آنها در قلب شهر غزه شد.
همانطور که محمود مرداوی، یکی از رهبران این جنبش، گفت: آنچه اشغالگران نتوانستند با نسلکشی و گرسنگی تحمیل کنند، در ربودن آن از پشت میز مذاکره نیز شکست خوردند.
بهترین گواه بر شکست رژیم تروریستی اسرائیل در دستیابی به این هدف این است که حماس هنوز پابرجاست و این رژیم تروریستی (به صورت غیرمستقیم) با رهبران آن مذاکره کرده و توافقنامه را امضا نمود.
۲.
شکست پروژه کوچ اجباری و درهم شکستن جامعه غزه
سرمایهگذاری رژیم تروریستی اسرائیل صرفا نظامی نبود، بلکه بر تجزیه جامعه غزه و جدا کردن آن از مقاومت نیز متمرکز بود.
تلآویو و واشنگتن از طریق جنگ طولانی خود تلاش کردند تا ساکنان را به کوچ اجباری به سمت صحرا سینا در مصر یا خارج سوق دهند تا واقعیت جمعیتی در غزه را تغییر داده و ایده بازگشت و ماندن در سرزمین فلسطین را پایان دهند.
با این حال، این پروژه به طور کامل شکست خورد.
حتی ترامپ با وجود دخالت مستقیم و صحبتهای مکرر در مورد تبعید مردم غزه به سینا یا هر کشور عربی و غیرعربی، نتوانست این هدف را محقق سازد.
با وجود تخریب گسترده، کشتار و گرسنگی، اکثریت ساکنان در نوار غزه باقی ماندند و به حق خود و موضعگیری در کنار مقاومت پایبند ماندند.
به این ترتیب، ایستادگی و مقاومت به خودی خود به یک اقدام مقاومتی تبدیل شد که نقشههای رژیم تروریستی اسرائیل را از محتوا تهی ساخت و این باور را در میان فلسطینیها تقویت کرد که ثبات موثرترین پاسخ به تلاشها برای دور کردن و تصفیه مسئله فلسطین است.
۳.
شکست در بازگرداندن اسرا با زور
هدف سومی که نخستوزیر رژیم تروریستی اسرائیل در آغاز جنگ مطرح کرد، بازگرداندن اسرای اسرائیلی در غزه با زور و بدون مذاکره بود.
اما این مسیر به شکستی فاجعهبار انجامید، زیرا کابینه نتانیاهو، پس از دو سال عملیات بینتیجه، مجبور شد اصل معامله و تبادل را بپذیرد.
طبق بندهای توافق جدید، اولین گروههای اسرای اسرائیلی در ازای آزادی اسرای فلسطینی آزاد خواهند شد.
بر اساس گزارش کانال ۱۲ رژیم، «اسرائیل با آزادی تعداد زیادی از اسرای فلسطینی محکوم به حبس ابد موافقت کرده است.
این نشاندهنده عقبنشینی آشکار در برابر واقعیت میدانی است که مقاومت تحمیل کرده است.
به این ترتیب، حماس ثابت کرد که هنوز یک حریف دستکمگرفتنی نیست.
۴.
انزوای سیاسی و فرسایش راستگرایان
در داخل رژیم تروریستی اسرائیل این توافق ضربهای مهلک به جریان راست افراطی به سرکردگی نتانیاهو، اسموتریچ و بنگویر بود، کسانی که روی ادامه جنگ به عنوان راهی برای فرار از شکست سیاسی و اتهامات قضایی شرط بسته بودند.
موافقت با آتشبس، علیرغم مخالفت راستگرایان، به این معنی است که رژیم تروریستی اسرائیل در میدان و سیاست به حد فرسایش کامل رسیده است.
با افزایش انتقادات بینالمللی و اتهامات ارتکاب جنایات جنگی، رژیم تروریستی اسرائیل خود را در برابر انزوای بیسابقهای دید و در جهان طرد شد.
جنگی که قرار بود موقعیت این رژیم را تقویت کند، به باری سنگین تبدیل شد که روابط خارجی آن را مختل و شکافهای داخلی شدیدی ایجاد کرد.
۵.
دستاوردی جدی برای فلسطین
آنچه در غزه محقق شد، به گفته مرداوی، یک دستآورد ملی خالص است.
این امر پس از یک جنگ فرسایشی بیسابقه به دست آمد که ملت با تمام اقشارش، از رزمندگان گرفته تا غیرنظامیانی که در چادرها و بیمارستانهای ویرانشده ایستادگی کردند، در آن شرکت داشتند.
این دستاورد دریچهای را به روی مرحلهای جدید از تثبیت حق فلسطینی و انباشت قدرت سیاسی و معنوی مقاومت باز میکند.
حماس در بیانیه خود وفاداری به همه کسانی که در کنارش ایستادند، از ملتها و نیروهای پشتیبان در لبنان، یمن، عراق و ایران ، ابراز کرد و تاکید نمود که فداکاری شهدا و اسرا منبع الهام برای کل امت باقی خواهد ماند.
چالشی که در این مرحله وجود دارد، حفظ روند آتشبس است که برخلاف معمول، با حمایت کشورهای عربی در کنار آمریکا و ترکیه به دست آمده است.
شک و تردیدهایی در مورد میزان التزام رژیم تروریستی اسرائیل به تمامی بندهای آن یا تعلل در اجرای آنها وجود دارد، زیرا، به گفته اسامه حمدان، یکی از رهبران حماس، توافقی که دو طرف پذیرفتهاند، توقف نهایی جنگ در غزه است و جهان باید رفتار این رژیم تروریستی را در مورد اجرای توافق زیر نظر داشته باشد.
پس از دو سال جنگ، میتوان گفت که رژیم تروریستی اسرائیل در دستیابی به تمامی اهداف استراتژیک خود شکست خورد و با انزوا از میدان خارج شد، در حالی که غزه، با وجود ویرانی، فداکاریها، شهدا و مجروحان، پیروز بیرون آمد و از حمایت جهانی گسترده و آگاهی از حقانیت آرمان خود برخوردار است.
منبع: الخنادق